فیلم شبکه اجتماعی – نقد، خلاصه داستان و تحلیل – The Social Network 2010
کارگردان: دیوید فینچر. بازیگران: جسی آیزنبرگ (مارک زاکربرگ)، رونی مارا (اریکا آلبرایت)، اندرو گارفیلد (ادواردو ساورین)، جاستین تیمبرلیک (شان پارکر)، پاتریک مپل (کریس هیوز). 121 دقیقه، درجه نمایشی: 13-PG.
شبکه اجتماعی داستان زاده شدنِ سایتِ عالم گیر «فیس بوک» و خالقِ این سایت، مارک زاکربرگ، را در محور خود قرار داده. فیس بوک طی پنج سالی که از تاسیس آن میگذرد توانسته است بیش از پانصد میلیون نفر را جذب خود کند. دوستیهای مجازی فیس بوکی در بسیاری از موارد به دوستیها و پیوندهای واقعی تبدیل شده و این طور به نظر میرسد که دنیا پس از خلق فیس بوک به محیطی دوستانهتر و اجتماعیتر تبدیل شده است؛ هر چند که برخی از جامعهشناسان از این نگران هستند که ارتباطات اینترنتیای از قبیل فیس بوک میتواند جای ارتباطات رو در رو را بگیرد و گرما و صمیمیت دیدار حضوری را برای همیشه از بین ببرد.
البته فیلم شیکهٔ اجتماعی قصدِ کنکاش در وجوه فلسفی و اجتماعی فیس بوک را ندارد تمرکز اصلی فیلم بر روی حوادثی است که که منجر به خلق سایت پر طرفدار فیس بوک شد. این فیلم محصول مشترکِ یک کارگردان صاحب اعتبار به اسم دیوید فینچر و فیلمنامهنویس معتبری به اسم آرون سورکین است. این دو سینماگر سرشناس در تازهترین کار خود موفق شدهاند. به اهداف چندگانهٔ خویش نایل شوند: آفرینش مجموعهای از کاراکترهای کاملاً پرداخته شدهٔ جذاب؛ نمایاندنِ حوادث کلیدیای که منجر به رشد و توسعهٔ فیس بوک شد؛ و کشف مرزهای مبهمی که در حیطهٔ بی شکل «مالکیت فکری» وجود دارد. عامل اصلی جذابیتِ این فیلم دو ساعته پرداختناش به مقولاتی مثل دوستی و خیانت است. که همان قدر در جامعهس سنتی مهم بوده که در جامعهٔ مدرن امروزی اهمیت دارد. شما نباید الزاماً عضو فیس بوک باشید تا از این فیلم جذاب و فوق العاده خوش ساخت لذت ببرید.
شبکهٔ اجتماعی از روی کتاب میلیاردرهای اتفاقی، نوشتهٔ بن مزریچ، ساخته شده است. نکتهٔ مهمی که باید به آن توجه کرد این است هک کتاب مرزیچ عمدتاً از نگاه ادواردو ساورین- دوست سابق زاکربرگ و دشمن بعدی وی- نوشته شده. زاکربرگ حاضر نشد با مزریچ مصاحبه بکند. او بعداً به تندی محتویات کتاب مزریچ و همین طور فیلم شبکهٔ اجتماعی را تکذیب کرد.
شبکهٔ اجتماعی دارای یک ساختار فلش بکی است، زاکربرگف موسس و بنیانگذار جوان سایت فیس بوک در نیمهٔ دوم دههٔ 2000 در دو دادگاه جداگانه شرکت کرد. شاکیان ادعا کرده بودند که زاکربرگ ایدهٔ تاسیس فیس بوک را از آنها دزدیده است. فیلم با مبنا قرار دادن شهادتهای ارائه شده در این دادگاهها و به تصویر کشیدن روایتهای شهود، قصهٔ شکلگیری فیس بوک را باز میگوید. به عبارت دیگر، فیلم حوادثِ منجر به تاسیس فیس بوک، از اکتبر 2003 تا سپتامبر 2005 را به صورت روشن و سر راست روایت میکند.
موقعی که ما اولین بار مارک زورکربرگ (جسی آیزنبرگ) را میبینیم، او مشغول صرف شام با دوست دخترش، اریکا آلبرایت (رونی مارا) است، آنچه در حین این شام میگذرد، مسیر زندگی زاکربرگ را تغییر خواهد داد. اریکا که از دست منم منم زدنهای زاکربرگ خسته و کلافه شده تصمیم میگیرد روابط خود را با او قطع کند. اریکا عاقبت ناسزای جانانهای به زاکربرگ میگوید و میز شام را ترک میکند. زاکربرگ به اتاقِ خوابگاهاش بر میگردد، به الکل پناه میبرد و سپس از بهترین (و تنها) دوستاش، ادوارد ساورین (اندرو گارفیلد) تقاضای کمک میکند. زاکربرگ، در یک عمل انتقام جویانه، با یاری ساورین وب سایتی را طراحی میکند تحت عنوان «فیس مَش»؛ وب سایتی که در آن دخترانِ دانشجو هاروارد از حیث جذابیتهای ظاهریشان درجهبندی شدهاند. این سایت تقریباً بلافاصله مورد توجه دانشجویان هاروارد قرار میگیرد. استقبال به حدی زیاد است که سرورهای دانشگاه مختل میشود.
زاکربرگ به جرم این کار شش ماه از ادامهٔ تحصیل باز میماند. اما شهرت بسیاری در سطح دانشگاه به دست میآورد. سپس دو قلوهای وینکل وولز (آؤنی هامرز) از راه میرسند و از زاکربرگ میخواهند که برای آنها وب سایتی طراحی کند که مخصوص قرار گذاشتن بین دوستها باشد. زاکربرگ، هستهٔ اصلی این پیشنهاد را میگیرد و در مسیر دیگری حرکت میکند؛ مسیری که نهایتاً منجر به خلق سایتفیس بوک میشود. فیس بوک با استقبال گستردهٔ هارواردیها روبرو میشود. و دیری نمیگذرد که به دیگر دانشگاههای معتبر آمریکا نیز راه مییابد. شهرتِ فیس بوک توجه شان پارکر (جاستین تیمبرلیک)، خالق ثروتمند سایت نپستر، را به خود جلب میکند. شان بلافاصله با زاکربرگ تماس میگیرد و آمادگی خود را برای همکاری با وی اعلام میکند. وی سرمایهٔ کافی را در اختیار زاکربرگ قرار میدهد تا وی سایت فیس بوک را از یک پروژهٔ محدود دانشگاهی به پدیدهای عالم گیر و جهانگستر مبدل کند…
غالب حوادثی که در فیلم به تصویر کشیده شده و با واقعیت تطبیق میکند. فیلم شرح منطقی و درستی از چگونگی تکوین فیس بوک را ارایه میکند. فیلم برای ما روشن میکند که ایدهٔ تأسیس فیس بوک کاملاً از آن زاکربرگ نبوده اما وی نقش اصلی را در تکوین این پدیده داشته است. فیلم با تأکید بر این وجه داستان، پرسشهایی دربارهٔ این موضوع که «مالکیت فکری» چیست و چه ویژگیهایی دارد مطرح کرده است.
در برخی رسانهها عنوان شده که هدفِ فیلم شبکهٔ اجتماعی رسوا کردن و بی آبرو کردن مارک زاکربرگ بوده اما واقعیت آن است که اهداف فیلم نمایاندن کاراکتر چند وجهی زاکربرگ و نمایاندن خوبیها و بدیهای وی بوده، زاکربرگ مثل بسیاری از نوابغ فکری، آدمی غیر اجتماعی، متکبر از حیث فکری، و ناتوان در برقراری روابط دوستانه بود، او دوستان نزدیکِ چندانی نداشت و به همین دلیل خود را غرق در پروژهٔ فیس بوک کرد.
جسی آیزنبرگ، بازیگری که ارزشهای بازیگریاش تاکنون ناشناخته باقی مانده بود (زامبی لند و ادونچرلند) حالا با ایفای نقش یک نابغهٔ جوان دمدمی مزاج توانسته ارزشهای بازیگری خود را به رخ بکشد و از همین حالا امیدوار کاندیداتوری جایزهٔ اسکار باشد، جاستین تیمبرلیک نیز با ارائهٔ یک بازی کاملاً زیر پوستی توفیق یافته کاراکتر کاریزماتیک و پر انرژیشان پارکر را خلق کند.
فیلمنامه از لحظات ظنز تهی نیست و دیوید فینچر به سبک و سیاقی کارگردانی کرده که تماشاگر همواره خود را در مرکز حوادث و لوکیشنها (اتاقهای خوابگاه، پارتیها، خانهٔ اجارهای در کالیفرنیا و غیره) میبیند.
بعد از اکران عمومی شبکهٔ اجتماعی غالب بحثها معطوف این موضوع شد که آیا فیلم برخورد منصفانهای با مارک زاکربرگ داشته یا نه. در واقع، این موضوع یک امر کاملاً حاشیهای است. شبکهٔ اجتماعی یم فیلم روایی مبتنی بر یک داستان واقعی است و نه یک فیلک مستند، لذا تماشاگر نباید توقع داشته باشد که همهٔ حوادثِ فیلم کاملاً منطق با واقعیتها باشد. مهم این است که کاراکتر اصلی فیلم جذاب و گیرا از کار درآمده و داستان زندگی این کاراکتر قانع کننده است، شبکهٔ اجتماعی بی شک جزو امیداران اصلی کسب جوایز اسکار است.