زندگینامه جوزف پولیتزر، بنیانگذار جایزه ادبی پولیتزر – به مناسبت زادروز او
در سالهای آخر قرن نوزدهم، جوزف پولیتزر مظهر روزنامهنگاری (ژورنالیسم) و خبرهترین ناشر روزنامه امریکا شناخته شد. او اهل مجارستان بود. یک مبارز پرشور علیه حکومت فریبکار، رقیبی سرسخت و مبارز که از هوچیگری در کشمکشها بر سر شمارگان روزنامه بیزار بود، انسانی دوراندیش که خود را کاملا وقف حرفهاش کرد.
او با انتشار روزنامههایی چون نیویورک ورلد و سن لوئیس پست دیپاچ شکل تازهای به روزنامهنگاری بخشید. پولیتزر اولین کسی بود که به تعلیم روزنامهنگاران در سطح دانشگاهی در یک مدرسهٔ روزنامهنگاری پرداخت. مطمئنا تأثیر دیرپای جوایز پولیتزر بر روزنامهنگاری، ادبیات، موسیقی و درام را باید به ذکاوت ژرف او نسبت داد.
او در وصیتنامهاش در سال 1904 ، که پیشبینیهای لازم برای پایهریزی جوایز پولیتزر به عنوان نشان ممتاز بودن را در آن ذکر کرده بود، چهار جایزه در بخش روزنامهنگاری، چهار جایزه در ادبیات و درام، یک جایزه برای آموزش و چهار جایزه برای بورس تحصیلی اختصاص داد. در ادبیات، جوایز به یک رمان امریکایی، که به صورت نمایش در نیویورک بر روی صحنه رفت، به کتابی در زمینهٔ تاریخ ایالات متحده، به یک شرححال از امریکا، و به تاریخ خدمات عمومی مطبوعات اعطاء گردید.
پولیتزر که به پیشرفت پویای جامعهاش حساس و علاقهمند بود برای تغییرات گسترده در نظام جوایز پیشبینیهای لازم را انجام داد. او طرح یک شورای مشاورهٔ ناظر را نوشت و به آن اختیار داد که «به صلاحدید خود، موضوع یا موضوعاتی را موقتا حذف یا تغییر دهد و موضوعات دیگری را جایگزین کند، به شرطی که در رأی خود، چنین تعلیق، تغییر یا جایگزینیها، مصلحت عمومی در نظر گرفته شود یا مطابق با ضروریات عمومی یا گذشت زمان به اجرا درآیند.»
علاوه بر این، او به شورا اجازه میدهد تا به شرکتکنندگانی که سطح کیفی آثارشان پائینتر از حد استانداردهای «ممتاز بودن» باشد جایزهای اعطاء نکند. تخصیص چنین قدرتی باعث شد تا شورا در ضمن بتواند آثاری را که هیئت داوران برای اعطای جوایز در هرکدام از بخشها معرفی میکند رد کند.
از سال 1917 ، آغاز اهدای جوایز، شورا که بعدها به شورای جایزهٔ پولیتزر تغییر نام دارد تعداد جوایز را به 21 مورد افزایش داده است، شعر، موسیقی و عکاسی را نیز در زمرهٔ موضوعات قرار داده است، در عین حال به اساس خواسته و نیت مؤسس (جوزف پولیتزر) وفادار مانده است.
جوزف پولیتزر در وصیتنامهاش موقوفهای به مبلغ 2/000/000 دلار به دانشگاه کلمبیا اهدا کرد تا صرف احداث یک مدرسهٔ روزنامهنگاری شود، در ضمن، یک چهارم از این مبلغ برای خرج در راه تدارک جوایز یا بورسیههای تحصیلی برای تشویق مردم، خدمات شهری، تقویت مسائل اخلاقی در جامعه، ادبیات امریکا و پیشرفت تحصیل و آموزش، تعیین شده بود.
جوزف پولیتزر در دهم آوریل 1847 در شهر ماکو مجارستان متولد شد. پدر او یک تاجر ثروتمند غلات با اصل و نسب مجاری-یهودی و مادرش یک زن آلمانی کاتولیک متدین بود. برادر کوچک او، آلبرت، برای مقام کشیشی تعلیم دید اما هرگز به این مقام نائل نشد. پدر او در شهر بوداپست از کار بازنشسته شد و جوزف در همانجا بزرگ شد و در مدارس خصوصی و توسط معلمان خصوصی به درس و تحصیل مشغول گردید.
این جوان بیتاب هفده سالهٔ بلند قد تصمیم گرفت به سربازی برود و ازاینرو سعی کرد ابتدا وارد ارتش اتریش، سپاه ناپلئون درمکزیک و سپس ارتش بریتانیا در هند، شود. او به خاطر ضعف بینایی و عدم سلامت کامل جسمانی، که در طول زندگیش از آن رنج برد، از ارتش بیرون رانده شد. با این حال در هامبورگ آلمان با یک مأمور سخاوتمند سربازیگیری ارتش امریکا برخورد کرد و تعهد داد که براساس قانون نظام اعزام به خدمت جنگ داخلی جایگزین یک فرد مشمول (به خدمت) شود.
در بوستون امریکا از کشتی فرار کرد و همچون افسانهها، به سمت ساحل شنا کرد و تصمیم گرفت تا پاداش عضویت در ارتش را به جای این که به آژانس (عضوگیری) بدهد برای خودش نگهدارد. پولیتزر این پاداشها را به مدت یک سال در لینکولن کاوالیری (Lincoln Cavalry) جمع کرد و در آن یگان بود که با چند سرباز آلمانی آشنا شد. او به زبان آلمانی و فرانسوی مسلط بود ولی زبان انگلیسی را دست و پا شکسته صحبت میکرد. بعدها به شهر سن لوئیس رفت. او در کنار خردهکارهایی مثل قاطرچی، باربر و پیشخدمت، مدام به کتابخانهٔ مرکنتایل (Mercantile) شهر میرفت و به فراگیری زبان انگلیسی و علم حقوق میپرداخت.
بزرگترین شانس زندگیاش در اتاق شطرنج کتابخانه رخ داد. او در حین تماشای بازی دو شطرنجباز با هوشیاری تمام حرکت یکی از مهرههای شطرنج را پیشنهاد کرد و همین باعث شد تا آن دو نفر تحتتأثیر قرار گرفته و با او وارد صحبت و گفتوگو شوند. آنها ناشرین روزنامهٔ معروف آلمانی زبان وستلیخ پست (Westliche post) بودند و طی صحبتهایشان به جوزف پیشنهاد کار دادند. چهار سال بعد، در سال 1872 ، پولیتزر جوان که به عنوان یک روزنامهنگار جسور خستگیناپذیر شهرت فراوانی به دست آورده بود از سوی صاحبان امتیاز روزنامههای تقریبا ورشکسته پیشنهاد سهام عمدهای در روزنامهها دریافت کرد. او در سن 25 سالگی تبدیل به یک ناشر کارآزموده و برجسته شد و چند طرح و معاملات هوشمندانهای که بعدها انجام داد باعث شد تا در سال 1878 صاحب امتیاز روزنامهٔ سن لوئیس پست دیپاچ شده و تبدیل به یک پیشرو در صحنهٔ روزنامهنگاری شود.
اوایل همان سال، او با کیت دیویس، یک زن متشخص واشنگتنی، در کلیسای اسقفی پروتستانی ازدواج کرد. این مهاجر جوان مجارستانی-که زمانی در خیابانهای فقیرنشین سن- لوئیس آواره و خانهبهدوش بود-اکنون کاملا تغییر کرده بود. او حال یک شهروند امریکایی بود و به عنوان یک سخنگو، نویسنده و سردبیر، زبان انگلیسی را خیلی خوب فراگرفته بود. لباسهای زیبا و برازنده میپوشید، به خوبی با نخبگان اجتماعی سنلوئیس انس گرفته بود. جیمز وایمنبرت، آخرین سردبیر اخبار محلی روزنامهٔ The New York World، در بخشی از شرح حال خود «جوزف پولیتزر و دنیای او» مینویسد که پولیتزر زمانی که کنترل روزنامهٔ پست دیسپاچ را برعهده میگیرد، «پشت میزش از صبح زود تا نیمهشب و حتی دیرتر کار میکند و تکتک جزئیات روزنامه را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد».
پولیتزر برای قبولاندن این مسئله به مردم که روزنامهٔ او حامی و طرفدار آنهاست، مقالات و سرمقالاتی را با حروف درشت در تهاجم به فساد و رشوهخواری در دستگاه حکومتی، رشوهبگیرهای ثروتمند که در امور مالیاتی دست دارند و قماربازها، چاپ کرد. این حرفهای مردمگرایانه مؤثر واقع شد، شمارگان روزنامه افزایش یافت و رونق بیشتری گرفت. جوزف خوشحال میشد اگر میدانست که در نظام جایزهٔ پولیتزر، که بعدها آن را دایر کرد، در بخش روزنامهنگاری اکنون بیشترین جوایز به اخبار مربوط به فساد و رشوهخواری داده میشود تا به هر موضوع دیگر.
او تاوان کار بیش از حد و طاقتفرسا در روزنامه را پرداخت کرد. سلامتی او رو به تحلیل گذاشت و از آنجایی که چشمانش نیز خیلی پیشتر ضعیف شده بود و به سفارش دکتر و به اتفاق همسرش در سال 1883 به نیویورک رفت تا سوار بر کشتی برای تفریح و سیاحت به اروپا برود. لیکن اینگونه نشد و در نیویورک به جای این که سوار کشتی شود مصرانه با جیگولد، سرمایهدار، ملاقات کرده و بر سر خرید امتیاز روزنامهٔ The New Yark World، که در آن زمان دچار مشکلات مالی شده بود، مذاکرده کرد.
پولیتزر که دیگر مسئلهٔ سلامتی چندان برایش مهم نبود خود زا وقف ایجاد و هدایت آنچه که برت آن را «انقلاب یکنفره» در خط مشی سردبیری، محتوا و صورت کلی روزنامهٔ The World مینامد، کرد. او برخی از همان تکنیکها را که تیراژ روزنامهٔ پست دیسپاچ را بالا برده بود به کار گرفت. پولیتزر برعلیه فساد عمومی و شخصی مبارزه کرد، ستونهای اخبار را با سیلی از مقالات جنجالبرانگیز پر کرد، برای اولی بار استفادهٔ زیادی از تصویر نموده و نمایشهای خبری را به تصویر کشید.
روزنامهٔ The World طی اطلاعیهای کمکهای مالی مردم را برای سخت پایه ستونی در ورودی بندرگاه نیویورک جهت استقرار مجسمهٔ آزادی، که رد یک کشتی فرانسوی انتظار بارگیری را میکشید، جمعآوری کرد.
این فرمول به قدری مؤثر واقع شد که در دههٔ بعد تیراژ روزنامهٔ The World در تمام شمارههایش به بیش از 600 هزار نسخه رسید، و به عنوان پرتیراژترین روزنامه در سطح امریکا شناخته شد. اما بهطور غیر منتظرهای خود پولیتزر قربانی پیکار بر سر تیراژ روزنامه شد، زیرا چارلز اندرسون دانا، ناشر روزنامهٔ The Sun، که از موفقیت روزنامهٔ The World سخت آشفه بود و احساس شکست میکرد دست به اعمال و حرفهای رذیلانه شخصی علیه پولیتزر تحت عنوان «یهودیای که اصل و نسب و مذهب خویش را انکار کرده است» زد.
این نبرد بیامان به منظور بیزار کردن جامعهٔ یهودی از روزنامهٔ The World طراحی شده بود. سلامتی پولیتزر در این تجربهٔ دشوار مورد تهدید قرار گرفت و او در سال 1890 ، در سن 43 سالگی، از سمت سردبیری این روزنامه کنار کشیده و هرگز به دفتر روزنامهاش بازنگشت. پولیتزر که تقریبا نابینا شده بود و نسبت به بیماریای که او را به طرز جانکاهی به صدا، زودرنج کرده بود افسردگی شدیدی احساس میکرد برای معالجه و یافتن داروهای لازم به خارج از کشور رفت. او موفق به پیدا کردن آن داروها نشد و در دو دههٔ بعد زندگیش را در اتاقهای ضدصدا درون قایق تفریحی بادبانیاش لیبرتی (Liberty)، در «برج سکوت» (Tower of Silence)، و در خانهٔ اعیانیاش در نیویورک، سرکرد.
طی این سالها اگرچه مدام در سفر بود لیکن توانست هدایت روزنامهاش را دورادور تحت نظر داشته باشد. برای آنکه از پنهان ماندن ارتباطاتش با روزنامه مطمئن شود از یک کد که شامل 20 هزار اسم و اصطلاح بود و حجم یک کتاب را پر میکرد استفاده نمود از سال 1869 تا 1898 ، پولیتزر درگیر یک نبرد سخت با روزنامه Toumal که ناشران ویلیام راندولف هیرست (Willim Randolph Hearts بود، گردید زیرا در این روزنامه هیچگونه میانهروی و تعادل در جنجالطلبی یا جعل اخبار به چشم نمیخورد.
زمانیکه کوباییها برعلیه سلطهٔ اسپانیاییها شورش کردند، پولیتزر و هیرست سعی نمودند تا دربرانگیختن انزجار عمومی نسبت به اسپانیاییها از هم پیشی بگیرند. بعد از انفجار مرموز و غرق شدن رزمناو امریکایی مین Maine در بندر هاوانا در 16 فوریه 1898 ، پولیتزر و هیرست نقش مهمی در جنگ علیه اسپانیا ایفا کردند.
کنگره به فریاد اعتراض برای اتمام جنگ واکنش نشان داد. بعد از تمام جنگ چهارماهه، پولیتزر خود را از آنچه به نام «روزنامهنگاری جنجالی» معروف شده بود کنار کشید. روزنامهٔ The World بیشتر کنترل شده و تبدیل به صدای قدرتمند سردبیر (پولیتزر) در بسیاری بیانیههای حزب دموکرات شد. از نظر مورخان، فرورفتن پولیتزر در «روزنامهنگاری جنجالی» اهمیت بیشتری نسبت به دستاوردهایش در بخش خدمات عمومی داشت. او مبارزات شجاعانه و اغلب موفقی بر علیه فساد و رشوهخواری در دستگاه حکومتی و تجارت، به راه انداخت. وی تا حد زیادی باعث تصویب قوانین آنتیتراست و نظارت بر صنعت بیمه شد. در سال 1909 ، روزنامهٔ The World پرداخت 40 میلیون پول تقلبی از سوی ایالات متحده به کمپانی فرانسوی را فاش کرد. دولت فدرال به خاطر افترای بیشرمانهای که پولیتزر در این روزنامه به رئیس جمهور تئودور روزولت و جی.یی. مورگان بانکدار و دیگران، وارد کرده بود، به شدت با آن روزنامه برخورد کرد.
پولیتزر عقب نکشید و روزنامه بر این تحقیق خود پافشاری کرد. زمانی که دادگاهها کیفرخواستها را رد کردند، پولیتزر به خاطر پیروزی سرنوشتسازش برای آزادی مطبوعات مورد تحسین قرار گرفت. در ماه می 1904 ، او ضمن نوشتهای در روزنامهٔ The North American Review در حمایت از طرح خود برای تأسیس مدرسهٔ روزنامهنگاری، عقیدهاش را چنین خلاصه میکند: «جمهوری ما و مطبوعات آن باهم رشد یا افول خواهند کرد. مطبوعات توانا و مستند، بیطرف و خیرخواه، با تیزهوشی پرورشیافتهای برای دانستن و شناخت حقوق عمومی و تشویق برای رعایت آن، میتواند موجب حفظ فضیلت مردم شود که بدون آن، حکومت مردمی یک حکومت شیاد و مضحک خواهد بود. مطبوعات بدبین، عوامفریب و پولکی مردم را همانند خود بار خواهند آورد. قدرت ساخت آیندهٔ این جمهوری در دستهای روزنامهنگاران نسل- های بعد خواهد بود.»
در سال 1912، یک سال بعد از مرگ پولیتزر در قایق تفریحیاش، مدرسهٔ روزنامهنگاری کلمبیا تأسیس شد و اولین جوایز پولیتزر در سال 1917 تحت نظارت شورای مشاوره، که او اختیارات تام به آن داده بود، اهداء گردید. پولیتزر یک شورای مشاوره متشکل از ناشرین روزنامهها، در وصیتنامهاش پیشبینی کرده بود. بقیهٔ اعضاء عبارت بودند از رئیس دانشگاه کلبیما و متخصصین، و افراد متفرقهای که روزنامهنگار یا سردبیر نیستند.
نوشته سیمور توپینگ Seymour Topping – مدیر سابق جایزهٔ پولیتزر و پروفسور روزنامهنگاری بین المللی در مدرسهٔ روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا – ترجمه کیهان ولی نژاد – شماره 53 نشریه هنر