چگونه کتاب بخوانیم: کتابها را ژرف بخوانیم تا متمایز بشویم! راهنمای نهایی مورتیمر آدلر
این راهنما به نحوه خواندن یک کتاب با استفاده از چارچوب کلاسیک ارائه شده توسط مورتیمر آدلر میپردازد.
زمانی که خواندن این مقاله را به پایان بردید، چارچوبی برای خواندن در سطوح مختلف خواهید داشت که میتوانید بلافاصله از آن استفاده کنید.
بیایید کتابها را بررسی کنیم و موارد زیر را بررسی کنیم:
- چگونه خواندن را یاد بگیریم
- نحوه خواندن منطبق بر چرایی خواندن است
- چهار سطح خواندن
- خواندن ابتدایی
- خواندن بازبینانه
- خواندن تحلیلی
- خواندن همزمان
- تبدیل شدن به یک خواننده خواستار
چگونه کتاب خواندن را یاد میگیریم
شرط میبندم شما از قبل میدانید چگونه کتاب بخوانید. در دبستان به شما آموزش دادهاند!
اما آیا میدانید چگونه خوب بخوانید؟
بین خواندن برای درک و خواندن برای دیدن اطلاعات تفاوت وجود دارد.
اکثر مردم احتمالاً به نحوه خواندن خود فکر نکردهاند. و نحوه خواندن شما تفاوت زیادی در انباشت دانش ایجاد میکند.
بسیاری از مردم دانستن نام چیزی را با درک اشتباه میگیرند. در حالی که طوطیوار خواندن برای تمرین حافظه شما عالی است، بازگویی حقایق بدون درک و زمینه محکم، در دنیای واقعی بهره کمی برای شما به ارمغان میآورد.
اصولا هر چیزی که به راحتی هضم شود، خواندن برای اطلاعات است.
خیلیها روزنامهای کتاب میخوانند. یعنی بخشهایی از تیتر و بدنه مطلب را و روی نوشتههای تعمق نمیکنند و اگر در مورد مقالهای از آن پرسیده شودف تکههایی ناقض راز آن را بیان میکنند.
اکثر مردم اینگونه میخوانند. اما بیشتر مردم واقعاً چیز جدیدی یاد نمیگیرند. این به شما مزیتی نمیدهد، شما را در کارتان بهتر میکند یا به شما اجازه نمیدهد بر مشکلات خود غلبه کنید.
“علامتگذاری یک کتاب به معنای واقعی کلمه، تجربه تفاوتها یا توافقات شما با نویسنده است. این بالاترین احترامی است که میتوانید برای او قائل شوید. »
ادگار آلن پو
یادگیری چیزی به صورت ژرف نیاز به کار ذهنی دارد. ناراحتکننده است. شما باید نویسندگانی را پیدا کنید که در یک موضوع خاص از خودتان آگاهتر باشند. با کم کردن شکاف بین نویسنده و خودتان، باهوشتر میشوید.
چهار سطح خواندن
مورتیمر آدلر به معنای واقعی کلمه کتاب خواندن را نوشت. آدلر چهار سطح خواندن را مشخص میکند:
- خواندن ابتدایی
- خواندن بازنگرانه
- خواندن تحلیلی
- خواندن همزمان
نحوه خواندن منطبق بر چرایی خواندن است
هدف از مطالعه نحوه خواندن شما را مشخص میکند. خواندن آخرین رمان دانیل استیل با خواندن افلاطون یکی نیست. اگر برای سرگرمی یا اطلاعات خام مطالعه میکنید، این با افزایش درک مطالب بسیار متفاوت است. در حالی که بسیاری از مردم در خواندن برای کسب اطلاعات و سرگرمی مهارت دارند، تعداد کمی از آنها توانایی خود را در خواندن برای آگاهی بهبود میبخشند.
قبل از اینکه بتوانیم مهارتهای خواندن خود را بهبود ببخشیم، باید تفاوتهای سطوح خواندن را درک کنیم.
1. خواندن ابتدایی
این سطح از خواندن در مدارس ابتدایی معمولا به ما آموزش داده میشوداست. اگر در حال خواندن این وب سایت هستید، از قبل میدانید که چگونه این کار را انجام دهید!
2. خواندن بازنگرانه یا تند و تیز
آن سطحی خواندن مرحله قبل، پله اول برای رسیدن شدن به خواندن محققانه است.شما از خودتان میپرسید که این مقدمه نویسنده برای چه بود؟ میخواهد من را به کدام مسیر ببرد. آیا استدلال او در اینجا درست بود؟ آیا نمیتوانست مثال دیگری بزند؟
خواندن محققانه به ما این امکان را میدهد که به نقشه راه نویسنده نگاه کنیم و شایستگیهای یک تجربه خواندن عمیقتر را ارزیابی کنیم.
در خواندن بازنگرانه
بررسی سیستماتیک – این به معنای بررسی سریع کتاب با (1) خواندن پیشگفتار است. (2) مطالعه فهرست مطالب؛ (3) بررسی موارد شاخص؛ و (4) خواندن محتوای داخلی.
این نوع خواندن را معمولا کسی به ما یاد نداده. اما کتابخوانها از این روش بسیار برای انتخاب کتاب استفاده میکنند یا اگر ایحانا فرصتی برای در اختیار گرفتن کتاب نداشته باشند از آن بهره میبرند.
این باید به شما دانش کافی برای درک فصول کتاب، که برای استدلال نویسنده مهم است، بدهد. اینجا و آنجا برگههای کتاب را دید بزنید. از خودتان بپرسید که آیا این کتاب سزاوار وقت و توجه من است؟ اگر نه، آن را زمین بگذارید.
3. خواندن تحلیلی
فرانسیس بیکن زمانی اظهار داشت: «برخی کتابها را باید چشید، برخی دیگر را باید بلعید و برخی را باید جوید و هضم کرد. »
شما میتوانید خواندن تحلیلی را به جویدن و هضم تشبیه کنید.
خواندن تحلیلی یک مطالعه کامل است.
در این مرحله، شما شروع به درگیر کردن ذهن خود میکنید و کارهای مورد نیاز برای درک آنچه گفته میشود را بررسی میکنید. من به شدت توصیه میکنم از حاشیهنویسی استفاده کنید.
چهار قانون برای خواندن تحلیلی وجود دارد
1- کتاب را بر اساس نوع و موضوع طبقهبندی کنید.
2- با نهایت اختصار بیان کنید که کل کتاب در مورد چه چیزی است.
3- اجزای اصلی آن را به ترتیب و نسبت آنها برشمارید و این قسمتها را همانطور که کل را بیان کردید مشخص کنید.
4- مشکل یا مشکلاتی را که نویسنده سعی در حل آنها دارد تعریف کنید.
احتمالاً متوجه خواهید شد که اگرچه این کارها سیار آسان به نظر میرسند، اما کار زیادی را شامل میشوند. خوشبختانه مطالعه تند و تیز که قبلاً انجام دادهاید، شما را برای این کار آماده کرده است.
4. خواندن همزمان
این به عنوان خواندن مقایسهای نیز شناخته میشود، و نشاندهنده سختترین و سختترین خواندن است. خواندن ترکیبی شامل خواندن چندین کتاب درباره یک موضوع و مقایسه شباهتهاو تضاد ایدهها، واژگان و استدلالها است.
این کار با شناسایی عبارات کلیدی، ترجمه اصطلاحات، قاببندی و ترتیب سؤالاتی که نیاز به پاسخ دارند، تعریف مسائل و گفتگو انجام میشود.
یادتان باشد که هدف غاییی ما ددرک یک کتاب واحد نیست، بلکه درک موضوع و ایجاد یک تسلط عمیق است.
این همه در مورد شناسایی و پر کردن شکافهای دانش شما است.
پنج مرحله برای خواندن ترکیبی وجود دارد:
یافتن قسمتهای به هم مربوط- شما باید کتابهای مناسب و سپس متنهایی را پیدا کنید که بیشترین ارتباط را با نیازهای شما دارند. بنابراین اولین گام، بازخوانی تمام آثاری است که مرتبط تشخیص دادهاید.
در نظر گرفتن سلیقه کلامی هر نویسنده درباره یک موضوه و بعد توانایی بیان مسئله با زبان و واژگان و تریب خودتان
پاسخ دادن به سؤالات خودتان – به جای تمرکز بر مشکلاتی که نویسنده سعی در حل آنها دارد، باید روی سؤالاتی تمرکز کنید که میخواهید به آنها پاسخ دهید.
تعریف مسائل -جالا میتوانید به یک سوال از دیدگاههای متفاوت پاسخ بدهید و نظر هوشمندانه خود را با آنها ترکیب کنید و تجزیه و تحلیل کنید و مباحثه کیند.
تبدیل شدن به یک خواننده پیجو
خواندن یعنی پرسیدن سؤالات درست به ترتیب درست و جستجوی پاسخ.
چهار سؤال اصلی وجود دارد که باید در هنگام مطالعه یک کتاب مرتب از خودتان بپرسید:
این کتاب درباره چیست؟
چه چیزی به تفصیل گفته میشود و چگونه؟
آیا این کتاب به طور کامل یا جزئی درست است؟
هدف نهایی تالیفش چه بوده.
اگر همه اینها کار سختی به نظر میرسد، حق با شماست. اکثر مردم این کار را نمیکنند. این چیزی است که شما را متمایز میکند.