یووال نوح هراری: هزینه واقعی جلوگیری از بحران آب و هوایی
هر چه بحران آب و هوا بدتر میشود، افراد بیشتری از انکار مستقیم به ناامیدی متمایل میشوند. اما نباید امید را از دست بدهیم. بشر منابع بیشماری در اختیار دارد، و به کار بردن هوشمندانه آنها همچنان میتوانیم از فاجعه زیستمحیطی جلوگیری کنیم.
بگذارید از اعداد بگوییم. برای جلوگیری از فاجعه تغییر آب و هوا چقدر باید هزینه کنیم؟ آیا میبایست ۵۰ درصد از کل بودجه را خرج کنیم. سی درصد؟ ده درصد؟ بیطرفانه باید بگویم هیچ کس با اطمینان نمیداند. من و تیمم هفتهها روی گزارشها و مقالات پژوهشی بسیار و حجمی از اعداد وقت گذاشتیم. اگر چه مدلهای پشت این اعداد بسیار پیچیده هستند، نتیجه برای ما الهامبخش است. بیشتر متخصصین روی عدد دو درصد توافق دارند.
اگر بشریت سرمایهگذاری سالانه مان در فناوری های پاک و زیرساختها را حدود دو درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) جهانی افزایش دهد، برای جلوگیری از تغییرات فاجعهآمیز آب و هوا کافی خواهد بود.
اگر میخواهید ببینید چگونه متخصصین به این عدد رسیدهاند، میتوانید از وبسایت Sapienship دیدن کنید.
البته میتوانیم بدون توقف در مورد عدد دقیق مباحثه کنیم، و مدلها را با روشهای مختلف بالا و پایین کنیم. ولی باید از بالا به موضوع نگاه کنیم. خبر مهم این است که قیمت جلوگیری از فاجعه عدد کوچکی از GDP سالانه جهانی است. حتی مدلهای بدبینانهتر بطور کلی این عدد را زیر پنج درصد تخمین میزنند. و بیشتر مدلها میگوید نیاز داریم فقط دو درصد از GDP جهانی را به افزایش سرمایه در محل درست اختصاص دهیم.
و به کلمه سرمایهگذاری دقت کنید. در مورد حجم زیادی اسکناس صحبت نمیکنیم که باید به آتش بکشیم تا در مقابل روح زمین قربانی بزرگی انجام داده باشیم. در مورد سرمایهگذاری حرف میزنیم سرمایهگذاری در فناوریها و زیرساختهای نو از قبیل باطریهای پیشرفته یا دیگر فناوریها برای ذخیره کردن انرژی خورشیدی و شبکه بروز انتقال برق برای توزیع آن. این سرمایهگذاریها اشتغالزایی و فرصتهای اقتصادی زیادی در پی خواهد داشت و به احتمال زیاد در دراز مدت به لحاظ اقتصادی سودده خواهد بود، بخشی از این سوددهی با کاهش هزینههای درمان و نجات میلیونها نفر از بیماریهای حاصل از آلودگی هوا حاصل خواهد شد. بعلاوه، از آنجا که نفت و گاز اغلب موجب تقویت رژیمهای استبدادی و جنگطلب میشود، کاهش وابستگی ما به سوختهای فسیلی قدم بزرگی در راستای نیل به دموکراسی و صلح خواهد بود. همه اینها میتواند ترجمانی باشد از یک نقشه عملیاتی سیاسی پایدار.
در سالهای اخیر آموختهایم که هدف خود را در قالب یک عدد تعریف کنیم: ۱/۵ درجه سلسیوس. میتوانیم ابزار انجام این کار را با عدد دیگری تعریف کنیم: دو درصد. افزایش سرمایهگذاری در زیرساخت و فناوریهای پاک تا دو درصد از GDP جهانی نسبت به سطح سرمایهگذاری سال ۲۰۲۰. البته بر خلاف عدد ۱/۵ درجه سلسیوس، که از نظر علمی یک آستانه دقیق است، عدد دو درصد فقط یک حدس تقریبی است. این عدد میبایست بعنوان یک تخمین تلقی شود که میتواند کمک کند چهارچوب پروژههای سیاسی که بشر نیاز دارد را تعیین کند. این عدد به ما میگوید که جلوگیری از تغییر آب و هوایی فاجعهبار یک پروژه کاملاً امکانپذیر است، اگرچه قطعاً هزینه مالی زیادی دارد.
از آنجا که GDP جهانی در سال ۲۰۲۰ حدود ۸۵ تریلیون دلار بود، داریم از عددی حدود ۱/۷ تریلیون دلار سخن میگوییم. اما همچنان فقط دو درصد است. یعنی برای نجات محیط زیست، نیاز نیست اقتصاد را کاملاً از مسیر خود خارج کنیم یا اینکه دستاوردهای تمدن مدرن را کنار بگذاریم. فقط باید درست اولویتبندی کنیم.
اجرای دو درصد از GDP سالانه جهانی البته که از کل GDP فاصله زیادی دارد. این راهکار همه مشکلات زیست محیطی را مثل پر شدن اقیانوسها از پلاستیک یا افزایش میزان از دست رفتن تنوع زیستی. حل نخواهد کرد، و برای جلوگیری از تغییر فاجعهبار آب و هوا حتی نیاز خواهیم داشت از سرمایهگذاری بودجهها در محل درست اطمینان حاصل کنیم و از اینکه سرمایهگذاریهای جدید آثار زیست محیطی و اجتماعی منفی بر جای نخواهند گذاشت، مطمئن شویم. همچنین باید برخی رفتارها و طرز فکرها را تغییر دهیم از آنچه میخوریم تا نحوه مسافرت.
هیچ یک از اینها ساده نخواهد بود. اما این دقیقاً علت وجود سیاسیون است. کار آنها انجام کارهای سخت است. و سیاسیون در تغییر دو درصد از محلی به محل دیگر کاملاً مهارت دارند. این کاری است که آنها همیشه انجام میدهند. اختلاف بین سیاسیون جناح راست و جناح چپ اغلب در درصد اندکی از GDP است. هنگام مواجهه با بحرانهای بزرگ سیاسیون به سادگی منابع بسیار بیشتری را برای مقابله به کار میگیرند.
برای مثال در سال ۱۹۴۵، آمریکا حدود ۳۶ درصد از GDP خود را صرف پیروزی در جنگ جهانی دوم کرد. در طی بحران مالی ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، دولت آمریکا حدود ۳/۵ درصد از GDP را به موسسات مالی اختصاص داد که «برای ورشکستگی بسیار بزرگ بودند.» شاید بشریت باید با جنگل آمازون همین رفتار را بکند برای از بین رفتن بسیار بزرگ است.
بگذارید یک آزمایش فکری انجام دهیم. قیمت فعلی یک زمین پاکسازیشده جنگل بارانی در آمریکای جنوبی به اندازه جنگل آمازون را در نظر بگیرید، خرید کل این جنگل برای حفاظت از جنگلهای محلی، تنوع زیستی و جوامع انسانی از سود کسب و کارهای مخرب حدود ۸۰۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت، یا پرداخت یکباره کمتر از یک درصد از GDP جهانی.
تنها در نه ماه اول سال ۲۰۲۰، دولتهای جهان محرکهایی را اعمال کردند که حدود ۱۴ درصد از GDP جهانی را برای مقابله با همهگیری کوید ۱۹ در بر میگرفت. اگر شهروندان به اندازه کافی آنها را تحت فشار قرار دهند سیاستمداران میتوانند همین کار را برای مقابله با بحران زیستمحیطی انجام دهند. به همین طریق بانکهای سرمایهگذاری و صندوقهای بازنشستگی. صندوقهای بازنشستگی بیش از ۵۶ تریلیون دلار در اختیار دارند. وقتی آیندهای ندارید وجود صندوقهای بازنشستگی چه معنایی دارد؟ در حال حاضر،
بیشتر شرکتها و دولتها تمایلی برای اختصاص دو درصد سرمایهگذاری اضافه ندارند تا از تغییر آب و هوایی فاجعهبار جلوگیری شود. در عوض این پول صرف چه کاری میشود؟ خوب، هر دو سال، حدود ۲/۴ درصد از GDP جهانی خرج غذایی میشود که به زباله تبدیل میشود. دولتها همچنین سالانه حدود ۵۰۰ میلیارد دلار صرف — یک لحظه صبر کنید — یارانه مستقیم سوختهای فسیلی میکنند. یعنی هر ۳/۵ سال دولتها یک چک چاق و چله مینویسند که مقدار آن برابر دو درصد از GDP سالانه جهانی است و آن را به صنعت سوختهای فسیلی هدیه میکنند. قضیه بغرنجتر میشود هنگامی که هزینههای اجتماعی و زیستمحیطی که صنعت سوختهای فسیلی به بار میآورد را لحاظ کنیم. اما الزامی برای پرداخت این هزینهها وجود ندارد، ارزش این یارانهها در واقع به مقدار شگفتآور هفت درصد از GDP جهانی میرسد.
حالا فرار مالیاتی را در نظر بگیرید. تخمین زده میشود که پول پنهان ثروتمندان در گریزگاههای مالیاتی ارزشی حدود ۱۰ درصد از GDP جهانی را داراست. هر سال، مقداری حدود ۱/۴ تریلیون دلار از سود شرکتها در خارج از کشور پنهان میشود، که برابر با ۱/۶ درصد از GDP جهانی است. برای جلوگیری از فاجعه زیستمحیطی، احتمالاً نیاز داریم مالیاتهای جدیدی وضع کنیم. اما چرا از جمع کردن همین مالیات قبلی شروع نکنیم؟
چنین مثالهایی فراوان هستند. اما نکته را متوجه شدید. پول هست. البته، جمع کردن مالیاتها، متوقف کردن تولید زبالههای غذایی و قطع یارانهها به زبان ساده است ولی در عمل خیر، مخصوصاً وقتی با برخی از قویترین لابیهای جهان مواجه میشوید. اما نیازی به معجزه نیست. فقط نیازمند سازماندهی قاطع هستیم.
پس نباید آیه یأس بخوانیم. هر گاه کسی بگوید، «خیلی دیر است، فاجعه نزدیک است،» پاسخ دهید، «خیر، میتوانیم فقط با دو درصد متوقفش کنیم.» و هنگامی که COP ۲۷ در مصر در نوامبر ۲۰۲۲ گرد هم آمدند. باید به رهبران شرکتکننده بگوییم که کافی نیست که التزام به آینده مبهم درباره ۱/۵ درجه سلسیوس را گوشزد کنند. از آنها میخواهیم که دست به قلم شوند و چکی امضا کنند به مقدار دو درصد از GDP سالانه جهانی.