معرفی فیلم جفت ناجور – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – The Odd Couple 1968

کارگردان: جین سَکس. فیلمنامه: نیل سابمون. موسیقی: نیل هِفتی. مدیر فیلمبرداری: رابرت هوزر. بازیگران: جک لمون، والتر ماتائو. محصول 1968 آمریکا، 105 دقیقه.
دو کمدی عالی در دههٔ 1960 ساخته شد که اگر کسی نگوید، فکر میکنید کار بیلی وایلدر است. حال آن که هر دو را جین سَکس کارگردانی کرده: همین جفت ناجور و بعد، گل کاکتوس، که به آن هم خواهیم پرداخت. هر دو فیلم خیلی «دهه شصتی» اند، هم به خاطر لباس و دکور و رنگ و رو و هم به خصوص، به خاطر نوعی طنز و شیطنت که حس و حال ساده و دلچسب فیلمهی همان دوران را تداعی میکند. جفت ناجور، ماجرای فلیکس، مردی وسواسی است که به دنبال اختلاف با زنش از خانه بیرون زده و حالا از یأس نومیدی خیال خودکشی دارد.
ابتدا به هتلی محقر نزدیک میدان تایمز نیویورک رفته و اتاقی در بالاترین طبقهاش میگیرد و میخواهد خود را از بالایش به بیرون پرت کند. پنجره اتاق باز نمیشود. بیرون میآید و میخواهد خود را توی رودخانه بیندازد، باز موفق نمیشود/. از طرف دیگر دوستانش در خانه اُسکار، ورزشی نویسی که او نیز از همسرش جدا شده، دوره دارند و پوکر بازی میکنند. فلیکس هم که در این دورهها شرکت دارد، امشب به طرز غیرعادی دیر کرده و همه کم کم نگران شدهاند. با تلفنِ همسر فلیکس که میگوید دیگر نمیخواهد چشماش به روی فلیکس بیفتد، همه در جریان اختلاف خانوادگی و بعداً علتِ حالِ زارش، قرار میگیرند. فلیکس به خانه اسکار میآید و اسکار از سرِ دلسوزی به او پناه میدهد. اما فلیکس موجودی وحشتناک وسواسی و «خانهدار» از آب درمیآید و نقطه مقابل اسکار، که حسابی شلخته است و اهل بریز و بپاش. از فردایش از اسکار میپرسد (آن هم در میانه گزارشش از یک بازی حساسِ بیسبال!) که شام چه میخورد تا تازهترین سبزی و گوشت را بخرد و بهترین غذا را جلوی اسکار بگذارد.
این قضایا ابتدا برای اسکار مقادیری مضحک و بامزه است. ولی بعد، کار به جایی میرسد که همه چیز خانه ضدعفونی شده و قدم بخواهی برداری باید زیرکفشی استفاده کنی، چون فلیکس همین دو دقیقه پیش همه جا را «تی» کشیده. اینجاست که کاسه صبر اسکار لبریز میشود: از سر لجاش هم که شده توی اتاق آشغال میریزد، روی مبلها با کفش راه میرود و در یک کلام به فلیکس میگوید که دیگر نمیتواند تحمل کند به عنوان یک مرد مجرد، خانهاش تمیزتر از خانه مادرش باشد. قضیه وقتی غیرقابل تحملتر میشود که اسکار از دو خانم جوان همسایه که مثل خودشان مطلقه و بیوهاند برای شام دعوت میکند. فلیکس خانه را مثل دسته گل میآراید و گوشتی هم تو فِر میگذارد. اما در حالی که اسکار رفت توی آشپزخانه نوشیدنی تدارک ببیند و از اسکارِ ملاقه به دست خواسته تا با «گزارشهای هواشناسی» اش سرِ آن دو را گرم کند، موقع بازگشت با سینی نوشابه، با یک مجلس عزا روبه رو میشود: همگی بغض کرده و در حال گریه و زاریاند…
نیل سایمون (متولد 1927)، نمایشنامه و فیلمنامهنویس نیویورکی، زندگی حرفهایاش را مثل وودی آلن، با نوشتن قطعات کمیک برای کمدینهایی چون سید سزار شروع کرد. اما فرقش با آلن، «سطحِ کار» است. وودی آلن، خیلی زود لحن لحن و شخصیت کمیک روشنفکرانهای برای خود دست و پا کرد؛ حال آن که نیل سایمون در مایه «تئاترهای بلوار» فرانسوی، سادهتر مینویسد و مخاطب عامتری رامدنظر دارد. نیل سایمون، جفت ناجور را در 1965، ظاهراً با الهام از تجربهای شخصی، نوشت. این نمایش، همان سال به کارگردانی مایک نیکولز در برادوی روی صحنه رفت و چنان مورد استقبال قرار گرفت که دو سال روی صحنه ماند (964 اجرا) و بعد در 1968 با فیلمنامه سایمون که با افزودن صحنههایی خارجی قدری سینماییاش کرده بود، به فیلم درآمد.
(البته موفقیت فیلم در همین سطح باقی نماند: فیلم که با بودجهای 2/1 میلیون دلاری ساخته شد، 45 میلیون دلار فقط در آمریکا فروش کرد و بعد یک سریال موفق تلویزیونی براساسش با شرکت نونی رندال تولید شد و سپس حتی یک سریال انیمیشنی، سایمون بعداً یک «جفت ناجور زنانه» هم نوشت و روی صحنه برد و چند سالی قبل از مرگ لمون و ماتائو، دنبالهاش هم با شرکت آن دو به فیلم درآمد که البته، این بار چندان موافق نبود).
ایرادی که آن زمان از ورسیون سینمایی گرفتند و حالا دیگر به چشم نمیآید، این است که دیالوگها عیناً همان دیالوگهای نمایشنامه است و حتی میزانسنِ جین سَکس هم متأثر از میزانسنهای تأتری مایک نیکولز. شهرت سازنده فیلم، جیم سَکس (متولد 1921)، بیشتر به خاطر کارگردانی نمایشهای کمدی و موزیکالِ در برادوی است و خیلی حرفهای و در کارش هم حسابی موفق بوده است. این که اگر جفت ناجور یا گل کاکتوس را وایلدر کارگردانی میکرد، خیلی بهتر میشد، اصلاً معلوم نیست، چون هر دو فیلم، به کارگردانی سَکس، همین طوری هم خیلی خوب از کار درآمده. سَکس که بسیاری از نمایشنامههای نیل سایمون را روی صحنه برده، از قضا، شاید چون همان میزانسن موفق نیکولز را عاریه گرفته و پیاده کرده، فیلم موفقی تحویل داد. ولی به هر حال اینجا همان معجزهای که صحبتش رفت، به وقوع پیوسته: دیالوگهای بامزه سایمون به علاوه جک لمون و والتر ماتائو، به معجونی فوق العاده مفرح و لذتبخش به نام جفت ناجور منجر شده. و این نه تنها بهترین کمدی نیل سایمون، بهترین کمدی جفت جک لمون و والتر ماتائو را (که روی هم در یازده فیلم همکاری داشتند) نیز به اصطلاح، «رقم» زده: هیچکس بهتر از این دو آن دیالوگها را ادا نمیکند و هیچ کمدین دیگری نیز نتوانسته جای خالیشان را پر کند.