زندگینامه برتولت برشت – شاعر، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر آلمانی

برتولت برشت (۱۸۹۸-۱۹۵۶) شاعر، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر آلمانی بود که به طور گسترده به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهره های تئاتر قرن بیستم شناخته می شود. برشت در آگسبورگ آلمان به دنیا آمد و کار خود را به عنوان نویسنده و کارگردان تئاتر در دهه 1920 در برلین آغاز کرد. او بیشتر به خاطر توسعه سبک «تئاتر حماسی» که هدفش ایجاد فاصله انتقادی بین تماشاگر و رویدادهای روی صحنه بود، به منظور برانگیختن تفکر و تأمل شناخته می شود.
نمایشنامه های برشت اغلب به مسائل سیاسی و اجتماعی می پرداخت و او یک مارکسیست متعهد و ضد فاشیست بود. از معروف ترین آثار او می توان به «اپرای سه پولی»، «مادر شجاعت و فرزندانش» و «دایره گچی قفقازی» اشاره کرد. آثار برشت همچنین تأثیر قابل توجهی در توسعه تئوری تئاتر داشت و ایده های او در مورد «اثر بیگانگی» و «ژستوس» تا به امروز همچنان بر روی دست اندرکاران تئاتر تأثیر می گذارد.
زندگی برشت با آشفتگی های سیاسی، از جمله تبعید او از آلمان در دوره نازی ها و پس از آن در ایالات متحده، مشخص شد. او در دهه 1940 به آلمان شرقی بازگشت و تا زمان مرگش در سال 1956 در آنجا ماند.
برشت نویسنده ای پرکار بود و علاوه بر نمایشنامه هایش، شعر، مقاله و آثار دیگری نیز می نوشت. او عمیقاً تحت تأثیر نظریه مارکسیستی قرار گرفت و سعی کرد از تئاتر به عنوان وسیله ای برای آموزش مخاطبان در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی استفاده کند. نمایشنامههای او اغلب شخصیتهایی را نشان میداد که افراد خارجی اجتماعی یا به حاشیه رانده شده بودند، و او از تکنیکهای مختلفی مانند آهنگها، رقصها و فرافکنیها استفاده میکرد تا تجربهای تئاتری مهیجتر از نظر بصری و فکری ایجاد کند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
یکی از مهمترین کمکهای برشت به تئوری تئاتر، مفهوم «اثر بیگانگی» بود، که هدفش جلوگیری از سرمایهگذاری بیش از حد احساسی مخاطب بر روی شخصیتها یا رویدادهای روی صحنه بود. این امر از طریق تکنیکهای مختلفی از جمله قطع کردن اکشن با آهنگها یا فرافکنیها، یا کنار گذاشتن بازیگران از شخصیت برای مخاطب قرار دادن مستقیم به دست آمد. با این کار، برشت به جای شناسایی احساسی، به دنبال تشویق تفکر انتقادی و تأمل بود.
مفهوم مهم دیگری که توسط برشت ایجاد شد «gestus» بود که به بیان فیزیکی و صوتی موقعیت اجتماعی یک شخصیت اشاره دارد. برشت معتقد بود که با تأکید بر ویژگی های فیزیکی و صوتی یک شخصیت، می تواند به مخاطب کمک کند تا زمینه اجتماعی و پیام سیاسی شخصیت را بهتر درک کند.
تأثیر برشت بر تئاتر و ادبیات قابل توجه بوده است و ایده های او همچنان الهام بخش هنرمندان و دانشمندان امروزی است. نمایشنامه های او به بسیاری از زبان ها ترجمه شده و همچنان در سراسر جهان اجرا می شود. میراث برشت همچنین شامل کار او به عنوان کارگردان تئاتر، معلم و نظریه پرداز است که تأثیر عمیقی بر توسعه تئاتر به عنوان یک شکل هنری داشته است.
دیدگاه های سیاسی و فعالیت های برشت جنبه مهمی از زندگی و کار او بود. او یک مارکسیست متعهد بود و معتقد بود که تئاتر می تواند به عنوان ابزاری برای تغییرات اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. او در جنبش کمونیستی شرکت فعال داشت و در طول زندگی خود در مبارزات مختلف ضد فاشیستی و ضد جنگ شرکت داشت.
اعتقادات و فعالیت سیاسی برشت به تبعید او از آلمان نازی در دهه 1930 انجامید و او بیشتر عمر خود را در تبعید سیاسی گذراند. او در طول زندگی خود در کشورهای مختلفی از جمله دانمارک، فنلاند، سوئد و ایالات متحده زندگی کرد و سرانجام در دهه 1940 در آلمان شرقی ساکن شد.
علیرغم تعهدات سیاسی برشت، آثار برشت همیشه مورد استقبال مقامات کمونیستی در آلمان شرقی نبود و او در زمان حضور در آنجا با سانسور و انتقاد مواجه شد. با این وجود، کار او همچنان تأثیرگذار بود و تا زمان مرگش یکی از چهره های اصلی زندگی فرهنگی و سیاسی آلمان شرقی باقی ماند.
نفوذ برشت از تئاتر فراتر رفت و به سایر حوزه های فرهنگ و سیاست هم رسید. ایده های او در مورد تئاتر و اجرا در سایر اشکال هنری مانند سینما و تلویزیون نیز به کار گرفته شده است و تأثیر او را می توان در آثار بسیاری از هنرمندان و فیلمسازان مشاهده کرد.
برشت علاوه بر نمایشنامه نویسی و کارگردانی تئاتر، نویسنده ای پرکار در شعر و مقاله نیز بود. شعر او اغلب به مسائل سیاسی و اجتماعی می پردازد و از طیفی از سبک ها و تکنیک ها برای کشف این مضامین استفاده می کند. مقالات او به همان اندازه گسترده بود و موضوعاتی مانند نظریه تئاتر، سیاست و فرهنگ را در بر می گرفت.
به طور کلی، زندگی و کار برشت با تعهد او به عدالت اجتماعی و اعتقاد او به قدرت هنر در ایجاد تغییر شکل گرفت. میراث او به عنوان یک نمایشنامه نویس، کارگردان و نظریه پرداز همچنان الهام بخش هنرمندان و متفکران سراسر جهان است.
تأثیر برشت بر تئاتر به توسعه سبک تئاتر حماسی و نظریات او در مورد تأثیر بیگانگی و gestus محدود نشد. او همچنین پیشگام تعدادی از تکنیکهای نوآورانه صحنهپردازی، مانند استفاده از صحنهها و نورپردازی مینیمالیستی برای تمرکز بر بازیگران و متن بود. او همچنین اغلب از بازیگران غیرحرفهای در تولیدات خود استفاده میکرد تا نمایشی معتبرتر و خودجوشتر خلق کند.
رویکرد برشت به تئاتر و اجرا فقط نظری نبود، بلکه عملی نیز بود. او در طول زندگی حرفهای خود چندین شرکت تئاتر، از جمله گروه برلینر را تأسیس کرد، که امروزه همچنان یک نیروی مهم در تئاتر اروپا است.
میراث برشت فراتر از تئاتر است. او تأثیر عمدهای بر جنبش چپ نو در دهههای 1960 و 70 داشت، بهویژه در تأکیدش بر نیاز به فعالیت سیاسی و تغییرات اجتماعی. ایده های او در مورد تئاتر به عنوان ابزاری برای آموزش و نقد اجتماعی همچنان به بحث های معاصر درباره نقش هنر در جامعه مرتبط است.
کار برشت همچنین تأثیر قابل توجهی بر مطالعات پسااستعماری، نظریه فمینیستی و سایر حوزه های نظریه انتقادی داشته است. تاکید او بر زمینه اجتماعی و سیاسی و همچنین استفاده از روایت های غیرخطی و تکنیک های غیرواقع گرایانه، در شکل گیری رویکردهای جدید به تحلیل ادبی و فرهنگی تأثیرگذار بوده است.
برشت در قدردانی از کمکهایش به ادبیات و تئاتر، در سال 1954 جایزه صلح استالین را دریافت کرد. در حالی که وابستگیهای سیاسی او همچنان بحثبرانگیز است، تأثیر او بر تئاتر و فرهنگ بهطور گستردهتر بهطور گستردهتر به رسمیت شناخته میشود و امروزه نیز تجلیل میشود.
علیرغم کمک های چشمگیر برشت به تئاتر و ادبیات، آثار او خالی از بحث نبود. برخی از منتقدان او را متهم کردند که در رویکردش به تئاتر بیش از حد آموزشی و سنگین بود، در حالی که برخی دیگر استدلال کردند که تمرکز او بر مسائل اجتماعی و سیاسی به قیمت عمق و ظرافت عاطفی تمام شد.
وابستگی سیاسی برشت به حزب کمونیست نیز موضوع بحث است. در حالی که برخی از محققان او را یک مارکسیست متعهد می دانند که از تئاتر به عنوان وسیله ای برای ترویج تغییرات اجتماعی استفاده می کرد، برخی دیگر استدلال می کنند که او یک فرصت طلب بدبین بود که از ایدئولوژی مارکسیستی برای پیشرفت حرفه خود استفاده می کرد.
بحث دیگری که پیرامون آثار برشت وجود دارد به موضوع ترجمه مربوط می شود. نمایشنامههای برشت در اصل به زبان آلمانی نوشته شدهاند و ترجمه آثار او به زبانهای دیگر چالشی برای مترجمان و دست اندرکاران تئاتر بوده است. استفاده برشت از جناس، بازی با کلمات و لهجهها در نمایشنامههایش چالشهای خاصی را برای ترجمه ایجاد میکند، همانطور که استفاده از نحو و دستور زبان غیراستاندارد.
با وجود این اختلافات، تأثیر برشت بر تئاتر و ادبیات همچنان قابل توجه است. ایدههای او در مورد تئاتر بهعنوان وسیلهای برای آموزش و نقد اجتماعی، و همچنین تکنیکهای نوآورانه صحنهسازی، همچنان الهامبخش هنرمندان و محققان سراسر جهان است. آثار برشت همچنین گواهی بر قدرت تئاتر در به چالش کشیدن وضعیت موجود و برانگیختن تفکر و تأمل باقی می ماند.
میراث برشت علاوه بر تأثیر او بر تئاتر و ادبیات، به دنیای فیلم نیز کشیده شده است. او چندین فیلمنامه نوشت، از جمله فیلم کلاسیک “اپرای سه پنی” (1931) که به کارگردانی G.W. پابست. تأثیر برشت را می توان در آثار بسیاری از فیلمسازان، از جمله ژان لوک گدار، که به ویژه از ایده های برشت در مورد رابطه هنر و سیاست الهام گرفته بود، مشاهده کرد.
آثار برشت همچنین تأثیر قابل توجهی در توسعه هنر پرفورمنس، به ویژه در ایالات متحده داشت. هنرمندانی مانند The Wooster Group، Robert Wilson و Laurie Anderson همگی از برشت به عنوان تأثیر عمده بر کار خود یاد کردهاند و ایدههای او در مورد اجرا و تماشاگر همچنان در هنر پرفورمنس معاصر تأثیرگذار است.
تأثیر برشت بر فرهنگ و سیاست در بسیاری از اقتباس ها، تقلیدها و ادای احترامی که به افتخار او ساخته شده است نیز مشهود است. نمایشنامههای او در موزیکال، اپرا و حتی بازیهای ویدیویی اقتباس شدهاند و ایدههای او در زمینههای مختلف مورد تجلیل و نقد قرار گرفتهاند.
به طور کلی، زندگی و کار برشت یک میراث مهم و پیچیده باقی مانده است. تعهد او به عدالت اجتماعی و اعتقاد او به قدرت هنر در ایجاد تغییر همچنان الهام بخش هنرمندان و متفکران سراسر جهان است، در حالی که جنجال ها و تناقضات او یادآور رابطه پیچیده بین سیاست و فرهنگ است.