زندگینامه دانیل دی لوئیس و حقایقی جالب در مورد یکی از بزرگترین ستارههای تاریخ سینما

دانیل دی لوئیس بازیگر بریتانیاییای است که به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران نسل خود شناخته میشود. او در 29 آوریل 1957 در لندن، انگلستان از مادری بریتانیایی و پدری ایرلندی به دنیا آمد.
دی لوئیس اولین نقش مهم خود را در سال 1982 در فیلم “گاندی” انجام داد، اما نقش او در فیلم “رختشویخانه زیبای من” در سال 1985 بود که تحسین منتقدان را برای او به همراه داشت. او در فیلمهای موفق متعددی از جمله «اتاقی با یک چشمانداز» (1985)، «آخرین مهیکان» (1992)، «به نام پدر» (1993)، « بوته آزمایش» (1993)، “دارو و دسنه نیویورکی” (2002)، “خون به پا خواهد شد” (2007)، و “لینکلن” (2012) بازی کرده است.
دی لوئیس سه بار برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شده است. او اولین اسکار خود را برای بازی در «پای چپ من» (1989)، دومین اسکار را برای «خون به پا خواهد شد» (2007) و سومین اسکار خود را برای «لینکلن» (2012) دریافت کرد.
دی لوئیس به خاطر آمادگی پرمرارت برای تطبیق با نقشها و تعهد به اجرای بینقص نقشهایش مشهور است، او به خاطر تماندن در کالبد شخصیت هم در صحنه بازی و هم خارج از مجموعه، اغلب به مدت ماهها ، مشهور است. او چندین بار اعلام کرده که از بازیگری بازنشسته شده و آخرین بازیاش او در فیلم «رشته خیال» Phantom Thread در سال ۲۰۱۷ بوده، هر چند شایعاتی در مورد همکاری مجدد او با اسکورسیزی مجددا به گوش رسیده است
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
دنیل دی لوئیس در خانوادهای بازیگر به دنیا آمد. پدرش، سیسیل دی لوئیس، شاعر مشهور بریتانیایی و مادرش، جیل بالکن، بازیگر بود. او بازیگری را در سنین جوانی آغاز کرد و در مدرسه تئاتر بریستول اولد ویک رفت.
دی لوئیس در طول دوران حرفهایاش به دلیل تواناییاش در تغییر کامل خود برای نقشهایش مورد ستایش قرار گرفته است. برای مثال، برای آماده شدن برای بازی در فیلم «پای چپ من» که در آن نقش کریستی براون، یک ایرلندی مبتلا به فلج مغزی را بازی میکرد، ماهها به مطالعه این بیماری پرداخت و یاد گرفت که از پای چپ خود برای کارهای روزمره استفاده کند. او همچنین وزن کم کرد و حرکات خود را محدود کرد تا محدودیت های فیزیکی شخصیت را تقلید کند.
دی لوئیس برای آماده شدن برای بازی در فیلم «تصنیف جک و رز» برای چند هفته در جزیره ای منزوی شد، در یک چادر خوابید تا به طور کامل شخصیت و سبک زندگی در طبیعت را تجسم کند.
برای بازی در فیلم «آخرین موهیکان»، ردیابی و شناخت پوست حیوانات را یاد گرفت و حتی یک قایق ساخت تا شیوه زندگی شخصیتش را بهتر درک کند. حتی زمانی که دوربین ها در حال چرخش نیستند، او شخصیت فیلم را حفظ می کند، که همین امر میتواند کار کردن با او را برای برخی از بازیگران و اعضای تیم چالش برانگیز کند.
دی لوئیس علاوه بر بازیگری، به خاطر علاقهاش به صنعت کفشسازی نیز شهرت دارد. او سال ها به تحصیل و حرفه حرفه ای پرداخته است و در سال 2018 یک کارگاه کفش سازی در ایتالیا راه اندازی کرد.
دی لوئیس در طول دوران حرفه ای، برنده چهار جایزه بفتا، سه جایزه انجمن بازیگران سینما، دو جایزه گلدن گلوب و یک جایزه تونی برای بازی در نمایشنامه «چیز واقعی» است.
دی لوئیس همچنین به دلیل همکاری با چندین کارگردان بهنام از جمله مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، جیم شریدان و پل توماس اندرسون شاخص است بازی او در «دار و دسته های نیویورک» به ویژه قابل توجه بود، زیرا او بیش از یک سال برای این نقش آماده شد و حتی یاد گرفت که با لهجه نیویورکی قرن نوزدهم صحبت کند.
دی لوئیس علاوه بر کار روی پرده و تئاتر، در امور بشردوستانه نیز مشارکت دارد. او از حامیان طول موسسه خیریه بریتانیا به نام اعتماد شاهزاده بوده است که به جوانان کمک می کند بر تحصیل و غلبه کنند.
دی لوئیس به گزینش نقش هایش معروف است و بسیار منتخب کار میکرد. برای مثال، او پس از اکران فیلم «نه» خود در سال 2009، پنج سال از بازیگری وقفه گرفت و در سال 2012 برای بازی در «لینکلن» بازگشت.
دنیل دی لوئیس همچنین به نقشهایی را که احساس میکند برای آنها مناسب نیست یا به آنها علاقه ندارد، رد میکند. او نقش آراگورن در سه گانه «ارباب حلقه ها» را رد کرد که در نهایت به ویگو مورتنسن رسید.
در سال 2014، به پاس خدمات در نمایشنامه، توسط شاهزاده ویلیام نشان شوالیه اعطا شد. او اکنون به طور رسمی به عنوان سر دانیل دی لوئیس شناخته می شود.
با وجود تحسین منتقدان و موفقیتش، دی لوئیس بعلاقه دارد زندگیاش را خصوصی نگه دارد به ندرت مصاحبه می کند یا در انظار عمومی ظاهر می شود. او از سال 1996 با ربکا میلر هنرپیشه ازدواج کرده و دارای دو فرزند است.
دی لوئیس به مرد خانواده بودن نیز معروف است و در مصاحبه هایش گفته است که گذراندن وقت با خانواده یکی از اولویت های اوست. او دربازیگریاش وقفه های طولانی میاندازد تاوقت بیشتری با فرزاندانش داشته باشد.
علیرغم موفقیت و شهرت باورنکردنیاش، دی لوئیس به مردمی بودن و فروتنی شهرت دارد. او در مصاحبههایی گفته است که از حضور در انظار عمومی لذت نمیبرد و بازیگریاش صرفاً شغلی بوده که در آن خوششانس است.
دی لوئیس همچنین به دلیل حمایتش از بازیگران و فیلمسازان جدید مورد ستایش قرار گرفته است. در سال 2015، او به عنوان رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم کن فعالیت کرد و در آنجا به انتخاب برندگان جوایز برتر جشنواره کمک کرد.
دی لوئیس علاوه بر بازیگری و کار کفش سازی، در زمینه های مختلف محیطی نیز نقش داشته است. او حامی خیریه درختان برای شهرها در بریتانیا است که برای ایجاد فضاهای شهری سبز فعالیت میکنند و در کمپینهایی برای کاهش آلودگی هوا در لندن مشارکت داشته است.
یکی از جنبه های جالب کار دنیل دی لوئیس این است که او یکی از معدود بازیگرانی است که هر سه جایزه بزرگ سینما را در یک سال به دست آورده است. او در سال ۲۰۱۳ برای بازی در فیلم «لینکلن» برنده جایزه اسکار، جایزه بافتا و جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد شد.
دی لوئیس علیرغم شهرتش به عنوان یک بازیگر جدی، به خاطر حس شوخ طبعی اش نیز معروف است. در سال 2013 در مصاحبه ای با بی بی سی، او به شوخی گفت که در نظر دارد از بازیگری کناره گیری کند تا حرفه موسیقی رپ را دنبال کند.
به طور کلی، کمک های دنیل دی-لوئیس به صنعت فیلم قابل توجه بوده است و بازیهای او تأثیری ماندگار بر تماشاگران در سراسر جهان بر جای گذاشته است.
در سال 2008 از سوی دولت فرانسه به عنوان یک شوالیه از Ordre des Arts et des Lettres معرفی شد و در سال 2013 جایزه استنلی کوبریک بریتانیا برای برتری در فیلم توسط بفتا به او اعطا شد.
بازنشستگی دی لوئیس از بازیگری با غم و اندوه بسیاری از طرفدارانش روبرو شد، اما او گفته است که احساس میکند کارش به عنوان یک بازیگر تمام شده است و آماده است کارهای دیگر را بکند. با این حال، تأثیر او بر صنعت سینما تا سالهای آینده همچنان محسوس خواهد بود.
دی لوئیس علاوه بر زندگی خانوادگی خود، در طول زندگی حرفه ای خود در امور خیریه نیز شرکت داشته است. او یکی از حامیان طولانی مدت موسسه خیریه بریتانیا به نام اعتماد شاهزاده بوده است که به جوانان کمک می کند تا بر موانع تحصیل و اشتغال غلبه کنند و همچنین در زمینه های زیست محیطی مشارکت داشته است.
بهترین فیلم های دنیل دی لوئیس
دنیل دی لوئیس در طول دوران حرفه ای خود در بسیاری از فیلم های مورد تحسین منتقدان حضور داشته است و نام بردن از آنها دشوار است. با این حال، تعدادی از مشهورترین آنها اینها هستند:
“پای چپ من” (1989) – دی لوئیس اولین جایزه اسکار خود را برای بهترین بازیگر مرد برای ایفای نقش کریستی براون، یک ایرلندی مبتلا به فلج مغزی که نویسنده و هنرمند شد، برد.
“There Will Be Blood” (2007) – در این فیلم، دی لوئیس نقش دانیل پلین ویو، یک سرمایه دار نفتی بی رحم در اوایل قرن بیستم کالیفرنیا را بازی می کند. او دومین جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را برای این بازی دریافت کرد.
“لینکلن” (2012) – دی لوئیس سومین جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را برای ایفای نقش رئیس جمهور آبراهام لینکلن در طول جنگ داخلی دریافت کرد.
“آخرین موهیکان” (1992) – دی لوئیس در نقش هاوکی، مردی سفیدپوست که توسط بومیان آمریکایی بزرگ شده و درگیر جنگ فرانسه و هند می شود، بازی میکند.
“به نام پدر” (1993) – در این فیلم بر اساس یک داستان واقعی، دی لوئیس نقش جری کانلون، یک ایرلندی را بازی می کند که به اشتباه به دلیل یک بمبگذاری تروریستی زندانی شده بود.
“دار و دستههای نیویورکی” (2002) – دی لوئیس در نقش بیل “قصاب” کاتینگ، یک رهبر باند بی رحم در قرن نوزدهم شهر نیویورک بازی میکند.
“عصر معصومیت” (1993) – در این فیلم به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، دی لوئیس نقش نیولند آرچر، وکیلی در نیویورک دهه 1870 را بازی می کند که عاشق زنی می شود که برای ازدواج با دوستش نامزد کرده است.