زندگینامه ژرار دوپاردیو -بازیگر مشهور فرانسوی- و حقایقی در مورد زندگیاش

ژرار دوپاردیو بازیگر و فیلمساز فرانسوی است که سابقه طولانی و برجسته ای در صنعت سرگرمی داشته است. او در 27 دسامبر 1948 در شاتورو فرانسه به دنیا آمد.
دوپاردیو حرفه بازیگری خود را در اوایل دهه 1970 آغاز کرد و به سرعت خود را به عنوان یک مجری با استعداد تثبیت کرد و در تعدادی از فیلم های فرانسوی از جمله “Les Valseuses” (1974)، “Barocco” (1976) و “La Vieille Fille” (1972) ظاهر شد. ).
او با بازی در فیلم “آخرین مترو” (1980) به کارگردانی فرانسوا تروفو شهرت بین المللی به دست آورد. بازی دوپاردیو در این فیلم جایزه سزار بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان آورد.
دوپاردیو در طول زندگی حرفه ای خود با تعدادی از فیلمسازان تحسین شده از جمله برتراند تاورنیه، موریس پیالات و ژان پیر ژونه کار کرده است. او همچنین در تعدادی از فیلم های هالیوود مانند «گرین کارت» (1990) و «1492: فتح بهشت» (1992) بازی کرده است.
دوپاردیو علاوه بر بازیگری، به عنوان فیلمساز و کارگردانی فیلم هایی چون «Le Tartuffe» (1984) و «بازگشت مارتین گور» (1982) نیز فعالیت داشته است.
دوپاردیو در طول زندگی حرفهایاش جوایز متعددی را دریافت کرده است، از جمله جایزه سزار برای بهترین بازیگر مرد در سال 1991 برای بازی در “سیرانو دو برژراک” و جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر مرد کمدی یا موزیکال برای بازی در “گرین کارت” ” او همچنین در سال 1996 نشان لژیون دونور، بالاترین افتخار غیرنظامی فرانسه را دریافت کرد.
دوپاردیو در سالهای اخیر درگیر جنجالهای متعددی از جمله تصمیم او برای انصراف از تابعیت فرانسه در سال 2013 و اتهامات تجاوز جنسی بوده است که او آنها را رد کرده است.
دوپاردیو به دلیل تطبیق پذیری اش به عنوان یک بازیگر شناخته شده است و در فیلم هایش نقش طیف وسیعی از شخصیت ها را بازی می کند. او در درام، کمدی، حماسه تاریخی و حتی فیلم های انیمیشن ایفای نقش کرده است.
برخی از نقشهای برجسته سینمایی او شامل بازی در نقش شخصیت اصلی در «سیرانو دو برژرک» (1990)، یک کمدی-درام رمانتیک بر اساس بازی ادموند روستان است. او به خاطر ایفای نقشش در این شخصیت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و جایزه سزار و نامزدی اسکار بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان آورد.
دوپاردیو همچنین در “ژان دو فلورت” (1986) و دنباله آن “Manon des Sources” (1986) به کارگردانی کلود بری نقش اصلی را بازی کرد. این فیلم ها اقتباسی از دو رمان مارسل پاگنول هستند و بازی دوپاردیو در هر دو فیلم بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
از دیگر فیلمهای شاخص دیگری که دوپاردیو در آنها حضور داشته است میتوان به «کامیل کلودل» (1988)، «1492: فتح بهشت» (1992)، «پدر من قهرمان» (1994)، «کنت مونت کریستو» (1998)، « آستریکس و اوبلیکس: ماموریت کلئوپاترا» (2002) و «زندگی پی» (2012).
دوپاردیو علاوه بر بازیگری و فیلمسازی، به عنوان شرابساز نیز فعالیت داشته و تاکستانهایی در فرانسه و سایر کشورها دارد.
دوپاردیو زندگی شخصی بحث برانگیزی داشته است، از جمله چندین برخورد با قانون و حوادث مستی عمومی. در سال 2013، زمانی که به طور علنی تصمیم خود را مبنی بر صرف نظر از تابعیت فرانسوی خود و تبدیل شدن به مقیم مالیاتی بلژیک اعلام کرد، به دلیل ناامیدی خود از مالیات های بالا در فرانسه، جنجال به پا کرد.
دوپاردیو دو بار ازدواج کرده و دارای چهار فرزند از جمله بازیگر گیوم دوپاردیو است که در سال 2008 درگذشت.
دوپاردیو همچنین در تلویزیون کار کرده و در چندین فیلم و سریال تلویزیونی ظاهر شده است. او نقش اصلی را در مینی سریال «بالزاک» (1999) بازی کرد که بر اساس زندگی نویسنده فرانسوی آنوره دو بالزاک ساخته شد. بازی دوپاردیو در این سریال باعث تحسین منتقدان و نامزدی جایزه گلدن گلوب شد.
دوپاردیو در سال 2018 توسط یک بازیگر فرانسوی به تجاوز جنسی و تجاوز متهم شد. او این اتهامات را رد کرد و به دلیل فقدان شواهد، اتهامی به او متهم نشد. با این حال، این اتهامات منجر به جنجال و برخی واکنشها علیه دوپاردیو شد.
دوپاردیو به دلیل مشارکت در هنر با جوایز و افتخارات متعدد شناخته شده است. او علاوه بر جوایز سزار و گلدن گلوب، جوایزی مانند جایزه فیلم اروپا برای بهترین بازیگر مرد، جام Volpi جشنواره فیلم ونیز برای بهترین بازیگر مرد و خرس نقره ای جشنواره بین المللی فیلم برلین برای بهترین بازیگر مرد دریافت کرده است.
دوپاردیو در طول سالها حمایت خود را از شخصیتها و جنبشهای سیاسی مختلف اعلام کرده است، در سیاست نیز حضور داشته است. او از طرفداران سرسخت ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بوده و تحسین خود را نسبت به فرهنگ و تاریخ این کشور ابراز کرده است. در سال 2013، پوتین به دوپاردیو شهروندی روسیه اعطا کرد، که باعث ایجاد جنجال در فرانسه شد.
دوپاردیو همچنین نظرات خود را در مورد مسائل سیاسی دیگر از جمله مخالفت با اتحادیه اروپا و حمایت از جنبش “جلیقه زردها” در فرانسه بیان کرده است.
دوپاردیو علاوه بر فعالیتهای شرابسازی، چندین کتاب نیز نوشته است، از جمله زندگینامهای با عنوان «اینطور اتفاق افتاد» (2014) و کتاب آشپزی به نام «کتاب آشپزی من» (2015).
دوپاردیو همچنین در کارهای بشردوستانه فعال بوده است، به عنوان سفیر برنامه توسعه سازمان ملل متحد و شرکت در رویدادهای خیریه مختلف و کمپین های جمع آوری کمک های مالی.
به طور کلی، کارنامه دوپاردیو با تطبیق پذیری او به عنوان یک بازیگر، کمک های او به سینمای فرانسه و بین المللی، و زندگی شخصی و دیدگاه های سیاسی جنجالی او مشخص شده است. با وجود جنجال هایش، او همچنان یک چهره محبوب و مورد احترام در صنعت سرگرمی و یک نماد فرهنگی در فرانسه است.
دوپاردیو به دلیل استعداد بازیگری اش مورد ستایش قرار گرفته و یکی از بزرگترین بازیگران نسل خود به حساب می آید. او به دلیل توانایی اش در انتقال احساسات پیچیده از طریق اجراهایش شناخته شده است و اغلب به دلیل حضور فیزیکی اش در صفحه نمایش مورد تحسین قرار گرفته است.
دوپاردیو علاوه بر بازیگری، به عنوان تهیهکننده نیز کار کرده است، با فیلمهای «Les Apprentis» (1995) و «Quand j’étais chanteur» (2006).
دوپاردیو در طول دوران حرفه ای خود جوایز و افتخارات متعددی را کسب کرده است. او علاوه بر جوایز سزار، گلدن گلوب و سایر جوایزش که قبلاً ذکر شد، نشان ملی کبک، نشان هنر و ادبیات فرانسه و نشان لژیون افتخار در بلژیک را نیز دریافت کرده است.
میراث دوپاردیو در صنعت سرگرمی قابل توجه است و تأثیر او را می توان در کارهای دیگر بازیگران و فیلمسازان مشاهده کرد. تعدادی از بازیگران معاصر فرانسوی از او به عنوان الهامبخش یاد میکنند و او را کمکی به احیای سینمای فرانسه در دهههای 1970 و 1980 میدانند.
امروز، دوپاردیو به کار خود در صنعت سرگرمی ادامه میدهد، با تیتراژ فیلمهای اخیر از جمله «تور دو فرانس» (2016) و «ساواژ» (2018). علیرغم جنجال هایش، او همچنان یک چهره قابل احترام در سینمای فرانسه و بین المللی و یک نماد فرهنگی در کشور خود است.
دوپاردیو در سال های اخیر وارد دنیای موسیقی نیز شده است. او چندین آلبوم از جمله “Depardieu chante Barbara” (2017) را ضبط کرده است که تفسیر او از ترانه های باربارا خواننده و ترانه سرای فرانسوی را به نمایش می گذارد. این آلبوم با استقبال خوبی از سوی منتقدان و طرفداران روبرو شد و دوپاردیو به اجرای کنسرت های زنده ادامه داده است.
دوپاردیو همچنین در پروژه های فرهنگی مختلفی از جمله ایجاد شرکت تولید فیلم «La Sept Cinéma» و تأسیس استودیوی فیلمسازی «Cité du Cinéma» در سن دنیس فرانسه مشارکت داشته است.
دوپاردیو علیرغم شهرت و موفقیتش همیشه با ریشه هایش مرتبط بوده است. او آشکارا درباره دوران سخت کودکی و مبارزه با فقر صحبت کرده است و در حمایت از اهداف مرتبط با عدالت اجتماعی و نابرابری اقتصادی فعال بوده است.
به طور کلی، ژرار دوپاردیو حرفه ای قابل توجه داشته است که بیش از پنج دهه را در بر می گیرد و طیف وسیعی از دستاوردها را در بر می گیرد. او به دلیل استعداد، کمکهایش به سینمای فرانسه و بینالمللی و فعالیتهای بشردوستانهاش مورد ستایش قرار گرفته است و او همچنان یک چهره نمادین در دنیای سرگرمی است.
دوپاردیو همچنین به دلیل مشارکت در فرهنگ فرانسه، دریافت نشان لژیون دونور فرانسه در سال 1996 و به عنوان فرمانده درجه هنر و ادب در سال 2005 شناخته شده است.
دوپاردیو علاوه بر فعالیت های سینمایی، روی صحنه نیز بازی کرده است و در نمایش هایی چون «ل سید» (1985)، «تارتوف» (1986) و «زن گریان» (2016) ظاهر شده است. او همچنین چندین نمایش صحنه ای را کارگردانی کرده است، از جمله تولید «هملت» در پاریس در سال 1987.
در سالهای اخیر، دوپاردیو به کار بر روی فیلمهای فرانسوی و بینالمللی، از جمله درام «Novecento» 2018 و کمدی «خانواده پاگنده» در سال 2020 ادامه داده است. او همچنین در چندین مجموعه تلویزیونی از جمله «مارسی» (2016-2018) و «حقیقت درباره ماجرای هری کوبرت» (2018) ظاهر شده است.
دوپاردیو همچنین در طول زندگی حرفه ای خود در تعدادی از تلاش های بشردوستانه شرکت داشته است. او علاوه بر کارش به عنوان سفیر برنامه توسعه سازمان ملل متحد، از اهداف مختلف خیریه، از جمله سازمان هایی که از کودکان بی بضاعت، قربانیان بلایای طبیعی، و مبارزه با ایدز حمایت می کنند، حمایت کرده است.
در سال 2019، دوپاردیو با اهدای مجسمه برنزی دست خود به شهر پاریس که در نزدیکی رودخانه سن به عنوان نمادی از ارتباط این بازیگر با شهر و میراث فرهنگی آن نصب شده بود، خبرساز شد.
دوپاردیو علیرغم موفقیتها و افتخارات فراوان، در طول این سالها با انتقادات و جنجالهایی نیز مواجه بوده است. دیدگاههای سیاسی صریح و اظهارات جنجالی او به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است و زندگی شخصی او مورد بررسی شدید رسانهها قرار گرفته است.
با وجود این، دوپاردیو همچنان یک چهره قابل توجه در دنیای سرگرمی است و به خاطر استعداد و مشارکتش در سینما، و همچنین فعالیت های بشردوستانه و تعهد به اهداف عدالت اجتماعی مورد تحسین قرار می گیرد.
زندگی شخصی ژرار دوپاردیو
دوپاردیو دو بار ازدواج کرده است. اولین ازدواج او با الیزابت گینو بود که از او صاحب دو فرزند شد: گیوم که بازیگر شد اما در سال 2008 درگذشت و جولی که او نیز بازیگر است. این زوج در سال 1996 از هم جدا شدند.
دوپاردیو در سال 2005 با کارین سیلا، بازیگر و فیلمساز فرانسوی ازدواج کرد. آنها دو فرزند دارند، یک پسر به نام ژان و یک دختر به نام لوئیز.
دوپاردیو زندگی شخصی بحث برانگیزی داشته است که با حوادث مستی عمومی و سایر برخوردها با قانون مشخص شده است. در سال 1998، او به دلیل رانندگی در حالت مستی دستگیر شد و متعاقباً به مدت شش ماه از رانندگی در فرانسه محروم شد. در سال 2011، او دوباره به دلیل رانندگی در حالت مستی در پاریس دستگیر شد.
در سال 2013، دوپاردیو به دلیل ناامیدی خود از مالیات های بالا در فرانسه، علناً تصمیم خود را مبنی بر انصراف از تابعیت فرانسوی و تبدیل شدن به مقیم مالیاتی بلژیک اعلام کرد، جنجال به پا کرد. او بعداً شهروند روسیه شد که باعث جنجال و انتقادهای بیشتری در کشورش شد.
دوپاردیو در سال 2018 توسط یک بازیگر فرانسوی به تجاوز جنسی و تجاوز متهم شد. او این اتهامات را رد کرد و به دلیل فقدان شواهد، اتهامی به او متهم نشد. با این حال، این اتهامات منجر به جنجال و برخی واکنشها علیه دوپاردیو شد.
بهترین فیلم های ژرار دوپاردیو
ژرار دوپاردیو در طول دوران حرفهای خود در فیلمهای تحسینشده متعددی ظاهر شده است. برخی از شناخته شده ترین و مورد توجه ترین فیلم های او عبارتند از:
- سیرانو دو برژراک (1990) – دوپاردیو در این درام رمانتیک، بر اساس نمایشنامه ادموند روستان، نقش شخصیت اصلی را بازی می کند. او برنده جایزه سزار شد و برای بازی خود نامزد جایزه اسکار شد.
- Jean de Florette (1986) و Manon des Sources (1986) – این دو فیلم که بر اساس رمانهای مارسل پاگنول ساخته شدهاند، داستان مردی را دنبال میکنند که مزرعهای در روستاهای فرانسه را به ارث میبرد. دوپاردیو در هر دو فیلم نقش اصلی یک کشاورز قوزدار را بازی می کند.
- آخرین مترو (1980) – به کارگردانی فرانسوا تروفو، این درام در پاریس اشغالی در طول جنگ جهانی دوم می گذرد. دوپاردیو نقش اصلی مرد را بازی می کند، یک بازیگر صحنه که مخفیانه یهودی است.
- گرین کارت (1990) – دوپاردیو در این کمدی عاشقانه در کنار اندی مک داول بازی می کند که درباره مردی است که برای ماندن در ایالات متحده وارد یک ازدواج ساختگی می شود. او برای اجرای خود برنده جایزه گلدن گلوب شد.
- 1492: فتح بهشت (1992) – دوپاردیو در این حماسه تاریخی که به دنبال سفر کاشف به دنیای جدید است، نقش کریستف کلمب را بازی می کند.
- کامیل کلودل (1988) – دوپاردیو در این درام زندگینامهای درباره مجسمهساز کامیل کلودل، نقش آگوست رودن را بازی میکند.
- واتل (2000) – دوپاردیو در نقش فرانسوا واتل، سرآشپز قرن هفدهمی ایفای نقش می کند که وظیفه دارد یک جشن مجلل برای یک گردهمایی سلطنتی آماده کند.
- بازگشت مارتین گور (1982) – دوپاردیو در این درام تاریخی نقش مردی را بازی میکند که پس از مدتها غیبت به دهکدهاش بازمیگردد، اما مظنون به یک شیاد است.
این فیلم ها تطبیق پذیری دوپاردیو به عنوان یک بازیگر و توانایی او در زنده کردن شخصیت های پیچیده روی پرده را به نمایش می گذارد.