بیوگرافی هنری فورد، صنعتگر آمریکایی و بنیانگذار شرکت خودروسازی فورد

هنری فورد (1863-1947) صنعتگر آمریکایی و بنیانگذار شرکت خودروسازی فورد بود. او با معرفی خط مونتاژ و مدل T که خودروها را برای افراد معمولی مقرون به صرفه میکرد، انقلابی در صنعت خودرو ایجاد کرد.
فورد در شهر گرینفیلد، میشیگان، در 30 ژوئیه 1863 در خانواده ویلیام و مری فورد متولد شد. او در یک مزرعه بزرگ شد و علاقه اولیه خود را به مکانیک نشان داد. در سن 16 سالگی خانه را ترک کرد تا در دیترویت کارآموز ماشینکاری شود.
در سال 1891، فورد مهندس شرکت Edison Illuminating در دیترویت شد. او در اوقات فراغت خود روی توسعه یک کالسکه بدون اسب با موتور بنزینی کار کرد که این کار را در سال 1896 تکمیل کرد. سال بعد، شرکت خودروسازی دیترویت را تأسیس کرد، اما عمر کوتاهی نداشت و در سال 1901 شرکت را ترک کرد.
در سال 1903، فورد شرکت خودروسازی فورد را با گروهی از سرمایهگذاران تأسیس کرد. اولین خودروی این شرکت، مدل A، موفقیتآمیز نبود، اما فورد پشتکار داشت و مدل T را در سال 1908 معرفی کرد. مدل T ارزان، قابل اعتماد و رانندگی آسان بود و به سرعت محبوب شد. به منظور پاسخگویی به تقاضا، فورد خط مونتاژ را در سال 1913 معرفی کرد که امکان تولید انبوه خودروها را با هزینه کمتر فراهم کرد. تا سال 1924، فورد بیش از نیمی از تمام خودروهای ایالات متحده را تولید میکرد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
فورد همچنین بهخاطر سیاستهای کاری مترقیاش، از جمله پرداخت دستمزدی بالاتر از استانداردهای صنعتی به کارگران و ایجاد روز کاری هشت ساعته، معروف بود. او معتقد بود که اگر کارگرانش حقوق خوبی داشته باشند و اوقات فراغت بیشتری داشته باشند، میتوانند ماشینهای او را بخرند که به نوبه خود به اقتصاد کمک میکند.
فورد در سالهای پایانی زندگی خود به سیاست علاقهمند شد و روزنامهای به نام Dearborn Independent را منتشر کرد که به خاطر مقالات ضدیهودیاش معروف بود. او همچنین در سال 1918 برای مجلس سنای ایالات متحده نامزد شد اما شکست خورد.
هنری فورد در 7آوریل 1947 در سن 84 سالگی از دنیا رفت.
فکتهایی در مورد زندگی هنری فورد
علاقه فورد به مکانیک از سنین جوانی شروع شد. در کودکی از جدا کردن و سرهم کردن ساعتهای جیبی لذت میبرد و بعداً در مزرعه خانوادهاش یک موتور بخار و یک موتور بنزینی ساخت.
فورد اولین کسی نبود که یک خودرو را توسعه داد، اما او یکی از اولین کسانی بود که پتانسیل آن را به عنوان یک محصول در بازار انبوه تشخیص داد. او یک بار گفت: “من برای خیل عظیم ماشینی خواهم ساخت. این ماشین به اندازه کافی برای خانواده بزرگ خواهد بود، اما به اندازه کافی کوچک است که فرد بتواند از آن مراقبت کند. این ماشین از بهترین مواد ساخته خواهد شد و توسط بهترین مردان ساخته خواهد شد. پس از سادهترین طرحهایی که مهندسی مدرن میتواند ابداع کند، استخدام شود، اما قیمت آن چنان پایین خواهد بود که هیچ مردی که حقوق خوبی داشته باشد قادر به داشتن آن نخواهد بود – و در کنار خانوادهاش از نعمت ساعتها لذت در گشایش بزرگ خداوند لذت ببرند. فضاها.”
فورد علاوه بر مدل T، نوآوریهای دیگری مانند خط مونتاژ متحرک را نیز معرفی کرد که زمان ساخت خودرو را از 12 ساعت به 93 دقیقه کاهش داد.
سیاستهای کاری فورد به طور جهانی مورد تحسین قرار نگرفت. اگرچه او دستمزد خوبی به کارگرانش میداد، اما جاسوسان را نیز برای نظارت بر رفتار آنها به کار میگرفت و آنها را به دلیل هرگونه نقض قوانین اخلاقی سختگیرانهاش اخراج میکرد. او همچنین مخالف اتحادیههای کارگری بود و مایل بود از خشونت برای شکستن اعتصابات استفاده کند.
علاقه فورد به سیاست تا حدی ناشی از اعتقاد او به “فوردیسم” بود، یک سیستم تولید و مصرف انبوه که به اعتقاد او میتوان آن را در صنایع دیگر و حتی کل کشورها اعمال کرد. او از طرفداران جدی انزواطلبی بود و با ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم مخالف بود.
فورد به مدت 59 سال با کلارا فورد ازدواج کرد و صاحب یک پسر به نام ادسل شد که جانشین پدرش به عنوان رئیس شرکت خودروسازی فورد شد. فورد همچنین رابطه نزدیکی با توماس ادیسون داشت که او را به عنوان یک مخترع و کارآفرین تحسین میکرد.
فورد علاوه بر مشارکتهایش در صنعت خودروسازی، یکی از حامیان اولیه سوختهای زیستی نیز بود. او معتقد بود که اتانول، که میتواند از محصولاتی مانند ذرت تولید شود، سوخت بهتری نسبت به بنزین است، زیرا تجدیدپذیر است و میسوزد.
فورد همچنین به هوانوردی علاقه داشت و در دهه 1920 هواپیمای خود به نام فورد تریموتور را ساخت. Trimotor یکی از اولین هواپیماهای تجاری موفق بود و توسط خطوط هوایی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت.
فورد یک مخترع پرکار بود و بیش از 160 حق ثبت اختراع داشت. برخی از اختراعات دیگر او شامل بریکت زغال چوب ساخته شده از خاک اره، پلاستیک مبتنی بر دانه سویا و دستگاهی بود که میتوانست لاستیک را از گیاهان میله طلایی استخراج کند.
در سالهای آخر عمر، فورد به طور فزایندهای منزوی و عجیب و غریب شد. او به خاطر اعتقادات غیر متعارف خود، مانند اعتقاد به تناسخ و اعتقاد او به اینکه یهودیان بخشی از یک توطئه جهانی برای کنترل جهان بودند، شهرت داشت. این باورها در دیربورن ایندیپندنت که او از سال 1919 تا 1927 منتشر کرد، منعکس شد.
فورد علیرغم ایراداتش، در طول زندگی خود مورد تحسین گسترده قرار گرفت و شخصیت مهمی در تاریخ آمریکا باقی مانده است. او در سال 1967 وارد تالار مشاهیر خودرو شد و پس از مرگش مدال آزادی ریاست جمهوری را در سال 1969 دریافت کرد. میراث او را نه تنها در خودروهایی که ساخت، بلکه در روشهایی که صنعت و جامعه آمریکا را متحول کرد نیز میتوان دید.
تأثیر فورد بر جامعه آمریکا فراتر از صنعت خودرو بود. تکنیکهای خط مونتاژی که او پیشگام بود توسط سایر صنایع مورد استفاده قرار گرفت و منجر به کارایی بیشتر و هزینههای تولید کمتر شد. اتومبیلهای مقرون به صرفهای که او ساخت به ایجاد یک فرهنگ مصرفکننده جدید کمک کرد، زیرا آمریکاییهای بیشتری میتوانستند هزینه سفر و اکتشاف کشور را داشته باشند. دستمزدهای بالاتری که او به کارگرانش میداد به ایجاد طبقه متوسط با درآمد قابل تصرف بیشتر کمک کرد که باعث رشد و شکوفایی اقتصادی شد.
با وجود سیاستهای مترقی کارگری، کارهای فورد بدون بحث و جدل نبود. او علاوه بر مخالفت با سندیکاهای کارگری، به خاطر دیدگاههای یهودی ستیزانهاش که در صفحات روزنامه دیربورن ایندیپندنت بیان شده بود نیز شهرت داشت. او در سال 1938 به دلیل کمک به “درک بینالمللی” مردم آلمان از آلمان نازی مدالی دریافت کرد.
زندگی شخصی فورد نیز با تراژدی همراه بود. پسرش ادسل در سال 1943 بر اثر سرطان درگذشت و نوهاش هنری فورد دوم که جانشین ادسل به عنوان رئیس شرکت خودروسازی فورد شد، رابطهای پرآشوب با پدربزرگش داشت. سلامتی فورد در سالهای پایانی زندگیاش رو به افول گذاشت و در سال 1945 دچار سکته مغزی شد که باعث شد تا حدی فلج شود.
با وجود این شکستها، فورد تا پایان عمر به کار خود متعهد ماند. او یک بار گفت: “من معتقد نیستم که هیچ مردی بتواند از کار زندگی خود کاملاً راضی باشد. من معتقدم که او باید به تلاش برای رسیدن به دست نیافتنیها ادامه دهد. من معتقدم که این روح ناآرام است که او را به حرکت در میآورد.”
امروزه میراث فورد در شرکت خودروسازی فورد که یکی از بزرگترین و موفقترین خودروسازان جهان است، زنده است. نوآوریهای او در تولید انبوه، روابط کار و طراحی محصول همچنان به شکلگیری تولید مدرن ادامه میدهد و چشمانداز او از جهانی که در آن همه میتوانند ماشین داشته باشند برای میلیونها نفر در سراسر جهان به واقعیت تبدیل شده است.
فورد علاوه بر کمکهایش به صنعت، یک انسان دوست نیز بود. او در سال 1936 بنیاد فورد را با هدف ارتقای رفاه اقتصادی و اجتماعی در سراسر جهان تأسیس کرد. این بنیاد از آن زمان با دارایی بیش از 13 میلیارد دلار تا سال 2021 به یکی از بزرگترین سازمانهای خیریه در جهان تبدیل شده است.
فورد همچنین یک مدافع قوی برای آموزش بود. او معتقد بود که همه باید بدون توجه به سابقه و وضعیت مالی خود به تحصیلات خوب دسترسی داشته باشند. در سال 1913، او مدرسه بازرگانی شرکت خودروسازی فورد را تأسیس کرد که به کارگرانش در زمینه حسابداری، مدیریت و سایر مهارتهای مرتبط با تجارت آموزش میداد. او همچنین میلیونها دلار به دانشگاه میشیگان اهدا کرد و در آنجا تحقیقاتی را در زمینههای مختلف از جامعهشناسی تا کشاورزی تأمین مالی کرد.
با وجود ثروت و موفقیت، فورد به ریشههای خود متعهد ماند. او بیشتر عمر خود را در زادگاهش، دیربورن، میشیگان به زندگی ادامه داد و در آنجا ملکی بزرگ به نام Fair Lane ساخت که اکنون یک نقطه عطف تاریخی ملی است.
تأثیر فورد بر فرهنگ آمریکایی را میتوان از جهات مختلفی مشاهده کرد. عشق او به طبیعت و فضای باز الهام بخش ایجاد خدمات پارکهای ملی بود که در زمان زندگی او تأسیس شد. تاکید او بر کارایی و بهرهوری به شکلگیری محیط کار مدرن کمک کرد و تعهد او به نوآوری و پیشرفت به ایجاد حس خوشبینی و امکانی کمک کرد که هنوز هم در بین آمریکاییها امروز طنینانداز است.
فورد در 7آوریل 1947 در سن 84 سالگی درگذشت. میراث او همچنان الهام بخش نسلی از کارآفرینان، مخترعان و رویاپردازان است که از سخت کوشی، خلاقیت و تعهد برای ساختن دنیایی بهتر الهام میگیرند.