جنایات وحشتناک دیوید کارپنتر – قاتل بیرحم زنان ورزشکار تنها

دیوید کارپنتر یک قاتل زنجیرهای است که به “قاتل کنار مسیر” نیز معروف است. او در 6 می 1930 در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا به دنیا آمد و در نقاط مختلف در سراسر ایالات متحده زندگی میکرد. کارپنتر دوران کودکی پر دردسری داشت و مدام به بازداشتگاههای نوجوانان و مراکز روانی رفرستاده میشد.
در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980، کارپنتر یک سری قتل و تجاوز جنسی را در منطقه خلیج سانفرانسیسکو و شهرستان سانتا کروز مرتکب شد. قربانیان او معمولاً زنان جوانی بودند که به تنهایی در پارکها و مناطق حفاظت شده در حال پیاده روی یا دویدن بودند. کارپنتر به دلیل تعقیب قربانیان خود و حمله به آنها از پشت با چاقو یا شیء تیز دیگر شهرت داشت.
کارپنتر در نهایت در سال 1981 دستگیر شد و به دو فقره قتل درجه یک و چندین مورد تجاوز جنسی و اقدام به قتل محکوم شد. او به اعدام محکوم شد اما بعداً حکم او بدون امکان آزادی مشروط به حبس ابد تبدیل شد. کارپنتر در حال حاضر در زندان ایالتی کالیفرنیا در سن کوئنتین زندانی است.
کشتار دیوید کارپنتر در سال 1979 آغاز شد و تا زمان دستگیری وی در سال 1981 ادامه یافت. کارپنتر در اوایل تحقیقات به عنوان مظنون شناسایی شد، اما او توانست برای مدتی از دست پلیس فرار کند. او سابقه خشونت داشت و در گذشته به چندین جنایت از جمله سرقت مسلحانه و حمله با سلاح مرگبار محکوم شده بود.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
در سال 1981، سرانجام کارپنتر پس از دستگیری در تلاش برای تجاوز به زنی در پارک دستگیر شد. او متعاقباً از طریق شواهد DNA و سایر شواهد پزشکی قانونی با قتلها مرتبط شد. او به دو فقره قتل درجه یک و چندین مورد تجاوز جنسی و اقدام به قتل محکوم شد.
کارپنتر علیرغم شواهد بسیار زیاد علیه او، در طول محاکمه، اظهار بی گناهی میکرد و حتی تا به امروز گناه خود را انکار میکند. او موضوع چندین کتاب و مستند بوده است و مورد او اغلب به عنوان نمونهای از خطرات پیادهروی تنها در مناطق دورافتاده ذکر میشود.
کارپنتر پس از رهایی از یک موسسه روانی در اوایل دهه 1960، به منطقه خلیج سانفرانسیسکو نقل مکان کرد و به مشاغلی از جمله نقاش خانه و منظرهپرداز مشغول شد.
اولین قتل شناخته شده کارپنتر در سال 1979 انجام شد. قربانی او زنی بود که به تنهایی در پارکی در شهرستان مارین مشغول دویدن بود. روش عملیات کارپنتر در تمام مدت کشتار او ثابت بود. او قربانیان خود را تعقیب میکرد، از پشت با چاقو یا شی تیز دیگر به آنها حمله میکرد و سپس به آنها تجاوز جنسی میکرد.
در طول محاکمه، تشخیص داده شد که کارپنتر مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید است، اما او صلاحیت محاکمه را پیدا کرد.
تحقیقات و محاکمه دیوید کارپنتر چالشهای پیگرد قاتلان زنجیرهای را برجسته کرد. در پرونده کارپنتر، چندین سال طول کشید تا مقامات مجری قانون او را به عنوان مظنون معرفی کنند و مدارک کافی برای محاکمه او جمعآوری کنند. خود محاکمه به دلیل مشکلات روانی کارپنتر و اصرار او بر بی گناهی خود پیچیده بود. با وجود این چالشها، دادستانی در نهایت موفق به صدور حکم محکومیت علیه کارپنتر شد.
جنایات دیوید کارپنتر بر خانوادهها و عزیزان قربانیان و همچنین جامعه تاثیر منفی زیادی گذاشت. مورد او همچنین به آگاهی بیشتر از خطرات فعالیتهای خارج از منزل و اهمیت ایمنی شخصی انجامیده.
بررسی پرونده دیوید کارپنتر توسط جرمشناسان، روانشناسان و مقامات مجری قانون ادامه دارد. رفتار مجرمانه او از جنبههای مختلف، از جمله تربیتی، مسائل بهداشت روانی، و تأثیرات اجتماعی و محیطی او مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته . مطالعه قاتلان زنجیرهای مانند کارپنتر به درک بیشتر رفتار مجرمانه کمک کرده و به توسعه استراتژیهایی برای بررسی پیشگیری و جرایم خشن کمک کرده است.
سابقه جنایی و رفتار دیوید کارپنتر در رابطه با دیگر قاتلان سریالی معروف نیز مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال، حملات او به ورزشکاران زن تنهاشباهتهایی با رفتار تد باندی دارد، او همچنین زنان جوان را در محیطهای بیرونی هدف قرار میداد. روش کارپنتر نیز با روش قاتل بدنام زودیاک مقایسه شده که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در منطقه خلیج سانفرانسیسکو فعالیت میکرد.
پرونده کارپنتر همچنین به تغییراتی در نحوه تحقیق و محاکمه قاتلان زنجیرهای توسط مقامات مجری قانون کمک کرد. استفاده از شواهد DNA، روانشناسی قانونی و سایر تکنیکهای توسعه یافته در طول تحقیقات و محاکمه کارپنتر به ابزارهای استاندارد در مبارزه با جرایم خشن تبدیل شده است.
خانواده قربانیان در طول محاکمه از اصلاحات در سیستم عدالت کیفری حمایت کردهاند تا اطمینان حاصل شود که حقوق قربانیان بهتر محافظت میشود و قاتلان زنجیرهای و سایر جنایتکاران خشن در قبال اعمال خود پاسخگو هستند.
علاوه بر اینها برخی این سوال را مطرح کردهاند که آیا کارپنتر ممکن است مسئول قتلهای حل نشده دیگری در منطقه خلیج سانفرانسیسکو در همان دوره زمانی بوده باشد یا خیر. اگرچه او تنها به دو قتل محکوم شد، اما برخی از بازرسان معتقدند که او ممکن است مسئول چندین قتل دیگر باشد.
این پرونده همچنین چالشهای برخورد با مجرمان خشن که سابقه بیماری روانی دارند را برجسته کرده است. تشخیص اسکیزوفرنی پارانوئید کارپنتر این سؤال را ایجاد کرد که آیا او از نظر قانونی مسئول اعمال خود است و آیا باید مطابق با استانداردهای دیگر جنایتکاران باشد. این موضوع در سالهای اخیر به طور فزایندهای مطرح شده است، زیرا تعداد افراد بیمار روانی در سیستم عدالت کیفری همچنان در حال افزایش است.
پرونده دیوید کارپنتر به درک بیشتر تأثیر روانی و عاطفی جنایات خشونتآمیز بر قربانیان و خانوادههای آنها کمک کرده است. بسیاری از قربانیان کارپنتر زنان جوانی بودند که به دنبال رویاها و آرزوهای خود بودند. زندگی آنها به طرز غمانگیزی با حملات وحشیانه و بی معنی کارپنتر کوتاه شد و خانوادههای داغدار و جوامع متلاشی شده را پشت سر گذاشتند. تأثیر جنایات خشونتآمیز بر قربانیان و خانوادههای آنها میتواند برای سالهای طولانی، اگر نگوییم مادامالعمر، ادامه داشته باشد، و بر اهمیت حمایت و تامین منابع برای کسانی که تحت تأثیر جرایم خشونتآمیز قرار گرفتهاند، تأکید میکند.