جان کارپنتر – زندگینامه و فعالیتهای هنری و سینمایی و فهرست آثار – John Carpenter
تاریخ تولد: 16 ژانویه 1948 در کارتاج نیویورک
فیلمهای مهم
هالووین (1978)، مه (1980)، فرار از نیویورک (1981)، «چیز» (1982)، مرد ستارهای (1984)، در کام جنون (1995)، خون آشامان (1998)
ژانر معمول فیلمهایش
ترسناک، علمی تخیلی، تریلر
چند کلمه که دنیای فیلمساز را میسازند
تاریکی، پایان دنیا، وحشت، نابودی، مذهب.
دلایل شهرت
- جان کارپنتر یکی از معدود کارگردانهایی بود که با جدیت سینمای وحشت را دنبال کرد و با ساختن یک کارنامه، پربار فیلمهایی در این ژانر، به برخی از مهمترین نقاط اوج آن رسید.
- فیلمهای اخطاری به جامعه انسانی و هشدار خطرات جنگ و سیاستهای ویرانگر است.
- او همیشه خارج از سیستم کار کرده و علاقه و اشتیاق اصلیش رسیده و این دلیل دیده شدن او بوده؛ مستقل بودن. او سینمایی را بنا کرد که طی ۳۰ سال فیلمسازی به مجموعهای از این و حیرت انگیز تبدیل شده.
جوایز مهم
جایزه «نسل جدید» از جشنواره منتقدان لس آنجلس (۱۹۷۹)، جایزه بهترین فیلم از نگاه منتقدان از جشنواره آشوریان فانتزی سه بار در سالهای ۱۹۷۹، ۱۹۸۰ و ۱۹۸۷ و جایزه بهترین موسیقی برای فیلم خون آشامان از آکادمی فانتزی و ترسناک آمریکا (۱۹۹۸)، جایزه دستاورد هنری از جشنواره فریک شو (۲۰۱۰).
هنرمندانی که از آنها تأثیر گرفته است
- فیلمهای او اغلب از زاویه، فیلمبرداری و نورپردازی مینیمالیست شناخته میشوند؛ او اغلب از دوربینهای ساکن و همین طور استدی کم استفاده میکند. و در عکسهای فیلمهایش، موسیقیها را خودش میسازد. موسیقیای که اغلب با پیانو و سینتی سایزر تنظیم میشود که یکی از ویژگیهای قابل بازشناسی سبک به شمار میآیند.
- کارپنتر یکی از طرفداران واید اسکرین است و فیلم هایش تماماً آناتومیک ضبط شدهاند. در سینمای او هم چنین گرافیکهای کامپیوتری کمترین نقش ندارند و اساس آن از گریم دستی به اجرای کلاسیک برای ساخت هیولاها و موجودات فیلم هایش استفاده میکند و نهایت سعیاش دوری از جلوههای کامپیوتری است.
- یکی دیگر از مولفههایش که نام او را بر خود گره زده، ترس و هراس است. او یکی از خدایان ژانر وحشت است که اتفاقاً در مجموعه گروهی به نام خدایان وحشت در میان رفقایش بهترین اپیزودها را ساخته.
آثار کمتر دیده شده یا دست کم گرفته شده
این امر درباره کارپنتر به شکل یک اتفاق عادی درآمده، فیلمهای او زیاد دیده نشدند، اما مهمترینشان، بهترین فیلم کارپینتر یعنی «چیز» است که اگر با فاصله دو هفته فیلم ای تی پخش نمیشد، قطعاً به یکی از فیلمهای ویژه تاریخ سینما تبدیل میشد. هم چنان که اکنون است اما در زماناش هیچ توجهی به این فیلم نشد.
لقب پیشنهادی
ارباب وحشت
یادگاری فیلمهایش
کارپنتر شخصیتهای بسیاری را خلق کرد که هر کدام به یک ادامه ختم شدند اما مهمترین آنها شخصیت مایکل مه یرز بود که با بودجه محدود جان کارپنتر اوج گرفت و مشتاقان سینما را با اسلشر آشنا کرد. فیلم و شخصیتی که بعدها تبدیل به چندین فیلم دیگر شدند.
منابع الهامش
کارپنتر یک طرفدار وسترن بود و الهامهایش را از وسترن سازان مورد علاقش مانند هاوارد هاکس و سرجیو لئونه میگرفت. هم چنان که با خلاقیتاش وسترن را با وحشت مخلوط میکرد و نتیجه یک شاهکار میشد.
هنرمندانی که از او تاثیر گرفتهاند
فیلمسازان بسیاری کارپنتر را الگوی خود معرفی کردند که مهمترین آنها کوئنتین تارانتینو و رابرت رودریگوئز هستند. کارگردانهایی که عنوان کردند که زندگی هنریشان را مدیون تأثیری که از کارهای کارپنتر گرفتند هستند. تارانتینو در ضد مرگ جهت ادای احترام از راسل کرو استفاده کرد و رودریگوئز به نام اپیزود مشترکش با تارانتینو را از عنوان یکی از فیلمهای کوتاه کارپنتر قرض گرفت: وحشت سیاره.
یک سکانس مهم از فیلمهایش
اصولاً سکانسهای فیلمهای کارپنتر در ارتباط با یکدیگر از چه کامل و تاثیرگذار میشوند و سعی ندارد بیننده را در لحظه تحت تأثیر قرار دهد و بترساند. یکی از مهمترین سکانسهای فیلمهای کارپنتر که علاقه زیادی به حضور مداوم ذهن مخاطب و درگیر کردناش دارد، در هالووین است. شکانسی که به عنوان یکی از برترین سکانسهای سینمای وحشت نیز انتخاب شده و یکی از دلایلاش بازی با دوربین است: مایکل مه یرز کوچک با ماسک هالووین وارد خانه میشود. آرام از پلهها بالا میرود و در اطاق خواب خواهر بزرگاش را باز میکند. خواهر مشغول آرایش کردن خودش است و آوازی هم میخواند. مایکل وارد میشود و وقتی خواهر رویش را بر میگرداند، او با چاقو، چندین ضربه پایپی به خواهرش میزند و او را میکشد.
همکاران مورد علاقه
کرت راسل (بازیگر)، سام نیل (بازیگر)، دبرا هیل (نویسنده)، جف بریجز (بازیگر)، سندی کینگ (تهیه کننده).
چند نکته از زندگیاش
- با نام اصلی جان هاروارد کارپنتر
- ابتدا در دانشگاه غرب کنتاکی به تحصیل موسیقی پرداخت. سپس تحصیلاتش را در دانشگاه هنرهای سینمایی جنوب کالیفرنیا به پایان رساند.
- فیلم هالووین آغاز کننده فیلمهای پر شمار اسلشری بود که بعد از روانی هیچکاک ساخته شدند.
- علاقه خاصی به الویس پریسلی خواننده محبوب آمریکایی دارد و نام چند شخصیت فیلم هایش الویس بوده. او هم چنین علاقه دارد نام شخصیتهای فیلمهایش را بر اساس اسم کارگردانها و بازیگران محبوباش بگذارد.
- او کسی بود که کرت راسل را از یک بازیگر معمولی درجه چندم به یک بازیگر حرفهای تبدیل کرد که هر ریسکی را میپذیرد.
- ساختن فیلم «چیز» در ۱۹۸۲ لقب بهترین بازسازی تاریخ سینما را به خاطر بازسازی اثری از فیلمساز محبوبش هاوارد هاکس یعنی چیزی از جهان دیگر دریافت کرد.
- نیمی از فیلمهایش به پایان دنیا، به شکلهای مختلف اشاره میکند و پایان دنیا از روزگار جوانی یکی از دغدغههای مهم بوده.
- یکی از طرفداران و شیفتگان سرجولئونه است و در فیلم فرار از نیویورک فقط به خاطر همکاری لی وان کلیف با سرجولئونه از لی وان کلیف دعوت کرد.
- جان کارپنتر در مصاحبه پس از ساخت فیلم خون آشام آن عنوان کرد که چندان آدم مذهبی نیست.
چند جمله مهم از او
- توی فرانسه یک مولف به حساب میآیم، توی آلمان یک فیلمساز، در انگلیس کارگردان مخصوص یک سبک، و توی آمریکا یک ولگرد!
- نمیخواهم توی مسیر کنم، نمیخواهم قسمتی از یک گروه باشم، میخواهم تک و تنها سراغ کاری بروم، هر فیلمام را به عنوان یک قسمت سربلندی و افتخارم حساب میکنم. برای همین است که به هر نقد منفیای هم روی خوش نشان میدهم. اگر یک دست منتقدها از فیلم خوششان بیاید، آن وقت است که توی دردسر میافتم!
- هیولاهای داخل فیلمها خود ما هستیم، همیشه ما بودیم، آن هیولاها تصویر ما با یک کلاه هستند، زامبیهای فیلمهای جورج رومرو خود ما هستیم. آن زامبیهای گرسنه. این هیولاها خود ما هستیم. قسمت خطرناکمان، قسمتی از درون من که دوست دارد همه چیز را نابود کند. قسمتی از ما که خود حیوانی دارد و بسیار سنگدل است. ما درونمان را به شکل هیولاهایی در این فیلمها نمایش میدهیم.
- هر کسی که فیلمی با بودجه کم ساخته شک نکنید که تحت تأثیر شب مردگان زنده جرج رومرو (۱۹۶۸) بوده.
چند جمله از دیگران درباره او
- اسکات وینبرگ: «اگر چه کارپنتر به عنوان کارگردان ژانر وحشت شناخته میشود، اما باید بگویم این استاد در ژانرهای دیگر هم شاهکار است».
- جیمز براندیلی: «کارپنتر تشنه تعلیق است و اگر به فیلم هالووین او نگاه کنید، دوست دارد با ذهن بیننده بازی کند. مثلاً وقتی کسی برای اولین بار «چیز» را میبیند، قطعاً به صندلی میخکوب میشود و نمیتواند تکان بخورد».
دستاوردهایش در سینما
کارپنتر همیشه یک قدم جلوتر از دیگران بود. وقتی فیلم «چیز» اکران شد همه به فکر گرافیک خیلی واقعی اما غیر قابل دیدنش ایراد گرفتند اگر چند سال بعد چنین گریمهای مد شده بود. او هم چنین در دردسر بزرگ چین کوچک چند ساعت را با هم مخلوط کرد که نوآوری سالها بعد در کارهای تارانتینو و دیگر علاقه مندانش استفاده شد.