گالری عکس: طراحیهای داخلی و خارجی افتضاح و عجیب که با کمی قدرت شبیهسازی مغزی رخ نمیدادند!

چیزی که من اسمش را میگذارم شبیهسازی مغزی واقعا چیز لازمی در زندگی و کار است. یعنی اینکه بتوانید قبل از جابجایی و ساختن اجسام در ذهن تجسمش کنید و بعد حین کاربریهای مختلف تصورش کنید و پیشبینی کنید که کجای کار میلنگد.
فکر کنم از زمان دبستان بود که در یک برنامه علمی کامپیوتری پیشرفته در حد آن عصرها نشان میدادند که ساختمانها را از جوانب مختلف نشان میداد.
برای من هیجانانگیز بود و چون کامپیوتری نداشتم، یک بازی فکری من بعد از دیدن این برنامه این شد که اشیا را در ذهنم بچرخانم. بعدها در زندگی و درس این تمرین ذهنی فواید زیادی برای من داشت. مثلا وقتی هندسه فضایی میخواندم یا میخواستم جای میز و کتابخانه را در اتاقم عوض کنم از این حس تقویت شده استفاده میکردم.
اما در کمال شگفتی برخی از این حس شبیهسازی درونی بیبهره هستند. حتما چیزی باید رخ بدهد و به تمامی ساخته شود و تازه مدتی از استفادهاش بگذرد که بفهمند خراب کردهاند.
این حس تا حدود زیادی شبیه برنامهریزیهای رسمی غیرشخصی هم است که بر ما تحمیل میشود. جملاتی مثل این را حتما شنیدهاید: بگذارید طرح به جریان بیافتد، بعد عیبیابی میکنیم! نگران نباشید! یا اعلام اعداد و ارقام عجیب برای برنامهریزیهای کلان سال بعد.
به نظرم اگر به کودکانمان از همین حالا مهارتها نزدیک به چیزی که تعریف کردم را آموزش بدهیم، کشور قابل تحملتری خواهیم داشت.
این عکسها که در زیر میبینید همه نشانه بیفکری و عدم مهارت ذهنی سازندگان آن هستند:
اینا همش مسخره بازیه
برای فان اجرا شده
واقعی نیستن
بعضی هاشون برای جلب توجه و یا متفاوت بودن ساخته شده. الان همه به فکر معروف شدن هستن حتی معروف به حماقت ! همونطور که مورد داریم طرف معروفه به کتک خوردن