فیلم Mothers’ Instinct 2024 یا غریزه مادران – معرفی و بررسی
کارگردان: Benoît Delhomme
بازیگران و نقشهای اصلی:
جسیکا چستین در نقش آلیس لمبرت
آن هاتاوی در نقش سلین بولین
جاش چارلز در نقش پل لمبرت
آندرس دانیلسن در نقش اولیویه بولین
فیلم “غریزه مادران” در دهه ۱۹۶۰ در محیط آرام حومه شهر میگذرد. این فیلم حول محور زندگی دو دوست صمیمی، آلیس لمبرت و سلین بولین میچرخد. آنها در همسایگی یکدیگر زندگی میکنند و شادیها و مشکلات خود به اشتراک میگذارند و پسران خردسال خود، تئو لمبرت و ماکسیم بولین را که آنها نیز بهترین دوستان هم هستند، بزرگ میکنند. شوهران آنها، پل لمبرت و اولیویه بولین، از خانوادههایشان حمایت میکنند و به زندگی به ظاهر شاداب حومه شهر کمک میکنند.
آرامش زندگی آنها با یک حادثه غمانگیز در هم میشکند. یک بعد از ظهر آفتابی، در حالی که پسرها مشغول بازی هستند، تئو از درختی در حیاط خلوت آلیس میافتد و میمیرد. این حادثه دلخراش، لحن بقیه فیلم را تغییر میدهد و بین این دو خانواده شکاف ایجاد میکند و زندگی زمانی عالی آنها را آشکار میکند.
مرگ تئو آلیس را در افسردگی عمیقی فرو میبرد که با غم و اندوه و گناه شدید مشخص میشود. از سوی دیگر، سلین به طور فزایندهای از پسر خود، ماکسیم محافظت میکند، گویی سعی میکند از او در برابر خطراتی که تئو را تهدید میکرد محافظت کند. پیوند نزدیک بین آلیس و سلین زیر بار تراژدی شروع به تیره شدن میکند. شوهران آنها، پل و اولیویه، سعی میکنند حمایت کنند، اما آنها نیز با اندوه و درماندگی خود دست و پنجه نرم میکنند.
آلیس شروع به مشاهده تغییرات ظریف در رفتار سلین میکند که به نظر میرسد به دور از شخصیتاش است. آنچه زمانی یک دوستی آرامش بخش بود به رابطهای تبدیل میشود که با سوء ظن و تنش همراه است. آلیس با اینایده که سلین ممکن است چیزی را در مورد روز حادثه پنهان کند وسواس پیدا میکند. این وسواس بین آنها فاصله بیشتری ایجاد میکند…
«غریزه مادری» یک فیلم هیجانانگیز روانشناختی است که به اعماق غم، احساس گناه و پیچیدگیهای دوستی زنانه میپردازد. در هسته خود، این فیلم در مورد ماهیت شکننده روابط انسانی است و اینکه چگونه یک رویداد غمانگیز میتواند تار و پود یک زندگی به ظاهر کامل را باز کند. این کتاب به تأثیر روانی فقدان و روشهای متفاوتی که افراد با آن کنار میآیند، میپردازد، و خط باریک بین عشق و سوء ظن، و تلاش برای یافتن حقیقت در میان احساسات طاقتفرسا را برجسته میکند.
بازیهای برجسته جسیکا چستین و آن هاتاوی فیلم را به سطح بالاتری ارتقا میدهد. تصویری که چستین از آلیس به تصویر میکشد، دلخراش و عمیقاً دلسوزانه است. او جوهر مادری را که از غم و اندوه در هم شکسته و در عین حال مصمم به یافتن پاسخ است، به تصویر میکشد. هاتاوی، در نقش سلین، عملکرد ظریفی را ارائه میدهد که قدرت و آسیبپذیری را متعادل میکند. شیمی بین دو بازیگر زن قابل لمس است و رابطه پیچیده شخصیتهای آنها را باورپذیر و جذاب میکند.
جاش چارلز و آندرس دانیلسن لی به ترتیب در نقش پل و اولیویه پشتیبانی قوی دارند. نقش آنها، اگرچه کمتر برجسته است، اما در به تصویر کشیدن تأثیر گستردهتر فاجعه بر خانوادههای درگیر بسیار مهم است. اجرای آنها به روایت عمق میبخشد و روشهای مختلف برخورد افراد با غم و اندوه و گناه را برجسته میکند.
ضربآهنگ کند فیلم ظاهرا عمدی است و به مخاطب این امکان را میدهد که کاملاً خود را در سفرهای احساسی شخصیتها غرق کند. استفاده از تعلیق و سرنخهای ظریف بینندگان را در معرض خطر نگه میدارد و ماهیت واقعی تصادف و انگیزههای شخصیتها را زیر سؤال میبرد.
یکی از نقاط قوت فیلم کاوش در جنبههای روانی غم و اندوه است. از نشان دادن جنبه تاریک و اغلب غیرمنطقی احساسات انسانی ابایی ندارد. اعمال شخصیتها که ناشی از احساس گناه و سوء ظن است، پیچیدگیهای زندگی واقعی مقابله با از دست دادن را منعکس میکند. این عمق روانشناختی لایههایی به داستان میافزاید و آن را بیش از یک تریلر ساده میسازد.
با این حال فیلم خالی از ایراد نیست. برخی از بینندگان ممکن است سرعت را بسیار کند ببینند، به خصوص در نیمه اول. ایجاد عمدی تنش نیاز به صبر دارد، اما نتیجه ارزش آن را دارد. علاوه بر این، در حالی که تمرکز فیلم بر روی دو شخصیت اصلی مؤثر است، برخی از شخصیتهای فرعی را توسعه نیافته باقی میگذارد. کمی بینش بیشتر در مورد دیدگاههای پل و اولیویه میتوانست ابعاد بیشتری به داستان اضافه کند.
این نوشتهها را هم بخوانید