سریال Stranger Things – معرفی، نقد، تحلیل و داستان

سالهای اکران: ۲۰۱۶ تاکنون
نام هنرپیشهها:
- میلی بابی براون (Millie Bobby Brown)
- فین ولفهارد (Finn Wolfhard)
- وینونا رایدر (Winona Ryder)
- دیوید هاربر (David Harbour)
- گیتن ماتارازو (Gaten Matarazzo)
- کلب مکلافلین (Caleb McLaughlin)
- ناتالیا دایر (Natalia Dyer)
- چارلی هیتون (Charlie Heaton)
- نوآ اشنپ (Noah Schnapp)
- سدی سینک (Sadie Sink)
- جو کیری (Joe Keery)
نام استودیوی سازنده: ۲۱ Laps Entertainment و Monkey Massacre Productions با همکاری نتفلیکس
ایده و اقتباس:
سریال Stranger Things به کارگردانی برادران دافر (Duffer Brothers) ساخته شده و ایده آن از ترکیب آثار کلاسیک ترسناک و علمیتخیلی دهه ۱۹۸۰، مثل فیلمهای استیون اسپیلبرگ، جان کارپنتر و رمانهای استیون کینگ، الهام گرفته است. این سریال با ترکیب ژانرهای مختلفی از جمله ترس، تعلیق، ماجراجویی و علمیتخیلی، فضای نوستالژیک دوران دهه ۸۰ را در یک شهر کوچک آمریکایی به تصویر میکشد. داستان سریال حول محور مفاهیمی چون دنیای موازی و موجودات فرازمینی میچرخد و در عین حال به واکنشهای انسانی و روابط عاطفی بین شخصیتها نیز میپردازد. سریال با استفاده از جلوههای ویژه قوی، فضاهای تاریک و صحنههای مهیج، توانسته یک دنیای مرموز و ترسناک را خلق کند. علاوه بر این، استفاده از موسیقی سینتیسایزر که به شدت به موسیقی دهه ۸۰ شبیه است، به تقویت حس نوستالژیک سریال کمک کرده است.
ایده اصلی سریال حول محور مفاهیمی چون آزمایشهای دولتی، قدرتهای ماورایی و تئوریهای توطئه است که همه اینها در قالب داستانی پیچیده و پرتعلیق روایت میشود. برادران دافر در مصاحبههای مختلف گفتهاند که هدف اصلی آنها ایجاد فضایی بوده که بینندگان هم از لحاظ احساسی درگیر شوند و هم حس تعلیق و هیجان مداوم داشته باشند. در ساخت این سریال از فیلمهای مشهور دهه ۸۰ مثل E.T.، The Goonies، و A Nightmare on Elm Street الهام گرفته شده است، که همگی بر جو سریال تأثیر گذاشتهاند.
خلاصه داستان:
در سال ۱۹۸۳، در شهر کوچک هاوکینز، ایندیانا، پسری به نام ویل بایرز در راه بازگشت به خانه ناپدید میشود. دوستان او، مایک، لوکاس و داستین، در تلاش برای پیدا کردن او به دختری با سر تراشیده و قدرتهای عجیب برخورد میکنند که خود را “الون” مینامد. در حالی که مادر ویل، جویس بایرز، با پدیدههای عجیب و غریبی در خانهاش روبرو میشود، رئیس پلیس هاوکینز، جیم هاپر، به کشف شبکهای از آزمایشهای سری دولتی در نزدیکی شهر میپردازد.
الون به دوستان ویل کمک میکند تا دریابند که ویل در دنیای موازی “The Upside Down” گرفتار شده است، دنیایی که توسط موجودات فراطبیعی کنترل میشود. در نهایت، با کمک الون و دیگر شخصیتها، آنها موفق به نجات ویل میشوند، اما تهدیدات موجود در دنیای موازی همچنان پابرجا میماند. در فصل دوم، با بازگشت ویل به زندگی عادی، مشخص میشود که موجودات دنیای موازی هنوز بر زندگی او و دیگران تأثیر میگذارند.
فصلهای بعدی سریال با چالشهای بزرگتری روبهرو میشود، از جمله ظهور “Mind Flayer”، موجودی که قصد نابودی دنیای انسانها را دارد. الون در طول سریال نه تنها به مقابله با تهدیدات دنیای موازی میپردازد، بلکه سعی میکند با گذشته تاریک خود و منبع قدرتهای ماوراییاش روبرو شود. روابط عاطفی و دوستانه بین شخصیتها نیز به مرور زمان عمیقتر و پیچیدهتر میشود و هر یک با مسائل فردی و اجتماعی خاصی روبرو میشوند که آنها را به چالش میکشد.
در فصل چهارم، داستان به سمت تهدیدی جدید از دنیای “The Upside Down” میرود، جایی که موجودات قدرتمندتر و عجیبتر از همیشه ظاهر میشوند و شخصیتهای اصلی باید دوباره با چالشهایی مواجه شوند که نه تنها جانشان، بلکه تمام دنیا را به خطر میاندازد. داستان با ترکیب المانهای ترس، هیجان و تعلیق همچنان پیچیدهتر میشود و هر فصل شخصیتها را به دنیای خطرناکتری میبرد.
مفهوم سریال:
Stranger Things در کنار یک داستان ترسناک و علمیتخیلی، بر موضوعات انسانی مانند دوستی، خانواده و هویت تأکید میکند. سریال به خوبی نشان میدهد که چگونه انسانها در مواجهه با ناشناختهها و خطرات فراطبیعی میتوانند با تکیه بر یکدیگر و قدرت درونیشان به پیروزی برسند. یکی از مفاهیم اصلی سریال، مفهوم هویت و یافتن خود است، به ویژه در شخصیت الون که همواره به دنبال کشف منبع قدرتهایش و جایگاه واقعیاش در این دنیا بوده است. دوستی بین مایک، لوکاس، داستین و ویل نماد وفاداری و اعتماد در شرایط سخت است که در طول سریال تقویت میشود. همچنین، سریال به مشکلات نوجوانی و برخورد با تغییرات اجتماعی و فرهنگی نیز پرداخته است. شخصیتهای سریال، از جمله نوجوانان و بزرگسالان، در شرایط مختلفی قرار میگیرند که آنها را به چالش میکشد تا با ترسها و ضعفهای خود مواجه شوند.
سریال همچنین به نقد تجربیات دولتها و تأثیرات آنها بر مردم عادی میپردازد. آزمایشهای غیرانسانی و سری که باعث به وجود آمدن تهدیدات دنیای موازی شدهاند، نمادی از بیتوجهی به ارزشهای انسانی و اخلاقی در علم و فناوری است. این سریال در عین حال که داستانی ماورایی و ترسناک دارد، پیامی انسانی و اجتماعی نیز با خود حمل میکند و به مخاطبان نشان میدهد که حتی در تاریکترین زمانها، امید و انسانیت میتواند راه نجات باشد.
تعداد فصلها و سیر پیشرفت:
Stranger Things تا به امروز چهار فصل داشته است. فصل اول به عنوان آغاز داستان، توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند و تبدیل به یکی از محبوبترین سریالهای نتفلیکس شود. فصل دوم با گسترش داستان و افزودن عناصر جدید به دنیای سریال، همچنان موفقیت فصل اول را تکرار کرد. فصل سوم با معرفی تهدیدات جدید و پیشرفت روابط بین شخصیتها، به عنوان یکی از اوجهای سریال شناخته شد. فصل چهارم نیز با معرفی شخصیتهای جدید و بازگشت به گذشتههای تاریک شخصیتها، داستان را به سطوح جدیدی از پیچیدگی و هیجان برد. هر فصل سریال با اضافه کردن تهدیدات جدید از دنیای “The Upside Down”، تعلیق و هیجان بیشتری ایجاد کرده و روابط شخصیتها را نیز عمیقتر کرده است. سریال توانسته است در طول این چهار فصل، هم مخاطبان جدیدی به دست آورد و هم علاقه طرفداران قدیمی را حفظ کند. اگرچه برخی منتقدان به کند شدن روند داستان در فصلهای میانی اشاره کردهاند، اما سریال همچنان یکی از محبوبترین آثار نتفلیکس باقی مانده است.
نظر منتقدان:
سریال Stranger Things از همان ابتدا توانست توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند. منتقدان به ویژه به داستان خلاقانه و تلفیق موفقیتآمیز عناصر علمیتخیلی و ترسناک اشاره کردند. بسیاری از منتقدان نیز از نحوه بازسازی فضای دهه ۸۰ میلادی و ارجاعات فرهنگی به آن دوران تمجید کردهاند. بازیگری در سریال، به ویژه عملکرد بازیگران نوجوان، از دیگر نقاط قوت آن بوده که توانسته توجه زیادی را به خود جلب کند. میلی بابی براون در نقش الون به یکی از ستارگان سریال تبدیل شده و بازی او با تحسین گسترده منتقدان مواجه شده است. علاوه بر این، منتقدان از نحوه ایجاد تعلیق و هیجان در داستان و گسترش دنیای سریال در هر فصل استقبال کردهاند. البته برخی منتقدان به کند شدن روند داستان در فصلهای میانی اشاره کردهاند و معتقدند که سریال میتوانست با سرعت بیشتری پیش رود. با این حال، سریال در کل نقدهای مثبت زیادی دریافت کرده و توانسته جایگاه خود را به عنوان یکی از بهترین آثار نتفلیکس تثبیت کند.
۱۰ فکت درباره سریال:
- الون قرار بود تنها در فصل اول سریال حضور داشته باشد، اما به دلیل محبوبیتش داستان او ادامه یافت.
- در ابتدا قرار بود سریال در شهر Montauk نیویورک ساخته شود، اما به دلایل تولیدی به ایندیانا منتقل شد.
- الهام اصلی برای شخصیتهای نوجوان سریال از فیلم Stand by Me گرفته شده است.
- سگ الون در واقع به نام مایکل جکسون در فیلمنامه اصلی نامگذاری شده بود.
- موسیقی متن سریال از سینتیسایزرهایی الهام گرفته شده که به شدت به موسیقی دهه ۸۰ شبیه است.
- الهام برای موجود “دموگورگون” از بازی Dungeons & Dragons گرفته شده است.
- سریال تاکنون جوایز متعددی از جمله جایزه امی و گلدن گلوب دریافت کرده است.
- شخصیت داستین (گیتن ماتارازو) در واقع از یک بیماری نادر به نام dysplasia cleidocranial رنج میبرد.
- اولین تیزر تبلیغاتی سریال به شدت به فیلمهای E.T. و Close Encounters of the Third Kind شباهت داشت.
- فصل چهارم سریال پرهزینهترین فصل آن بود و بودجه هر قسمت حدود ۳۰ میلیون دلار تخمین زده شده است.