رئالیسم (Realism) یعنی چه؟

ریشه لغوی
واژه “رئالیسم” از کلمه لاتین “real” به معنای واقعیت و پسوند “ism” به معنای گرایش یا رویکرد، در قرن هفدهم وارد ادبیات فلسفی شد و به معنای “واقعگرایی” یا “واقعیتگرایی” به کار رفت. این واژه با تأکید بر مشاهده دقیق واقعیتهای موجود، به تحلیل، بازنمایی و تفسیر حقیقت بهصورت عینی و بدون تأثیرگذاری تخیل و خیالپردازی میپردازد. رئالیسم به تدریج در ادبیات، هنر، فلسفه و علوم مختلف گسترش یافت و به جریان فکری قدرتمندی تبدیل شد که هدف اصلی آن کشف، بازنمایی و تحلیل حقیقتهای ملموس و عینی بود.
توضیح رئالیسم
رئالیسم بهطور کلی به رویکردی اطلاق میشود که بر نمایش واقعیتها و حقایق به شکل دقیق، واقعی و بدون هیچگونه اغراق یا دستکاری تأکید دارد. در واقع، رئالیسم در تلاش است تا رویکردی بیطرفانه و عینی به جهان پیرامون ارائه دهد و واقعیتها را همانگونه که هستند منعکس کند. این مکتب فکری و هنری، بر این باور است که حقیقتها و واقعیتها از تخیلات و آرمانها مستقلاند و برای تحلیل دقیق مسائل باید به مشاهده علمی، بیطرفانه و مطالعه واقعگرایانه تکیه کرد. رئالیسم در قالبهای مختلفی مانند ادبیات، هنر، فلسفه، سیاست و علوم اجتماعی ظهور پیدا کرده و در هر یک از این زمینهها تأثیراتی چشمگیر به جا گذاشته است. هدف اصلی رئالیسم، نمایش واقعیتهای زندگی روزمره، بدون ایدئالسازی یا اغراق است و به همین دلیل به یکی از مهمترین مکتبهای فکری در تاریخ تبدیل شده است.
رئالیسم در هنر و ادبیات
رئالیسم در هنر و ادبیات به معنای بازنمایی واقعیات زندگی روزمره و مشکلات جامعه بدون آرمانسازی یا تحریف است. هنرمندان و نویسندگان رئالیست تلاش میکنند که زندگی انسانها را با همه پیچیدگیها و تضادهای آن به شکلی دقیق و بیطرفانه به تصویر بکشند. در این دیدگاه، هنرمند به جای خیالپردازی، به مشاهده دقیق و علمی جامعه و مشکلات آن میپردازد. ادبیات رئالیسم که در قرن نوزدهم رشد یافت، با نویسندگانی مانند گوستاو فلوبر، چارلز دیکنز و بالزاک شناخته میشود و آثاری با موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه را به تصویر میکشد. در هنرهای تجسمی نیز، هنرمندان رئالیست به نمایش واقعگرایانه و دقیق چهرهها، مناظر و اشیاء علاقهمند بودند و از اغراق در عناصر هنری اجتناب میکردند. رئالیسم در هنر و ادبیات بر این باور است که حقیقت و واقعیت در جزئیات روزمره و عینی زندگی انسانها نهفته است و هنرمند باید تلاش کند تا این جزئیات را به دقت بازنمایی کند.
رئالیسم فلسفی
رئالیسم در فلسفه به عنوان دیدگاهی تعریف میشود که به وجود عینی و مستقل از ذهن انسان برای پدیدهها و اشیاء تأکید دارد. فیلسوفان رئالیست مانند ارسطو و توماس آکویناس بر این باورند که جهان به خودی خود و مستقل از ادراک انسان وجود دارد و حقیقتهایی عینی و ثابت در این جهان وجود دارد که میتوان آنها را از طریق علم و استدلال عقلی شناخت. رئالیسم فلسفی با ایدهآلیسم که تأکید بر اهمیت ذهن و ادراک در شناخت واقعیت دارد، در تضاد است. فیلسوفان رئالیست معتقدند که واقعیت خارجی و عینی است و ذهن انسان میتواند آن را همانگونه که هست درک کند. این رویکرد فلسفی در قرون وسطی، در تفکر ارسطویی و سپس در فلسفه غرب، به ویژه در مکتبهای تجربهگرایی و علمگرایی جایگاه ویژهای یافت.
رئالیسم سیاسی
در روابط بینالملل، رئالیسم یک نظریه سیاسی برجسته است که به تحلیل روابط بین کشورها با تکیه بر واقعیتها و اصول قدرتمحور میپردازد. رئالیسم سیاسی بر این اصل استوار است که دولتها در تعاملات خود، همواره در پی حفظ و افزایش منافع ملی و قدرت خود هستند و این اصل، پایهای برای تحلیل سیاستهای بینالمللی میشود. متفکران بزرگی چون نیکولو ماکیاولی، توماس هابز و هانس مورگنتاو از طرفداران این نظریه بودهاند و بر این باورند که در دنیای سیاست بینالملل، اصول اخلاقی و حقوق بشری در اولویت نیست، بلکه رقابت برای قدرت و امنیت، تعیینکننده است. از نگاه رئالیسم سیاسی، سیستم بینالمللی بهطور ذاتی آشوبزده و بیثبات است و هر دولت باید با واقعگرایی و در نظر گرفتن منافع ملی خود به سیاست خارجی بپردازد تا بتواند بقای خود را حفظ کند. این رویکرد همچنان در تحلیلهای سیاسی بینالملل کاربرد دارد و به عنوان یک پایه اساسی در مطالعات روابط بینالملل شناخته میشود.
تفاوت رئالیسم با ایدهآلیسم
رئالیسم و ایدهآلیسم دو رویکرد متضاد در تحلیل جهان و روابط انسانی هستند. در حالی که رئالیسم بر واقعیتهای ملموس و خارجی و اهمیت آنها تأکید میکند، ایدهآلیسم بر این باور است که جهان بیشتر از تصور و ادراک ذهنی انسان ساخته میشود و آنچه که ما میبینیم نتیجه تفسیر و ادراک ذهنی ماست. در رویکرد ایدهآلیسم، جهان به شکلی که در ذهن ما ایجاد میشود، واقعیت دارد و آنچه که افراد درک میکنند، تا حد زیادی به باورها و دیدگاههای ذهنی آنان بستگی دارد. از سوی دیگر، رئالیسم معتقد است که واقعیت مستقل از ذهن انسان وجود دارد و میتوان آن را به شکل عینی و بدون تأثیرات ذهنی شناخت. ایدهآلیسم به جستجوی حقایق انتزاعی و ذهنی علاقه دارد، در حالی که رئالیسم به دنبال حقایق عینی و ملموس است.
رئالیسم در علم و پژوهش
در علوم طبیعی و اجتماعی، رئالیسم به این معناست که جهان و قوانین آن بهطور مستقل و ثابت وجود دارند و میتوان آنها را از طریق مشاهده علمی و آزمایشهای تجربی کشف و درک کرد. این رویکرد در علوم مختلف مانند فیزیک، شیمی، زیستشناسی و جامعهشناسی به عنوان اصولی برای مشاهده دقیق و تفسیر نتایج علمی به کار میرود. رئالیسم علمی به پژوهشگران کمک میکند تا از تعصبهای شخصی و پیشفرضهای ذهنی دوری کرده و تنها به دادههای تجربی و مشاهده عینی تکیه کنند. این نگرش به علم، دانشمندان را به جستجوی حقیقت در پدیدههای طبیعی و اجتماعی هدایت میکند و باور به وجود قوانین ثابت و قابل شناخت در طبیعت را تقویت میکند. رویکرد رئالیسم علمی پایهای برای پیشرفتهای علمی و کشفهای جدید است و به دانشمندان امکان میدهد که بدون تحریف یا تفسیر ذهنی، به واقعیتهای عینی نزدیکتر شوند.
رئالیسم انتقادی
رئالیسم انتقادی (Critical Realism) رویکردی پیشرفتهتر از رئالیسم است که به تحلیل ساختارهای زیرین و پیچیدهتر از واقعیت ظاهری میپردازد. در این دیدگاه، علاوه بر مشاهده پدیدههای قابل مشاهده، به تأثیرات و ساختارهای پنهان مانند عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز توجه میشود. رئالیسم انتقادی بر این باور است که شناخت کامل واقعیت به درک عوامل پنهان و تأثیرات نامرئی نیاز دارد و برای تحلیل دقیقتر پدیدهها، باید به ابعاد عمیقتر و زیرین واقعیت توجه کرد. این رویکرد در حوزههای علوم اجتماعی و جامعهشناسی به ویژه در مطالعه مسائل پیچیده و چالشهای اجتماعی به کار گرفته میشود و به پژوهشگران کمک میکند تا با نگاهی جامعتر به تحلیل پدیدهها بپردازند.
رئالیسم در روانشناسی
رئالیسم در روانشناسی به عنوان یک رویکرد شناختی مورد استفاده قرار میگیرد که در آن افراد به جای تکیه بر تخیلات یا برداشتهای ذهنی، بر پایه حقایق عینی و مشاهدههای واقعی به تفسیر و تحلیل مسائل میپردازند. این دیدگاه به روانشناسان و مشاوران کمک میکند تا به جای تأثیرات ذهنی و پیشداوریها، بر پایه واقعیتهای بیرونی و اطلاعات قابل مشاهده به تحلیل مسائل روانی و اجتماعی بپردازند. رئالیسم روانشناختی به افراد کمک میکند تا با نگاه واقعگرایانهتر به چالشهای خود بنگرند و با پذیرش واقعیات، به مدیریت بهتر مشکلات بپردازند. این رویکرد میتواند بهویژه در رواندرمانی و مشاورههای شخصی و خانوادگی مفید باشد و به افراد کمک کند تا در مواجهه با مسائل و چالشها، تصمیمات عینی و منطقیتری اتخاذ کنند.
رئالیسم و تأثیر آن بر جامعه و فرهنگ
رئالیسم تأثیر قابلتوجهی بر جامعه و فرهنگ دارد و میتواند به جوامع کمک کند تا به جای تکیه بر آرمانها و رؤیاهای دستنیافتنی، بهطور واقعی و عینی به مسائل و مشکلات خود نگاه کنند. این رویکرد به ویژه در تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی بهکار میرود و به جوامع کمک میکند تا با پذیرش واقعیات موجود، بهدنبال راهحلهای عملی و موثر باشند. رئالیسم فرهنگی و اجتماعی همچنین به فهم بهتر تفاوتها و چالشهای موجود در جامعه کمک میکند و به عنوان ابزاری برای ایجاد همبستگی و تقویت هویت فرهنگی عمل میکند. از طریق دیدگاه رئالیستی، افراد و جوامع به درک بهتری از مسائل فرهنگی، طبقاتی و قومیتی دست مییابند و به راهحلهای عملی و واقعی برای مشکلات خود نزدیکتر میشوند.
نقد و چالشهای رئالیسم
رئالیسم همواره با نقدهایی نیز مواجه بوده است و برخی معتقدند که تمرکز بیش از حد آن بر واقعیتهای ملموس و مشاهده عینی میتواند باعث نادیده گرفتن جنبههای ذهنی، احساسی و انتزاعی زندگی شود. یکی از نقدهای اصلی به رئالیسم این است که ممکن است باعث تضعیف انگیزهها و آرمانها شود و به دیدگاهی بدبینانه و منفعلانه نسبت به مسائل زندگی منجر گردد. برخی معتقدند که رئالیسم با تأکید بر جنبههای علمی و منطقی، به اهمیت تجربههای شخصی و شناخت احساسی توجه کافی نمیکند و ممکن است باعث ایجاد جبرگرایی و عدم انعطافپذیری در مواجهه با تغییرات اجتماعی شود.
رئالیسم در دوران معاصر و چالشهای نوین
رئالیسم در دوران معاصر با چالشهای جدیدی مانند جهانیسازی، گسترش فناوری و تغییرات سریع اجتماعی مواجه شده است. جهانیسازی و تعامل فرهنگها باعث شده تا رئالیسم با دیدگاههای متنوعی از جوامع مختلف تلفیق شود و به رویکردی جامعتر و چندوجهی تبدیل شود. از سوی دیگر، پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی به تحلیلهای دقیقتر و پیچیدهتر از مسائل کمک کرده و رئالیسم را بهعنوان یک رویکرد پویا و قابل انطباق با نیازهای جدید جامعه مطرح کرده است. در دنیای امروز، رئالیسم نه تنها در ادبیات و هنر، بلکه در علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی برای درک و تحلیل مسائل پیچیده اجتماعی و جهانی شناخته میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید