فرزندان بزرگسال والدینی که از نظر عاطفی نابالغ هستند – خلاصه این کتاب

شناخت تأثیر والدین از نابالغ از نظر عاطفی بر فرزندان بالغ

تنهایی عاطفی از نداشتن صمیمیت عاطفی کافی با دیگران ناشی می‌شود.

غفلت عاطفی در کودکی می‌تواند تأثیرات طولانی‌مدتی بر روابط بزرگسالی و عزت‌نفس داشته باشد. فرزندان والدین نابالغ از نظر عاطفی اغلب در زندگی اینها را تجربه می‌کنند:

  • احساس تنهایی عاطفی و ناپیدایی در میان جمع
  • دشواری در ایجاد ارتباطات عاطفی عمیق
  • تمایل به اولویت دادن به نیازهای دیگران بر نیازهای خود
  • مبارزه با ارزش‌گذاری به خود و قاطعیت

این تجربیات می‌توانند به الگوهای تنهایی عاطفی در بزرگسالی منجر شوند، زیرا افراد ممکن است به‌طور ناخودآگاه به دنبال روابطی باشند که تجربیات اولیه‌شان را منعکس کنند یا در شناخت و برآورده کردن نیازهای عاطفی خود دچار مشکل شوند.

2. درک ویژگی‌های والدین عاطفی نابالغ

والدین نابالغ از نظر عاطفی از احساسات واقعی می‌ترسند و از نزدیکی عاطفی می‌پرهیزند.

ویژگی‌های کلیدی والدین عاطفی نابالغ شامل موارد زیر است:

  • همدلی و آگاهی عاطفی پایین
  • دشواری در مدیریت استرس و احساسات قوی
  • خودمحوری و عدم خوداندیشی
  • تفکر سخت و مقاومت در برابر تغییر
  • مهارت‌های ارتباطی ضعیف و مشکلات مرزی

این والدین اغلب نیازهای خود را بر رفاه عاطفی فرزندانشان اولویت می‌دهند و چرخه‌ای از غفلت عاطفی را سبب می‌شوند. آن‌ها ممکن است از مکانیزم‌های مقابله‌ای استفاده کنند که به جای مواجهه با واقعیت، از آن فرار کنند و در ارائه حمایت عاطفی و تأییدیه‌ای که فرزندانشان برای رشد سالم نیاز دارند، دچار مشکل شوند.

3. شناسایی 4 نوع والدین نابالغ از نظر عاطفی

اساساً یک راه برای ارائه عشق پرورش‌دهنده وجود دارد، اما راه‌های زیادی برای ناامید کردن نیاز کودک به عشق وجود دارد.

چهار نوع اصلی والدین عاطفی نابالغ عبارتند از:

  1. والدین عاطفی: اما ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی
  2. والدین محرک: کنترل‌گر و کمال‌گرا
  3. والدین منفعل: اجتنابی و غیرمواجهه‌ای
  4. والدین طردکننده: بی‌اعتنا و اغلب سوءاستفاده‌گر

هر نوع به‌طور متفاوتی بر کودکان تأثیر می‌گذارد، اما همه ویژگی‌های مشترک نابالغی عاطفی را دارند. درک این انواع می‌تواند به فرزندان بالغ کمک کند تا الگوهای تربیتی خود را شناسایی کرده و به سوی بهبودی حرکت کنند. مهم است که توجه داشته باشید که والدین ممکن است ویژگی‌هایی از چندین نوع را نشان دهند یا بسته به شرایط بین آن‌ها تغییر کنند.

4. تمایز بین درونی‌کنندگان و بیرونی‌کنندگان در سبک‌های مقابله‌ای

کودکانی که احساسات را درونی‌می‌کنند، معتقدند که تغییرات به عهده آن‌هاست، در حالی که بیرونی‌کنندگان انتظار دارند دیگران این کار را انجام دهند.

درونی‌کنندگان معمولاً:

  • خوداندیش و حساس هستند
  • مستعد اضطراب و خودسرزنشی‌اند
  • مسئولیت‌پذیر و سخت‌کوش هستند.
  • تمایل به سرکوب نیازهای خود دارند.

بیرونی‌کنندگان اما معمولا:

  • واکنشی و تکانشی‌اند.
  • دیگران را سرزنش‌گر می‌کنند
  • مقاوم در برابر خوداندیشی هستند.
  • احساسات خود را بروز می‌دهند.

درک این سبک‌های مقابله‌ای می‌تواند به افراد کمک کند تا الگوهای خود را شناسایی کرده و به سوی تعادل سالم‌تری حرکت کنند. درونی‌کنندگان ممکن است نیاز داشته باشند که یاد بگیرند خود را ابراز کنند و نیازهای خود را اولویت دهند، در حالی که بیرونی‌کنندگان ممکن است از توسعه خودآگاهی  و مهارت‌های تنظیم عاطفی سود ببرند.

5. پذیرش خود واقعی و رهایی از نقش‌های قدیمی

خود واقعی شما می‌خواهد که آرامش زندگی در هماهنگی با واقعیت را داشته باشید.

شناخت خود واقعی شامل اینهاست:

  • شناسایی و پرسش از صداهای والدین که درونی‌شده شده
  • اجازه دادن به خود برای تجربه و ابراز احساسات واقعی
  • به چالش کشیدن باورها و رفتارهای خودتخریب‌کننده
  • کاوش در علایق و ارزش‌های واقعی خود

این فرآیند خودشناسی می‌تواند چالش‌برانگیز اما در نهایت رهایی‌بخش باشد. ممکن است شامل سوگواری برای نیازهای برآورده نشده کودکی و مواجهه با واقعیت‌های دردناک باشد. با این حال، پذیرش خود واقعی به ارتباطات واقعی‌تر و حس بیشتری از رضایت در زندگی منجر می‌شود.

6. اجرای رویکرد آگاهی از بلوغ در تعاملات

هدف نهایی در هر تعامل با والدین یا فرد از نظر عاطفی نابالغ این است که افسار  و کنترل ذهن و احساسات خود را در دست داشته باشید.

رویکرد آگاهی‌بخش بالغانه شامل اینهاست:

  1. مشاهده جداگانه: بی‌طرفانه رفتارها را مشاهده کنید
  2. تمرکز بر نتایج: اهداف خاصی برای تعاملات تعیین کنید
  3. مدیریت، نه درگیر شدن: مدت و موضوعات مکالمات را کنترل کنید

این رویکرد به حفظ مرزهای عاطفی و کاهش ناامیدی در مواجهه با افراد عاطفی نابالغ کمک می‌کند. با خودآگاهی و تمرکز بر نتایج قابل دستیابی، می‌توانید تعاملات دشوار را مؤثرتر مدیریت کنید.

7. تعیین مرزها و تمرین خوددلسوزی

بیشتر کردن دلسوزی برای خود می‌تواند بسیار شفابخش باشد، اما در ابتدا ممکن است کاملاً غیرطبیعی به نظر برسد.

بازپس‌گیری آزادی عاطفی نیازمند اینهاست:

  • تعیین مرزهای واضح با افراد عاطفی نابالغ
  • شناسایی و احترام به نیازها و احساسات خود
  • تمرین دلسوزی مثبت برای خود و به چالش کشیدن خودانتقادی
  • اجازه دادن به خود برای سوگواری و پردازش آسیب‌های گذشته

یادگیری تعیین مرزها و اولویت دادن به مراقبت از خود ممکن است در ابتدا ناراحت‌کننده باشد، به‌ویژه برای کسانی که به اولویت دادن به نیازهای دیگران عادت دارند. با این حال، این مهارت‌ها برای توسعه روابط سالم‌تر و حس قوی‌تری از خود ضروری هستند.

8. شناسایی و پرورش روابط با افراد از نظر عاطفی بالغ

افرادی که ما آن‌ها را بسیار کاریزماتیک می‌یابیم، به‌طور ناخودآگاه ما را تحریک می‌کنند تا به الگوهای قدیمی و منفی خانوادگی بازگردیم.

ویژگی‌های افراد از نظر عاطفی بالغ:

  • واقع‌بین و قابل‌اعتماد در رفتارشان هستند
  • قادر به تعادل بین تفکر و احساس هستند
  • به مرزها و فردیت دیگران احترام می‌گذارند.
  • قادر به همدلی و تبادل عاطفی هستند.
  • از بازخورد و رشد شخصی استقبال می‌کنند.

با شناسایی این ویژگی‌ها، می‌توانید انتخاب‌های آگاهانه‌تری در روابط خود داشته باشید و خود را با افرادی احاطه کنید که از رشد عاطفی شما حمایت می‌کنند. این ممکن است شامل به چالش کشیدن الگوهای قدیمی جذب و یادگیری قدردانی از ثبات و ارتباط واقعی باشد که افراد عاطفی بالغ می‌توانند ارائه دهند.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]