چرا فیلم «پیتر پن» ۲۰۰۳ باعث فروپاشی حرفه بازیگرانش شد؟ تحلیل حرفهای جیسون آیزکس
آیا یک فیلم میتواند یک حرفه هنری را نابود کند؟ جیسون آیزکس از تجربهاش در «پیتر پن» میگوید

فیلم “Peter Pan” (۲۰۰۳) به کارگردانی پی. جی. هاگان (P. J. Hogan) ساخته شد و اقتباسی است از رمان کلاسیک “Peter Pan” نوشته جیمز متیو بری (J. M. Barrie) که برای اولین بار در سال ۱۹۰۴ منتشر شد. این کتاب داستان پسر بچهای به نام پیتر پن را روایت میکند که نمیخواهد بزرگ شود و به همراه دوستان خود، تینیوینک (کودک پری) و فرشتههای دیگر، در جزیرهای خیالی به نام «نیویرلند» زندگی میکند.
داستان فیلم “Peter Pan” ۲۰۰۳ به روایت کلاسیک جیمز متیو بری پایبند است و در آن پیتر پن به لندن میرود و سه کودک به نامهای وندی، جان و مایکل دارلینگ را به جزیره نیویرلند میبرد. در آنجا آنها با موجودات مختلفی از جمله هندوانهها و دزدان دریایی به رهبری کاپیتان هوک روبرو میشوند. پیتر پن تلاش میکند که دنیای بچهها و دنیای بزرگسالی را از هم جدا نگه دارد و از این رو از بزرگ شدن و تغییرات آن میترسد. فیلم با مبارزههای پیتر و کاپیتان هوک و درگیریهای داخلی شخصیتها به پایان میرسد.
این فیلم با تأکید بر مفاهیمی مانند دنیای کودکی، آزادی و بینیازی از مسئولیتها به بررسی جدایی بین دنیای کودکان و بزرگسالان میپردازد. در این فیلم، شخصیتهای برجسته مانند جیسون آیزکس در نقش کاپیتان هوک و رچل هارد وود در نقش وندی دارلینگ به ایفای نقش پرداختهاند.
رمان “Peter Pan” اثر جیمز متیو بری، که خود ابتدا به صورت نمایشنامه منتشر شد و سپس به شکل کتاب داستانی تبدیل شد، یکی از شناختهشدهترین و پرطرفدارترین آثار ادبی در تاریخ ادبیات کودکانه است. این اثر داستانی در طول سالها چندین بار به فیلم، تئاتر، تلویزیون و نمایشهای مختلف اقتباس شده است.
وقتی یک فیلم در آستانه اکران قرار میگیرد، سازندگان آن به امید کسب موفقیتهای جهانی و جوایز احتمالی هستند، اما در برخی مواقع همه چیز برخلاف انتظار پیش میرود. اینجا است که «پیتر پن» ۲۰۰۳، نمونههای هشدارآمیز محسوب میشود، این فیلم تبدیل به فاجعهای تجاری شد که نه تنها موفقیت سینمایی نداشت، بلکه به حرفه بسیاری از هنرمندان و بازیگران آسیب زد. جیسون آیزکس، بازیگر مطرح انگلیسی که در این فیلم نقش کاپیتان هوک و پدر وندی دارلینگ را ایفا میکرد، به تازگی در مصاحبهای به تحلیل این تجربیات پرداخته و گفت که این فیلم به طور کامل «حرفه همه را نابود کرد». با وجود زیباییهای این اثر سینمایی، شکست تجاری آن، جیسون آیزکس را به فکر تغییر مسیر زندگیاش انداخت.
آغاز فیلمسازی و امید به موفقیت
فیلم «پیتر پن» که در سال ۲۰۰۳ به کارگردانی پی. جی. هاگان ساخته شد، به سرعت با تبلیغات زیادی مواجه شد. این فیلم که قصد داشت داستان کلاسیک «پیتر پن» را به روشی جدید به تصویر بکشد، به نظر میرسید که قرار است پروژهای بزرگ و متفاوت باشد. جیسون آیزکس که در نقشهای متفاوتی در سینما شناخته شده است، در این فیلم در دو نقش برجسته بازی کرد: کاپیتان هوک و پدر وندی دارلینگ. با توجه به این که این فیلم از لحاظ فنی و هنری در بسیاری از بخشها تأثیرگذار بود، به نظر میرسید که موفقیت تجاری آن نیز تضمین شده است.
در طی تولید، اعضای تیم تولید این فیلم، از جمله جیسون آیزکس، تحت تأثیر وعدههایی از مدیران فیلم و تهیهکنندگان قرار گرفتند که به آنها میگفتند این فیلم میتواند نامزد جوایز اسکار شود و در گیشه موفقیت عظیمی کسب کند. جیسون آیزکس از این صحبتها میگوید: «آنها به من میگفتند که دیگر هیچ وقت پروازی تجاری و معمولی نخواهید داشت» و اشاره میکند که این وعدهها حتی به او انگیزه میدادند تا بیشتر در پروژه مشارکت کند.
شکست تجاری و تاثیرات آن بر حرفه بازیگران
با اکران فیلم «پیتر پن»، پیشبینیهای خوشبینانه برای موفقیت آن به سرعت رنگ باختند. این فیلم علیرغم استفاده از بازیگران بااستعداد و تیم تولید خوب، نتواست نظر مخاطبان را جلب کند و به سرعت به یک شکست تجاری تبدیل شد. او این فیلم بلکه به حرفه بسیاری از بازیگران و تولیدکنندگان آن آسیب زد. در نتیجه، جیسون آیزکس در زمانی که فیلم به گیشه آمد، احساس میکرد که در انتهای مسیر حرفهای خود قرار دارد.
او در یکی از مصاحبهها گفته بود: «بعد از این شکست، من فکر کردم که دیگر حتی برای نقشهای کوچک هم دعوت نمیشوم، حتی نمیتوانستم در یک اپیزود کوتاه از «سیاسآی: هندن» بازی کنم. به این فکر میکردم که باید جراحی پلاستیک انجام دهم یا شاید باید به شغل قبلیام در دنیای حقوق برگردم.» به گفته آیزکس، او آنقدر از این شکست احساس شکست کرد که احساس میکرد زندگیاش تمام شده است.
آیا شکست یک فیلم میتواند زندگی حرفهای هنرمند را تحت تاثیر قرار دهد؟
شکست تجاری یک فیلم در دنیای سینما میتواند به شدت بر زندگی حرفهای هنرمندان تأثیر بگذارد. این موضوع برای جیسون آیزکس نیز مصداق داشت. فیلم «پیتر پن»، با وجود داشتن نقاط قوت هنری و تصویری، نتواست در جذب تماشاگران موفق عمل کند و این موضوع تأثیرات عمیقی بر بازیگران و تمام اعضای تیم تولید گذاشت. جیسون آیزکس تأکید میکند که علیرغم ضربهای که از این شکست خورده بود، در نهایت از این تجربه درسهای زیادی گرفت و موفق شد که در دنیای سینما به راه خود ادامه دهد.
دوران پس از شکست و نگاهی به آینده
با گذشت زمان، جیسون آیزکس به طور کامل از ضربهای که فیلم «پیتر پن» به حرفهاش وارد کرده بود، بازگشت. او در مصاحبهها به این نکته اشاره کرده است که هرچند شکست «پیتر پن» او را در ابتدا به شدت آسیبزده بود، اما به مرور زمان این تجربه باعث شد که به عنوان یک بازیگر بیشتر بهطور واقعی و بدون وابستگی به موفقیت تجاری فیلمها به حرفهاش نگاه کند. این تجربه به او کمک کرد تا اهدافش را دوباره تنظیم کند و در آینده خود را از فشارهای بیرونی نجات دهد.
خلاصه
شکست تجاری یک فیلم میتواند برای بسیاری از هنرمندان و بازیگران آثار عمیقی به همراه داشته باشد. تجربه جیسون آیزکس از فیلم «پیتر پن» نشان میدهد که در دنیای سینما، حتی با بهترین تلاشها و هنرمندانی که در پروژههای بزرگ بازی میکنند، شکست و ناکامی در گیشه میتواند به شدت بر زندگی و حرفه آنها تاثیر بگذارد. اما این تجربه میتواند به هنرمندان کمک کند تا دیدگاههای خود را نسبت به صنعت سینما تغییر دهند و از شکستها به عنوان فرصتهایی برای رشد استفاده کنند.