مصاحبه با پزشک وبلاگنویس گوگل
مقدمه : قبلا در یکی از پستهایم درباره دکتر ترانه رضوی ، پزشک شرکت گوگل نوشته بودم ، دیروز سایت معتبر ZDNET ، متن مصاحبهای را با این پزشک منتشر کرد. ترجمه این مصاحبه را میتوانید مطالعه کنید :
4 آگوست 2006
مصاحبه : ترانه رضوی ، پزشکی در گوگل
ترانه رضوی ، یک پزشک معمولی نیست. او پزشکی در تشکیلات مرکزی گوگل در مانتین ویو Mountain View کالیفرنیا است ، جایی که وی مسئولیت حفظ سلامتی کارکنان گوگل را برعهده دارد. همچنین او علاقمند است که چگونه فنآوری ، سلامت ما و مراقبتهای پیشگیری از بیماریها را تحت تأثیر قرار می دهد. چند ماه قبل ، او یک وبلاگ پخته و آموزنده را درباره این موضوعات به نام Dr. Razavi’s Good to Know Info را آغاز کرد. وی آنقدر مهربان بود که به سؤالات من درباره فعالیتهای چندگانه اش و اینکه چه احساسی درباره وبلاگنویسی در گوگل دارد ، پاسخ دهد.
در پایین می توانید متن این مصاحبه را با ترانه که میخواهد دنیا را به مکان بهتری تبدیل کند ، بخوانید:
رولاتد : برای چه وبلاگنویسی را شروع کردید؟ فقط میخواستید به کارکنان گوگل کمک کنید یا قصد کمک به بقیه مردم را هم داشتید؟
ترانه : هنگامی که کار در گوگل را آغاز کردم ، متوجه شدم که مخاطبان علاقمندی دارم ، به معنی این که با کارمندان گوگل میتوانستم از طریق میل در ارتباط باشم و می توانستم اطلاعات پزشکی آنها را از طریق میل به روز کنم. آشکار است که گوگلیها و هر کس دیگری در این شغل به سختی کار میکند.
علیرغم تلاش اصلی ما در گوگل که سعی داریم بین کار و تفریح موازنه برقرار کنیم ، گاهی کارکنان گوگل از اقدامات پیشگیرانه برای مراقبت از سلامتی غافل میشوند ، بنابراین آنها به کسانی احتیاج دارند که این مسائل را به آنها یادآوری کنند ، من متوجه شدم که کسانی که برای به دست آوردن اطلاعات پزشکی به اینترنت مراجعه میکنند ، غالبا با اطلاعات نامعتبر و مغشوشی پیش من میآیند.
بنابراین من با فرستادن توصیههای سلامت عمومی کار خودم را آغاز کردم: ارگونومی در کار ، مقابله با استرس ، توصیههایی برای افرادی که زیاد پرواز میکند ، این مطالب را با میل برای کارمندان میفرستادم. سرگئی برین کسی بود که به من توصیه کرد ، نوشتن وبلاگ را آغاز کنم تا بقیه بتوانند از آن سود ببرند.
رولاند : شما نوشتن وبلاگ را بلافاصله بعد از استخدام در گوگل آغاز کردید یا بعد از چند ماه به این کار اقدام کردید؟
ترانه : من بعد از یک سال وبلاگنویسی را شروع کردم. من وقتی شروع به کار در گوگل کردم ، اصلا نمیدانستم وبلاگ یعنی چه. من مثل دکتر مککوی در استارت شیپ انترپرایز (اشاره به سریال جنگ ستارگان) ، احساس میکردم کمی از محل و مکان اصلیم دورم. البته یکی از گوگلیها یعنی “سیمون فلد” در آغاز کار به من کمک کرد و حالا من با سه نفر دیگر در گوگل وقتی سؤالاتی درباره جنبههای فنی وبلاگ دارم در ارتباطم : کارن وایکر ، اریک کیس و تاد مارکلز.در ابتدا نوشته هایم در وبلاگ اصلی رسمی گوگل ، منتشر میشد ولی من شروع به نوشتن پستهای بیشتری کردم و وبلاگم را تحت نام خودم ، شروع کردم.
من خشنودم که کارم را با وبلاگ رسمی شرکتی آغاز کردم که به عنوان یک تشکیلات قانونی من را از مسئولیتهای قانونیم آگاه کرد ، درگیریهای قانونی که میتواند شخص را در حین دادن توصیههای سلامت به مخاطب عام ، گرفتار کند. من در مورد این احتمالات ، خام و بیتجربه بودم. ولی حالا من از ضرورت آوردن عباراتی که میتواند مسئولیتهای قانونی را از من سلب کند در وبلاگم آگاه شدهام.(از آنجا که پزشکی دانشی همیشه در حال تغییر است و از سوی دیگر همواره ممکن است برداشتهای نادرستی از اطلاعات پزشکی شود ، بسیاری از مجلات ، وبلاگها و رسانههای دیگری که به امور پزشکی و سلامت میپردازند ، عباراتی حقوقی disclaimer را در متن نوشته خود میآورند که آنها را از دعویهای قانونی نجات میدهد.)
رولاند : وبلاگنویسی وقت میبرد ، به خصوص وقتی که شما با سلامت مردم سر و کار دارید و باید منابع اطلاعاتی خود را مرور کنید. شما در وقت آزادتان وبلاگ مینویسد و یا از آن 20 درصد زمانی که مسئولان گوگل در آن زمان به کارکنان خود اجازه کار روی پروژههای شخصی خود می دهند؟
ترانه : در مورد زمان زیادی که به خصوص لازم در مورد موضوعات سلامت صرف شود ، واقعا حق با شماست. من به هر چیزی ارجاع میدهم ،بنابراین این کار حتی وقت بیشتری میبرد. من وبلاگنویسی را در وقت آزاد خودم انجام میدهم.
وقتی سرگئی نخستین بار وبلاگنویسی را به من پیشنهاد کرد ، واکنش من نیمه مضحک بود : ” چی ، کار بیشتر؟” ، ولی حالا من به دام وبلاگنویسی افتادهام. چیزی که من را وادار به صرف وقت شخصیم میکند ، ایدهآلیسم اصیل رؤسایمان – لری پیج و سرگئی برین – و هدف آنها برای تبدیل دنیا به مکانی بهتر است. متأسفانه سرم آنقدر شلوغ است که وقتی برای آن 20 وقت اضافی نمیماند.
(مسئولان گوگل به کارکنان خود اجازه دادهاند که 20 درصد زمان کاری را صرف پروژههای شخصی خود کنند ، همین 20 درصد زمان تا به حال منشأ نوآوریها و گاه ایجاد سرویسهای جذابی توسط گوگل شده است.)
رولاند : آیا ترافیک وبلاگت راضیت میکند (درداخل و خارج گوگل)؟
ترانه : وقتی وبلاگنویسی را شروع کردم توقعی نداشتم. خوشحال میشوم که کسی وبلاگم را بخواند ، حتی یک نفر. البته من کار زیادی روی آن انجام دادهام و بنابراین خشنود میشوم که تا جایی که ممکن است نفرات بیشتری آن را بخوانند.
با وبلاگ میتوانم با افراد بیشتری در ارتباط باشم ، خیلی بیشتر از بیمارانی که میتوانستم در مطبم ببینم. گاهی از جستجوکننده وبلاگ گوگل و بقیه موتورهای جستجوی وبلاگ استفاده میکنم تا ببینم پستهایم تا چه اندازه و در چه محدوده جغرافیایی لینک شدهاند که بسیار هیجانآور است. از ماه آوریل ، 60 هزار بازدیدکننده داشتهام. ( یعنی در طی 5 ماه گذشته)
رولاند : آیا خوانندگان وبلاگت واکنشهای مثبت و یا خصوصی از طریق میل ، داشتهاند؟
ترانه : بله من در حجم زیادی از بازخوراندهای مثبت خوانندگانم غوطهور شدهام. این عکسالعملها ، انگیزه من را بیشتر میکنند. اینها تعدادی از کامنتهای من هستند :
– سلام ، من چندین ماه است که وبلاگ شما را میخوانم و باید بدانی که قدردان آن هستم. متشکرم برای زمانی که صرف میکنی به دیگران اطلاعاتی که نداشتهاند ، بدهی. من از خواندن وبلاگت لذت میبرم و منتظر بهروز شدن آن هستم.
– به عنوان یک پرستار یخش اپیدمیولوژی ، از دیدن اینگونه اطلاعات آنلاین به هیجان آمدهام.
– مایه مباهات است که یک پزشک واقعی را در میانمان داریم.
– من یک خواننده تازهوارد وبلاگت هستم ، چه اطلاعات جالبی! ، کاش من این اطلاعات را زمانی که سال گذشته با خانوادهام به مسافرت رفتیم داشتیم. یک کنه شوهرم را نیش زد ، و وقتی ندانی که چه کار باید انجام دهی ، اوضاع کمی ترسناک میشود. چه کار خوبی!
رولاند : میدانی که مردم زمان زیادی را برای خواندن وبلاگ صرف نمیکنند ، طبق آمار “جاکوب نیلسن” زمانی که صرف خواندن یک وبلاگ میشود ،فقط 15 ثانیه است. چطور میتوانی مطمئن باشی که مردم توصیههایت را واقعا میخوانند؟
ترانه : سؤال خوبی است ، من از این قانون 15 ثانیه آگاه نبودم. مجبور خواهم بود که نوشتههایم را مختصرتر کنم که با توجه به اینکه میکوشم اطلاعات پزشکی را با اصطلاحات مردم عادی ، بنویسم ، کار مشکلی خواهد بود. من تصور میکردم که خوانندههای عادی برای این به سایتی میروند که به نوع خاصی از اطلاعات علاقمند هستند و دوست دارند که یک وبلاگ کامل را بخوانند.
بعلاوه حتی در مطبم من مطمئن نیستم که همه توصیهها واقعا گوش داده خواهند شد.مطالعهای انجام شده که نتایجش آشکار کردهاند که بیماران در مطبها -حتی هنگامی که خودشان پزشک باشند- فقط به 20 درصد اطلاعاتی که به آنها داده میشود ، گوش می دهند. دستکم با یک وبلاگ آنها این امکان را خواهند داشت که دوباره به آن مراجعه کنند.
رولاند : وقتی کارکنان گوگل را در مطبت ویزیت میکنی ، شده که به تو بگویند در مورد درباره کاری که من انجام دادهام در وبلاگت ننویس؟
ترانه : نه ، تا حالا کسی از من این را نخواسته. تا زمانی که این اتفاقها با نام مستعار نوشته شوند ،گوگلیها به اشتراک اطلاعات علاقه دارند ، البته در مورد مسائل پزشکی.
رولاند : آیا معضل پزشکی خاصی در گوگل به خاطر ساعات طولانی کار رخ میدهد و یا به خاطر نوع غذا به خصوص که حالا ستاره آشپز گوگل این شرکت را ترک کرده؟ (گوگل آشپز بسیار مشهوری داشت که ظاهرا به تازگی این شرکت را ترک کرده)
ترانه : ما چند آشپز حرفهای داریم ، نه یکی ، کافیشاپهای متعددی هم داریم. همه آنها روی غذای سالم با افزودنیهای کمتر و نمک کمتر تمرکز دارند. ما یک متخصص تغذیه هم داریم که با او گاهی لیست منوها را بررسی میکنیم.
من فکر میکنم که کار زیاد آفت سلامتی در شرکتهای فنآوری و نه فقط گوگل است. همانطور که قبلا اشاره کردم کار زیاد باعث غافل شدن از اقدامات پیشگیرانه به منظور حفظ سلامت و شیوه زندگی بیتجرک میشود ، فکر میکنم یکی از دلایلی که سرگئی برین از من خواست وبلاگنویسی را شروع کنم ، این بود که مشکلات سلامتی کارکنان گوگل ممکن بود با شرکتهای دیگر مشترک باشد.
رولاند : در وبلاگت دیدهام که از کوییز استفاده میکنی(سؤالات کوتاه درباره یک نوشته برای مطمئن شدن از برداشت درست مخاطب یا برای علاقمند کردن مخاطب به خواندن یک نوشته) ، آیا این پستهایت اهمیت بیشتری از توصیههای معمولی دارند؟
ترانه : به محتوا بستگی دارم. فکر میکنم افرادی که در مشاغل صنعتی و یا دنیای وبلاگ هستند ، به این فرمت اهمیت بیشتری بدهند.
رولاند : حالا که از کوییز صحبت کردم ، میخواهم از شما بپرسم که قبل از استخدام در گوگل آیا پازل یا چیستانی حل کردهای؟ ( در شرکت گوگل معمولا برای استخدام افراد از سؤالات و معماهای گاه عجیب و غریبی استفاده میشود)
ترانه : نه ، می دانم که از بعضی از افراد چنین سؤالاتی شده است. اگر ازمن خواسته میشد که معما حل کنم ، مجبور بودم یک سؤال پزشکی از آنها بپرسم.
میخواهم بگویم که از نوشتن وبلاگ سود هم بردهام. با نوشتن این پستها ، من اطلاعاتی را که خواندهام ، تقویت کردهام ، و انگیزه بیشتری برای مطالعه بعد از یک کار سخت روزانه پیدا می کنم.
رولاند : ترانه ، میخواهم از وقتی که با من صرف کردی سپاسگزاری کنم و همچنین برای ساعات طولانی ای که صرف انتشار مطالبت در وبلاگ خوبت میکنی.
دکتر ترانه رضوی به روایت پروفایلش در بلاگر :” 15 سال است که به طبابت میپردازم ، یکی از بهترین چیزهای پزشکی ارتباطی است که با بیمارانم ایجاد کردهام. در حالی که من احتیاجات پزشکی آنها را برآورده میکنم ، آنها به من در چیزهای بیشتری در مورد زندگی میآموزند. بر این باورم که پیشگیری کلید سلامت خوب است. امیدوارم که به وسیله اطلاعات سودمند و قابل اطمینان در این وبلاگ ، به افراد بیشتری کمک کنم.”
طبق پروفایل بلاگر ، دکتر رضوی ، فارغالتحصیل رشته پزشکی از دانشگاه جورج واشنگتن است و تخصص داخلی را در دانشگاه استانفورد تکمیل کرده است.
پینوشت : این مصاحبه مطالب قابل تعمق بسیاری دارد که بعدا درباره آنها خواهم نوشت.
dameton garm vaghean,kheily khoshhal shodam ke in texto khondam va alan kheily ehsase khobi daram
یک ترجمه عالی از یک موضوع دوست داشتنی
خیلی عالی بود علیرضا جان
راستی چه خوبه خانوم دکتر هم همینجا کامنت بذارن
ein bi nazir ast keh khanom doktor e javani keh taghriban bishtare omre khod ra dar amrika gozarandeh beh ein zibaei farsi benevisad an ham matalebe elmi va pezeshki ba tabrik vaehterame shaiesteh va omide ein keh hameh betavanand az
vojoode shoma nahaiate estefadeh ra bebarand
rand
عالی است
Kheylee mamnoon az hamegi barayeh comment khoobetan. Eftekhar meekonam keh Irani hastam. Vali Farsi man beh een khoobi neest. Tarjomeh Alireza jan hast keh kheylee khoob meebashad
شما پزشک ها موجودات عجیبی هستید!!!!