رازگشایی از شعبده اپل: چرا آیفون پنج -همان گوشی «دراز و بیقواره»- پرفروش شد؟

هر حقه جادویی مرکب از 3 مرحله است، اولین مرحله تعهد pledge نام دارد، شعبدهباز یه چیزی رو به شما نشون میده، یه دسته ورق یه پرنده یا یه انسان، اینو نشون شما میده، شایدم از شما بخواد خوب بررسیش کنید، تا بدونید واقعا وجود داره، بدون تغییر و طبیعی، ولی البته حقیقت چیز دیگریه، مرحله دوم چرخش the turn است، ساحر اون چیز معمولی رو میگیره و یه کار غیر معمولی روش انجام میده، حالا شما میخواهید سِر کار رو بفهمید، ولی نمیتونید، چون شما درست به ماجرا نگاه نمیکنید، چون واقعا برای فهمیدن اسرار تلاش نمیکنید، خودتون سر خودتون کلاه میذارید، ولی هنوز کسی دست نمیزنه، چون ناپدید کردن یه چیز کافی نیست، باید برش گردونید، و اینجاست که هر حقهای قسمت سوم هم داره، سختترین بخش، بخشی که ما بهش میگیم: حیثیت prestige.
دیالوگ صحنه اول فیلم پرستیژ (2006) ساخته کریستوفر نولان
یک بار این دیالوگ را بخوانید،از این دیالوگ در بخش آخر این پست استفاده خواهم کرد!
چند روز از همایش اپل، همایشی که در آن آیفون 5 معرفی شد میگذرد، انبوهی از وبلاگهای فارسی رویداد را به صورت زنده گزارش کردند، و در این چند روز خبرهای متعددی در مورد آن منتشر کردهاند، وبلاگها و سایتهای فرنگی که جای خود دارند.
نخستین سؤالی که بعد از همایش اپل مطرح شد، این بود که آیا این گوشی آنقدر جذاب خواهد بود که کسانی را که از قبل آیفون داشتند، تشویق به خرید آیفون 5 کند؟ یا اصلا این گوشی میتواند کسانی را که فعلا از گوشیهای هوشمند اندروید یا ویندوز استفاده میکنند یا اصلا گوشی هوشمند ندارند، وادار کند که دست به جیب شوند؟
بعضیها آیفون پنج را دراز و بیقواره و حتی زشت میدانند، اما با خواندن این پست تا به انتها متوجه میشوید که علیرغم تغییر نکردن ظاهر آیفون و فقط کمی اضافه شدن به طول آن، همچنان شعبده اپل کار خواهد کرد.
پاسخ ما باید قدری تشریحی باشد، در واقع در این پست میخواهیم به جای تمرکز بر روی پنج مارکها و جداول مقایسهای، روی مکانیسم روانی طرفداری و خرید گجتها هم اندکی دقیق شویم و نگاهی متفاوت به این جنگهای گجتی بیندازیم.
اول: شرایط ما در ایران:
نخست، شرایط ما را در ایران در نظر بگیرید، مدت زیادی است که با دیدن شوق طرفداران گجت را در محیط پیرامون و یا وبلاگها، بلافاصله این حرف به نظرم میرسد: کرمداران عالم را درم نیست، درمداران عالم را کرم نیست!
به گمانم در مورد آیدیوایسها این سخن بیشتر مصداق داشته باشد، یعنی آن دستهای از کاربران جوان که دوست دارند و میتوانند از همه امکانات وسیله خود استفاده کنند و مدام اپلیکیشنهای گوناگون را آزمایش کنند، آنقدر هزینه ندارند که آیدیوایس بخرند و برعکس آن دستهای از لحاظ شغلی و مالی ثبات لازم را دارند، به خاطر مشغله کاری یا ناآشنایی با فناوری، از کسری از امکانات وسیله خود هم استفاده نمیکنند. (چیزی که البته کلیت ندارد)
همین دیروز متوجه شدم که یک فروشگاه آنلاین ایرانی، «به سبک ایرانی»، آیفون 5 را پیشفروش میکند تا در اوایل آبان به دست خریداران برساند، قیمت نسخه 64 گیگ آیفون 5، در این فروشگاه حدود 3.5 میلیون تومان است!
سوال اینجاست که نیم اینچ صفحه نمایش بزرگتر آیا ارزش این همه هزینه را برای کسی که صاحب یک آیفون 4s را دارد؟ بله! آیفون 5 پردازشگر بهتری دارد، اما آیا این نیروی پردازشی اصلا به کار میآید و در اجرای اپهای معمول تفاوتی ایجاد میکند؟
اصلا آیا به نظر شما آیفون 4s زیباتر از آیفون 5 نیست؟! آیا منطقیتر نیست که همین گوشی آیفون 4 یا 4s خودمان را به نسخه ششم iOS ارتقا بدهیم و یک سال دیگر صبر کنیم؟
دوم: با توجه به چیزی که در قسمت اول بحث گفته شد و جو سرخوردگی پنهانی که حتی در بین فنبویهای اپل هم وجود دارد، بایستی به نظر برسد که آیفون 5، چندان موفقیتی کسب نکند.
نگاهی به تصویر زیر بیندازید:
تصویر بالا تمسخرآمیز بود، اما بیانکننده این واقعیت است که امیدی نیست که سیاستهای کلی اپل، تغییر چندانی کند و شما حتی در نسلهای بعدی آیفون هم با تغییرات بنیادی روبرو نخواهید شد.
یک تصویر دیگر:
البته طرفداران اپل هم در این میان بیکار نبودهاند:
طرفداران اندروید همواره کاربران آیفون را دست میاندازند که چرا به یک گوشی با پلتفرم اینچنین بسته و محدود دل خوش کردهاند، آنها در شگفتند که چطور یک سری افراد اینچنین خودخواسته به حبس شدن رضایت دادهاند و حتی یک بار هم به سرشان هم نمیزند که از پنجره کوچک زندانشان نگاهی به بیرون بیندازند.
در مقابل طرفداران اپل، آیفون را گوشی بسیار خوشساخت با عملکرد بالا میدانند که مجهز به روانترین سیستم عامل دنیا است، آنها اعتقاد دارند که کیفیت اپلیکیشنهای اندروید هیج وقت به پای کیفیت اپهای iOS نخواهد رسید، مخصوصا در رده اپلیکیشنهای تخصصی.
واقعیت این است که استدلالهای هیچ از این دو دسته غلط نیست، چیزی که باعث جبههگیری و تفاوت آنها با هم شده سلیقه و کاربری متفاوت آنهاست.
سوم: اما تا اینجای کار پاسخ ندادیم که آیفون 5 موفق خواهد بود یا نه. در این قسمت با هم خبرهایی را مرور میکنیم که نشان میدهد برخلاف آنچه نخست القا میشد، اتفاقا آیفون پنج گوشی بسیار موفقی هم خواهد بود:
خبر دوم: 8 روز مانده به فروش آیفون پنج، مشتریها بیرون فروشگاههای اپل کمپ زدهاند.
خبر سوم: رکورد جدید اپل: پیش فروش ۲ میلیون آیفون ۵ در عرض ۲۴ ساعت
نتیجهگیری که از این خبرها میشود این است که آیفون پنج همچنان گوشی موفقی خواهد بود و شاید بهتر از آیفون 4s هم به فروش خواهد رسید.
اما ما هنوز نمیتوانیم بگوییم که آیا سهم آیفون در بازار گوشیهای هوشمند بیشتر خواهد شد یا اینکه گوشیهای اندرویدی خواهند توانست بخشی از بازار اپل را به چنگ بیاورند.
چهارم: آیا وفاداران گجتی میتوانند خیانت کنند؟!
اما مطلبی که مایل هستم در همین بخش عنوان کنم این است که آیا به نظر شما اصلا امکان دارد که یک طرفدار آیفون یا اندروید به مرور زمان تغییر عقیده دهد و به دسته دیگر بپیوندد؟
سؤالم کمی عجیب است اما حس میکنم باید کمی در مورد آن بحث کنیم، خود من گجتهای اندرویدی و آیدیوایسهای زیادی را در این دو سه ساله آزمایش کردهام، نوع کاربری و سلیقهام باعث گرایش بیشتر من به آیدیوایسها شده است، اما از دنیای اندروید هم غافل نیستم و الان یک تبلت هفت اینچی نکسوس هم دارم. اما صادقانه در اینجا اعتراف میکنم که یک بیستم زمانی را که آیپد در دست میگیرم، به نکسوس هفت اختصاص نمیدهم.
بیشک کسانی هم پیدا میشوند که رویکردی متفاوت دارند و با لذت از گلکسی اس 3 یا گلکسی نوت استفاده میکنند و استفاده از آیفون برایشان حتی زجرآور است.
خلاصه سخنم این است که آیا به نظر شما سلیقه و کاربری و یک چیز شخصی از پیش نهادینه شده در اعماق نورونهای ما نیست؟ آیا حتی قبل از اینکه جزئیات گجتهای تازه معرفی شوند، ناخودآگاه ما مشخص نمیکند که ما به کدام برند گرایش خواهیم داشت؟!
مثلا برای من روانی اجرای سیستم عامل و سریع اجرا شدن اپلیکیشنها و یک محیط منظم و به شدت مرتب، اهمیت زیادی دارد، من شخصا حوصله ویجتها را ندارم و حتی در آیفون و آیپد خودم علاقه زیادی به نوتیفیکیشنها ندارم، من اعتقاد دارم که ویجتها تمرکز آدم را به هم میزنند، من به حالت هندسی منظم گجتم اهمیت میدهم.
در علایق خودم در زندگی هم که دقیق میشوم، میبینم دقیقا همین رویه دارم، یعنی همانگونه که دوست ندارم ویجتها نظم کاربری موبایل را به هم بزنند، دوست ندارم کسی با زنگ یا تحمیل یک کار پیشبینینشده، دقیقهای از نظم زندگیام را بهم بزند، برای من لحظهها و دقایق اهمیت دارند و وقتی ساعتی باید جایی باشم، دقیقا سر همان ساعت در محل حاضر میشوم، در انتخاب لباس و وسایل دیگر هم حالت هندسی منظم، به دور از شلوغی و خودنمایی، اما شیک برایم اهمیت دارد.
در مقابل میشود کاربری را سراغ داشت که شورمندتر است و هیچ محدودیتی را برنمیتابد، او دوست دارد که لباسهای اسپورت با جلوه خارجی زیاد بپوشد و مثلا وقتی که در حال مطالعه، دوستی به او زنگ میزند، اصلا بدش نمیآید که نظمش بهم هم خورده.
میشود انتظار داشت که شخصیت و روانشانسی متفاوت این دو دسته، روی انتخاب گجت آنها هم تأثیر بگذارد. در هر صورت هیچ کدام از آنها اشتباهی مرتکب نشدهاند، آنها فقط مناسب با سیلقه و کاربری خود انتخاب کردهاند.
اما همچنان که شخصیت و سبک زندگی در هر کدام از ما به سختی تغییر میکنند، ترجیح گجتی ما هم به گمان من با دشواری بسیار تغییر میکند. در اینترنت رسم شده که لقبهایی به طرفدارن آیفون بدهند، بعضی از این تعبیرها ممکن است باعث رنجش طرفداران آیدیوایس بشود، لقبهایی مثل اپل زامبی یا بدتر از آن آنچه سامسونگ با بینزاکتی عنوان میکند!
در واقع اینجا سامسونگ و شرکتهای دیگر یا کسانی که دوست دارند شماری از فنبوی اپل را به دنیای اندروید بیاورند، تلاش میکنند، به هر ترتیب شده، این هواداران وفادار را منصرف کنند، و وقتی توفیقی نمییابند و تیرشان به سنگ میخورد، از سر عصبانیت لقب «زامبی» را حواله اپلیها میکنند.
علت وفاداری اپلیها به گجتهایشان به گمان من نه کور بودن آنها و ندیدن امکانات گجتهای دیگر است و نه افسون اپل. بلکه به گمان من منطبق بودن پلتفرم و خصوصیات آن با نوع کاربری و سلیقه و شخصیت آنهاست.
بیشک در چیزی که عنوان کردم، میتوانید ایراداتی وارد کنید، مثلا خیلی جاها این جیب شماست که گجت شما را مشخص میکند. خیلی وقتها هم نداشتن یک اینرنت موبایلی درست و درمان، باعث میشود به فکر بیفتید فقط یک گوشی برای حرف زدن داشته باشید و نه چیز بیشتر. همچنین همیشه امکان دارد، سربرآوردن یک پلتفرم یا سیستم سختافزاری جدید که به صورت بنیادی شرایط را تغییر بدهد، باعث جدا شدن وفاداران یک شرکت، و پیوستن آنها به یک شرکت دیگر شود. برای مثل شما علاقهمندان نوکیا را در نظر بگیرید که الان به گروه اندروید و اپل پیوستهاند.
برای حسن ختام این بخش بد نیست به این تصویر نگاه کنید، این تصویر شاید برای طنز و خوشمزگی ایجاد شده، اما به باورم قسمتی از حرفهایی را که در بالا عنوان کردم در خود پنهان دارد:
بله! ممکن است کسانی از شکل گلکسی اس 3 خوششان نیامده باشد، و یا آیفون 5 راضیشان نکرده باشد، ممکن است در مرحله اول تصور کنیم که این نارضایتی باعث رویکرد آنها به جبهه مخالف میشود، اما جالب است که بعد از مدتی هر دو دسته تصمیم میگیرند که به اردوی خود وفادار بمانند!
پنجم: بیشتر ما طرفدار تیمهای ورزشی داخلی و خارجی خاصی هستیم، در حالی که آن تیمها ربط به زندگی خصوصی ما ندارند. طرفداری ما از این تیمها ممکن است تصادفی باشد، مثلا برای اینکه دوستان دوران کودکی یا پدرمان طرفدار آنها بودهاند یا ممکن است فلسفه و نوع بازی یک تیم با سلیقه و سبک ارزشی ما مطابقت داشته باشد، ما به شیوه مشابهی گجتهای مورد علاقه خود را انتخاب میکنیم و همان طور که خیلی کم پیش میآید شخصی تیم ورزشی مورد علاقهاش را عوض کند، خیلی کم پیش میآید که یک اپل فن بوی، طرفدار ویندوز فون شود.
البته جنبه دیگری اینگونه طرفداریها، افزایش خودپنداره و عزت نفس یا Self-esteem است. ما در ذهن خودمان کلیت و موفقیت یک تیم ورزشی یا گجت را در ذهن به خودمان بازتاب میدهیم و میخواهیم به دیگران اینگونه بنمایانیم که این منم که تیمم آن سبک بیمانند بازی را دارد یا این منم که فلان گجت گران با پرفورمانس بالا را داراست و چنان اعتباری در بازار دارد.
در روانشناسی مبحثی هم وجود دارد به نام مکانیسمهای دفاعی. منظور از مکانیسم دفاعی روشهایی است که ذهن انسان (غالباً به طور ناخودآگاه) به کار میبرد تا با تعارضهای درونروانی خود کنار بیاید.
حالا من در اینجا میخواهم از انواع واکنشهای دفاعی برای توجیه رفتارهایی که کاربران مشتاق گجتها از خود بروز میدهند، ما غالبا در سایت و وبلاگها و فورومها ایرانی شاهد بحثها بیحاصل و یقهگیری و توهینهای کاربران با هم هستیم، چرا چنین روندی شکل میگیرد؟ «بخشی» از این رفتار این کاربران و حتی بخشی از راهبردهایی که شرکتهای گوشیساز با هم دارند را میتوان با همین مکانیسمها توجیه کرد.
1- انکار یا DENIAL: عبارت است از انکار و نفی واقعیت، رفتار، کردار و عامل اضطراب زا. عدم پذیرش واقعیت و رد رویدادها.
مثال غیرگجتی: مثال: هنگامی که پزشک سرطان را در بیمارش تشخیص میدهد، بیمار آن را نادرست پنداشته و سراغ پزشک دیگری میرود.
مثال گجتی: اصلا سیستم عامل iOS بسته نیست – اتفاقا طراحی بدنه و جنس گلکسی اس 3 محشر است.
2- جابجایی (DISPLACEMENT): انتقال احساسات، هیجانات و تکانههای اضطرابزا از یک شخص و یا شیء (تهدید کننده و یا غیر قابل دسترس) به فرد و یا شیء امنتر و قابل پذیرشتر.
مثال غیرگجتی: مثال: کارمند عصبانی از دست رئیس خود، از آنجایی که قادر نیست بر سر رئیس خود فریاد بکشید، هنگامی که به خانه باز میگردد عصبانیت خود را سر همسر خود خالی کرده و سر وی فریاد میکشد.
مثال گجتی: اندرویدیها و فنبویهای اپل از پس هم برنمیآیند و به صورت امن و بیدردسر ویندوز فون را میکوبند!
3- دلیل تراشی(RATIONALIZATION): عبارت است از استفاده از استدلالهای منطقی و پذیرفتنی برای توجیه رفتار و احساسات غیر موجه و توجیه ناپذیر
مثال غیرگجتی: فردی که از اداره خود اخراج گردیده علت اخراج خود را چنین توجیه میکند:من چون آدم متملقی نبودم و چاپلوسی رئیس را نمیکردم اخراج شدم. در صورتی که بی کفایتی و عملکرد ضعیف وی علت اصلی برکناری وی بوده است.
مثال گجتی: اصلا ساختن گوشی بزرگتر از سه و نیم اینچ، توجیهی ندارد، چون اصلا نمیشود با یک دست با آن کار کرد و اصولا بهترین سایزی که برای یک گوشی میتوان داشت، همین سه و نیم اینچ است.
4- جبران(COMPENSATION): مستور ساختن جنبههای منفی (کاستیهای نامطلوب) خودانگاره و شخصیت با تاکید و تقویت اغراق آمیز جنبههای مثبت.
مثال غیرگجتی: کودک لاغر و نزار در بزرگسالی به پرورش اندام روی آورده و بدنساز میشود یا دانشآموز با چهره نا زیبا در دانشگاه، دانشجوی ممتاز گردیده و یا پژوهشگر میشود.
مثال گجتی: جبران کردن ضعف خودخواسته یک گجت با برجسته کردن جنبه دیگری از پاتفرم، مثلا جبران کند بودن و لگهای سیستم عامل یا ضعف فروشگاه اپلیکیشن با ساختن گوشیهایی با صفحه نمایش بزرگ. یا جبران سواد اندک یا جایگاه اجتماعی پایین با ترول شدن و بحثهای بیحاصل و بیمایه در وبلاگها و فورومها و کاسه داغتر از آش شدن در آنها.
5- توجیه عقلی(INTELLECTUALIZATION): استفاده مفرط از تفکر و منطق انتزاعی-پرهیز از احساسات آزار دهنده با تمرکز بر جنبههای عقلانی.
مثال غیرگجتی: بحث در مورد فاکتورهای مهندسی ساختمانها و یا مکانیسم عمل زلزله ها پس از روی دادن زلزله جای سوگواری و پرداختن به جنبه احساسی آن.
مثال گجتی: توجیه کپی کردن و شباهتهای انکارناپذیر یک گوشی با بحث در مورد غیرمنطقی بودن قوانین پتنت!
6- برون ریزی(ACTING OUT): استفاده از کنشهای فیزیکی جای کنار آمدن مستقیم با چالشها و صحبت کردن درباره احساسات خود.
مثال غیرگجتی: فردی که هنگام خشمگین شدن قادر به کنترل خود نیست و به همه چیز آسیب میرساند.
مثال گجتی: توهین مستقیم به هواداران سایر گجتها مثلا گوسفند خواندن آنها.
7- درون فکنی(INTROJECTION): نوع شدید همانند سازی میباشد که در آن فرد ارزشها و ویژگیهای فرد و یا گروه دیگر را جذب ساختار “خود” میکند. درونی کردن احساسات، ارزشها و ویژگیهای فرد دیگر، ویژگیهایی که خودمان در آن زمینه ضعف داریم. نسبت دادن افکار و احساسات دیگران به خود و تقلید از آنها.
مثال غیرگجتی: فردی که قرار است کنفرانس بدهد، خود را جای یک سخنران نامدار قرار میدهد و اینگونه اعتماد بنفس پیدا میکند.
مثال گجتی: یک تبلتساز چینی که یک گوشی بیهویت شبیه آیفون پنج ساخته بود و بعد در خبرها عنوان کرده بود که به خاطر نقض پتنت در نظر دارد از اپل شکایت کند. شاید در این لحظه خودش را جای اپل تصور کرده بود که در حال شکایت از سامسونگ است!
8- فرا فکنی (PROJECTION): نقطه مقابل درون فکنی است-نسبت دادن احساسات، امیال، افکار، تکانهها و گرایشات نامطلوب، ناخوشایند و غیر اخلاقی خود به افراد و یا شیء خارجی دیگر.
مثال غیرگجتی: دختری که نسبت به همکار مرد خود گرایش جنسی دارد، همکار خود را متهم به چشمچرانی و هوسرانی میکند.
مثال گجتی: در فورومها و وبلاگهای ایرانی به صورتهای مختلف کرات مشاهده میشود، شما ترول میشوید و میآیید همه افکار و انگارههای منفی خود را به صاحب وبلاگ یا کاربران دیگران نسبت میدهید!
9- والایش(SUBLIMATION): انرژی خود را صرف فعالیت های سازنده کردن-هدایت افکار و تکانه های ناپذیرفتنی از سوی جامعه به اهداف پسندیدهتر.
مثال غیرگجتی: مردی که از عمل بریدن لذت میبرد جراح میشود.
مثال گجتی: شرکتهایی که تصور میکند ممکن است از سوی مردم پولپرست تلقی شود، با نشان دادن اینکه هنرمندانی مثل ویم وندرس یا مارتین اسکورسیزی عاشق گجتهایشان هستند، خود را حامی خلاقیت جا میزنند و برای خود به ناگاه فلسفه و تاریخ ایجاد میکنند.
10- شوخ طبعی(HUMOUR): تاکید بر جنبههای جالب و طنزگونه عامل استرسزا و تعارضات. انحراف از جدیت و نیمه خالی به نیمه مثبت و پر.
مثال غیرگجتی: شخصی که دچار بیماری ناشناخته ای است این موضوع که، پزشکان قادر به تشخیص بیماری وی نیستند را دستمایه خنده قرار میدهد.
مثال گجتی: کمرنگ کردن نگرانی از انقلابی نبودن یک گجت با درست کردن کاریکاتورهایی خندهدار در مورد جنبههای ظاهری همان گجت!
خب، بس است! این طوری اگر ادامه بدهم پس از این هر بحث و مطلبی در وبلاگی بخوانید، یاد واکنشهای دفاعی میافتید، این فقط یک زاویه دید برای نوع رفتار شرکتها و علاقهمندان آنها بود و بس. مثالهایی هم که زدم بیشتر برای توجیه مطلب بود و در خود مثالهای زیاد تمرکز نکنید، چون در مورد همه آنها حرف و حدیث وجود دارد.
فقط توجه شما را به این نکته جلب میکنم که استفاده از این مکانیسمها اغلب نشانه ضعف نیست، همه ما دارای خزانهای از انواع و اقسام مکانیسمهای دفاعی (از شکلهای ناپخته تا شکلهای پخته آن) هستیم؛ و در مواقع و شرایط مختلف آنها را به کار میبریم. اما اگر این خزانه در دسترس محدود باشد؛ و به فرض، مکانیسم دفاعی که فرد غالباً به کار میبرد مکانیسم دفاعی فرافکنی باشد، چنین فردی نمیتواند در شرایط مختلف، به شکلی منعطف از مکانیسمهای دفاعی مختلف استفاده کند؛ و چنانچه توضیح داده شد، رویارویی او با دنیا و اطرافاش شکلی غیرمنعطف و بدبینانه پیدا خواهد کرد. در واقع، مکانیسمهای دفاعی در فرد، الگوی ادراک، تفکر، احساس و رفتار فرد را میسازد. اگر این الگو باعث شود که فرد در موقعیتهای مختلف و به شکلی نامتناسب، مثلاً، از مکانیسم دفاعی فرافکنی استفاده کند، دنیا و افراد را آسیبرساننده و بدخواه خود خواهد دید و شخصیتی بدبین (یا پارانویید) خواهد داشت.
ششم: اما در قسمت آخر پستم میخواهم به دیالوگی که در اول پست درج کردم، برگردم. این قسمت ممکن است جانبدارانه به نظر برسد، اما بالاخره ما باید توجیهی برای موفقیت آیفون پنج پیدا کنیم.
یک بار دیگر آن دیالوگ را بخوانید، نمیدانم ویدئوی همایش اخیر اپل را توانستهاید ببینید یا نه. اگر ندیدهاید حتما در یوتیوب جستجو کنید و ببیندش، اگر هم فرصت زیادی ندارید کافی است که آن ویدئوی معرفی آیفون پنج را ببینید.
اپل از سال 2007 تا به حالا در شوهایی که زمانی استیو جابز با شکوه برگزار میکرد و حالا تیم کوک مسئولیت آن را دارد، به نوعی شعبدهبازی کرده است.
ما در سالهای اخیر به کرات این شوها را دیدهایم و هر بار هم تحتتأثیر قرار گرفتهایم، ما با اینکه دیگر دستمان آمده است که در هر شو چه چیزهایی با چه ترتیبی خواهیم دید باز هم بعد هر همایش اپل شگفتزده میشویم، حتی آن باری که آیفون کاملا لو رفته بود و جابز عملا خلع سلاح شده بود یا این بار که دقیقا میدانستیم آیفون پنج چه شکلی خواهد بود، باز هم برای شروع شدن همایش لحظهشماری میکردیم. ما اصلا تصور نمیکردیم که آیپد اینقدر موفق باشد ما فکر نمیکردیم که آیفون 4s این همه بفروشد.
این چه شعبدهای است که تکرار آن هم از لطف آن نمیکاهد. اپل در اجرای کدام یک از مرحله شعبده مهارت و استادی دارد؟
برای پاسخ به این سوال، این ویدئو را ببینید، با دیدن این ویدئو آیفون از یک گوشی هوشمند «معمولی» در ذهنتان تبدیل به چیز فوقالعادهای میشود، راهبرد اپل در این قسمت فوقالعاده است و نگرش شما را نسبت به گوشی از این رو به آن رو میکند.
در این قسمت جانی آیو با لهجه انگلیسی و نوع خاص تکیههایش رو کلمات از ساختمان و نحوه پولیش شدن آیفون تعریف میکند، باب منسفلد و اسکات فورستل هم در مورد قسمتهای دیگر صحبت میکنند.
اپل در این قسمت turn است که به کمال رسیده است. شرکتهای دیگر شاید روی تعهد تمرکز کنند، یعنی زمانی که بخواهند اسمارت فون خود را به نمایش بگذارند، سعی کنند که از همان اول چیز فوقالعاده نمایش بدهند، مثلا یک گوشی با صفحه نمایش 4.8 اینچ یا یک گوشی با بدنه زیبا مثل لومیا معرفی کنند. اما این فقط اپل است که میتواند هر زمان که اراده کند با یک محصول ظاهرا غیرانقلابی هم اغوایتان کند.
اپل تنها شرکتی است که با دوربینهای 29 مگاپیکسلی از خطوط مونتاژش عکس میگیرد، اپل تنها شرکتی است که سه سال زمان صرف ساختن هدفون جدیدش میکند، اپل تنها شرکتی است که علیرغم تغییرات مهمی مثل قرار دادن یک پردازنده با معماری جدید یا یکی کردن لایه پیکسلها و لایه سلولهای حسگر با هم، دست آخر محصولی به بازار میفرستد که شباهت زیادی به محصول قبلیاش دارد و معمولی تلقی میشود.
بله! خیلیها ممکن است از آیفون جدید ناامید شده باشند، علت ناراضایتی بیشتر آنها این است که آیفون جدید تفاوت زیادی با آیفون قبلی ندارد، شاید آنها دوست داشتند که همان تغییر و تحول سری گلکسی اس را در هنگام آپدیت شدنها ببینند.
اما نه! خوب به این حرفهای جانی آیو توجه کنید:
به آیفون فکر کنید، آیفون چیزی است که بیشتر از سایر چیزها در زندگی با آن سر و کار دارید، آیفون محصولی است که همه وقت در دستان شما جای دارد. ما با توجه به ارتباط بیهمانندی که مردم با آیفون خود دارند، تغییرات آن را کاملا جدی میگیریم. ما نمیخواهیم فقط یک گوشی جدید بسازیم، بلکه میخواهیم یک گوشی خیلی بهتر بسازیم.
به عبارتی فلسفه جانی آیو و اپل در ساختن گوشی، فقط تغییر صرف نیست، یک بار پیش خودتان منصفانه فکر کنید، چرا اپل با این همه سرمایه و این همه نیروی طراح با آن سابقه درخشان، سعی نمیکند که در هر بهروزرسانی آیفون ظاهر گوشی را کمی تغییر بدهد. آیا این طوری همه راضی نخواهند بود، هم ژرونالیستها، هم کاربرها و هم خودشان؟!
پیشتر از این هم در مواردی کارشناسان امر با دیدن موفقیتهای اپل مثلا در عرصه آیپد گفته بودند که اپل در پیشبینی نیازهای مردم از خودشان هم داناتر و آگاهتر است.
این ادعا در مورد تغییر نکردن ظاهر آیفون در بهروزرسانیها هم صادق است! چگونه؟
ما تصور میکنیم که بیشتر مردم دوست دارند در هر بهروزرسانی آیفون شاهد تغییرات ظاهری بنیادی یا دستکم قابل ملاحظهای باشند، بیشک اپل ابزارهایی برای گرفتن بازخورد از مردم دارد و از این تمایل هم آگاه است، اما اپل آنقدر ذکاوت دارد که برآورد کرده باشد این تمایل مردم، تمایلی اصیل و ریشهای نیست!
بیشتر مردم تنها به خاطر این مطلب خواستار تغییرات ظاهری هستند که آسانترین شیوه درک ارزشها از دیدشان، تر و تازگی دیداری است. اما اپل حدس زده است که این تمایل زودگذر باشد و با فاصله گرفتن از هر جلسه معرفی، چیزی که عملا اهمیت دارد، کارایی و کاربرد گوشیشان باشد.
به عبارتی اپل حدس میزند که اگر محصولاتش مدتی در دست مردم باشند و از آن استفاده کنند، خود به خود متوجه کارایی آن میشوند، اینجاست که شعبده اپل در مرحله turn شکل میگیرد، یک وسیله نسبتا ساده با ظاهری خوب اما بدون تغییر، در دستان شما، به ناگاه جادویی و انقلابی میشود.
من شخصا با آیپد یکی که خریده بودم، این چرخش در دیدگاه را حس کردم، من قبل از آیپد یک گلکسی تب هفت اینچی داشتم و واقعیتش را بخواهید، ششصد و خوردی تومانی که آن زمان صرف خرید یک آیپد وای فای 16 گیگ کرده بودم، به نظرم اتلاف پول بود.
اما این وسیله ناگهان در دست من جان گرفت، فهمیدم که با نصب چند اپلیکیشن مثل فلیپبورد، زایت و اپلیکیشنهای سایتهای خبری، چه میزان کاربری و وبگردی دگرگون شده است.
زمانی که در این مورد با یکی از همکاران که با دنیای فناوری بیگانه نبود، صحبت میکردم، او به من گفت که مگر این وسیله همان چیزی نیست که همه میگویند یک آیفون بزرگ است. همکار من حق داشت، چون باید آیپد را در دستان خود میگرفت تا یک چیز معمولی در دستانش با ورود به مرحله turn تبدیل به یک جادو شود.
این چیزی است که هر کس وقتی مدتی گجت را خرید یا در اپل استور با گجت کار کرد، عملا حس میکند.
سامسونگ و HTC و نوکیا میتوانند انرژی زیادی روی طراحی مجدد هر نسل از گجتهایشان کنند، آنها میتوانند فهرستهای طولانی از ویژگیها گوشیشان درست کنند، اما همانگونه فیلمهایی با چرخش ناگهانی در روایت، اثرگذارتر از فیلمهایی با داستان یکنواخت هستند، افسون اپل است که عاقبت بر سحر دیگر شرکتها غلبه خواهد کرد.
دقیقا به همین خاطر است که دوستداران اپل نمیتوانند جلوی خودشان را برای خرید گجتهای تازه بگیرند. خواهی نخواهی آنها به افسون اپل مبتلا میشوند و هم آیفون پنج را میخرند و در آینده آیفون شش را!
با عبور از این مرحله، اپل وارد مرحله پرستیژ میشود، خودتان را تصور کنید که وقتی بعد از اجرای چند اپ دلخواه در آیفون، آن را در جیب میگذارید و در حالی که شاید در تاکسی و محل کار آیفون شما را کسی که اطلاعی از فناوری ندارد از محصولاتی با صفحه بزرگتر و ظاهر دلفریبتر، عقبتر بداند، در دل میدانید که اپل با عبور از مرحله یک و دو وارد مرحله سوم هم شده است و توانسته همه این شگفتیها را به شما نشان بدهد و با خاموش کردن صفحه نمایش، همه اینها در کالبد یک گوشی «معمولی» جای میگیرند. اپل آماده است که این شعبده را در نسل بعدی آیپد و آیفون هم تکرار کند!
مثل یک تیم فوتبال، موفقیت یک گجت به عوامل متعددی بستگی دارد، بدون داشتن فلسفه و جهانبینی در طراحی و تبلیغ، کردیت، بازار اپلیکیشن و کیفیت سیستم عامل، سیستم پویای تأمین قطعه و نگاه آیندهنگرانه، یک شرکت موفق نخواهد بود. اگر یکی از حلقهها وجود نداشته باشد، گجت چیزی کم خواهد داشت، مثلا گران از آب درخواهد آمد و فروش نخواهد رفت، عملکرد خوبی نخواهد داشت یا جلوهای در بازار نخواهد داشت و کاربر آن را بیروح خواهد یافت.
این نوشتهها را هم بخوانید
پست بینظیری بود! متشکرم.
من که از سیاست های اپل خوشم نمیاد و هیچ وقت هم به سراغش نخواهم رفت، ازادی توی انچه که میخوای مثل رام های کاستوم اندرویید نداری!
متاسفانه توی ایران ما جا افتاده که هرکه که اپل داره خیلی کلاس میزاره ولی فقط چشم و هم چشمیه :(
در طول تاریخ، هرکسی که از روانشناسی انسان بهترین استفاده را نمود، در نیل به اهداف شخصی موفقتر بود. هیتلر -همانند همان شعبده باز-با انگشت گذاشتن بر نیازهای واقعی مردم آنروز کشورش (نیاز به کار و بزرگ جلوه دادن نژاد در برابر سرخوردگیهای اجتماعی آنروز کشورش ) مردم را به سوی هدف خود کشاند و بیشترین بهره برداری را نمود. در حال حاضر نیز صاحبان شرکتهای بزرگ(چه اپل و چه سامسونگ) بدون توجه به اهداف انسانی-همانند هیتلری نوین- و صرفا جهت تحقق سود مالی، توانسته اند باتوجه به آنچه شما در متن اشاره نموده اید، عده ای را با خود همسو و به جنگ گروه مقابل بفرستند.
قربانیان این جنگ، مردم هستند که چاره ای جز مردن ندارند. مگر می شود در دوران فوران تکنولوژی، بدون گجتها زندگی کرد؟!!!!
ای کاش بتوانیم بدون افتادن در دام شعبدهای این کمپانیهای پول ساز، صرفا با توجه به نیاز واقعی گجتی بخریم و از کنار، به این نزاع بی سرانجام بنگریم
خیلی بدبینانه به قضیه نگاه می کنید !
همه در انتخاب گجت مورد علاقه شون آزادن و هرکس با کمی فکر براساس نیازش انتخاب میکنه.
دیگه این که قربانی نداره!!!!!!!!!
آیا کسی که به برندی تعصب داره، نمی شه به عنوان یک قربانی بهش نگاه کرد. غیر از اینه که صاحبان اون برند می تونند اون شخص متعصب را به راحتی بازی بدن(همانطور که در متن اشاره شد).
والبته من هم در آخر نظرم آرزو کردم:
“ای کاش بتوانیم بدون افتادن در دام شعبدهای این کمپانیهای پول ساز، صرفا با توجه به نیاز واقعی گجتی بخریم و از کنار، به این نزاع بی سرانجام بنگریم”
یه نتیجه گیری از این مطلب طولانی میکنیم!
اپل معتقده مبنای اصلی یک اسمارت فون کارایی -زیبایی و روان بودن رابط کاربریش هست . نه طراحی ظاهری گوشی !
البته اپل به طراحی اهمیت زیادی میده ولی جادوی اپل ios است.
اپل این فهمیده که ظاهر گوشی چیزی که شاید موقع خرید اهمیت زیادی برای کاربر داشته باشه اما بعد از یه مدت عادی میشه !
اما ios با اون اپ های مخصوص و کاربردیش و زیبایی خاصی که داره همیشه برای کاربر تازگی داره .
این یک پست خارق العاده بود. از کلمه به کلمه اش لذت بردم. دست مریزاد دکتر جان!
آقای دکتر خودتون هم می دونید که دیوایسهای اپل به غیر از اپهای بیشتر و بعضا با کیفیت تری که نسبت به اندرویید دارند به خصوص در تبلتها، در زمینه قابلیتهای سخت افزاری و امکانات سیستم عامل حرفی برای گفتن در برابر بسیاری از دیوایسهای اندروییدی و ویندوزی ندارند. شاید فقط صفحه رتینای آیپد و مک پروهای جدید هنوز بی رقیب باشند. دلیل موفقیت فعلی اپل در زمینه موبایل و تبلت تنها دو چیزه: اول پیشگام بودن نسبت به بقیه با ارائه اولین محصول خود چند سال جلوتر از دیگران که البته این مزیت رفته رفته در حال از بین رفتن است و دوم دستکاری روانی مشتریان از طریق القاء این نکته که شرکت اپل شرکتی متفاوت نسبت به سایر شرکتهای فناوری است که این کار هم از سالها پیش و با بازگشت استیو جابز به اپل آغاز شده است. این دستکاری روانی را می توان یکی از موفق ترین تلاشها در این زمینه در حوزه های غیر سیاسی دونست. واقعا از این لحاظ می توان شرکت اپل رو یک شعبده باز قهار و افسونگری دونست که با افسون خودش تونسته جماعتی را از دیدن واقعیتها باز داره.
نکته دیگه ای که به نظرم رسید در مورد مثالهایی بود که در بخش پنجم مقاله تون بهش اشاره کرده بودید. من اول فکر کردم این بخش ترجمه مقاله ای نوشته شده توسط یک نویسنده خارجی افسون شده توسط اپل است ولی وقتی در منبع چیزی پیدا نکردم از اینکه تا حالا به اشتباه فکر می کردم شما از افسون اپل در امان مانده اید متعجب شدم.
در مورد بخش چهارم مقاله تون هم با اینکه باهاتون موافقم که علاقه افراد به رابطهای کاربری مختلفی که در سیستم عاملهای گوناگون مشاهده میشه می تونه یک عامل برای تمایل به آن سیستم عامل باشد ولی به نظرم بخشی رو که در اون این علاقه را از جنبه روانی بررسی کرده بودید صرفا تلاشی بود برای توجیه علاقه خودتون به iOS اپل علیرغم کمبودهایی که خودتون هم در این رابط کاربری مشاهده کرده اید.
موافقم. و صادقانه میگویم از صمیم قلب متاسف می شوم از این که دکتر مجیدیِ علاقهمند به هنر و ادبیات و داستان و سینما و… به عنوان انسانی فرهیخته و اهل فضل، چنان گرفتار افسون یک شرکت سرمایهدار و انحصارگرا شده که این همه وقت گرانبهای خود را صرف میکند تا رکود آشکار در خلاقیت اپل و آوانگارد و انقلابی نبودن ایفون5 را توجیه کند و خود و فنهای اپل را دلداری دهد. اینها را از کسی میشنوید که ایفون 4s و مکبوک پرو (و البته نکسوس 7 و کیندل) دارد و اصلا اصلا با تکنولوژی بیگانه نیست، اما معتقد است اهل فرهنگ و هنر نباید اجازه دهند موج تبلیغات و فضاسازیهای بنگاههای اقتصادی آنها را هم به پیادهنظام بیمزد و مواجب خود تبدیل کند.
نگرانم که نوشتههایی از این دست، روی بخشی از مخاطبان جوان و بیتجربۀ این وبلاگ که یقینا کم نیستند، تاثیر منفی بگذارد و در تعریف ارزشهای هنری و انسانی در ذهن آنها تغییراتی ظریف ایجاد کند.
آقای دکتر مجیدی عزیز! بهتر نبود به جای صرف وقت برای این مطلب -که پیداست از روز معرفی ایفون5 ذهن شما را درگیر کرده- یک داستان کوتاه علمی- تخیلی دیگر مینوشتید؟ تاثیر کدام یک بیشتر بود؟
فوق العاده بود…
دقیقا همین چیزی که انتخاب من رو بین اندروید و iOS رقم زد همون نظمی بود که شما اشاره کردید!!! واقعا ندیده بودم همچین منطقی رو کسی جایی اعلام بکنه… حرف دلمو زدی یک پزشک ;)
ولی من هیچ وقت از نزاع و جنگ و توهین های طرفین خوشم نمیاد…
امیدوارم به این حد از شعور و عقلانیت برسیم که همونطوری که ادعا می کنیم به عقاید هم احترام بگذاریم! بهتره وارد مسائل جزیی نشیم چون مثل همه بحث هایی که تو سایت های دیگه درون کامنت ها رخ میده فقط و فقط توهین رد و بدل میشه!!!
هرکسی که می خواد توجیه کنه اسمارت فون یا تبلت خودش بهترینه شدیدا در اشتباه است!
بازم مرسی یک پزشک خیلی مقاله خوبی بود.
پست بسیار جامع و کامل و بینظیری بود. ولی آخر این پست که بحث جانبدارانه و متعصبانه شد کیفیت مطلب رو به شدت پایین آورد. پست به این کاملی و زیبایی در صورت بی طرف موندن تاثیر بسیار بیشتری داشت. بهتر بود اظهار نظر به خواننده واگذار میشد.
ممنونم،
خیلی جالب بود.
پست فوق العاده ای بود. ممنونم.
دقیقا من به دلیل رابط کاربری که داره میپسندم. رابط کاربری منظم و خاصش که در عین سادگی کارایی بسیار بالایی داره.
برعکس رابط کاربری اندروید پیچیده و وقت گیره و باعث سردرگمی میشه منم از اینش خوشم نمیاد.
صرفا یه تقلید کور کورانه از خرید های قبلی شون هست
وقتی مثال های گجتی و غیر گجتی را مقایسه کردم ، از شباهتشان و نوع نگاهتان شوکه شدم !
خیلی عالی بود !
ای کاش این پست جانبدارانه نبود.
به نظر من اندروید دست دولوپر رو از از هر جهت باز گذاشته، چه در رابط کاربری، چه در توسعه و بکار گیری os.
تنها دلیلی هم که من برای خرید آیفون ۵ میبینم، تعصب کاربران هست و بس.
همه ی بخش ها عالی بودن.جز مثال های بخش 5 .دکتر واقعا جانبدارانه بود.برای منی که از اندروید بیشتر خوشم میاد واقعا تو ذوقم زد و یه جورایی عالی بودن این مطلب رو برام کمرنگ کرد .
من داداشم 14 سالشه و ایفون 4s داره و خودمم یه گوشی اندرویدی. htc desire hd دارم.
این حرفایی که میگید رو به وضوح تو داداشم میبینم.اولاش که چیز زیادی از ios نمیدونست با اندروید بخاطر راحتی بیشترش در نصب اپلیکیشن ها و به دنبال اون اشنایی بیشتر من با اندروید که میتونستم براش اگه دیوایس اندرویدی حریده بود بازی بیشتری نصب کنم از خرید ایفون پشیمون شده بود اما الان بعد از مدتی که در کار باهاش راه افتاده حتی حاضر نیست دو دقیقه اون ایفونو بده من و گوشی منو بگیره یکم دستش.دقیقا برعکس این حسو نسبت به ایفون من دارم.چون واقعا ریخت یکدست گوشی برای مثلا دو سه ماه عذابم میده.و روی گوشی خودم همیشه در حال تست کردن کاستوم رام های مختلف هستم و از تست کردن چیزای جدید خیلی خوشم میاد.به نظرم شما یکم از طرف iosزیادی خوشبینانه به این علاقه طرفداراش نگاه کردید.به نظرم اکثر طرفداران ios و لااقل چیزی که من تو برادرم و بین دوستام دیدم از امتجان کردن چیزای جدید میترسن .دوست دارن همون رابط کاربری ساده ای که اول داشتن رو 2 سال بعد هم داشته باشن.اما مثلا من بی صبرانه منتظر تست کردن یه گوشی وینفونی هستم یا هر موقع دوست دارم رام اندروید 4 یا 4.1 میام میریزم.هر موقع هم دوست نداشتم میام لینوکس رو گوشیم میریزم.
بیشتر یه ترس درونی هست از تغییر تا یک علاقه مفرط به ios از نظر من.
جناب مجیدی از شما بعیده.
2 بار زندگینامه جابز رو خوندم. روند تولید محصولات طبق مطالب کتاب خیلی ساده از اینی هست که شما میگی. جابز همینجوری یهو تصمیم گرفت یه آیپاد بسازه خیلی کوچیک و مجبور شد LCD رو حذف کنه…و به نظر شما این شد افسون آیپاد شافل!
تولید اغلب محصولات حاصل سخت گیری جابز و تفکر مینیمالیستی اون و همچنین پیگیری های دیوانه وارش بوده. زیرکی جابز باعث تولید این محصولات شده همین و بس… اینهمه آسمون ریسمون بافتن نداره که دیگه.
خیلی از ویژگیهایی که توی محصولات گنجانده شدند همینجوری الا بختکی تصمیم به گنجاندنشون گرفته شده. تقلید و دزدیدن ایده که توی جای جای اون کتاب کذایی هم اومده.
اپل شرکت بزرگی هست. اینو قبول دارم. اما هنوز دارند نون نبوغ و زیرکی جابز رو میخورن که اولین آیپاد و اولین آیفون رو عرضه کرد.
ولی اینکه اپل افسون میکنه و جادو میکنه و اینجور حرفها بیشتر تفکر یه بچه مدرسه ای 15 ساله هست و برازنده شما و سایت وزینتون نیست.
اگه تند حرف زدم میتونید ویرایش کنید.
جابز اونقدر دیوانه بود که این زیرکی ها رو داشته باشه و بتونه دنیا رو تغیر بده…!!!
چرا به mouse که ازش استفاده می کنی فکر نمی کنی یا رابط گرافیکی کاربر… اونطوری شاید یه کم تجدید نظر کنی
من در زیرکی جابز و حتی گاهی دزدیدن ایده ها شک ندارم اما همونقدر به تغییر دادنش… چرا بقیه دزد ها نتونستند کاری از پیش ببرند اگه جابز دزد باشه!!!
اون همیشه هدف های بهتری رو دنبال کرد بجای اهداف واحد، با خوندن تاریخچه اپل و زندگی جابز و یه کم مطالعه جانبی می تونی تاریخچه کل کامیپوتر رو در دست داشته باشی و فکر نکنم این اتفاقِ کوچکی باشه واسه دنیای کامپیوتر
خیلی جامع بود . کم پیش میاد از این پست ها نوشته و خونده بشه .
پست خوبی بود دکتر
فکر کنم خیلی سعی کردی بیطرف باشی اما تونستی
حال از اپل و ای دیوایس ها بگذریم …!
اما بین گوشی های مثل اچ تی سی وان ایکس و گلکسی اس 3 کدام بهتر و موفق تر است …؟ با تشکر
one x
جانا سخن از زبان ما می گویی!
تمام حسی که من داشتم وقتی مجبور شدم از ویندوز پی سی به آی مک تغییر بدم تو هفته ی اول این بود که آی مک رو پرت کنم آشغالی به خصوص برای کاراکتر فارسی در آفیسش. اما الان دوست ندارم رو گجتی غیر از آی دیوایس کار کنم.
و نکته دوم همین شلوغی اندروید که بیشتر برای دوستانم نامفهوم بود.
(تمام نتایج با وجود کار کردن با کیندل، نکسوس و سامسونگ نوت هست) حالا یا گوسفندیم یا حق انتخاب داریم به عنوان انسان بماند.
الان باید برم سر کلاس نتونستم تا آخرشو بخونم. ولی تا اینجاییکه خوندم با کلیت حرفتون موافقم. ولی نکته ای هم هست و اون اینکه
انسانها همیشه به قهرمانانی نیاز دارند. همیشه نیاز به کسی یا چیزی دارند تا آن را بپرستند و اپل (و سابقا جابز) توانسته به خوبی نقش آن
“همه چیز تمام” را بازی کند. ان هم در جهان غربی که خدای انسانها میشود همین شرکتها.
البته این نظر من بود
راستش خبر کمپ زدن بیرون فروشگاههای اپل یک خورده عجیب بود برای من.
من شنبه 16 ام که تاریخ خبر هست به دوتا از اپل استورها سر زدم. هیچ خبری نبود بجز شلوغی همیشگی ولی صفی در کار نبود.
تحلیل خیلی جامع و خوبی بود
ممنون. یکی از معدود مقالات فوق العاده به زبان فارسی بود که تا به حال در حوزه فن آوری خوانده بودم. انگار شما هم Turn را یاد گرفته اید.
عجب مقاله ای بود جواب هر کامنتی رو در دل خودش داشت
اول اینکه فیلم پرستیژ خیلی فیلم زیبایی هست .
دوم اینکه من جدیدا هیچ نظری رو نمیخونم یا اگه بخونم جواب نمیدم به نظرات افراد دیگه . چون اساسا کار بدون فایده و مایه اعصاب خوردکنی هست چون اگه فرد مقابل میخاست مثل من فکر کنه جایی برای بحث نبود .
سوم هم اینکه چند وقت پیش که رفتم گوشی بخرم قطعا نمیتونستم آیفون بخرم چون اونقدر بودجه اقتصادی نداشتم . مونده بودم بین مدل های سونی و سامسونگ و اچ تی سی . و به دلیل اینکه سامسونگ به شعور طرفداران برندهای دیگه توهین کرد در ویدیوی تبلیقاتی گلکسی اس 3 و طراحی به شدت تقلید گرایانه گلکسی اس 2 از آیفون از خریدش منصرف شدم و گوشی htc sensation xe خریدم . بالاخره انسان باید توی زندگیش سیاست هم داشته باشه و از تفکرات و منطق خودش هم استفاده کنه . البته اگه گوشیهای ویندوز فون 7 آپدیت به 8 میشدن قطعا اونهارو انتخاب میکردم چون مثل آندرویید محیط نا امن و به هم ریخته ای ندارن .
با تکشر از پست زیبا و مفیدتون .
لب کلام تو این یه جمله هست که اپل به خورد مردم داده : اپل بهتر از کاربرها می دونه که اونا به چی نیاز دارن.
واقعا کسانی که اینطوری فکر می کنن می تونن از اپل دل بکنن؟
من جزو کاربران فیدخوان هستم و به همین دلیل زیاد پیش نمیاد نظرات رو بخونم یا نظر بدم. از یک طرف هم اعصابم رو با خواندن توهینهای طرفداران تعصبی دو طرف خورد نمی کنم. اما این مقاله جزو مقاله هایی بود که احساس کردم دینی به گردن دارم تا از وقتی که دکتر برای تهیه این تحلیلها می گذارند تشکر کنم. تحلیل بسیار پر مغزی بود. ممنون دکتر جان
بلند ترین پستی بود که تا حالا خوندم.
خوشحالم که ارزشمند هم بود.
پست خوب و مفیدی بود.
اما باز هم فکر میکنم تغییر ندادن ظاهر گوشی توسط اپل، از روی ترس اپل بوده. وگرنه زمانی که استیو جابز بود، بعد از آیفون 3 طراحی گوشی کاملاً تغییر کرد و احتمالا اگر اون می بود طراحی دوباره برای آیفون 5 هم یک ریسک نمیشد و اپل هم مجبور نمیشد سه گوشی پشت سر هم با یک ظاهر راهی بازار کنه.
اولین جمله ای که با شنیدن اسم اپل به ذهنم میر سه این هست که حتی برای روشن کردن محصولاتش هم باید به آی تیونز وصل شد. بعد قابل کنترل بودن حریم شخصی شما توسط اپل و این که “مجبورید” هر کاری که اپل می خواد انجام بدید و از هر نرم افزاری که اپل می خواد استفاده کنید یادم میاد و بعد هم بچه ای که به خاطر خرید محصولات اپل کلیه خودش رو فروخت، افرادی که با صف بستن جلوی در فروشگاه های اپل از چند روز قبل برای خرید یک وسیله دیجیتال به منزلت و شخصیت انسانی خودشون چوب حراج زدن و دست آخر هم حمله لفظی استیو جابز به مدافعان محیط زیست
در این موارد هم می تونید در حمایت از «خدا استیو جابز» چیزی بنویسید؟ اگه این کار را بکنید خیلی ممنون میشم چون همیشه این موضوعات ذهنم را به خودشون مشغول کردن
ممنون خیلی جالب بود ، هر چند تمایل شما به اپل در بیشتر بخش ها مشخص بود ولی شخصیت داشت چون نویسنده بدون ترس از جبهه گیری های آنتی اپلی ها گفت که یکی از کاربران و طرفداران اپل است و این نوع رفتار مخصوصا در وب فارسی جای تقدیر دارد .
حرف شما متین است به این نکته هم توجه کنید در جایی که حقوق پایه ی افراد چند هزار دلاری است (1-2-…) 199 دلار دادن برای یک گجت کاملا منطقی است ، البته سایر برند ها هم بصورت لاک بفروش می رسند ولی نمی توان بقول شما جادوی اپل را نادیده گرفت و خیلی از افراد اگر گلکسی سه هم داشته باشند 199 دلار با با کمال میل میدهند تا آیفون 5 را هم تجربه کنند ولی افرادی که ایفون 4اس داشتند تمایلی به خرید اندرویدی که دزد می پندارندش ندارند ؛ این حرف ها هم که اپل محدودیت داره و … اصولا کاربرانی می زنند که چیزی جز نصب کردن بلد نیستند یعنی آخر مهارتشون نصب یک رم کاستوم هست به قول خودشون ، کاربران ایرانی اصولا ادعای زیادی دارند ولی در عمل نصاب های خوبی از کار در می آییم ، تنها ایرادی که به اپل هست موارد جزئی چون محدودیت در کاربرد بلوتوث در زمان معرفی اولین ایفون و استفاده نکردن از قابلیت رمریدری که در گوشی های نوکیا هست ( که می توانی وقتی گوشی های نوکیا را به کامپیوتر متصل می کنی بدون نیاز به هیچ برنامه ای (حتی اگر رم داخلی باشند مثل آیفون) گوشی را به عنوان رم ریدر استفاده کنی و براحتی به رم و اطلاعاتش دست پیدا کنی و کم و زیادش کنی و وقتی گوشی جدا میشه از سیستم به سرعت تغییرات را میشناسه ) ، ولی بجای این موارد سیستم عامل سریع و مطمئنی به کاربر میدهد علت محدودیت های اپل برای تغییر این است که نمی توان تمام باگ های یک سیستم منعطف را گرفت پس انعطاف را فدای پایداری می کند و نوید این را می دهد که محصولی که دارید هنگ نمی کند و کُند نمی شود ، همانطور که سایر محصولات با هر تغییری که هکر ها درش میدهند نویدی از یک دردسر خاص در قسمتی از سیستم عامل دارد .
واقعا فوق العاده بود! خیلی کامل و گویا
در مقالتون تعصب موج میزد. چند ساله 1 پزشک میخونم. یه مقدار بعید بود از شما. اگه مثلا چند ساله دیگه این اپل مافوق زمینی ای که درست میکنیم تا ضعفامونو با تو دست گرفتنش بپوشونیم، نابود شه اونوقت فلسفۀ این افسون زیر سوال میره. اونوقت چیکار کنیم. آها یه شرکت دیگه پیدا میکنیم میریم پشتش. بشر عاشق رنگ سیاه و سفید. ایرانی باشه غربی باشه سیاه باشه سفید باشه فقیر یا غنی باشه. الان القاء میشه آیفون5 به درستی تغییر قیافه نداد و نشونش 2 میلیون پیش خرید. مطمئن هستم اگه تغییر قیافم میداد بازم 2 میلیون پیش خرید میشد و اونوقت شما مقاله ای مینوشتین که آیفون به درستی تغییر قیافه داد نشونش 2 میلیون پیش خرید. اصولا از دیدگاه بعضیا کار درست یا حقیقت یک هویت مستقل نداره. زمانی هویت پیدا میکنه که اپل اونو شکل بده. بی تعارف این تعصب هست. دکتر و بیسوادم نداره. تو دنیای سیاست مملکت خودمون هم به کرات میتونیم تو دهه های اخیر این ترکیب جهل و تعصب رو ببینین. اپل 2 میلیون میفروشه به خاطر اقلیتی که واقعا بر اساس نیازشون و علاقۀ نشأت گرفته از شخصیتشون اونو خریدن که کاملا بجا و قابل احترام است و متأسفانه در همون حال بخاطر اکثریتی که با ناشایستگی اغوا میشوند. افسوس آنکه روشنفکرانمون هم بر این آتش میدمند. همه را گفتم تا در آخر این را بگویم. گجت مهم نیست. این شرکتها و تولیداتشون میانو میرن. میرن بالا میان پایین. سیاستمدارا هم میانو میرن. میرن بالا میان پایین. فقط اینکه حواسمون باشه در هیچ جایی اسیر موج نشیم. نگذاریم جامون فکر کنن. فکرشونو به ما القا کنن. در آخر هم جامون و برامون تصمیم بگیرن. اگر همه این کارها رو خودمون انجام بدیم حتی اگه اشتباه هم کنیم بازم تلخیش شیرین است. پاینده باشی.
خلاصه این پست طولانی:آقا فقط اپل بخرید سامسونگ به درد نمیخوره
درست میگم دکتر؟؟؟
به همه ی دوستانی که میگن سخت افزار idevice ها نسبت به دیگران ضعیفه: من الآن یک گوشی اندرویدی دارم. سخت افزار این گوشی از pc من قوی تره ولی توانش قابل مقایسه با pc قراضه و نفتیم نیست! طبیعتا آدم از یه گوشی با سخت افزار بالا انتظار پرفورمنس بالا هم دهره ولی متاسفانه سیستم عامل اندروید نمیتونه اون کارایی بالا رو داشته باشه. من تا حالا با هیچ محصول اپلی کار نکرم به جز کامپیوتر های مک (که به نظرم در مقابل ویندوز حرفی برای گفتن ندارن و فقط بیخودی خوشگلن) ولی پرفورمنسی رو که روی آیفون های دوستام میبینم رو دوست دارم. مطمعنا گوشی بعدی من یک آیفون خواهد بود.
مطلب بسیار قشنگی بود ولی جانبداری زیادی در اوون حس میشد و همچنین نوعی حس ذوق زدگی.
مرسی دکتر پست خود شما هم به نوعی رو ذهن ما تاثیر داره!
خوب بود اما زیاد قانع کننده نبود معلوم است که ایفون در هر دورهی حضورش برترین است و هیچ سیستم عاملی به iosنمیرسد
پست واقعاً نابی نوشتید، فقط لذت بردم از خوندنش…
مواردی که فرمودید بسیار کارشناسانه بود. من نمیدونم تخصص پزشکی شما در چه شاخهای هست، ولی تسلط و آنالیز خوبی روی بعد روانی این قضیه داشتید.
در کنار مواردی که فرمودید موردی که به ذهنم اومد اینه که یکی از عواملی که موجب جبههگیری یا طرفداری گروهی نسبت به یک برند میشه، همون عاملیه که طرفداران و پیروان یک دین یا حذب سیاسی رو تحریک به دفاع یا حمله به گروه مقابل میکنه. نمیدونم از نظر روان شناسی چه اسمی میشه روش گذاشت، شاید همون باورها و عقاید ما. چه بسا در این روزها برای انسان متمدن و متفکر امروزی تغییر یک باور و عقیده بسیار سخت شده و حتی اگه فرد متوجه بشه که باور درستی نداره برای دفاع از “ثبات شخصیتی” خودش باز از اون باور دفاع میکنه! حال این باور در هر موردی میتونه باشه چه در موفق قلمداد کردن شرکت اپل (در واقع نام این برند!) یا customizable بودن اندروید.
زنده باد کسی که خودش رو محدود به چنین حالت روانی ای نکنه ;)
در مورد کشورهای توسعه یافته خیلی مطمئن نیستم، ولی حداقل در مورد مردم خودمون میتونم بگم اون چیزی که من از طرفداران آیدیوایس ها توی فرومها و سایت ها و مردم اطراف خودم دیدم میتونم اسمش رو بذارم: چشم و هم چشمی، طرفداری کورکورانه و خود برتر بینی. چه بسا بیشتر این طرفدارها خودشون در حوزه علم و فناوری چندان معلوماتی نداشتند و صرفاً تحت تاثیر جو بخش پرستیژ قضیه بودند!
دکتر نظر شما در باره ی قانون “Choas”شنیدنیه.
من طرفدار سرسختشم!
فکر نکنم سیستم عامل خاصی براش پیدا شه؟!
من در حیرت سیاست و مغز مدیران اپل ماندم
و همچنین در حیرت ذهن باز علیرضا مجیدی .
برای من همیشه ، داستان بین Pro-Apple و Anti-Apple ها جالب بوده ولی در مورد پست تون دلم میخواد بگم ، هر چند صد ها وب سایت و بلاگ از جهات مختلف به این موضوع پرداختن ، ولی در نهایت خریدار معمولا تصمیم نهایی رو بر اساس چند متغیر میگیره که خیلی هاش شخصی به حساب میاد … من iPhone 4S م رو به قول شما نگه میدارم :) ولی این معنیش این نیست که iPhone 5 رو دوست ندارم . در ۲۴ ساعت اول بیش از ۲ میلیون iPhone 5 فروخته شده و این اشتباه ه اگه بگیم همه این آدما فریب خورده و غیر متخصص هستن و مثلا ، فقط اونایی که Android میخرن ، میفهمن دارن چی کار میکنن ! میخوام بگم ، برای اینکه محصولی که مطابق نظرت هست رو تایید کنی ، مجبور نیستی که بقیه رو کوچک کنی ، الزاما ! :)
اگه یه نگاهی به این Future Vision ها از Microsoft و بقیه بندازی ، میبینی که اکثرا smartphone رو یه مستطیل ۴ تا ۵ اینچی دیدن ( نازک تر ، با Liquid Metal و … ) پس در شکل ظاهری قرار نیست اتفاق خاصی به این زودی ها بیافته …
از طرف دیگه ، الان تقریبن ۶۰ – ۷۰ درصد کارمندان تاپ ترین کمپانی های جهان از Google و Facebook تا Forbes top 100 دارن از محصولات Apple استفاده میکنن …
من نمیخوام وارد جزییات تکنیکال ش بشم، ولی گمان نمیکنم همه این ها ، فریب شعبده رو خورده باشن ! :)
اخه مسئله اینجاست
درسته تغییرات زیادی نداشته
ولی
من بر فرض طرفدار این نوع گوشی باشم
و نوع قبلیشو هم داشته باشم
زمانی که ببینم ورژن جدید تغییراتی نداشته و مثل قبله
برای اینکه پیش دوستام کم نیارم میرم میخرم و به خودم تلقین میکنم
که چی
این که دارم می خرم خیلی تغییر کرد و … .
با سلام
من خودم وقتی آیپد جدید اومد فوری خریدمش چون چندتا از آشناهامون داشتن و من خوشم اومد و خریدم اولش خیلی باهاش حال کردم اما کم کم محدودیت هاش اذیتم کرد اول این که اپل اکانتم را در آیتونز بست بعدش دیدم خیلی از اپلیکیشن های خوبش پولی اند و باید گیفت کارت بخری که منهم خریدم و یه اکانت جدید هم ساختم اما وقتی کد گیفت کارت را دادم بعد دوباره اپل بعد از دانلود یه برنامه اکانتم را بست و بعد دیدم تنها راه جیلبریک کردنه ولی دیدم چون نوعی دست کاری در سیستم است نخواستم جیلبریک کنم و بعدش رفتم یه s3 خریدم الآن واقعا راضی ام و به راحتی میتونم هربرنامه ای را که میخواهم روش بریزم آن هایی هم که پولی است در play store میرم در اینترنت سرچ میکنم و مجانی اش را پیدا میکنم به هر حال میخواستم بگم ios به خاطر محدودیت هاش در هر جای دنیا و دیگه بدتر از همه در ایران به درد نمیخوره فقط میخواستم به کسانی که بین آندروید و ios موندن کنک کنم که اشتباه من را نکنن که بعدش پشیمون بشن
فقط تیتر رو خوندم, چون بیشتر مقاله های این سایت برای خوش آمد سامسونگیهاست. متاسفانه.
فقط اگر آیفون دراز و بی قواره هست, دیگه اون اس 3 چیه؟
اسباب بازی یا کالسکه سینی پلاستیکی 3
سلام دکتر. فوق العاده بود. فوق العاده بود. فوق العاده بود.
من رو به وجد آوردید. آفرین بر شما. راستش رو بخواهید شما روی نگرش من تاثیر گذاشتید. بعضی مواقع به این فکر می کردم که چرا عاشق اپلم. خیلی وقت ها دوستانم من رو به چالش می کشوندند ولی حالا به چیزهای جدیدی دست پیدا کردم که برام مفید بود. روانشناسی خوبی بود. درود بر دکتر با علم و عمل و دانش.
دورود بر اپل. درود بر استیو جابز. درود بر سر جاناتان آیو. درود بر شخصیت های بزرگ. درود بر با پرستیژها
درود بر دکتر. دکتر جان من با اجازتون وبلاگتون رو یک جا تبلیغ کردم و شیر کردم تا همه از این چنین مقاله ها استفاده کنن و دیدگاهشون ارتقا پیدا کنه. آفرین بر شما
من خودم به محصولات اپل علاقه زیادی دارم و از کار کردن با محصولات اپل لذت میبرم.و اندروید و win phone زیاد برام جالب نیست بنا به دلایل زیادی. ولی دلیل اینکه این افراد در صف خرید اولین iphone هستند اینه که یه سری از این افراد به فکر فروش آن به قیمت بالاتر در فروشگاههای اینترنتی مثل ebay هستند .یک سری به خاطر علاقه واعتماد به محصولات اپل , یک سری که هم که همه شما میدونید که اصلا نمی دونند اپل و آیفن چی هست فقط میخرند و یک سری هم که چون قردادی هست و قسطی و قیمت اولیه مناسب هست.
با این شعر خیلی حال کردم
…هییییییییی
“کرمداران عالم را درم نیست، درمداران عالم را کرم نیست!”
این مقاله بیشتر حول محور نظر شخصی شما میچرخه جناب دکتر
شما این مقاله رو طوری نوشتی که انگار اصلا وینفون وجود نداره اما ایرادهای دیگری هم بهتون وارده. همونطور که خودتون اشاره کردید یک ifan هستید (هرچند سعی کردید به بی طرفی اذعان کنید) اما واقعیت اینه که اپل خدمات خوبی به کاربرانش ارائه میده. هر چند این خدمات بهترین نیستند اما بهترین پول از آنها دریافت میشه!
مطمئنا شما هم به عنوان یه دکتر کلاس و پرستیژ گوشی ای که دستتونه براتون مهمه و برای همین اصولا رو به اپل اوردید وگرنه در همان زمان عرضه آیفون گوشی هایی از نوکیا بودند که فوق العاده روان تر و کاربردی تر و با دامنه نرم افزاری فوق العاده تر برای سیمبیان باشند!
اپل از همون بدو ورودش موج با کلاسی رو با اورد و این فقط به خاطر قیمت نجومیش بود. از هر 10 نفر فن اپل که بپرسی 9 تاشون میگن شما از اپل هیچی نمیفهمی چون پول خریدن آی.دیوایس نداری.
یه مثال:
من مدتی توی بازار سنگ نمای ساختمان کار میکردم. گاهی میشد یه سنگ رو که کیفیتی فوق العاده داشت با قیمت ارزون به انبوه سازها پیشنهاد میدادیم و اونها حتی نگاهش هم نمیکردن اما خیلی زود فهمیدیم رویه مون اشتباهه. ما سنگ های بنجل رو با قیمت های نجومی متری 50.000 به بالا پیشنهاد میدادیم و کلی هم فروش داشتیم. همه همین. فکر میکنن قیمت بالا یعنی کیفیت بالا. بعد به خودشون القا میکنن که آیفون 4S سریع ترینه و وقتی بهشون یه گوشی N8 نوکیا میدی ناخودآگاه اونو کندتر میبینن چون N8 دو میلیون تومن ارزون تره :)
این یه مطلب بود برای تبلیغ اپل ….. فقط همین
خود شما هم شعبده بازی کردید یه جوری همه رو وادار به خرید محصول اپل کردین چون اولین تو این اولی تو اون اولی … اولی …… و ….
خیلی باحال همه رو مجذوب کردین به این کار شما میگن :grilla marketing
خواهشند تایید کنید نظرم رو .
من دقیقا همان شخصی هستم که محصور ایپد و ایفونم شده ام.قبل از اینکه به ios رو بیارم با دیوایس های اندرویدی زیادی کارکرده بودم.ولی از وقتی که ایپد رو گرفتم و بعدشم ایفون رو، فکر نمیکردم که روزی برسه که دیوایس اندرویدیم رو بزارم کنار.ولی این اتفاق افتاد.
نگارش متن بسیار فوق العاده بود.بسیار تشکر
یکی از بهترین مقالات تحلیلی بود که تا به حال خونده ام.. عجیب بود این سطح از دقت و ریزبینی در تحلیل درست
چرا آیفون پنج -همان گوشی «دراز و بیقواره»- این همه پرفروش شده است؟
برای اینکه متوجه شوید اپل برای چه کسانی محصول می سازد کافی است به این کلیپ که جیمی کیمل مجری برنامه های طنز امریکایی پس از معرفی آیفون ۵ ساخته است را در
http://www.youtube.com/watch?v=rdIWKytq_q4
ببینید.
خوب برای کسانی که متوجه موضوع به دلیل انگلیسی بودن موضوع نشده اند باید توضیح بدهیم که در این کلیپ یک آیفون ۴ را به دست مردم می دهند آن هم در شرایطی که اصلاً هنوز آیفون ۵ هنوز به بازار نیامده! و سپس می گویند این آیفون ۵ است و اغلب افراد چنان آن را تحسین میکنند و از سرعت و کارایی بهتر آن می گویند که خودشان هم باورشان می شود با همان آیفونی که در دستان آنها است فرق دارد! شاید این موضوع به نگاه طنز باشد اما واقعیتی است که عامه مردم نه تاریخ رسمی معرفی یک محصول را می دانند و نه مشخصات دقیق فنی یک محصول که حتی در جیبشان دارند! این جامعه هدف بازار اپل است! نه فقط اپل بلکه همه سازندگان. فکر کرده اید چند نفر از دارندگان گالاکسی اس ۳ واقعاً می دانند گوشی آنها چهار هسته ای است؟ چند نفر همه قابلیتهای ابتدایی اندروید روی آن را می شناسند؟
اپل برای کاربران معمولی محصول می سازد. برای کسانی که تصور می کنند خدمات ابری یا Cloud service در آسمانها قرار دارند و تحت تاثیر شرایط جوی هستند! برای کسانی که مدتها است آیفون دارند اما هنوز منوی مالتی تسکینگ آن را با دابل کلیک روی دکمه Home باز نکرده اند!!!
salam
ios6 ra chetor nasb konim?
دکتر جان فکر کنم این مقاله از اون مدل مقاله ها بود که شرکت کردن شما رو هم در بحث ها و پاسخ دادن به نظریات کاربرا از همون بالا تا این پایین میطلبه.فقط خواننده نظرات نباشید.
ما منتظریم که نظریات شم ارو هم در بحث با خودمون بشنویم.
مطلب فوق العاده ای بود
کلا پست های این سایت یه کششی داره که سایت های دیگه نداره…امکان نداره مطلبی به این طولانیی رو جای دیگه ای ببینم و باعلاقه بخونم ولی اینجا حاظر نیستم حتی یه خطش رو از دست بدم، اگه بیشتر هم بود میخوندمش :-)
من هم یک مک بوک به صورت هدیه به دستم رسید و از اون به بعد وارد دنیای اپل شدم
با اینکه آشنایی کاملی نسبت به ویندوز داشتم، اما توانستم با سیستم عامل مکینتاش هم راحت باشم.
یه سری چیزهای کوچک هست که باعث میشه یه نفر با وجود چند ایراد اساسی، به خاطر یه فایده ی اساسی بازم دلبستگی خودش به یه گجت رو حفظ کنه. مثل تاچ پد مک بوک که خیلی راحته و از ماوس هم بهتر عمل می کنه و قابل مقایسه با تاچ پد های لپ تاپ های دیگه نیست.
دقیقا مشابه وقتی که یه پرسپولیسی بعد از این همه باخت تیمش از استقلال، با گفتن این جمله ی مشهور «شیش تاییا» به آرامش روانی می رسه.
از طرفی در ایران برخورد با کسی که وسیله ی اپل رو خریده بسیار جالب و همراه با تعجب فراوان و شعف است لذا این مساله هم باعث میشه که یه حس مثبتی در خریدار اپل شکل بگیره.
پست جالبی بود. مخصوصا بخش مکانیزم های دفاعی :دی
درود بر شما.
سپاسگذارم .
ممنون. یکی از بهترین مقاله های ۱پزشک بود به نظرم.
تعداد افرادی که مثل شما اینقدر منطقی فکر میکنند و با دلیل یک پلتفرم رو انتخاب میکنند زیاد نیست.
بنظر من اکثر افرادی که دارند محصولی از اپل میخرند صرفا بخاطر جو ایجاد شده توسط اپل و معرفی اون به عنوان یک کالای لوکس هست، اکثر این افراد هم هیچ دانشی از قدرت پردازنده، کیفیت صفحه و … ندارند.
دیدن این ویدئو خالی از لطف نیست!
youtube.com/watch?v=rdIWKytq_q4
فکر کردم این لینک هم به این موضوع بی ارتباط نیست:
http://www.lockergnome.com/news/2012/09/18/lets-stop-with-the-religious-obsession-in-technology/
سلام.لطفا اون عکسی که سامسونگ گذاشته در مورد ایفن5 و اس3 رو هم بذارید.دقیقا اون عکسی که طرفدارای اپل ساختن و مقایسه کردن ابتدا سامسونگ اونو گذاشته بود که حالا بر عکسش کردن.در ضمن از نظره پردازنده هم ایفون5 از galaxy s3 شکست بدی خورد.اینجا 1 اشتباهی رخ داده.اس3 به عدد 1781 رسید ولی ایفون5 به عدد 1601.بله سامسونگ با اپدیت کردن اس3 با قدرت جز برترین گوشی های هوشمند هستو هنوز هم در صدر هست.امسال هم مانند سال پیش داره اتفاق میافته.ایفون4اس 9ماه بعد از اس2 امد ولی ازش شکست خورد.یا گلکسی اس هم ایفون4 رو شکست داد.حالا هم در سال 2012 با اینکه این همه رو ایفون5 تبلیغ شد و4ماه بعد از ابر گوشی به نامه گلکسی اس3 امد ولی باز هم شکست خورد از اس3.ایا شما میدونستید فقط پیش فروش اس3 9میلیون دستگاه بوده است؟؟؟؟اپل بعد از استیو جابز یک مرده هست فقط داره گند میزنه.مثل نیو ایپد که دماش تا 45 درجه میرسه و …حالا هم که تو ایفون میبینیم که طراحی گوشی بسیار زشت هستو اپل هیییچ نواوری و ابتکاری در محصولش نذاشته در حالیکه سامسونگ با هر محصولش مثل نوت2 و اس3 کلی نواوری و فناوری ارائه میکنه.من شبه معرفی ایفون5 تو یکی ازین سایتای پارسی زبان بودم که پخش زنده داشت.وقتی میدیدم که طرفدارای اپل بعد از معرفی ایفن5 اینجوری دارند به کوک و کلا اپل فحش میدن از تعجب مونده بودم.یا حتی با کامنتایی چون اپل امشب اشک مرا دراورد منو خیلی تو فکر فرو برد.اینو باید قبول کرد که اپل از سامسونگ کم اورده و دوران اپل هم داره کم کم تموم میشه.به قول بعضی از جوکر ها که میگن فقط مونده نوکیا به اپل برسه!!!ایفون5 گندی بود که اپل زد و قطعا باز گوشی سال امسال..سال 2012…از سامسونگ خواهد شد..GALAXY S3
سلام دکتر جان!
مطلب بسیار خوبی بود !امیدوارم وقت داشته باشین و از این مطالب بیشتر واسمون بنویسید!من که به شخصه بسیار لذت بردم .
بعد از شایعات ایفون 5 کمتر سمت وبلاگ ها و … میرفتم چون همون طور که اشاره کردید متن نوشته ها کلا توهین امیز به نظر میرسیدند تا اینکه مطلب شما رو خوندم و تفکرمو و تو این زمینه تغییر داد و الان راحت میتونم این مطالب و نظرات رو حتی دنبال کنم!
ممنون و موفق باشید.
http://www.jaymug.com/post/31654599409/samsung-attacks-iphone-5-in-new-ad-it-doesnt
Just a link for your info!
شما که خودت این حرفاتو کلا تو این سایت نقض کردی!
اون قسمتی که به نگاه سامسونگ به طرفدارهای اپل و گوسفند فرض کردنشون اشاره کردید، ناخودآگاه یاد گوسفندهای داستان قلعهی حیوانات افتادم، «چهار پا خوب، دو پا بد، همیشه حق با ناپلئون است»، یا به نوعی: « اپل خوب، سامسونگ بد، همیشه حق با اپل است».
متسفانه من هم کمی اینطوری فکر میکنم، وقتی فردی قبل از معرفی آیفون ۵ و دونستن مشخصات و امکاناتش، برای خریدش لحظهشماری میکنه، بدون هیچ اطلاعی از تغییرات و نوع سختافزار و نرمافزار؛ من اون فرد رو زامبی میدونم، و به عنوان یک فرد متعصب بهش نگاه میکنم!
من اپل رو انتخاب میکنم…چون کیفیت بالاش رو نه توی وبلاگ ها و گزارشات،بلکه وقتی میشه فهمید که طولانی مدت ازش استفاده کردی و به گذشته که نگاه کنی میبینی که چقدر زیبا و لذت بخش زندگیت رو بهتر کرده…طراحی انسانی اضافه کردن هسته های بیشتر و یا مگا پیکسل های بیشتر نیست که بخوای پزش رو به دوستات بدی و توی کل کم نیاری…طراحی انسانی اینه که گجت کم کم بهت کمک کنه و بزاره پیشرفت کنی…من از اپل ممنونم که این امکان رو برای من فراهم کرده…
سلام. من هم گاکسی اس ٣ دارم هم آیفون. کاری به تفاوت های دو سیستم عامل ندارم ولی یک مشکل اساسی که تو گلکسی هست و کمتر جایی بش اشاره شده مشکل تاچ هستش.
اگر مقایسه کنید سرعت تاچ آیفون و گلکسی رو متوجه خواهید شد که آیفون تو این زمینه حرف اول رو میزنه. مثلا شما بازی مثل fruit ninja رو هم تو آیفون بازی کنید و هم تو گلکسی متوجه میشید که واقعا تفاوت زیادی دارن تا جایی که بعد از مدتی که این بازی رو تو گلکسی میکنین از بس که میسوزین خسته کننده میشه !
حتی مثلا برای وبگردی با اینکه صفحه گلکسی بزرگتره با این حال وبگردی با آیفون هم لذت بخش تره و هم راحت تر. چون هم خط مناسبی داره و هم سرعت تاچ بهتری داره.
البته گلکسی خوبی هایی هم داره مثل صفحه بزرگ و کیفیت خارق العاده ای اسکرین و همچنین دوربین عالی و اپ های ایرانی زیاد که توش پیدا میشه هم از نقاط مثبتشه.
دکترجون فهمیدیم پولداری . این قدر نگو آیفون دارم، آیپد دارم ، اون دارم ، اونو داشتم .
ههههههه
اون ویدئو رو قبلا دیده بودم . پیش خودم میگفتم بابا ایول اپل ، در حالی که کنفرانسش چنگی به دلم نزد .
آقای دکتر مجیدی عزیز! فقط خواستم تاسف خودم را بیان کنم از اینکه چنین مقالهای را در یکپزشک و از شما خواندم!
شگفتزده هستم چه شده که فردی تحصیلکرده و مطلع و از شخصیتهای بسیار محترم و ویژه برای بنده، به اینجا رسیده است!
برای یک شرکت کاملا معمولی، چنین هویت و آبروی کاذبی، آن هم با این همه زحمت و صرف وقت ایجاد میکنید! سعی میکنید روز روشن را انکار کرده و آن را شب تیره نشان دهید!
اصلا مقاله خوبی نبود و فقط نشان داد دکتر مجیدی عزیز ما تا چه حد درگیر و فریفتهی موجهای تبلیغاتی و شاید حتی بتوان گفت به نوعی پروپاگاندای تجاری (!) شده است. متاسفم، فقط همین.
موفق باشید.
جناب دکتر عزیز!
مقاله جنابعالى جزو یکى از وزین ترین و باارزش ترین مقاله هایى بوده که در زمینه دیجیتال نگارش شده است.
امروزه روز بیشتر افراد ، با معلومات و دانش ناکافى سعى در ارائه مطالب خود با کپى و اقتباس از دیگران و یا در صورتى که نگارش شخصى خودشان باشد ، به گونه اى کاملا مبتدیانه و نپخته ، اظهار نظر مى کنند.
در این زمانه قحط الرجال، رجالى که ارباب معرفت باشند و به شیوایى توأمان با آگاهى قلم بزنند، متن مستدل و دلنشین شما ، خاطرم را بسیار خرسند نمود و تبریک و تحسین مرا به همراه داشت.
با کمال سپاس و تشکر از قلم فصیح و بلیغتان که مرغ اندیشه خواننده را به نرمى سبک پرواز داده و بر شاخسارى رفیع تر از درخت دانش و آگاهى مى نشاند.
همکار عزیزم دست مریزاد.
بسیار
پست زیبایی بود ، متشکرم.
من فقط یک گوشی بدون سیستم عامل دارم.اما موافقم.فقط کافی است به وبسایت اپل سر بزنید و هم چنین به وبسایت سامسونگ.همه چیز برای آدم روشن میشود.طراحی زیبا ، منظم و دلپذیر وبسایت اپل را با طراحی به هم ریخته ی سامسونگ حتی در وبسایت هایشان نمیشود مقایسه کرد.
همه ما انسان ها تمایلی عجیب به نظم داریم.عاشق چیزهای متقارن هستیم.شاید یک جوان برای جالب نشان دادن خودش خود را بدون متمایل به به هم ریختگی نشان دهد اما در کانون قبل ماها تمایل به نظم، عشق و آرامش هست.
آیا اپل نظم و آرامش را به شما هدیه نمیدهد؟
بسیار عالی بود دکتر جان من هم از دوست داران اپل هستم و دقیقا میدونم چی میگید الان من بی صبرانه منتظر خرید آیپاد تاچ جدید هستم با اینکه از نظر خیلی از افراد ارزش خریدن ندارن
خوب این جادو که میگی همون اپل زامبی هست دیگه
آقای مجیدی
شما هم ظاهراً در مرحله سه گیر فرموده اید.
من اولین باری است که به سایت شما سر میزنم و سعی کردم حتی الامکان مطالب شما را بخوانم و از فحوای کلام شما متوجه شدم که شما هم ناخواسته در مرحله سه تفسیرتان از این موضوع گیر کرده اید :
” 3-دلیل تراشی(RATIONALIZATION): عبارت است از استفاده از استدلالهای منطقی و پذیرفتنی برای توجیه رفتار و احساسات غیر ”
شما نیر قصد دارید شکل تکراری اپل و عدم نوآوری آن در زمینه گجتهایش را به نوعی توجیه کنید.
ولی این موضوع را توجه داشته باشید که اگر قرار بود چنین چیزی صحت داشته باشد و یک کمپانی چه در زمینه وسایل الکترونیکی چه در زمینه لباس یا هر چیز دیگری سعی کنی یک فرم مشابه را هر سال تولید کند بعد از مدتی طرفدارانش دچار سرخوردگی میشوند.
شاید شما از جمله کسانی هستید که از کار تکراری خسته نمیشود و هر نوع تغییر در زندگیتان شما را آشفته و دچار نگرانی میکند ولی در نظر داشته باشید کسانی که این چنین هستند درست است که همواره زندگی محافظه کارانه و آرامی دارند ولی پس از مدتی از چشیدن طعم لذت های زندگی باز مانده دچار سرخوردگی میشوند چون حرات ریسک کردن و تجربه چیزهای تازه را از دست میدهند.
سلام دکتر عزیز
این هفته داشتم هفته نامه عصر ارتباط رو می خوندم
به یک مطلبی برخوردم، که ظاهرا شبیه همین پست بود
خودتون ببینید
سلام
خسته نباشید
ترس عقب ماندن از تکنولوژی چنان در ذهن انسان امروزی رخنه کرده است که از یاد برده است می توان بدون مصرف گرایی بی دلیل نیز به کشف و شناخت دست یازید.
ویتگنشتاین سوال مشهوری دارد به این مضمون که آبا با تمام مرارت هایی که پیشرفت تکنولوژی برای بشر به همراه آورده است؛ وی راضی می شود به شرایط دوران غارنشینی بازگردد!!!؟
و بلافاصله شرح می دهد که خیر؛ انسان امروز با آگاهی از تمام این مرارت ها حاضر نیست که شرایط خویش را به عقب بازگرداند. اما در ادامه اضافه می کند که کاش می شد چنین سوالی را با انسان غارنشین نیز مطرح کرد….
فوق العاده بود دکتر.
بررسی و کند و کاو دو فرهنگ!
عالی بود.
باید به شعار اپل دقیق تر نگاه کرد؛ Think Diffrent! کمی متفاوت بیندیشیم.
به نظر من اپل موفقیت خودش رو بیشتر مدیون سیستم عامل بی نظیر iOS هست تا فاکتورهای دیگه؛ سیستم عاملی که یک جنتلمن واقعیه!
شیک و دلنواز، آرام و در عین حال سریع و قدرتمند!
رشته من معماری ـه؛ شخصا برا من iOS تو قالب unibody، مثل یه مبل سفیدرنگ نرم و راحت تو یه اتاق کاملا سفید با پنجره ای به شفافیت آب می مونه!
کافیه نگاهی به دکوراسون شیک و منظم App ها اونم در قالب کیفیت رتینا بندازین، کافیه با چهارتا انگشت دکوراسیون رو بزنین بالا، کافیه یه بار بستن Appها رو با یه نیشگون پنج انگشتی امتحان کنید!
صبح که از خواب پا می شی می بینی قفسه روزنامه ها و مجلات آپدیت شده برات آمادس؛ کافیه بازش کنی تا لذت خوندن متن ها رو با رزولوشن رتینا حس کنی!
نظرت درمورد دانشگاه مجازی itunes چیه!؟ کافیه کاتولوگ رو قفسه رو لمس کنی تا مثل فیلمای تخیلی قفسه برات بچرخه و ببینی پشت این قفسه چوبی چه خبره!! یه دنیا اطلاعات رایگان در اختیار شما.
نمی شه iOS رو محدود به جملات کرد؛ چون یه سیستم عامل اونم یه سیستم عامل لمسی، دیدنی و تعاملی هست تا خواندنی!
iOS در قالب سخت افزار و طراحی منحصربه فرد iDevice ها و یکپارچگی اون با سیستم عامل Mac، یک چیز رو فراد می زنه: Think Diffrent.
زنده باد سادگی!
دقیقا موقعی که تصمیم به خرید یک آی دیوایس می کنیم، قسمت منطقی مغز کلا آف میشه
واسه همینه که اکثر خریداران به این فکر نمی کنند که با این خرید چه تغییری در روند زندگیشان بوجود می آید.
و به نظر من این یکی از بهترین شیوه های بازاریابی است.
علت فروش بالاش وفاداری مشتریاش به اپله
من مصرف کننده محصولات اپل هستم. نگرش کامل و دقیقی داشت این مطلب.
– اپل و سیستم عامل بی نظیرش واقعا اعتیاد آوره طوری که اگه با مک کار کنید دیگه محیط ویندوز آزار دهندست. این موضوع در ios هم صدق می کنه
– خیلی از کاربران اپل اصلا از اپل و تواناییهاش استفاده نمیکنند و فقط بخاطر نام و برند اونو خریداری می کنند که این کاربرها معمولا بعد از مدتی تغییر به سمت مارک های دیگه پیدا می کنند.
به نظر من اپل آدم رو استثمار میکنه و تو آزادی از بهره گیری ازش نداری . متاسفانه برخی ها فکر می کنند تیپ و پرستیژ اجتماعی به گوشی اپله ولی سخت در اشتباه اند.
من خودم 4s دارم ولی از اینکه بخوام با هاش پز بدم متنفرم.
سلام چی شد این جیلپرینگ بابا