تصمیم دشوار یک ستاره مشهور هالیوود: سلامت یا به مخاطره افتادن زیبایی؟!
مقدمه: خواه پزشک باشید، یا یک عضو خانواده بیمار مبتلا به سرطان در مرحله نهایی، دیدن رخسار و شرایط فیزیکی بیماران در این مرحله بسیار تأسفبرانگیز است.
متأسفانه در ایران علیرغم وجود شیوههای درمانی و تشخیصی خوب، از نظر طب پیشگیری پیشرفت زیادی نداشتهایم، برنامه مدونی برای غربالگری و تشخیص زودهنگام بیماریها نداریم و جایگاه سیستم بیمهای کشور هم در این میان نامعلوم است.
در خانمها یکی از بیماریهای مهلک سرطان بستان است که متأسفانه خیلی اوقات دههها از عمر مفیدی را که یک شخص به صورت بالقوه میتواند در کنار همسر و فرزندانش بگذارند، از او دریغ میکند.
توضیح ضروری:
در این پست با استفاده از خبر جنجالی امروز، تصمیم گرفتم، اندکی در مورد این بیماری توضیح بدهم، به این امید که اندکی به سؤالات زیادی که خانمها و بیماران در این مورد دارند، پاسخ داده شود.
باید تأکید کنم که این پست «یک پزشک» از منظر پزشکی و دانشافزایی برای توده مردم نوشته شده است، اما به سبب ملاحظات و نیز احترام به قوانین داخلی، ناچار شدم املای بعضی از کلمات را تغییر بدهم. از اینکه به عنوان یک خواننده و نیز یک مسئول، ما را درک میکنید، ممنونم.
پیش از این هم برایتان نوشتم که رسانههای غربی معمولا از بیماریهای مشاهیر بهترین استفاده را میکنند و با استفاده از آن اطلاعات بسیار خوب پزشکی را با زبانی ساده به مردم عرضه میکنند. میتوان موقع بیماری مشاهیر مثلا پارکینسون محمد علی یا سرطان حنجره مایکل داگلاس یا بیماری افسردگی دو قطبی کاترین زیتا جونز، تأسفی خورد و یک سری مطلب زرد در این مورد نوشت، اما از سویی دیگر میتوان قضیه را طوری دیگری مطرح کرد:
اینکه شما هر چقدر هم زیبا یا ثروتمند باشید و هر میزان تندرستی ظاهری داشته باشید، هیچ تضمینی ندارد که زمانی به یک بیماری دشوار مبتلا نشوید، بنابراین باید فن تشخیص زودهنگام بیماریها و مبارزه خردمندانه آنها را یاد بگیرید و آمادگی ذهنی مقابله با بیماریها را داشته باشید. شما به عنوان عضو خانواده یک بیمار، باید به تدریج یاد بگیرید که چگونه با همراه بیمارتان باشید و حتی در صورت درمانناپذیر بودن بیماری، در ماهها و روزهای آخر، زندگی دلپذیرتری در کنار هم داشته باشید.
امروز نیویورک تایمز و نشریات دیگر یادداشتی از «آن ..جلینا جولی» -هنرپیشه مشهور هالیوود- منتشر کردند که نشان میداد، او مجبور شده است، تصمیمی دشوار بگیرد.
متن این نامه عالی نوشته شده است و خواندن آن زاویه جدیدی از شخصیت آن ..جلینا جولی را به ما میشناساند:
«مادرم یک دهه با سرطان مبارزه کرد و در 56 سالگی درگذشت. او آنقدر تاب آورد که بتواند نوههای اولش را ببینید و آنها را در آغوش بگیرد. ولی بچههای دیگر من این شانس را نداشتند که مادربزرگشان را بشناسند و بدانند که چقدر دوستداشتنی و مهربان بوده است.
ما اغلب در مورد «مامان مامان» با بچهها صحبت میکنیم و در این زمان من سعی میکنم، در مورد بیماریای که او را از ما گرفت برای آنها توضیح بدهم. آنها اغلب از من میپرسند که آیا ممکن است همین شرایط برای من هم رخ بدهد. من همیشه به آنها میگویم که نگران نباشند، ولی حقیقت این است که من ژن معیوب BRCA1 را دارم، که میزان خطر ابتلای من به سرطان بستان و تخمدانها را زیاد میکند.
(خانم جولی دو دختر و یک پسر دارد و نیز سه فرزندخوانده دارد.)
پزشکان من تخمین زدند که من 87 درصد احتمال ابتلا به سرطان بستان و 50 درصد احتمال ابتلا به سرطان تخمدان را دارم، البته این میزان خطر در هر زنی با دیگری متفاوت است.
فقط کسری از سرطانهای بستان ناشی از به ارث بردن ژن جهشیافته است. به طور متوسط 65 درصد کسانی که نقصی در ژن BRCA1 داشته باشند، خطر ابتلا به سرطان را دارند.
وقتی که از این واقعیت مطلع شدم، تصمیم گرفتم که برای به حداقل رساندن خطر تا جایی که ممکن است محتاط باشم، تصمیم گرفتم که عمل جراحی برداشتن دوطرفه بستان به منظور پیشگیری را انجام بدهم. از آنجایی که خطر ابتلا به سرطان بستان در من بیشتر از سرطان تخمدانها بود، از عمل بستانها شروع کردم، عمل جراحی پیچیده بود.
در 27 آوریل (حدود 17 روز پیش)، من دوره سه ماه اعمال جراحی را به اتمام رساندم. در این سه ماه این امر را مخفی نگاه داشته بودم و به کارم ادامه میدادم.
اما من به این خاطر در این مورد مینویسم که زنان دیگر بتوانند از تجربه من سود ببرند. سرطان هنوز کلمهای است که در دلها هراس میاندازد و یک حس عمیق ناتوانی را تولید میکند. ولی این روزها با یک آزمایش خون میتوان فهمید که آیا شخصی مستعد ابتلا به سرطان بستان یا تخمدان است و در این صورت اقداماتی انجام داد.
فرایند درمان من از دوم فوریه با عملی شروع شدم که در آن پزشکان ابتدا از نبود بیماری سرطان در مجاری بستان مطمئن شدند. این امکان وجود دارد که هنگام برداشتن بستانها، قسمت نوک آنها حفظ شود، به همین خاطر در همین مرحله پزشکان جریان خون اضافهای برای این قسمت ایجاد کردند. این عمل دردناک و دشوار است ولی مزیتش همان امکان حفظ نوک بستانها بود.
دو هفته بعد، من جراحی بزرگی داشتم، در این عمل بافت بستانها برداشته شدند و مواد پرکننده موقتی جای آنها قرار داده شده بود. این عمل هشت ساعت طول کشید. بعد از عمل با لولههای تخلیهکننده ترشحات و مواد پرکننده در جای عمل برخاستم. به نظر شبیه داستانهای علمی -تخیلی میآید، اما من چند روز بعد از عمل، توانستم زندگی عادی را از سربگیرم.
نه هفته بعد، عمل پایانی انجام شد و بستانها با پیوند بازسازی شدند. پیشرفتهای زیادی در این عمل طی چند سال اخیر صورت گرفته است و نتایج بسیار زیبا هستند.
من اینها را به این خاطر نوشتم که هر زن دیگری بداند که عمل برداشتن بستانها ساده نیست ولی تصمیمی بود که مرا بسیار شاد کرد. حالا احتمال ابتلای من به سرطان از 87 درصد به 5 درصد تقلیل یافته است و من میتوانم به فرزندانم بگویم که دیگر آنها نباید بابت از دست دادن من به خاطر ابتلا به سرطان بستان، بترسند.
من به آنها اطمینان میدهم که دیگر جایی برای نگرانی نیست. روی بدنم فقط جای زخم (اسکارهای) کوچکی دیده میشوند. من همان مادر قبلی آنها هستم و آنها میدانند که من دوستشان دارم و هر کاری را برای اینکه مدت بیشتری بتوانم با آنها باشم، انجام میدهم.
به صورت شخصی باید برایتان بنویسم که حس زنانگی من کم نشده است. من از اینکه توانستهام یک تصمیم دشوار بگیرم، احساس قدرت میکنم.
خوشبختی من این است که همسری مانند «برد پیت» دارم که بسیار دوستداشتنی و حمایتگر است. هر کس دیگری هم که زوج و همسری دارد باید اینگونه باشد و باید بداند که بخش مهمی در جدال با این بیماری محسوب میشود. در تمام دقایق جراحی در مرکز بیماریهای بستان Pink Lotus، «برد» با من بود. ما به دنبال لحظاتی بودیم که بتوانیم با هم شاد باشیم. ما میدانستیم که این تصمیم به صلاح خانوادهمان است و ما را به هم نزدیکتر میکند و همین طور هم شد.
میخواهم برای زنانی که این مطلب را میخوانند توضیح بدهم که آنها انتخابهایی دارند، من میخواهم آن دسته از زنان را به خصوص آنهایی که در خانوادهشان کسی سرطان بستان یا تخمدان داشته است، تشویق کنم که به دنبال اطلاعاتی در مورد این بیماری باشند و متخصصانی را ببینند که از این لحاظ بتوانند به آنها کمک کنند و به آنها در انتخاب تصمیم آگاهانه کمک کنند.
پزشکان قابل احترام زیادی روی شیوههای جراحی جایگزین سرطان بستان کار میکنند. شما میتوانید شیوه درمانی من را در وبسایت مرکز بیماریهای بستان Pink Lotus ببینید. امیدوارم این مطلب برای زنان دیگر سودمند باشد.
سرطان بستان بر اساس اطلاعات سازمان بهداشت جهانی، هر سال 458 هزار نفر را میکشد و بیشتر در کشورهایی که مردمشان فقیر هستند یا سطح درآمد متوسطی دارند، مرگ و میر ایجاد میکند. اولویت باید این باشد که زنان بیشتری صرفنظر از محل زندگی، سطح توانایی مالی یا زمینه اجتماعی و فرهنگیشان، امکان دسترسی به آزمایشهای ژنتیک و اعمال جراحی پیشگیرانه را داشته باشند.
هزینه آزمایش BRCA1 و BRCA2 در آمریکا سه هزار دلار است که این هزینه، مانعی برای انجام آن در بسیار زنان است.
من تصمیم گرفتهام که داستانم را خصوصی نگاه ندارم، چون در این صورت بسیاری از زنها آگاه نمیشدند که آنها هم ممکن است در حال زندگی در سایه بیماری سرطان بستان باشند و اگر خطر بروز بیماری در آنها بالا باشد، آنها باید بدانند که امکان اتخاذ تصمیمات شجاعانهای دارند.
زندگی توأم با چالشهای زیادی است. اما این چالشها نباید ما را از اقدامات کنترلی که میتوانیم انجام بدهیم، بترسانند.»
توصیه میکنم این پست یک پزشک را هم بخوانید: از آتوسا تا اوریانا فالاچی : سرطان بستان در گذر تاریخ
اما با توجه به شرایطمان و همچنین میزان دانش پایین مردم در مورد بیماریها از جمله سرطان بستان، خواندن نامه بالا ممکن است به جای اثرات مثبت، سؤالات و نگرانیهای متعددی ایجاد کند.
زنان بسیاری در ایران با این نگرانی مراجعه میکنند که متوجه یک توده در بستانهایشان شدهاند، کمتر کسی است که بداند که روال بررسی یک توده بستانی به چه صورت است.
خیلیها هم که عضوی از خانوادهشان را به خاطر سرطان از دست دادهاند، در تمام زندگیشان در هراس سرطان به سر میبرند و نمیدانند که چه آزمایشات و اقداماتی برای غربالگری بیماری باید انجام بدهند.
پس در اینجا خیلی خلاصه در مورد بعضی از موارد توضیح میدهم:
ماموگرافی و جایگاه آن:
با شیوههای مختلفی میتوان از بستانها عکس برداشت: سونوگرافی، MRI، داکتوگرافی و ماموگرافی. در این میان ماموگرافی بهترین شیوه تصویربرداری است.
ماموگرافی میتواند تودههای بستان را حتی قبل از لمس شدن آنها نشان بدهد، میزان صحت ماموگرافی به مراتب از سونوگرافی بیشتر است. ماموگرافی می تواند تودههایی با اندازه نیم سانتیمتر را هم نشان بدهد.
خیلیها از انجام ماموگرافی میترسند، چون تصور میکنند با این کار تحت اشعه زیادی قرار میگیرند، اما باید دانست که گرچه میزان اشعهای که با ماموگرافی به بدن برخورد میکندع چهار برابر عکس ساده قفسه سینه است، این میزان اشعه اصلا چشمگیر نیست و احتمال بروز بدخیمی را زیاد نمیکند.
آیا باید فقط در صورت مشکوک شدن و احساس توده در بستانها ماموگرافی کرد؟
خیر، انجام ماموگرافی از 40 سالگی به صورت سالیانه به همه زنها توصیه میشود.
اگر تودهای در بستان لمس شد یا در ماموگرافی دیده شد، چه اقداماتی برای تشخیص ماهیت آن باید انجام شود؟
باید توجه داشته باشید که هر تودهای بدخیم نیست، اما هر توده را باید کاملا بررسی کرد تا از بدخیم نبودن آن مطمئن شد.
کارهایی که معمولا بعد از تشخیص یک توده باید انجام شوند، اینها هستند: ماموگرافی، FNA و بیوپسی.
با FNA با یک سوزن ظریف پزشک وارد توده میشود، اگر توده به صورت کیست باشد، پزشک محتویات کیست را تخلیه میکند و برای آزمایشگاه و آسیبشناسی میفرستد، اگر هم توده توپر باشد، بیوپس انجام میشود
در صورت تشخیص یک توده، باید هر دو بستان ماموگرافی شوند تا سیار نقاط از نظر احتمال وجود تودههای دیگر بررسی شوند.
آیا فقط خانمهای پا به سن گذاشته، ماموگرافی کنند یا مورد معاینه قرار بگیرند؟
خیر، توصیه میشود از بیست سالگی به بعد خانمها هر سه سال یک بار مورد معاینه بستان از نظر وجود تودهها قرار بگیرند.
در ضمن در مورد بعضی از خانمها هم توصیه میشود از سن پایینتر ماموگرافی انجام شود:
– در مورد کسانی که ژنهای معیوب BRCA1 و BRCA2 دارند، از 25 سالگی به بعد.
– در صورتی که عضوی از خانواده سرطان بستان یا تخمدان داشته باشد، اعضای خانم دیگر خانواده باید ده سال قبل از بروز بیماری در این عضو، شروع به ماموگرافی کنند. فرضا اگر مادری در 45 سالگی مبتلا شده، دختر او از 35 سالگی باید سالانه ماموگرافی کند
جایگاه سونوگرافی در تودههای بستان
متأسفانه در کشور ما سونوگرافی به سبب راحتی، در دسترس بودن، ارزانی نسبی، در خیلی موارد به عنوان روش تشخیصی برتر در اذهان عمومی جا افتاده است، اما سونوگرافی فقط در تشخیص تودههای کیستی بستان کاربرد دارد و به عبارت ساده اگر یک توده در بستان یک جای دیگری از بدن آبکی نباشد، سونوگرافی نمیتواند کمک زیادی بکند.
هیچ وقت به جای ماموگرافی، سونوگرافی نکنید!
مختصری در مورد سرطان بستان:
شایعترین سرطان در زنان، سرطان بستان است، این بیماری شایعترین علت مرگ خانمها در محدوده سنی 20 تا 59 سال است.
عوامل خطر ابتلا به سرطان بستان:
1- سن
2- سابقه خانوادگی سرطان در خواهر یا مادر
3- بعضی از مناطق جغرافیای خاص: مثلا در انگلستان میزان سرطان بیشتر از کره است.
4- آنهایی که در زندگی اصلا حاملگی نداشتهاند.
5- عوامل ژنتیکی: مثلا داشتن ژنهای معیوب BRCA1 و BRCA2
6- مصرف غذاهای چرب
7- درمان جایگزینی هورمون در خانمها یائسه، ثابت نشده که مصرف قرص خوراکی ضد بارداری میزان ابتلا به سرطان را افزایش بدهند.
8- قاعدگی در سن پایینتر و یائسگی در سن بالاتر.
9- مصرف الکل
10- سابقه برخورد با اشعه به میزان بالا
تستهای ژنتیکی در مورد چه کسانی توصیه میشوند؟
گرچه مسلما انجام تستهای ژنتیکی هیچ زیانی ندارد، اما به سبب هزینه زیاد، توصیه میشود در موارد زیر سعی شود که در صورت امکان این آزمایش انجام شود:
1- اگر در خانوادهای باشید که در آن دو زن از فامیل درجه یک قبل از 50 سالگی مبتلا به سرطان بستان یا تخمدان شده باشند.
2- اگر عضوی از خانواده همزمان سران بستان یا تخمدان داشته باشد.
3- اگر یک عضو مرد، مبتلا به سرطان بستان شده باشد. (تعجب نکنید آقایان هم البته به صورت نادر میتوانند مبتلا به سرطان بستان شوند.)
اگر آزمایش دادم و ژن معیوب داشتم، چه کاری باید بکنم:
1- همان کاری که آن ..جلینا جولی کرد، یعنی اینکه برای پیشگیری هر دو بستان برداشته شوند.
2- به بیمار داروی تاموکسی فن داده شود.
3- مرتب بیماری از نظر بروز توده بررسی شود، این کار با ماموگرافی از 25 سالگی و معاینات دورهای هر شش ماه یک بار و آزمایشات و تصویربرداریهای برای تشخیص زودهنگام سرطان تخمدان انجام میشود.
نکته: توجه داشته باشید که تنها علامت سرطان بستان، توده نیست، اگر زخمی در نوک بستان ایجاد شد، یک ترشح خونی از آن خارج شد، یا اینکه بستان به صورت موضعی گرم و قرمز شد و نمای پوست پرتقال پیدا کرد، اینها هم میتوانند علامت بدخیمی باشند. البته توجه داشته باشید که این علایم ممکن است در بیماریهای عفونی بستان هم دیده شوند.
درمان سرطان بستان به شیوههای مختلف انجام میشود، گاهی میتوان به صورت محافظهکارانه فقط بخشی از بستانها را برداشت، این شیوههای پیشرفت زیادی کردهاند، اما گاهی هم به سبب ماهیت بیماری این کار ناممکن است، امکان جایگزینی با پروتز هم همیشه وجود دارد. شیمیدرمانی، پرتودرمانی و هورموندرمانی هم شیوههای دیگر درمانی هستند که هر کدام در موارد خاص، بسته به نیاز انجام میشوند.
مرسی. ناراحت کننده بود ولی
اگر ممکنه در مورد هزینهی آزمایش و درمان هم کمی توضیح بدید. اگر هزینهی آزمایش در ایران کسری از اون 3000 دلار هم باشه از دسترس بسیاری خانوادهها خارجه.
خبر مربوط به آنجلینا جولی هم ناراحتکننده بود هم خوشحالکننده.
آرزو میکنم تمام زنان از این بیماری دور بمونند.
سلام دکتر
بسیار ممنونم از اینکه در جهت اطلاع رسانی به عموم کوشا هستی و هیچ دریغی نمی کنی …..
تبریک می گم به آنجی ،به خاطر این همه شجاعتش
البته باید اینم هم در نظر گرفت که محیطی که ایشون درش زندگی می کنه با محیطی که زنان ما درش هستند از نظر فرهنگی زمین تا آسمون فرق داره.
میشه یکم بیشتر در مورد این اختلاف فرهنگی که فرمودین توضیح بدین؟ منظورتون اینه که زنان ما مثلا اگر در چنین موقعیتی قرار بگیرند و پول آزمایش، عمل جراحی برداشتن بستان و عمل زیبایی مربوطه رو داشته باشند ترجیح می دهند این کار رو نکنند و سلامتی خودشون رو به خطر بیاندازند؟!! شاید هم اشارتون به بیانیه ایشون هست که در این مورد باهاتون موافقم. اینجا کسی اینطور موارد رو اعلان نمی کنه.
با سلام مجدد
من از اختلاف فرهنگی صحبتی نکردم من به محیط اشاره کردم…
و نقطه نظرم به طور مختصر روی این دو گزینه متمرکز میشه
1. الان در جامعه ای که ما درش هستیم ، بسیار دیده میشه که اون رابطه ای که بین همسران در گذشته بوده اصلا وجود ندارد و طرفین از سر انجام وظیفه کنار هم سر میکنن در حالی که اینجا تو این نامه از برد پیت به عنوان بهترین مونس یاد کرده … و در یک کلام برای بسیار از بانوان طبقه پایین نه این موضوع برای خودشون مهمه نه همسرانشون
2.بعدشم الان تو کشور ما راجع به جلوگیری از ایدز که خیلی حاد تر از این موضوع هستش هیچ گونه اطلاع رسانی عمومی نمیشه چه برسه به سرطان بستان
بعد انتظار دارید از نظر فرهنگی خودمونو با اون یکی کنیم .
توایران هم دیدیم زنانی رو این بیماری رو داشتن و درمان شدن چندوقت پیش برنامه ویتامین ث اگه اشتباه نکنم در همین رابطه دوتا خانوم رو که درمان شده بودند وفعالیت هم داشتن دعوت کرده بودند که خیلی خوب به مردم وزنان آگاهی می دادند وانجمن هایی هم تو این زمینه ایران هست اطلاع رسانی باید بشه ورسانه ها خیلی کمک میتونن بکنند
مثل همیشه این مطلبتان هم کامل و عالی بود. دستتان درد نکناد!
واقعا ممنون که با این وسعت نظر و مناعت طبع این مطالب خوب رو مینویسید. چقدر حرکت جالب و به جا و حکیمانه ایه که از این خبرهای جنجالی برای ارتقای سطح دانش جامعه استفاده بشه. ممنون یک پزشک
واقعا اطلاعات خیلی خوبی بود
با درود
از مطلبی شما ممنونم… ازتون خواهش می کنم در مورد سرطان بستان در مردان هم مطلبی داشته باشید.
مثل اینکه نسبت به سرطان بستان در زنان خطرناک تر هم هستش…
سپاسگزارم
با سپاس از اطلاع رسانی شما
خیلی ممنون. این مطلب خیلی خوب بود.
همیشه از خوندن چنین مطالب بامحتوا و موشکافانه ای لذت می برم.
با آرزوی سلامتی برای همه ی انسان های نیک
ممنون دکتر مجیدی
درود بر شما و همه ی آگاهی دهندگان.
عالی بود ممنون
مطلب تان بسیار آموزنده بود جناب دکتر مجیدی
من این پست را در کامپیوتر خودم ذخیره کردم. فکر کنم چند سال دیگر به عنوان نوشتاری شاخص در یک دوره زمانی به آن ارجاع دهم. مانند نوشته های نویسندگان لهستانی یا جمهوری چک در اواخر دهه 1980!
سلام
سپاس از این متن و راهنمایی
وقتی این خبر خانم جولی رو شنیدم شوکه شدم، کارش واقعن عالی بوده و انتشار نامه اش عالی تر
خیلی ممنون
عالی بود اما واقعا جای خالی این دسته از مقالات در سایت شما حس میشود. امیدوارم مقالات بیشتر از شما در این زمینه منتشر شود. به هر حال شما یک پزشک هستید.
دکتر سلام…!
اول از همه اینکه این پستتون از اون پست های محشر یک پژشکی اوریجینال! بود پس دست مریزاد دکتر جون! بعدش هم اینکه خب راست میگه این دوستمون…
بهترین مطالبتون همین مطالب علمیتون هست که تازه گیا خیلی کم شده شاید بزور یکی دو تا در ماه! یاد قدیما بخیر که ازین دست مطالب بیشتر کار میکردین و باعث میشد شاخص تر از سایت های علمی فناوری دیگه باشین!
اصلا یه طعم و مزه ی دیگه دارید اینجوری!
سلام و بسیار ممنون.
در مورد ماموگرافی هم یک خبر مهم دیروز منتشرشد که در آن اشاره شده بود که پرتونگاری رایانه ای
computed radiography, or CR
۲۱درصد کارایی کمتر از
digital radiography, or DR.
دارد.
پس توصیه می شود برای ماموگرافی هم به مرکزی مراجعه شود که از روش پرتونگاری دیجیتیال برای ماموگرافی استفاده میکند.
ممنون از مطلبتون
بنده خودم پزشک عمومی هستم و اخیرا مطالعات زیادیبه دلیل سابقه قوی خانوادگی در مادرم در مورد سرطان سینه داشته ام. خواستم این مطالب رو با شما و خوانندگان محترمتان به اشتراک بگذارم.
در ماه آوریل امسال انجمن سرطان آمریکا گایدلاین و توصیه های سرطان سینه رو به این نحو تغییر داد که خانمهای پر خطر که در صد خطر ۵ ساله بالای ۱.۶۶٪ داشته باشند با مشورت پزشک پیشگیری با تاموکسی فن براشون انجام بگیره. لازم به ذکر است که از کل سرطان های سینه ۱۰٪ اونها مربوط به ژن BRCA1 هست و اخیرا مدل Gail برای تعیین میزان خطر ابتلا به این سرطان معیار قرار گرفته. هر کسی با مراجعه به لینک زیر می تواند در صد خطر خود را متوجه بشه.
http://www.cancer.gov/bcrisktool/
البته تفسیر نتایج این سایت با پزشک هست. نکته بعدی این هست که در ایران آزمایشگاه های ژنتیکی مختلف در تهران ژن کانسر سینه رو تست می کنند که بنده طی تماس با دو مرکز مختلف هزینه ۵ میلیون تومان را دریافت کردم!
همونطور که در این نوشتار هم اشاره شده در افراد پر خطر و مخصوصا جوان روش ارجح برداشتن کامل سینه ها و تخمدان هاست ولی در صورت عدم تمایل بیمار می شود از تاموکسی فن استفاده کرد.
البته دقت بشه که این دارو ریسک رو تا حدود ۵۰٪ کاهش میده و عوارض جانبی زیادی من جمله عارضه بسیار جدی افزایش ریسک سرطان رحم رو در بر داره! بنابراین از مصرف خودسرانه به شدت باید اجتناب بشه.
مورد آخر تاموکسی فن در حال حاضر بیشتر برای افراد پر خطر که فاقد ژن مذکور هستند و یا در حوالی دوران یائسگی خود به سر می برند توصیه میشود. چون در سنین جوانتر انواع مهاجمتر سرطان سینه بروز می کنند برای آنها توصیه اکید بر برداشتن سینه هاست.
در مورد مادر بنده تصمیم بر این گرفته شد که ایشون از قرص تاموکسی فن استفاده کنند. البته ایشون تحت نظر من هستند و با توجه به سن ۵۰ سال ایشون و مشورت با انجمن سرطان آمریکا و اساتید انکولوژی این تصمیم برای ایشون گرفته شد. حتما با پزشک خودتون قبل از هر اقدامی مشورت کنید.
از اطلاعات خوب شما ممنونم.
با سلام و تشکر آیا این آزمایشهای ژنتیک در ایران هم انجام میشود اگه بله در کجا؟
با سپاس از مطلب مفید شما، رفتار خانم جولی در این مورد نشاندهنده بزرگی روح ایشان است و این مشخصه افرادی است که تاریخ ساز هستند. فقط ذکر یک نکته مهم را درباره توضیحات همکار گرامی، جناب آقای دکتر مجیدی لازم می دانم. هر چند در تمام کتابها و منابع علمی به محدودیت سونوگرافی در تشخیص توده های پستان اشاره شده ولی عملاً ما می بینیم بسیاری از توده ها، به ویژه در خانمهای جوان که دانسیته بافت پستان آنان بالاست (یعنی بافت متراکمی دارند)، توسط سونوگرافی تشخیص داده می شوند. اهمیت این نکته از آنجاست که سن ابتلا به سرطان پستان در همه جای جهان و البته با کمال تأسف در ایران در حال کاهش است و ما هر روز بیماران جوانتری را در صف انتظار جراحی ماستکتومی می بینیم که بیماری آنان دیر تشخیص داده شده و ماموگرافی در این بیماران چندان مفید نیست. اغلب این بیماران ماموگرافی نرمال دارند ولی سونوگرافی توده نشان داده است. به نظر بنده باید از همه امکانات تشخیصی استفاده شود و بخصوص در ممالکی مانند کشور ما که محدودیتهای بسیاری برای آزمایش های دیگر وجود دارد، سونوگرافی قطعاً بخش جدایی ناپذیر ارزیابی این بیماران است.
ممنونم از کامنت شما. بحث فناوری، تکنیک و دقت تفسیر در این میان وارد میشود. در خانمهای جوان صحت ماموگرافی کمتر میشود ولی دستکم در منابع کم شدن دقت ماموگرافی در خانمهای جوان باعث ارجح شدن آن به سونوگرافی نشده است. هر چند از دید پراکتیکال، میشود هر دو کار را با هم انجام داد، یا در صورت شک یا پیدا نشدن توده در یکی، دیگری را درخواست کرد.
من هم این نظر رو که در نگرش پرکتیکال هر دو رو میتونیم انجام بدیم تایید می کنم . بخصوص در ایران که فشار وحشیانه بیمه ها بر عملکرد پزشکان (برای کمتر کردن هزینه های تشخیصی ) رو نداریم این کار بهترین راهه . من به عنوان پزشک خانواده مشغوول به کارم و در عمل برای موارد مشکوک هم ماموگرافی و هم سونو درخواست می کنم.
مطلب بسیار آموزنده ای بود
سپاس فراوان
چقد چیزی یاد گرفتم دکتر جان هم از متن و هم از بعضی کامنت ها.
یک پزشک جان میدونم این کامنتم منتشر نمیشه ولی شاید بخونی:
….
ممنون از مطلب خوب و آموزندتون ،
واقعا خبر بد و ناراحت کننده ای بود برای هممون
درجواب اقای babak ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ در ۱۰:۵۸ ق.ظ =
اینکه میلیاردر بی بندوبار یهودی رفته یستون {سینه} عمل کرده.که
بیشتر عمر کنه و حال کنه….
نشاندهنده بزرگی روح ایشان است؟
نه عزیزجان.
دکترجلال ال احمد میگه :غرب زدگی یعنی وبازدگی…..
درمورد وبا زدگی توضیح بدین جناب علیرضا مجیدی…..
هرچند خاک بی حاصل کویر را باغبانی کردن. جفاست بر بلبل باغ طری…
روح بزرگ داشتن غربی و خاورمیانهای و خاور دور و آفریقایی بودن نمیشناسد.
مثلا این پست من را بخوانید تا بدانید هیچ تبعیضی در این مورد نداشتهام:
http://1pezeshk.com/archives/2013/02/dreams-castle.html
ما در جایگاه دانای کل نیستیم که در مورد دیگران قضاوت کنیم، چه بسا همین خانم به حکم بعضی از کارهای خیرخواهانه در مرتبهای بالاتر از بقیه نشسته باشد.
در یک پزشگ عادت داریم از هرگونه سیاه و سفیدبینی مطلق پرهیز کنیم.
جلال آل احمد کی دکتر شده که ما خبر نداریم؟!
خیلی ممنون از نظر کارشناسی و ترجمه ی خوبتون.
ممنون از مطالبتون
میگم دکتر… دقت کردی از این همه کامنت بیشتری ها رو آقایون نوشتن!؟
D:
خطاب به:
babak
سونو توده های زیر 4-5 میلیمتر رو نشون نمیده و این pitfall بزرگی حساب میشه و اصلا طبق کتاب شوارتز سونو راه تشخیصی مطمئنی نیست و در برخورد با بستان های حجیم باید MRI گرفت، هر چند هزینه اش زیاد بشه.
در ضمن دکتر الان دیگه تقریبا FNA زیر سوال رفته و بیوپسی روش مطمئن تری هست چرا که اگر بار اول با FNA به جواب نرسیدیم به دلیل تروما به بافت شاهد کلسیفیکاسیون خواهیم بود و در مرحله بعدی برای ماموگرافی و با MRI به دلیل اثر آرتیفکت به مشکل بر می خوریم و پس بهتره از همون اول بیوپسی حالا یا اینسیژنال یا اکسیژنال.
خبر ناراحت کننده ای بود. امیدوارم روزی برسه که برای همه این مشکلات درمانی وجود داشته باشه.
این خبر را در سایت های مختلفی خوانده بودم. اینجا کاملترین را مطالعه کردم. ممنون
این مقاله نیویورک تایمز در باره احتمال درمان اضافه و بیمورد و تشخیصهای مثبت کاذب ماموگرافی بحث میکنه. در مورد اینکه مطالعات نشون دادن میزان مرگ و میر از زمان معرفی و تبلیغ در مورد تستهای غربالگری ماموگرافی تا کنون تغییری نکرده.
خوندنش رو توصیه میکنم
Our Feel-Good War on Breast Cancer – NYTimes.com
http://goo.gl/6HTcz
ممنون بابت اطلاع رسانی
خیلی عال بود.فقط فک کنم کیبوردت پ نداشته!