فیلم به فیلم با کریستوفر نولان – بخش اول
پلی لیست:
میشود حس کرد کریستوفر نولان با اکران آخرین فیلم بتمناش –شوالیه تاریکی برمیخیزد– گویی در حال خاتمه دادن به اولین پردهٔ نمایشِ کاری خود بوده است. پس میان ستارهای نمایندهٔ شروع مرحلهٔ بعدی است، نمایی از تعظیمِ نولان در پردهٔ دوم نمایشش.
البته پیش از این با تماشای تلقین دریافته بودیم که فیلمی اوریجینال (در برابر فیلمهای برگرفته از کامیک بوکها) از نولان چه طعمی خواهد داشت، حتا بعد از اینکه سیل موفقیت، اعتبار و البته پولِ مربوط به بتمن او را با خود برد. تلقین فیلم بزرگ، گران و مخاطرهآمیزی برای برادران وارنر بود. این فیلم از این بابت، بر پایهٔ هیچگونه محصول از پیش آمادهای تولید نشده بود و اشاره به درجهٔ اعتماد استودیو به نولان داشت که چنین بودجهای را به ساختن فیلمی دربارهٔ رؤیاها تخصیص داده بود. پاسخ این ریسکپذیری اما هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ میزان خلاقیت، به شایستگی داده شد؛ تلقین همچنین نشانگر مسیری شد که نولان احتمالن بعد از تمام شدن کارش با بروس وین و رفقا قرار بود به سراغش برود.
و البته میان ستارهای دقیقن همان مدل فیلم بلاکباستر هوشمندانهای است که انتظار داشتیم بعد از سر آمدن سهگانهٔ شوالیهٔ تاریکی شاهدش باشیم و چه در کارش موفق بوده باشد یا خیر، بحث برانگیز خواهد بود. به هرحال نویسندگان مختلف، نظرات گوناگونی روی فیلم داشتند، همانطورکه در این نوشته که شامل اظهارنظرهای ملایمی است شاهدش خواهید بود.
با این همه، نگاه کردن به میان ستارهای در بستر فیلمهای او آموزنده خواهد بود. ممکن است از نظر بعضیها، فیلمهای نولان، خشک و خالی از شوخطبعی و گاهی سرد (اگرچه نظر ما غیر از این است) یا زیادی صلب بنظر برسند (که عمدهٔ ما با آن مخالفیم) اما هیچ کسِ دیگری فیلمهایی نظیر فیلمهای او نمیسازد. او با بودجههای 9 رقمی که از برادران وارنر میگیرد و همراه کردنشان با ایدهها و مفاهیم بلندمرتبه، فیلمهایی پرسروصدا، سرگرمکننده و توأمان تفکربرانگیز میسازد. حالا شمایید و نگاه ما به کارنامهٔ فیلمسازی کریستوفر نولان و ردهبندی فیلمهای او از بد به خوب؛ از پیش از دورانی که نام او معادل جامعی باشد برای بلاکباسترِ با کیفیت، تا آستانهٔ فیلم آخرش، میان ستارهای.
8. تعقیب – 1998
نویسندهای (جرمی تئوبالد) در طلسم غریبهای به اسم کاب ( با بازی الکس هاو، شخصیتی که نامش یادآور شخصیت اصلی تلقین است) میافتد که به زور وارد خانهٔ غریبهها میشود. نویسنده، مرادش را قدم به قدم دنبال میکند تا اینکه یکباره عاشقِ بلوند (لوسی راسل) یکی از قربانیانش میشود و کارش به جایی میکشد که از سرش هم زیادی است. قضیه به حد کافی ساده است، اما همانطور که همهٔ ما دربارهٔ نولان میدانیم، این سادگی فریبنده است. تعقیب، فیلمی که با بودجهای ناچیز (حدود 6000 دلار) در آخر هفتهها، کمی بعد از فارغالتحصیلیِ نولان از دانشگاه لندن (او در زمان ساخت فیلم تنها 27 سال داشت) و در طول سه یا چهار ماه ساخته شده، یک نئو نوآر جذاب اما کمی زمخت است که مسلمن قربانیِ محدودیتهایش شده. نولان خودش وظیفهٔ فیلمبرداری را بر عهده گرفته و بعضی از نماهایش هم قابل توجه از آب درآمدهاند، اما گهگاه کمی آماتوری جلوه میکند و هرگز به تجربیاتی که بعدها با والی فیستر داشت نزدیک هم نمیشود. قطعن مبحث بازیگری – که بیشترش به وسیلهٔ بازیگران غیرحرفهای انجام شده (بازیگر اصلی یعنی جرمی تئوبالد، در حال حاضر روان شناس است، الکس هاو معمار شده و فقط فم فتالِ داستان یعنی لوسی راسل، بازیگری را ادامه داد و بعدها نقش اصلی فیلم The Lady And The Duke اثر اریک رومر را بازی کرد) – هم قویترین جنبهٔ فیلم محسوب نمیشود، اگرچه شاید به این خاطرکه نولان برای صرفهجویی در استفاده از فیلم، تنها یک یا دو برداشت میگرفته. اما همچنین فیلمنامه بیشتر چیزهایی را که باعث شهرت نولان شد به نمایش میگذارد؛ ساختاری که بطرز دیوانهواری پیچیده است و شیوهای در هم تنیده که با همهجور پیچشی همراه میشود آن هم در زمانی کمتر از 70 دقیقه. این فیلم مشتیست نمونهٔ خرواری که نولان بعد از آن ساخت، اما نمونهای که نشان داد او حتا در سن و سالی به آن جوانی از پس چه کارهای بزرگی بر میآید.
7. بتمن آغاز میکند – 2005
نمایش بیخوابی کافی بود تا برادران وارنر برای احیای سری فیلمهای بتمن به نولان اعتماد کند و جریان کارها کمکم رفت به سمت شکل گرفتن برداشت جدید و جسورانهای از بتمن با همکاری دیوید گویر در مقام فیلمنامهنویس. این فیلم او را تبدیل به فیلمنامهنویس درجه یکی که حالا هست کرد، و دو دنبالهٔ بزرگ هم بعد از خودش پدید آورد، اما این فقط ما نیستیم که در بازنگری فیلمهای نولان نتیجه میگیریم بتمن آغاز میکند یکی از ضعیفترین کارهای کارگردان است. رویکردی که داریم قطعن ستایشآمیز است؛ فقط نولان بود که میتوانست مردی که با لباس خفاش با جرایم مبارزه میکند را تا جایی که ممکن است باورپذیر نشان دهد. و برای اولین بار یک فیلم بتمنی داشتیم که واقعن دربارهٔ بتمن بود، با یک کریستین بیل که سه اجرای عالی و متمایز ارائه میداد: بروس وین در خلوت که زخمدیده، هنوز سوگوار و خشمگین است، بروس وین در جلوت که مردی مست، بی مسئولیت و عیاش است، و بتمن، بعنوانِ قوهٔ قهار طبیعت. مطمئنن این انتخابهای کوچک، تجسمِ معرفِ بیل از کرکتر را شکل دادند، و او از جانب گری الدمن و مایکل کین هم حمایتهای فوقالعادهای دریافت کرد. اما اینجا نولان هنوز در حال وفق دادن خودش با فیلمی با این ابعاد تولیدی بزرگ است، با صحنههای اکشنی عمدتن متلاطم و گیجکننده و لحنی که کمی نامتوازن است.
با اینکه فیلم در پردههای اول و دوم موفق نشان میدهد، اما نولان در پردهٔ سوم نخ را از دست میدهد و لحن رئالیستی فیلم با بازی بیمزهٔ لیام نیسون از دست میرود ( مثلن این نقل قول که “ببخشید، یه شهر هست که باید برم نابودش کنم!” – البته باید گفت تام ویلکینسون هم با آن جویدنهای تصنعیاش رقابت سختی با نیسون داشت) بعضی دیالوگهای گوشخراش، شوخیهای ناموزون و نابجا (از جمله بازی الدمن که گاهی اوقات شبیه جیک لوید در فیلم تهدید شبح میشد) و بعضی صحنههای توهمیِ پیش پاافتاده (صحنههایی که بتمن در توهمات مترسک شبیه هیولا شده و اسب نفسآتشینِ مترسک ایدههای خوبی هستند اما در اجرا ناامیدکننده ظاهر شدند). هر وقت کیتی هلمز پیدایش میشود فیلم تا حد زیادی از ریتم میافتد – گویا او از طرف استودیو به نولان تحمیل شده و این بیمیلی به خوبی نمایان است. این فیلم اولین تلاش کارگردان برای ساخت فیلمی با بودجهٔ سنگین است و میتوان پایهگذاری یک رویکرد کاملن تازه برای نگاه به فیلمهای ابرقهرمانی را به آن نسبت داد، اما چیزهای خیلی خیلی بهتری هم در راه هستند.
ادامه دارد …
یک سوال چرا شما قواعد اخلاقی رو رعایت نمیکنند و بدون در نظر گرفتن گروه سنی مخاطبین به نقد و بررسی فیلمهای که گه گاه مخاطب خاص دارند در خود آمریکا پرمیشن سنی خاص دارند، می پردازید در صورتی که در سایت خود فیلم و یا حتی در دانشنامه ها در ابتدا مقاله نقد یا تلیر تذکر سنی رعایت میشود البته شاید پیش از این نیز به این تدکر برخورد کرده با شید و بدون انتشاراز کنار آن عبور کرده باشید امید وارم این بار این تذکر مفید واقع شده و رفتار شما که خود را منور الفکر می خوانید تاثیر کافی داشته باشد
قواعد اخلاقی؟ اکنون اینحا کدام قاعده زیر پا گذاشته شده بجز توهین از جانب شما ؟آیا اینجا صحنه غیر اخلاقی تعریف شده؟ شما حتی اگر تلوزیون جمهوری اسلامی را هم مشاهده کنید بجز فیلم اول نولان تمامش (آنهم احتمالاٌ بخاطر پیدا نکردن دی وی دی فیلم)در تلوزیون پخش شده
در انتها متاسفم که هنوز بعد از صد سال از انقلاب مشروطه شما به منورالفکر( روشن فکران حاظر) توهین می کنید
دوست عزیز وگلم این قواعد ربطی به کشور ها نداره یک استاندارد بین المللی حتی آمریکا در این بحث سخت گیرتر ار اروپا عمل میکنه (رتبه بندی سنی) و سایت های متخلف را جرمه میکنه البته مانند بسیاری از موارد دیگر مدعیان منور الفکری که شما به او اشاره فرمودید هم قانون کپی رایت (مثال شما) و صد البته … را تذکری مضحک می نامند و با کسی که تذکر دهنده باشد به صورت غیر معمول وارد بحث میشوندکه بسیاری اوقات بدون منطق بوده البته واضح است این افراد به گزارهای منطقی معتقد نیستند اما در مورد مثال و … شما توهین برداشت می کنید البته این واضح است که شما آن رو توهین برداشت کرده اید ودلیل ان مقایسه رتبه بندی سنی بین المللی با پخش در سیمای مورد نظر شما یکی تلقی شده است پس بهترین گزاره تکیه به قضاوت عمومی است.
با سلام و تشکر از جناب آقا فرشاد با توجه به جواب شما لازم میدانم که چند مبحث را بنویسم
1-موافقت من بر سیستم رده بندی سنی در پخش فیلم ولی نمیدانم چه لزومی به رده بندی نمودن در نقد و بررسی فیلم است و آیا بدلیل اینکه فیلمی درجه R یا PG-13 دارد نباید نظرات خود را در مورد آن فیلم اعلام کنیم؟(با تشکر از شما در جهت آغاز این دیالوگ)
2- دلیل عصبانیت شما از قشر روشن فکران( اجازه بدید از کلمه منور الفکر که کلمه ای قدیم است استفاده نکنم) را من همچنان درک نمی کنم در حالیکه یک فرد با کمترین سواد میتواند روشن فکر باشد و یا با حتی با درجه دکتری ذهنیتی صلب . این استفاده شما از کلمه روشن فکر مرا بیاد تریبون های سیاسی می اندازد که از کلمه لیبرال برای توهین به مخالفان استفاده میکنند در حالیکه ارزشهای لیبرالی (آزادی خواه) یکی از والاترین ارزشهای فردی است.
3-فرموده اید:( بهترین گزاره تکیه به قضاوت عمومی است.) مطمئناً میدانیم یکی از اصلی ترین وظایف روشن فکری نقد و قضاوت در مورد جامعه قضاوت عمومی ایشان است و شاید این دلیل بد نام شدن ایشان در نزد افکار عمومی باشد و فرد روشن فکر هیچ گزاره ای را بدلیل مقبولیت در نزد قضاوت عمومی را بهترین گزاره ندانسته و سعی در ارائه سنجنده های دیگر میکند
مثال های نقض زیادی برای این جمله شما وجود دارد که برای جلوگیری از طولانی شدن جواب تنها فقط برای نمونه مطالعه کتاب 1984 را شما پیشنهاد میکنم.
در اخر باز هم از شما تشکر میکنم برای آغاز این دیالوگ و منتظر پاسخ شما هستم
در ابتدا تشکر ویژه برای وقت شما در پاسخ به علت باریکی مکان و نیز راحتی چشم خوانند گان دیگر صلاح دیدم در پایان همین پست پاسخ یا بهتر بگم ادامه دهم
الان من واقعا نفهمیدم کجای این متن نوشته شده فقط مختص مخاطب خاصه؟؟؟؟
شما مطمئنی که این نظر رو باید اینجا مینوشتی؟؟ از بالا نگفته بودن جای دیگه؟ آقای منورالفکر!!!!!!!
دوست عزیز و گلم در جواب جناب عالی هم عرض کنم که شما مجبور نیستید اگر موردی را نمی فهمید جواب بدهید البته من معتقد به پاسخ هستم پس در جواب شما که به بنده لطف کردید و من را منورالفکرنامیدید سیاست نقد در بین الملل به همین منوال است که من در بالا تذکر داده ام ای کاش قبل از بیا ن سوال جالب که شما مطمئنی که این نظر رو باید اینجا مینوشتی؟ از خود این سوال رو می کردید.
کلا بعضی ها باید بیان یه اظهار نظری بکنند و ژست خردمندی بگیرند بجای تشکر ،نطقی بیان کنند.
متاسفانه حرف بسیار بی ربطی زدید جناب فرشاد.اصلا فلسفه اون هشدار گروه سنی رو نمیدونید و نمیدونید چرا و در چه صورت باید درج شه.به امید اینکه روزی بیاد تا به چیزی کامل تسلط نداشتین راجبش زحمات دیگران رو بی ارزش نکنیم
دوست عزیز شما اگر خیلی بلدی و خیلی از اینطور قانون ها سر در میاری در کنارش خیلی خوب میشود اگر کمی فکر هم بکنید و بعد حرفی بزنید. یک پزشک اکثر پست هایش برای مخاطبینس است که به درک لازم از موارد عمومی رسیده اند ( افراد بالغ) فردی با سن ۱۲ سال راهش به یک پزشک نمیخورد! شما دایه بهتر از مادر نشوید لطفا. من نمیدانم کجا قوانین دنیا را خوانده اید که اینگونه دست به نقد اشتباه میزنید. بنده که سال هاست در حوزه حقوق بین الملل فعالیت دارم جرائت اینگونه تحلیل کردن قوانین حاکم بر یک موضوع را ندارم حال نمیدانم این طرز گفتار شما ناشی از کم سوادی است یا عدم خرد و فکر کافی.
هیچ وقتی یادت نمیاد چطور رسیدی اینجا – جایی که الان ایستادی توی خواب …اینسبشن …
با دیدن بعضی فیلم های می شود جای خالی ده ها کتاب نخوانده را در مغز و اثرشان در روح وزندگی رو بر کرد .
همین الان دیدم ایم مطلب رو….
یعنی کریستوفر نولان رو کم داشت حقیقتا سایت یک پزشک…
عالیست فیلمهای این فیلمساز…
دیالوگهای بت من یا ساختارهای Inception به هیچ وجه از خاطرم خارج نمی شن..
سبب خیر شدید تا سری دوباره به صفحه ی نولان در ویکیپدیا بزنم و فیلم جدید او را که برای 2016 آماده خواهد شد ببینم:
Batman vs Superman: Dawn af Justice
عنوان جذابی است؛ امیدوارم مطالب عمیقی در مورد این کارگردان بخوانیم.
منتظر نوشته های شما هستم.
با تشکر – آرش
تا اونجایی که من می دونم فیلم Batman v Superman: Dawn of Justice از نولان نیست و کارگردانش زک اسنایدره…
همین دیگه…
فعلا 😉
آقای رضا…
بله اشتباه از بنده بود؛ منظورم حضورش در فیلمی با این نام بود.
به هر حال از تذکر حضرت عالی ممنونم.
علیرضا جان این نکته توی مطلب بخوبی هویدا نیست که شما دارید به چه ترتیبی این مقاله رو منتشر میکنین ; منظورم اینه که امیدوارم به ترتیب سال نباشه و شما ممنتو رو رد نکرده باشین ; حالا بی خوابی با همه ی خوبیاش بالاخره یه اثر اقتباسی و غیر ارجینال هست و شاید جای بحث زیاد نداشته باشه ولی ممنتو نه ; جای کار زیادی داره
لطفا حتما اولین اثر رسمی نولان که فیلم کوتاهی ست رو هم ببینین و آپ کنین که دوستان ببینن ایشون توی اولین کارشون چقدر نوآور بودن و مورد سوم ; مورد خیلی مهمیه به نام “جاناتان نولان” که از نظر من خیلی در حقش اجحاف شده و همیشه زیر سایه ی برادر بزرگتر بوده , من در مورد این نویسنده و ایده پرداز بزرگ حرف نمیزنم بیش از این و امیدوارم این مقاله توی قسمتای بعدی برخلاف این قسمت جدا از تعاریف و مطالبی همیشگی حرفایی داشته باشه که من متوجه بشم صرفا یه ترجمه ی صرف نیست و حاصل فکر و تلاش یه “مولف” هست
با تشکر
اول مقاله اگر توجه کرده باشین، میبینید که نوشته از آن من نیست. مسلما سبکهای نوشتاری افراد مختلف با هم تفاوت میکند. با این همه نیاز به همکاری با دوستانی در زمینه سینما داشتم که بچههای سایت خوب 7 فاز از این به بعد در این زمینه به یک پزشک کمک میکنند.
من منظورم دقیقا این بود که با کمال جسارت لطفا خودتون بنویسین و با کمال میل من کمترین و باقی کمک میکنیم که دست شما برای دسترسی به منابع باز باشه ; چه فیلم و چه چیز دیگه , یعنی دوست داشتم فقط خودتون بنویسین بعنوان یه مولف اگرنه خب , این مطلب رو میشه توی خود 7فاز که اتفاقا سایت خوبیه و من دنبالش میکنم خوند
اگر متن را با دقت خوانده بودید متوجه می شدید که فیلم ها از ضعیف ترین به قوی ترین (از نظر نویسنده) مورد بررسی قرار خواهند گرفت و هنوز نوبت به ممنتو نرسیده !!! من سایت 7 فاز را دنبال نمیکنم و خوشحال شدم که این مطلبو اینجا خوندم
“فیلم بتمن آغاز میکند” بهترین مقدمه ی ممکن برای ساخت شاهکاری مثل “شوالیه تاریکی” بود. البته ضعف هایی هم داشت ولی در کل به نظرم یکی از بهترین کاهای نولانه
به نظر من که همکاری بروبچه های ۷فاز با یک پزشک خیلی فکر خوبیه. منتظر پستهای سینمایی بیشتری هستیم
با سلام. فکر میکنم نگارش کلماتی مانند مسلمن، عمدتن، کاملن و غیره، اشتباه باشه و نویسنده محترم قواعد املایی را به درستی رعایت نکرده. این موضوع برای مقطع ابتدایی هست! خواهش میکنم اصلاح فرمایید. با عرض پوزش
نوشتن تنوین با نون غلط نیست. یک جور روشه و جاهای دیگه هم بیش از پیش داره دیده می شه و وقتی تو رسم الخط فارسی هستیم لزومی نداره از تنوین عربی استفاده بشه. در ضمن تا جایی که مطلعم اساتیدی مثل آقای مدزس صادقی هم از همین روش استفاده می کنن («همه ی تنوین ها با نون»!)همین طور در مورد الف مقصوره و خیلی موارد دیگه.
دکتر جان اورجینال میخوایم! ویک کار سفارشی شده!
کارای سایت 7فاز غریبه نیست برای دوستان اهل وب خصوصا اهل سینما ولی ارائه یک مطلب اختصاصی از طرف برند خود شما مشوق خوبی برای خوندن پست خواهد بود، البته نه اینکه کار بچه های 7فاز ضعیف یا بد باشه بلکه خود 7فاز منبع خوب و قابل ارجاع دادنی هست، فک میکنم گستردگیش هم به حدی باشه ک خیلی ها هر چند وقت یکبار مثه خودم اون سایت رو چک کنن، و این شاید کار شما رو تکرار مکررات کنه ، شاید یک قلم جدید بهتر باشه تا ی مطلب کپی از یک سایت شناخته شده. احتمال خونده شدن این دست مطالب در سایت مرجع بسیار بالاس از همین رو سایت شما فقط دارای فضاهایی میشه که نیازی به سرک کشیدن توشون نیست.
با سپاس
نولان کارگردان محبوب من نیست . به نظر من کارگردان یا یک هنرمند کسی است که از هیچ چیزی رو خلق می کنه . مثلا همین رایدلی اسکات کارگردان محبوب من همچین هنرمندی است تمام فیلمهاش همچین چیزی رو داره یعنی در آثارش اون جادوی هنر وجود داره ولی به نظر من نولان بیشتر یک مهندس ساخت فیلم های عظیم و پرفروشه . مهندس نه یک هنرمند.
درمورد آثار اسکات تمایل زیادی در من هست که بارها فیلمهاش رو ببینم ولی درمورد نولان اینطور نیست .
فک میکنم تنها کارگردانی که تمام فیلمهاش (لااقل تمام فیلم های ریلیز شده! 🙂 ) اش رو دیدم و لذت بردم، همین جناب نولان بوده…
با این سبک فیلمسازی خیلی حال میکنم…
شدیدا منتظرم تا مککانهی و چستین رو توی اینترستلار ببینم….:)
یه سوال مهم که همیشخ تو وب سایتها دیدم:
چرا به Inception تلقین می گویید. در هیچ کدام از لغت نامه و دائره المعارف ها من چنین معنی ندیدم (وبستر، آکسفورد و …).
ضمن اینکه متن و موضوع فیلم تلقین به خواب و … هم نیست که بگیم اسم ایرانی فیلم “تلقین” شده است.
کار با ضمیر ناخودآگاه تلقین نیست ، تلقین ابزار متقاعد گردن ضمیر خودآگاه است.
با تشکر مجدد جناب alefkingخب هم خوشحال شدم هم ناراحت بهتره اول خوشحالی رو بگم که چند جنبه دارد جنبه اول دقت شما در خواندن نظرات دیگران است و البته قبول کنیم که با کمی بدبینی چون من بر این تصور بودم که نظر فقط توسط نویسنده خوانده و بعد حذف خواهد شد و عمل کرد بعد از خواندن این نظر به خود نویسنده یا بهتر بگم باز نشر کننده است پس نشر این نظر کمی بد اخلاقی و نقد اون کمی بدنیی خواهد بود اما جنبه دیگر خوشحالی اینه که شما به قصد اصلاح بنده پی بردید و متوجه شدید من فقط نظرخودم رو در این دنیای بی قیدی و البته کمی به هم ریخته (فضای سایبری ایران) بیان کردم که متاسفانه همه مشغول پخش افکار خودشون بدون در نظر گرفتن جنبه اخلاقی یا حدی برای بیان افکار رکیک نقد با حرفای رکیک تر که البته نوجوانان و حتی کودکان ما رو تهدید میکنه البته در همین جا بگم نظر من به نقد نیست و کلی یا بهتر بگم تقلید از سبک های … خوانی و … سازی به جای استفاده از اخلاقیت درست و درک صحیح تفاوت فرهنگ البته تقلید شاید زیبا نباشد اما تقلید صفات درست اخلاقی جایی تقدیر و افتخار دارد حتی اگر این کار از دشمن (برای بعضی متعصبان)باشد اما باز جنبه دیگر خوشحالی اینه شما هم این رده بندی رو قبول دارید چون بارها من به پاسخ بر خوردم که سن چه تاثیری در محتوا دارد… و البته خوب است اگر از همین ابتدا این مسال ساده رو هم خود رعایت کنیم هم دیگران را متقاعد به رعایت این صفات (البته همان طور که شما گفتیداین قصه سر داز دارد)
اما ناراحتی من به خاطر انتشار و بی پاسخی از طرف فرد یا افراد باز نشر دهند و البته تایید کنند نظر بود که البته در این جنبه هم جایی خوشحالی که با شما به نقد نظر این جانب نشستیم که شاید با جواب این اتفاق نمی افتاد
اما در مورد اصطلاح روشن فکری متاسفانه تعابیر شما و برخی دیگر از گفته من بد بود این یک طعنه علمی و البته عوام فهم است البته علمی نه به معنی سواد استفاده از اولد فشن اون 😉 به علت حس نوستالژی به این لغت بود
اما در مورد این بخش که قضاوت عموم به خاطر دیدن عکس العمل شما بود چون شما به جای گدشتن از نظرم من به قضاوت آن نشستید و البته برای من جالب بود اما در مورد بد نامی متاسفانه قشر که خود را در این جرگه میداند کمی خوش بین هستند چون اگر نمونه ایرانی آن را به کار ببریم سعدی یا حتی ابن سینا و یا…هیچ گاه به بدنامی ….
اما در مورد توصیه شما در مورد مطالعه کتاب… من این کتاب و سایر آثار نوشتهٔ جورج اورول خوش نام رو خواندم البته بگزریم که من زیاد اهل مطالعه… پاد آرمان شهرها نیستم چون نقد آن برای آسان است وقتی در داخل داستان هستم البته همهٔ کشورها درآسمان باهم یک رنگ…، اما بعضی یک رنگ ترند
من به شما توصیه مطالعه آثار مانند گستان و بوستان یا سایر آثار که از نظر فرهنگی به فکر ما بیشتر می نشینند و به اخلاق ما نزدیک اما از نظر ما دور و البته دلکش پروانه نیست شمع نیفروخته
با اجازه از سایت و صاحب سایت محترم دوست عزیز جناب فرشاد نکاتی را لازم است بیان کنم
1-توصیه من به مطالعه کتاب 1984نه از جانب این است که از بالا نگاه کرده باشم بلکه برای بیان این نکته بود که قضاوت عموم هرگز معیار و ملاک اصلی نمی باشد که در صاحت فرهنگ عرض میکنم این مثال را که برای مرگ مرحوم پاشایی تا یک ماه بقول دکتر اباذری ما را خفه نمودند و وقتی هفته بعد از فوت ایشان یادی از مترجم توانا نجف دریا بندری کردم خیلی ها ایشان را نمیشناختند
2-حال نکته مهمی که وجود دارد در وظیفه روشن فکر نقد جامعه که در آن زیست میکند میباشد(میتوانم از زنده یاد جلال آل احمد یاد کنم و سفرنامه های کوبنده ایشان) و لیکن وظیفه او این نیست که برای جامعه فیلترگذاری کند و در صدد بر اید آنکه را خود روا میداند در اختیار جامعه قرار دهد که این بطور حتم منتج به دیکتاتوری و خفقان میشود که د رتاریخ مثال هایی برای حومت این افراد زیاد است(بیشتر خمرهای سرخ تا جایی که من میدانم سواد آموخته فرانسه بوده اند)
3-فرموده اید از بی توجهی جناب دکتر بنظر شما و اینکه نبود پاسخ از جانب ایشان را تائید کننده نظر خود دانستید(که ای کاش این قسمت را خود ایشان پاسخ میدادند)اولا باز من تشکر میکنم از سعه صدر ایشان و اعتقاد ایشان به ازادی نشر بیان (البته تا جائیکه سایت به مشکل نخورد و تعطیل نشود)که بسیار افراد هستند که نظرات کوبشی به مانند نظر شما را براحتی اجازه پخش نمیدهند و اصلا بروی خود نمی آورند که چنیین نظری هم وچود داشته ثانیا هر انتقادی را لازم به پاسخ گویی نیست که اگر منتقد و فرد نقد شونده هر دو فی سبیل الله فعالیت نمایند(که هر دو شما عزیز را من بر این صفت میدانم) در عمل نتیجه را خواهند دید و نه در حرف
من الله توفیق برادر کوچک تان الف
اصلا نوشته ی خوب و روانی نبود. واقعا حتی دو پاراگراف رو هم به سختی خوندم. کاش روی نوشته های مولفین دیگر نظارت بیشتری داشتید.ممنون
به نظر من کریستوفر نولان ملقب به کریس نولان که فیلم هاش رو به صورت ساختاری پازلی روایت میکند…هیچ گونه
عیب وایرادی نداشته ودارای سبک خود است.من همه فیلمهاش رو با دقت مشاهده کردم؛ازفیلم following گرفته تا فیلم
زیبا وجذاب Interstallar و میدانم که سبک فیلمسازی هرکارگردان با دیگری متفاوت است.
من بیشترفیلم های آقای ریدلی اسکات از Blade Runner تا Robin Hood رو دیدم واین راهم بدانید که درفیلم های
کریستوفر نــولان هیچ گونه صحنه های غیراخلاقی دیده نمیشودوباید با صراحت بگویم که آقای نولان یکی از با اخلاق ترین
کارگردانان ونویسندگان دراین دوره است وقشنگ میتوان فیلم هایش را باخانواده مشاهده کرد.
(: