در کتابخانه شاپیروی دانشگاه میشیگان، امکانات چُرت زدن فراهم شد

19

مطالعه طولانی در کتابخانه‌ها کار ساده‌ای نیست، چون در بسیاری از کتابخانه‌‌هایی که ما می‌شناسیم، تنها امکانات میز و صندلی هستند. اما در بسیاری از کتابخانه‌های دنیا امکانات خوبی برای دانشجوها و پژوهشگران مهیا شده است.

بعضی از این امکانات واقعا عجیب و غریب هستند:

در کتابخانه شاپیروی دانشگاه میشیگان، ایستگاهی برای چرت زدن مهیا شده است و با قرار دادن چند تخت سفری و بالش و پتو، این امکان به دانشجوها داده می‌شود که حداکثر نیم ساعتی چرت بزنند تا تمدد اعصابی کرده باشند و بعد به ادامه مطالعه‌شان برسند.

5-11-2014 6-32-04 PM

بله، تحقیقات هم نشان می‌دهند که چرت زدن‌های کوتاه در بین ساعات طولانی مطالعه به رفع خستگی و ماندگار شدن اطلاعات در مغز کمک زیادی می‌کنند، اما بحث جالب‌تر آن است که تصور کنیم که کتابخانه‌های ما چنین چیزی را مهیا می‌کردند.

طبیعی است که آنچه به درد جماعت فرنگی با فرهنگ و عادات خاصشان می‌خورد، در جامعه ما رویکردی به کلی متفاوت پیدا کند.

خوشبختانه ما که اصولا جماعتی خواب‌زده‌ای هستیم و در حالت بیداری هم عملکرد ذهنی‌مان چندان بالا نیست. کتابخانه‌های عمومی ما هم که چندان عمومی نیستند و اصولا تا مجبور نشویم، قدم به آنها نمی‌گذاریم.

اما تصور چنین ایستگاه‌های چرتی، در کتابخانه‌های ما می‌تواند، سوژه‌ها طنزی به ذهن متبادر کند:

– لابد این ایستگاه‌ها از محبوب‌ترین قسمت‌های کتابخانه‌ها می‌شدند.

– چنان که افتد و دانی، نظارت دقیقی روی رفتار خواب‌رفتگان باید صورت می‌گرفت و یک سری پروتکل‌های انضباطی سفت و سخت نوشته می‌شد.

– خیلی‌ها هم فقط به خاطر امکان چرت زدن، عضو کتابخانه‌ها می‌شدند.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

اولم، یکی از عجیب‌ترین جانداران روی زمین – شبیه جنین نارس یا موجودات سری فیلم‌های بیگانگان

جانداری به نام Proteus anguinus که همچنین به عنوان اولم olm شناخته می‌شود، گونه‌ای سمندر است که بومی آب‌های زیرزمینی آلپ در جنوب شرقی اروپا است. این جاندار از معدود مهره‌داران غارنشین است و به دلیل شکل سر و دست‌ها  رنگ سفید مایل به صورتی و…

و باز هم قسمت دیگری از عکس‌های کمتر دیده شده تاریخی – گالری عکس

این عکس‌هایی که تحت عنوان عکس‌های کمتردیده شده درج میشوند، باز هم عکس‌های خوش‌شانس تاریخی هستند. لابد صدها برابر آنها عکس وجود دارد که اصلا فیلم آنها برای همیشه گم شده و خراب شده یا در آرشیو مجلات و روزنامه‌ها با تصور بی کیفیت بودن یا در…

نوستالژی: سیر در لوازم التحریر قدیمی

لوازم التحریر زمان کودکی ما نه کیفیت لازم را داشتند (به جز استثنائاتی) و نه تنوع کافی را. خوبی‌اش این بود که ما اصلا نمی‌دانستیم که لوازم التحریر با کیفیت عالی‌تری هم وجود دارد و فاصله فقیر و غنی در مدارس آنقدرها هم زیاد نبود. یعنی تقریبا…

آینه‌ها در فیلم‌ها: فیلمسازها چگونه دوربین‌ها را موقع فیلمبرداری از آینه‌ها ناپدید می‌کنند؟!

هنگام تماشای فیلم، برخی از بینندگان دوست دارند به دنبال خطا‌هایی باشند، مانند یافتن شواهدی از دوربین‌ها و پرسنل ضبط فیلم یا بوم صدابرداری مشخص در یک صحنه و امثال آن. یکی از موقعیت‌های دشوار برای فیلمسازهای، زمانی است که یک صحنه شامل آینه‌ها…

چیزهای کوچکی که مایه دلخوشی، سرگرمی یا تعجب یا تفریح می‌شوند – گالری عکس

دلخوشی‌ها در زندگی بسیارند. دلخوشی می‌تواند خانه بزرگ، ماشین لوکس، شغلی دلخواه، تماشای فیلم در آخر روز خسته‌کنندهt یک کتاب تازه، معاشرتی روح‌افزا باشد یا حتی چیزهایی کوچک‌تر مانند دیدن زمین یخ‌زده در اول صبح زمستان و شکسته شدن لایه نازک یخ…

اگر این سلبریتی‌ها تا به امروز زنده بودند …

عوامل مختلفی روی طول عمر انسان‌ها تاثیر می‌گذارد. سبک زندگی، تعذیه سالم، ورزش، پیشگیری از بیماری‌ها، پرهیز از مصرف مواد، خواب و آسایش کافی، ژنتیک، هشیاری برای پیشگیری از حوادث.اما به هر حال طول عمر برخی از انسان‌ها کوتاه‌تر از امید به…
آگهی متنی در همه صفحات
19 نظرات
  1. مجید صالح پور می گوید

    البته نگاه شما آقای مجیدی به این جریان در داخل ایران خیلی تند و با بدبینی همراه هست. امیدوارم مردم باسواد و بافرهنگ رو در ایران صفر ندونید و خوشبین باشید.

    1. آرش می گوید

      من بی انتها خوش بین هستم….!!!!
      آقای صالح پور به نظر بنده آقای دکتر دقیقا جقیقت رو گفتن. بهتره اول بپذیریم که چه هستیم و بعد تلاش کنیم که تغییر دهیم…
      در هر صورت این حرف به کل جامعه ی ما برنمی گردد و هستند خواصی که کتابخانه را به خاطر کتابهایش دوست دارند و نه نمازخانه و استراحتگاه و پارکش!!!
      به امید روزهای روشن

    2. آرش... می گوید

      تا با واقعیات روبرو نشویم امکان اصلاح وجود ندارد. سبک نوشته شما حکایت از ژانریست که در جامعه فعلی رواج پیدا کرده است.
      راه حل: فکر کردن به شکل مستقیم و به دور از ایدئولوژی در عین حال بدون شخصی سازی مسائل و به دور از احساسات و قید و بندها.
      مستقیم به خالص حقیقت نگاه کنید. ساده و بی پیرایه
      وقتی احساس در بررسی یک مساله دخالت کند راه حل مساله صحیح و سالم نیست.

  2. فرشاد می گوید

    هی وای من!
    تا جایی که من یادمه دانشگاهمون یه نمازخونه داشت که احتیاج به هیچ گونه کارت عضویت و قانون خاصی هم نداشت 😀

  3. ADIOS می گوید

    دارم کم کم عاشق کتاب و کتابخونه میشم!!

  4. Amir می گوید

    زمان ما که کتابخونه تنها محلی برای مطالعه کنکوریها بود.

  5. عارف می گوید

    سلام آقای دکتر
    نکات نغز و باریکی در این متنتون به چشم میخوره!
    کمتر دیدم اینطور بنویسید!

    ممنون.

  6. pouya می گوید

    کتابخونه مرکزی دانشگاه ما هم(چمران اهواز) یه اتاق داره توش مبلای راحتی و تخت خوابای بادی واسه استراحت هست. هرکی خسته میشه میره اونجا. اینقدر تو سر ایران نزنین:)

    1. شایان می گوید

      برادر من دارم چمران درس میخونم اصلا همچین چیزی نیست، توی کتابخونه فقط چندتا اتاق بحث آزاد و یک نمازخونه هست که دانشجوها یا توشون بحث میکنن واقعا، یا میخوابند.

  7. سید مصطفی می گوید

    این کارا تو ایران جواب نمیده درست فرمودید دکتر

  8. مهدی می گوید

    کتابخانه مرکزی استان قدس تو مشهد از چند سال پیش چنین امکانی رو فراهم کرده بود برای اعضا
    اونم با پهن کردن فرشی جلوی درب ورودی نمازخونه !!!!!!!

  9. امیر می گوید

    سلام دکتر؛
    شما، مطالبتان و سایتتان همیشه برای من محترم و با ارزش بوده و هست ولی در این مورد خاص اصلا با نظر شما موافق نیستم و اصلا هم نمی تواننم دلیل این طعنه را درک کنم! (شما تا حالا مشابه اتهام وارده را مشاهده کرده اید؟)
    یادمه در دانشگاه ما همیشه سالن مطالعه کتابخانه و نمازخانه پر بود و افرادی که قصد مطالعه به مدت طولانی را داشتند به نماز خانه می رفتند و در زمان خستگی هم یک چرت کوچک می زدند و به هیچ عنوان شباهتی با توصیفات شما از یک کتابخانه ایرانی با امکانات چرت زدن را نداشت.
    و حتی در یکی از مساجد قدیمی شهرمان که بیشتر شبیه به یک سالن مطالعه شده و 24 ساعته هم باز است دقیقا همان شرایط ایده آل ذکر شده توسط شما حاکم است.

    کاش قدری هم به خودمان بها بدهیم و فقط با کنایه زدن حرف دلمان را نزنیم.

    1. آرش... می گوید

      کاش به جای وقتی که گذاشتین و این کامنت رو نوشتید، با آرامش و منطقی( و بدور از پیش داوری خاصتون که از ابتدای مقاله بدوش کشیدید) با صداقت این پست رو میخوندید.

      1. دانشجو می گوید

        تابوده وهست این چنین بوده…
        من تاحالا همچین امکاناتی ندیدم!!
        شک نکن اگه بیان اتاق چرت بذارن تو کتابخونه ها چنان قوانین سفت وسختی بذارن که افرادبه شکرخوردن بیفتن دیگه سمتش نرن.

  10. مجید می گوید

    دیالوگ ماندگار سریال هزاردستان:
    جماعت خواب، مردم چرتی و خوابزده …

  11. ngc می گوید

    ما این امکان رو تو دانشگاه داریم البته برخی ازدروس آن هم سرکلاس در حضور استاد محترم ….از این بهتر آیا ممکن است؟؟؟

  12. reza می گوید

    دقیقن دوستان به نکته ایی خوب اشاره کردند.توی ایران هیچی هم نباشه همه جا همیشه یه نماز خونه ایی هست از ترمینال اتوبوس بگیر تا دانشگاه و بهترین مکان برای استراحت و البته رایگان بودن هم آن هم نقش بسیاز زیادی در این امر دارد!

  13. صباح(اهواز) می گوید

    منم موافقم با شما آقا امیر
    البته دکتر هم بی راه نمی گن
    ولی همه جا اینطور نیست دکتر
    در کل اگر بخواهیم به این قضیه نگاه کنیم من با نظر آقا امیر موافقم
    افرادی که به کتابخانه مراجعه می کنند هدفی دارند و آن مطالعه است گاهی حالشان بد می شود و نیاز به کمی استراحت دارند و گاهی مطلبی سنگین است و ساعت ها ذهن را خسته می کند حتی یکم دراز کشیدن باعث می شود خستگی مان رفع شود.
    فرهنگمان آنقدرها هم بد نیست که به این شدت بیان فرمودید

  14. Ali می گوید

    “خوشبختانه ما که اصولا جماعتی خواب‌زده‌ای هستیم و در حالت بیداری هم عملکرد ذهنی‌مان چندان بالا نیست. کتابخانه‌های عمومی ما هم که چندان عمومی نیستند و اصولا تا مجبور نشویم، قدم به آنها نمی‌گذاریم.”
    سلام.
    به نظرم جمله تان کمی خشن بود و زیاد از این جمله ها در یک پزشک نمی بینیم، در نوع خود جالب بود!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.