میگرن و هنر
در این پست قصد ندارم درباره میگرن ، علایم ، تشخیصهای افتراقی و درمانش بنویسم ، بلکه میخواهم به مطالبی اشاره کنم که شما چه پزشک باشید و چه یک خواننده غیرپزشک ، احتمالا کمتر از آن اطلاع داشتهاید. فقط در ابتدا ، به یک مقدمه چند خطی برای فهم بهتر این پست ، توجه کنید.
میگرن یک علت شایع سردرد است ، تقریبا 15 – 10 درصد مردم به آن مبتلا هستند. البته شدت سردرد میگرنی میتواند از خفیف و گاهگاهی تا سردردی که به طور متناوب باعث مزاحمت برای بیمار و کار و زندگیش میشود ، متغیر باشد.
تقریبا 20 تا 30 مبتلایان به میگرن قبل از بروز سردرد ، دچار علایمی میشوند ، به این مرحله مرحله پیشدرآمد یا اورا aura گفته میشود. شایعترین شکل اورا ، اورای بینایی است که به صورت پارهای اختلالات بینایی شامل دیدن نقاط نورانی بدون شکل ، یا خطوط زیگراگ ، تار دیدن ، دیدن اشیا به صورت مواج ، … تظاهر مییابد.
البته اورا میتواند به صورت غیربینایی و به صورت توهمات شنوایی یا بویایی ، سرگیجه و… هم تظاهر پیدا کند.
بیشترین مبتلایان به میگرن از بخت و اقبال بد خود شاکی هستند ، اما جالب است بدانید، پارهای از آنها در طول تاریخ برای بیان نشانههای بیماری خود و رنج و دردی که به تناوب دچار آن میشوند ، آثار هنری زیادی خلق کردهاند.
هنرمندانی هم بودهاند که مرحله اورای میگرن در آنها ناخودآگاه دستمایه و الهامبخش آثارشان شده است.
نخستین باری که من به یکی از این نقاشیها برخوردم قبل از شروع دوران پزشکیام بود. نام تابلو و نقاشش را به یاد ندارم ، ولی تابلو به طرز جالبی شدت سردرد یک مبتلا به میگرن را نشان میداد. یکی دو هفته پیش برای پیدا کردن همین نقاشی در اینترنت جستجو کردم و تصادفا سایتی را پیدا کردم که کاملا به موضوع “میگرن و هنر” میپرداخت.
سایت “میگرن اورا” ، سایت جالبی است. ایجادکنندگان این سایت با پشتکاری قابل تحسین مجموعهای از آثار هنری مرتبط با میگرن و همچنین نام هنرمندانی که میگرن قطعی داشتهاند و یا شواهدی از ابتلایشان به میگرن یافت شده را جمعآوری کردهاند. در اینجا فقط به 3 نمونه از انبوه مطالب جالب این سایت اشاره میکنم:
1- بر اساس تحقیقی که در سال 1999 میلادی انجام شد ، احتمال داده میشود ، هالوسیناسیونهای مرتبط با میگرن الهامبخش اثر سورئال و تخیلی لوئیس کارول ، یعنی آلیس در سرزمین عجایب باشد ، این تحقیقات نشان دادهاند که دستکم بخشی از اتفاقات این اثر حاصل ادراکات حسی کارول در طی اوراهای میگرنی باشد. نتیجه تحقیق دکتر Klaus Podoll استاد دانشگان فنآوری Aachen و همکارش Derek Robinson در ماه آوریل 1999 در مجله پزشکی معتبر لنست به چاپ رسید. کارول نخستین بار در یادداشتهای شخصیاش در سال 18885 به ظهور هالوسیناسیونهای مرتبط با میگرن اشاره کرد. شواهد چندی برای اثبات مبتلا بودن کارول به میگرن وجود دارند. از جمله آنها میتوان به اینها اشاره کرد: نخستین مورد ، طراحی است که بین سالهای 1855 تا 1862 به وسیله کارول کشیده شده و در آن وی ، یک موجود شبیه به جن و پری را به تصویر کشیده که فاقد نیمه راست صورت و شانه راست و همچنین مچ و دست راست است. این نوع طراحی را میتوان حاصل Negative scotoma دانست که در مرحله اورای میگرن میتواند اتفاق بیفتد. همچنین کارول در جایی اشاره کرده که چشمپزشکش بعد از معاینه وی نتوانسته دلیلی برای نوع خاص بیناییاش پیدا کند و تنها به وی توصیه کرده که زیاد مطالعه نکند.
2- سالوادور دالی و میگرن:
شاید اگر سالوادور دالی مبتلا به میگرن نبود ، هیچگاه تابلوی مشهور “پایداری زمان” The Persistence of Memory را نمیدیدیم. میگویند که وقتی در یکی از روزها دالی دچار یکی از حملات میگرنش شد ، تکه پنیری را به صورت بسیار نرم و منعطف مشاهده کرد ، همین موضوع الهامبخشش شد تا شاهکارش را خلق کند که در آن ساعتهایی به طور غیرمعمول نرم را میبینیم.
3- ون گوک
نقاش مشهور هلندی ، امپرسیونیستی که آثار جاودانهای به علم هنر عرضه کرده است ، تابلوی “شب پرستاره” را در حین یکی از حملات میگرن کشیده است.
بقیه آثار و هنرمندان را خودتان ببینید.
جناب دکتر محترم
باسلام و عرض خسته نباشید
میتونم بگم که خیلی جالب بود، من هم مدتی که دچار این سردردها میشم و جالب که دکتر هم به من گفته زیاد با کامپیوتر کار نکنم. بنابراین با توجه به نکاتی که شما بالا آوردید این درد برای من شیرین شده چون به این صورت باید منتظر شکوفا شدن یک اثر خارق العاده در خودم بشم.
باتشکر فراوان
سلام. مطلب بسیار جالب بود. جایی خواندم که تفاوت یک نابغه و یک مجنون بسیار کم است. مجنون 51 درصد دیوانه است و نابغه 49 درصد!
kheli jalb bod vebeton man adres ro az majale chelcheragh peyda kardam ba tashakor