بازی وبلاگی سفر زمان

راستش را بخواهید بازیهای وبلاگی که تا حالا در وبلاگستان داشتیم، هر یک مخاطبان و علاقهمندان خاص خود را داشتهاند، بازی آرزویها گیکی، کتابهای ناتمام، 24 ساعت تا پایان عمر، 10 چیز خوب و بد، سرزمین مادری و …
مدتی پیش به این فکر افتادم که چرا خودم یک یازی وبلاگی را پیشنهاد ندهم، بازیای که قوه تخیل وبلاگنویسها را مشغول کند و به علاوه بتوان به آرزوها و دغدغههای هر وبلاگنویس پی برد! بازیای که حتی ذوق ادبی و معلومات تاریخی برخی از وبلاگنویسها را هم آشکار کند.
بازیای که من پیشنهاد میکنم پوسته و رنگ و لعابی علمی-تخیلی دارد. با این همه بعد از توضیحاتی که خواهم داد، متوجه خواهید شد که ظرفیت جذب وبلاگنویسانی از طیفهای مختلف را دارد.
پیشنهاد بازی: اگر به یک ماشین زمان دسترسی داشتید که میتوانستید به کمک آن بدون دردسر به آینده یا گذشته سفر کنید، کجاها میرفتید و چه کارهایی میکردید؟!
تصور میکنم کمتر کسی وجود داشته باشد که با مفهوم «سفر رمان» و «ماشین زمان» آشنایی نداشته باشد، با وجود این همه فیلم و کتاب علمی-تخیلی حتما برای شما هم پیش آمده باشد که برای لحظهای هم که شده باشد، به سفر در زمان و کارهایی که میتوان با آن انجام داد، فکر کرده باشید.
وقتی میخواستم، این پست را بنویسم، سری به دانشنامه آنلاین ویکیپدیا زدم و مدخل «سفر زمان» آن را پر از اطلاعات گردآوریشده باارزش در مورد جنبههای مختلف سفر زمانی یافتم، یک چیزهایی هم از داستانهای علمی تخیلی که در دوره کودکی و نوجوانی به وفور خوانده بودم، در حافظه داشتم که حاصل آن شد، سطور زیر:
ایده اولیه سفر زمان اصلا چیزی نیست که در قرنهای نوزدهم یا بیستم شکل گرفته باشد، نمونههای ابتدایی این مفهوم را می توان در داستان «کریشنا در ماهاباراتا»، افسانه اودیپ و همچنین در داستانهای هزار و یک شب پیدا کرد.
اما در مورد اینکه نخستین اثر نوشتاری که در ان به سفر زمانی اشاره شده باشد، کدام اثر است، اختلاف نظر وجود دارد. بسیاری عقیده دارند که کتاب «خاطرات قرن بیستم» که در سال 1733 به وسیله نویسندهای به نام «ساموئل مدن» نوشته شده، نخستین کتاب در این زمینه است.
با این همه در آثاری که از این زمان تا قرن نوزده متضمن مفهوم سفر زمان هستند، نشانی از «ماشین زمان» و یا یک شیوه علمی و تئوری فیزیکی سفر در گستره زمان را نمیتوان پیدا کرد. در آثار این بازه زمانی گرچه به سفر در زمان اشاره میشود، لیکن این مفهوم بیشتر یک تکنیک ادبی است یا حاصل خیالپردازی صرف قهرمان داستان. برای مثال در داستان مشهور «سرود کریسمس» نوشته «چارلز دیکنز»، قهرمان داستان یعنی آقای اسکروج، به گذشته و آینده برده میشود، اما اسکروج در این سفرهای زمانی فقط ناظر صرف است و کل رویدادهای اتفاقافتاده برای او را میتوان وهم و خیال یک شبه او دانست.
داستان مشهور دیگر این دوره زمانی، داستانی است با عنوان «یک یانکی اهل کنتاکی در دادگاه شاه آرتور»، این داستان را «مارک تواین» در سال 1889 نوشته است. در این داستان، قهرمان داستان بعد از اصابت یک چکش به سرش در طی یک نزاع، به اغما میرود و در خواب میبیند که به دوره شاه آرتور رفته است. انیمیشنی بر اساس این داستان بارها از تلویزیون پخش شده است!
اما نخستین بار یک نویسنده اسپانیایی در سال 1887، مفهوم «ماشین زمان» را وارد عرصه ادبیات علمی تخیلی کرد. چند سال بعد نویسنده علمی تخیلینویس مشهور –اچ جی ولز– با رمان «ماشین زمان»، ایده این ماشین را معروف و محبوب کرد، آنچنان که از این زمان تا به حال در تعداد بیشماری از فیلمها، انیمیشنها، داستانهای کوتاه و رمان مستقیم و غیرمستقیم به ماشین زمان اشاره شده است.
در قرن بیستم و بعد از ارائه شدن نظریههای نسبیت خاص و عام، سفر زمانی مفهوم جدیدتری پیدا کرد. دیگر همه مثال مشهور زیر را شنیده بودند:
دو برادر دو قلو را در نظر بگیرید، یکی روی زمین میماند و دیگری با فضاپیمایی با سرعت نزدیک به سرعت نور، یک سال سفر میکند. وقتی بعد از یک سال یه زمین برمیگردد میبیند که صدها سال روی زمین گذشته است و طبعا برادرش سالها پیش درگذشته است!
اما تئوریهای علمی گرچه دستکم از لحاظ تئوریک، سفر به آینده را رد نمیکنند، سفر به گذشته را غیرممکن میدانند و میانهای با آن ندارند. پارادوکس مشهور زیر را شاید شنیده باشید:
تصور کنید سفر به گذشته ممکن باشد، کسی به چند دهه قبل سفر کند و بعد پدربزرگش را قبل از اینکه پدرش به دنیا آمده باشد، به قتل برساند. در این صورت او منطقا نباید وجود داشته باشد و باز هم منطقا به خاطر عدم وجودش، نمیتواند پدربزرگش را به قتل برساند!!
استفان هاوکینگ هم یه دلیل شبهعلمی مشهور برای توجیه ناممکن بود، سفر به گذشته دارد: اگر سفر به گذشته به راستی ممکن باشد و مشکل ما فقط دشواریهای تکنیکی است، پس چرا توریستهای از آینده را هیچگاه ندیدهایم!
سفر زمانی به گذشته گرچه از لحاظ علمی چندام مفهوم جذابی برای عموم مردم نیست، اما برای هزاران نویسنده و بازیگر و فیلمساز دغدغه جدیای در طی دههها ایجاد کرده است.
در اینجا سعی میکنم یک تقسیمبندی ذهنی در مورد داستانهای علمی تخیلی که در آنها به سفر زمانی اشاره شده، انجام دهم. راستش در کمتر اثر علمی تخیلیای، قهرمانان و شخصیتهای داستان علاقه داشتهاند که به گذشته و آینده سفر کنند و فقط ناظر صرف باشند، اصلا برای جذاب کردن داستانها، نویسندهها هیچ ناظر بیعملی را به سفر زمانی نفرستادهاند و آنها را همیشه به مأموریتهای پرخطر روانه کردهاند. پس دور از انتظار نیست که داستانهایی با کلیتهای مختلف در این مدت به وجود آمده باشد:
1- سفر به گذشته، باعث تغییرات بنیادی در حال میشود: تصور کنید به گذشته سفر کنید و تغییری در گذشته ایجاد کنید، مثلا خبری منتشر کنید، با کسی درگیر شوید و یکی از افراد شرور تاریخ مثل چنگیزخان را بکشید، در این صورت شما همه تاریخ دنیا را تغییر دادهاید.
یک داستان کوتاه علمی تخیلی را به یاد میآورم که در آن قهرمانان داستان به صورت توریستی برای دیدن طبیعت ماقبل تاریخ به گذشته سفر میکردند. به آنها اخطار شده بود که تغییری در گذشته ایجاد نکنند. اما یکی از شخصیتهای این داستان وقتی به حال برگشت، دید که در گِل به جا مانده در ته کفشش، پروانهای دیده میشود. او اهمیتی به این موضوع نداد، اما وقتی روزنامه روز را ورق زد، در کمال تعجب دید که رئیسجمهور کشورش شخصی دیگری شده است! همین تغییر کوچک در گذشته، میلیونها سال بعد، تغییر بزرگی ایجاد کرده بود.
2- سفر به گذشته ممکن است، اما اصلا نمیتوان در گذشته تغییر ایجاد کرد: این قسم دوم، یکی از ژانرهای واقعا مورد علاقه نویسندگان و فیلمسازها است. قهرمان داستان موفق به سفر زمانی میشود و در ابتدا تصور میرود که میتواند روند ماجراها را تغییر دهد ولی هر چقدر این در و آن در میزند، ره به جایی نمیبرد!
در داستانهای علمی تخیلی زیادی، نویسنده داستان آرزوی سفر به گذشته را برای اصلاح تاریخ دارد. نویسنده داستان، قهرمانی میآفریند که میخواهد با کشتن شروران جهان، دنیایی بهتر ایجاد کند. اما همین نویسندگان در همین داستانهای خود اذعان میکنند که چنین چیزی، یعنی تغییر در گذشته یا غیرممکن است، یا دست آخر به نتیجهای منجر نخواهد شد.
دو سه روز آینده، فیلمی با عنوان Valkyrie اکران خواهد شد که در آن تام کروز نقش «کلوس فون استافنبرگ» را بازی میکند، یعنی همان افسری که قصد داشت هیتلر را بکشد. پس بد نیست، همین مثال کشتن هیتلر را پی میگیریم تا شما را ژانرهای مختلف ادبیات علمی تخیلی سفر زمان آشنا کنم:
الف- عدم تغییر در گذشته به خاطر یک سری بدشانسی: در یکی از قسمتهای یکی از سریالهای تلویزیونی محبوب امریکا به نام The Twilight Zone، شخصیت اصلی داستان قصد دارد، با سفر به گذشته، حوادث جنگ جهانی را تغییر دهد، اما او نه میتواند جان مردم هیروشیما را با اخطار دادن به آنها نجات دهد و نه میتواند هیتلر را بکشد!
ب- عدم امکان تغییر در گذشته به خاطر بازی سرنوشت: این هم یکی از ژانرهای محبوب علمی تخیلینویسان است. قهرمان داستان به گذشته سفر میکند و یا همه وجود سعی میکند، کاری انجام بدهد، اما دست آخر تلاشش تغییری در آینده (یعنی حال کنونی)، ایجاد نمیکند و حتی او درمییابد که در واقع همین تلاش او بوده است که باعث رخدادهای گذشته شده است! گیج نشوید!، مثال میزنم:
نویسنده ای به نام اریک نوردون رمانی دارد با نام The Primal Solution،در این رمان جالب، قهرمان داستان که یک یهودی جان به دربرده از هلوکاست هیتلر است، راهی برای سفر ذهنی به گذشته پیدا میکند، او راهی برای تلقین ذهنی افرادی که در گذشته میزیستند، پیدا می کند. او که رنج و عذاب خود و دوستانش را در اردوگاههای کار اجباری نازی های فراموش نکرده، ازاین قدرت خود برای القای فکر خودکشی در ذهن هیتلر نوجوان استفاده میکند. هدف او این است که هیتلر در همان نوجوانی خودکشی کند تا جهانی از دست او خلاص شود. اما این تلاش او سرانجامی بدفرجام در پی دارد! هیتلر نوجوان در برابر وسوسههای طاقتفرسای این یهودی مقاومت میکند، اما خاطره روح سرگردان شرور این یهودی چنان او را آشفته و آزرده میکند که از همان هنگام، تصمیمی میگیرد که وقتی به قدرت برسد از خجالت یهودیها در بیاید!!
باز هم در یکی از اپیزودها دیگر سریال The Twilight Zone، قسمتی وجود دارد که در ان زنی به گذشته سفر میکند، این بار او تصمیم دارد که هیتلر را در دوره نوزادی بکشد و حتی موفق به این کار میشود، اما مادر هیتلر بعد از کشته شدن نوزادش، نوزاد دیگری را به فرزندی قبول می کند و همین نوزاد دقیقا همان کارهای هیتلر را انجام می دهد!
ج – عدم تغییر در گذشته به خاطر دیالکتیک تاریخی: تغییرات جزئی در تاریخ مثلا به صورت کشتن یک نفر تغییری در کلیت تاریخ نمیدهند. چرا که تاریخ یک جریان دائم و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع، و یک صف آرائی و جدال دائم میان گروههای در حال رشد انسانی و گروههای در حال زوال انسانی است.
برای مثال اگر هیتلر نبود، یک نازی دیگر جای او را میگرفت یا به جای فاشیسم هیتلری، شاهد قدرتگیری و تجاوز استالین به اروپا بودیم. ویدئو گیم Command & Conquer: Red Alert دقیقا چنین داستانی دارد.
3- سفر به گذشته باعث ایجاد یک حلقه باطل میشود: اگر ماشینی وجود داشه باشد که شما را دقیقا به 10 دقیقه قبل ببرد، فکر میکنید چه اتفاقی میافتد؟! اگر این ماشین درست عمل کند، خاطره ذهنی شما هم دقیقا به 10 دقیقه قبل برگردانده خواهد شد، بنابراین شما بعد از این سفر زمانی، فراموش میکنید که در یک سفر زمانی هستید و مجددا وضعیت قبلیتان را پیدا می کنید و بعد از 10 دقیقه دوباره به گذشته سفر می کنید و به این ترتیب در یک حلقه باطل تکرار گرفتار میشوید.
4- سفر به گذشته باعث ایجاد دنیاهای موازی میشود: بعضی از علمی تخیلینویسان برای رفع پاردوکسهای منطقی، در داستانهای خود این مفهوم را ایجاد کردهاند که بعد از یک سفر زمانی و یاجاد تغییری در گذشته، بلافاصله کپیای از از دنیا ایجاد میشود، و ما دو دنیا خواهیم داشت، دنیایی که در آن هیچ تغییر ایجاد نشده و دنیایی که به دست مسافر زمانی، تغییر داده شده است.
خوب پیشنهاد میکنم که دست به کیبورد شوید و هر کدامتان پرده از امیال و آرزوهایتان در یک سفر زمانی به گذشته یا آینده بردارید!
خودم پیشقدم میشوم:
1- یک دیویدی کم خوب ابتیاع میکردم، به گذشته میرفتم و فیلم برمیداشتم، بعد فیلمها را در یوتیوب آپلود میکردم. تاریخ، مخصوصا تاریخ ایران پر از ابهامات و نادانستهها و تغییرات است. تاریخ را به قولی فقط فاتحان با سلیقه خود نوشتهاند و تغییر دادهاند، استاد مکتوب و با جا مانده از تمدن باستانی ایران و کوشش ما برای حراست از تاریخمان فوقالعاده کم است. پس بیخود نیست که آدم به فکر یک نسخه ویدئویی از تاریخ بیفتد!
2- تقلب در کلیه امتحانات کتبی و شفاهی، در گذشته و حال و آینده!: که از آن آرزوهایی است که هر کس تکذیبش کند، باید در سلامت عقلش شک کرد!
3- خرید نسخههای جدید نرمافزارها در آینده و متعجب کردن دوستان با امکانات نرمافزارها! البته باید یک لپ تاپ هم در آینده میخریدم که توان اجرای نرمافزارها را داشته باشد!
4- یک سری شوخیهای مفرح با دوستان، شوخیهایی به سبک فیلم کلیک! مخوصا اگر ماشین من دکمه pause هم داشت!
5- کنجکاوی در آینده و گذشته آدمهایی که میشناسم!
راستش از بس مقدمه این پست طولانی شد که وقتی به قسمت سفر زمانی خودم رسیدم، خسته شدم و این قسمت آخر پست چندان خوب از آب درنیامد، شاید ویرایشش کردم. شما میتوانید با شرح سفرهای زمانی خود و کارهایی که میکنید، جبران کنید.
لطفا دوستانی که مطلبی در این مورد نوشتند، به من اطلاع بدهند. تا در انتهای همین پست به تدریج لینک مطلب انها اضافه شود. سعی کنید متنوع بنویسید و چقدر خوب خواهد شد اگر داستانوارههایی هم از شما در این مورد بخوانیم!
تذکر: بدیهی است که وبلاگ یک پزشک، هیچ مسئولبتی در قبال اعمال انجامشده توسط دیگران در سفرهای زمانیشان ندارد!
این نوشتهها را هم بخوانید
پست جالبی بود و ایده جالبی. واقعیتش مقدمه رو کامل نخوندم:) و سفر زمانی خودت هم زیاد جذاب نشد همونطور که نوشتی:) خوشم اومد و حتما من هم یه چیزی مینویسم. رمان خط زمان (Timeline) نوشته مایکل کرایتون فقید که فیلمش هم ساخته شد، شاید متاخرترین رمان در زمینه سفر در زمان بود که هم کتاب و هم فیلمش رو دوست دارم.
واو (به قول خارجی ها) !
ما خودمان رو دعوت می کنیم :)
من یه پست مشابه ولی خیلی خلاصهتر رو در اینباره حدود هشت نه ماه پیش نوشتم با عنوان “پارادوکس پدربزرگ” که یه مقدار هم از ویکیپدیا استفاده شده توش. بنابراین ممکنه یه جاهایی با این پست شما مشترک باشه دکترجان.
این آدرسش: http://fancies.wordpress.com/2008/03/23/grandfather-paradox/
” سفر به گذشته باعث ایجاد یک حلقه باطل میشود ”
خیلی جالب بود .
من هم مثل شما دی وی دی کم بر میداشتم می رفتم از مصر باستان ( که شدیداً به آن علاقه دارم ) و چگونگی ساخته شدن هرم هایی چون هرم خوفو فیلم برداری میکردم.
@مهدی معتمد,
اونجا پدر تو در می یارن!:D اهرام ثلاثه رو به جونت می سازند!:D بعد هم به جرم جادوگری و سحر و از این چیزا می برند پیش پزشک های مصری ( هاکواخنامون :D ) مغزت رو خالی می کنند!:D
اون وقت اولین دی دی وی دی زی کام تاریخ کفش می شد!:D
سلام با اجازه من توی وبلاگم راجع به بازی شما نوشتم اگه تونستید بخونید و نظر بدید.ممنون می شم
امممممم موضوع جالبی رو طرح کردید تأمل برانگیزه. باید راجع بهش فکر کنم.
اطلاعات خوبی را هم گرد آوری کردید. خواندنش لذت بخش بود.
سلام آقای مجیدی برام جالب بود و تصمیم گرفتم شرکت کنم :) http://sahandram.wordpress.com/2008/11/23/%d8%a7%da%af%d8%b1-%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%a8%d9%88%d8%af/
سابژانری در علمی-تخیلی به نام Alternative history” وجود داره که این پست شما در بعضی جاها تنه به تنه اون میزنه. میتونید اینجا اطلاعاتی رو در این مورد ببینید:
http://en.wikipedia.org/wiki/Alternate_history
در ضمن این جمله معروف”گر سفر به گذشته به راستی ممکن باشد و مشکل ما فقط دشواریهای تکنیکی است، پس چرا توریستهای از آینده را هیچگاه ندیدهایم!” متعلق به ایزاک آسیموفه نه استیفن هاوکینگ.
@علیرضا, در واقع میشه در مورد انواع و اقسام داستانهای علمی و تخیلی و ادبی که در اونها به سفر زمان اشاره شده، یه کتاب نوشت. این نقل قول هم از ویکیپدیا انجام شده که همیشه دقیق نیست.
بسیار مطلب جالبی است و دستتون درد نکنه جناب دکتر.اما به نظرم خود این کار نیاز به یک پرسه زمانی مناسب دارد و نمی شه سرسری توی چند سطر جواب این پست را داد.ممنون از شما.
خب کیا رو دعوت می کنید !؟
@Ali DANG3R, همه دعوت هستن، این سیستم دعوت، قدیمی شده!
بله! کمی تا قسمتی من هم در بازی سفر زمان شما شرکت کردم.
سلام فکر کنم یه جورایی می رفتم تحقیقات تا بتونم مخ آنجلینا جولیو بزنم.می دونین از این جور چیزایی که چی واسش مهمه از کی خوشش میاد و … بعد دیگه دو تایی میر فتیم آینده یه جایی(منظور :یه زمانی) که کسی مار و نشناسه،آخه بدم میاد از این نشریات زرد.بعدش حالو حول بود.
سلام
من نا خوانده به بازی شما آمدم.
توی سایت تازه متولد شده ام هست. ممنون میشم قدم رنجه کنید آقای دکتر
salam
bebakhshid man fonte farsi nadaram
mishe lotfan baraye man sorse neveshtane coment tooye 1 page ro be e-mailam befrestid
mikham tooye sitam estefade konam nemidoonam chejoori ast
mamnoon misham
سلام
خیلی بازی جالبی بود! منم شرکت کردم :
http://shahin-cartoon.blogspot.com/2008/11/blog-post_7262.html
همانطور که گفتید سفر به گذشته مستلزم تناقض است پس محال است. سفر به گذشته منطقن هم ارز سفر به آینده است. اگر کسی به آینده سفر کند یا میتواند به گذشته برگردد یا نمیتواند. شق اول که محال است و بقیه را دوستان بگویند…..
یک زمانی توی سایتمون(که اینجا باشه: http://www.fantasy.ir) یک تاپیک دقیقن با همین موضوع داشتیم و یادمه که جواب هم دادم، ولی نکتهی عجیبش اینه که یادم نمیآد چی جواب دادم!
حالا اینجا: من دوست دارم به زمانِ کوروش و زمانِ ساخته شدن اون لوحِ معروفش یک سر بزنم.
آها یادم اومد اونجا چی نوشته بودم: به هفت هشت ده سال قبل میرفتم و جوابِ سلام یک کسی رو نمیدادم!:دی
یک داستانِ خیلی خوب در رابطه با همین قضیهی زمان هم داریم اینجا:(و البته اصلن این لینک رو به این دلیل نمیدم که ترجمهی خودمه!:دیی داستانِ خیلی خوبیه)
http://fantasy.ir/fantasy/plugins/content/content.php?content.1014
که البته دربارهی سفر زمانی نیست، ولی تو همون مایههاست و ایدهاش جدن نابه.
یک داستان هم از آسیموف داریم به نامِ پایانِ ابدیت که اون هم ایدهی خاص و منحصر به فردی داره.
و مطلبتون دربارهی خود سفرزمانی خیلی خوب بود. من نمیدونم شما هم مثلِ ما(!!) فن علمیتخیلی هستید یا خیر، ولی چیزی که نوشتین خیلی خوبه.
دکتر جالب بود حالشو داشتی یه سری هم به ما بزن (پییییییش ما بیا) مرسی
سلام
من هم شرکت کردم.
همیشه به کارهایی که در گذشته می تونستم انجام بدم ولی ندادم فکر می کنم و این بازی باعث شد بعضی هاشون رو روی کاغذ بیارم.
1.
…طبعا برادرش سالها پیش درگذشته است!
آقای دکتر انتظار نداشتم، به نظر این همه تلاش علو م و شبه علوم برای بدبختیها و تراژدیهای بشری بیخودی بوده است (علوم: حل آنها و شبه علوم: تخدیر واقعیت ها)، حالا شما می توانستی به جای عبارت ناراحت کننده ی برادرش سال ها پیش در گذشته است، می گفتید: برادرش پیر تر شده است.
2.
…سفر زمانی به گذشته گرچه از لحاظ علمی چندام مفهوم جذابی برای عموم مردم نیست..
تعجب می کنم، چرا نیست؟!
3.
…در این صورت شما همه تاریخ دنیا را تغییر دادهاید….
تاریخ دنیا را تغییر نداده ایم، تاریخ دیگری ایجاد کرده ایم.
یعنی اگه کسی به خاطر رعایت حقوق بقیه تقلب نکنه باید به سلامت عقلش شک کرد
سلام . خیلی قشنگ بود
من خودم به شخصه ترجیح می دم به آینده برم ! ولی می خوام به آینده ای برم که خودم هم تاثیر گذاشته باشم ! یعنی مثلا بتونم برم زمانی که فرزند من زن می گیره !
با این مطالبی که نوشتی به نظر می رسه که سفر به آینده ممکن و سفر به گذشته محال است .پس با این حساب ما فقط می تونیم بریم به آینده و دیگه بعد از دیدن آینده برگشتی ممکن نیست . پس فکر خرید لپ تاپ از آینده رو از سرت بیرون کن :D !
گذشته که سفر نداره… تازه ازش اومدیم…
دریک کلمه عالی بود
سلام. منم هوس کردم یک سفر زمان برم. اینم نتیجه اش:
http://adamzamini.bloghaa.com/archives/35
ارادت
سلام
یکی از آرزوهام سفر به گذشته هست.
اگر این آرزو تحقق پیدا میکرد شاید دیگه الان اینقدر فریبنده و جذاب نبود.
با سلام به جناب دکتر
در این رابطه مطلب جالبی تهیه کردم که امیدوارم لینکش رو در مطلبتون قرار بدین
http://itshock.wordpress.com/2008/11/27/time-machine-guide/
سلام. آقا با اجازه ما هم بازیتان را شروع کردیم. بسیار ایده عالی بود. ممنونم.
دکی جان بخش مربوط به داستان تخیلی ای که طرف با یه پروانه به زمان حال برمیگرده، به شدت من رو متعجب کرد… پروانه ی مذکور به طور حتم تصادفی انتخاب نشده بوده… تقریبا حتم دارم که کنایه ای داره میزنه به اسم مقوله ی علمی مشهور به نام ” اثر پروانه ای” که مرتبط با نظریه ی چاوس یا آشوب هست که معتقده یک تغییر کوچک موجب تاثیر شگرفی در طول زمان میشه… با این جمله ی مشهور که بال زدن یک پروانه میتونه باعث سهمگین ترین طوفانها بشه :)
سلام
من هم در بازی تون شرکت کردم.
این هم لینک مطلب
http://hajit.wordpress.com/2008/12/01/time-travel
من عاشق این موضوع سفر در زمانم…مخصوصاً بازگشت به گذشته!
سلام جالبه که شما هم به این موضوع پرداختید.
اطلاعاتتون جنبه ماجراجوئی داشت. بر حسب اتفاق که لینکهای آسان دانلود رو چک می کردم به اینجا رسیدم. من حدود 2 سال هست که به صورت تخصصی و علمی این مسئله رو دنبال می کنم .کتابی هم نوشتم ولی با توجه به طمع ناشران و حمایت نیمی از هزینه چاپ 3 هزار جلد من نتونستم تجرباتم رو به چاپ برسونم . شاید در آینده مسیری بهتر داشتم. و آینده خودم رو با رسیدن به پاسخ این سوال گره زدم . رشته من فیزیک نسیت . اما تونستم در این چند وقت با اساتید مختلف از جمله یکی از اساتید دانشگاه شیکاگو ارتباط برقرار کنم
حتی ایشون به ایران آمدند و گپی با هم در مورد نظریه ام زدیم .و حقیقتش تا چند وقت دیگه اگر خدا بخواهد به مرکز تحقیقات زمان در آمریکا خواهم رفت ، بله تعجب نکنید همچین جائی وجود داره ، حتی ناسا در پروژه ای نیمه مخفی در حال بررسی این موضوع هست. به هر حال این قضیه باید در چند شاخه از علوم موشکافی شود. به خصوص ما باید فلسفه زمان را درک کنیم که به جرات می توان گفت که کسی نتوانسته بدرستی آن را تعریف کند.(به خصوص اختلاف شدید میان فلاسفه) .که بنده برای کسانی که علاقه به تحقیق را جعبه این موضوع دارند چند کلمه کلیدی می دهم .در علم فلسفه ما توانایی بالایی داریم از جمله حکمت متعالیه ملاصدرا ویا پارمنیدس و افلاطون و از همه مهمتر ارسطو
در فیزیک نیز تئوری های نسبتا جدیدی چون نظریه ریسمان وجود دارند که به ما کمک می کنند.
جواب بیشتر تناقضاتی رو که ذکر کردید را دارم ولی شرمنده وقتم کم است و نمی توانم تایپ کنم. مخصوصا تفکر هاوکینگ در مورد توریستهای زمان، به هر حال به اعتقاد بنده این تئوری به هیچ وجه خنده دار، تخیلی ، و دور از ذهن نیست. تنها زمان است که آن را مشخص خواهد کرد. ما نمونه های زیادی را چه در دین و چه در موارد دیگر در مورد سفر در زمان داریم .از جمله پرونده مخفی سازمان فضایی فرانسه که جوابی برای آن ندارند.
راستی من یک وبلاگ رو خیلی وقت پیش آماده کرده بودم که متاسفانه نرسیدم کاملش کنم ، البته بد نیست می تونید به اون سری بزنید.
Marvels.blogfa.com
100% در این بازی وبلاگی که سالهای سال است فکرم را مشغول کرده شرکت می کنم
این سفر اگر فیزیکیش غیر ممکن باشه غیر فیزیکیش که ممکنه
می شه رفت و از گذشته فقط خبر گرفت
این کار رو هم تاریخ نویسا انجام دادن
آینده هم که نرفتیم
بنا بر این بهتره به فکر امروز باشیم
امروزت رو دریاب چرا که گذشته رفته است و آینده هنوز نیامده است.
شاید هم یجای کشف نشده مثل Cavren of Time وجود داشته باشه مه به ما اجازه تغیر رو بده اما اونجوری نمی تونی خودتو تو جای که می ری پیدا کنی
Marvels.blogfa.com
هم که خال بود
سلام
سلام
سفر من یک تخیل نیست و اگر روزی سفر در زمان ممکن بشه حتما این کار رو میکنم و شما هم اگر روزی تونستید به گذشته ( بدون ایجاد تغییر و فقط دریافت اطلاعات ) و آینده سفر کنید متعهد بشید که این کارها رو انجام میدید .
1 – با سفر به آینده میتونیم درمان تمام بیماریهایی رو که در آینده کشف شده و یا روش ساخت تجهیزات درمانی رو برای زمان خودمون به ارمغان بیاریم ( یک دنیای سلامت و شاداب )
2 – با سفر به گذشته و به دست آوردن اطلاعات تاریخی یک کشور و حتی اطلاعات اخیر دولتها و دیکتاتورها و سیاستمداران ظالم وبا افشای حقایق در زمان حال باعث سرنگونی دشمنان صلح و دوستی بشیم . ( مثلا فاش کردن حقایق پنهانی از زندگی جنگطلب اخیردنیا باعث میشد از انتخاب شدنش جلوگیری کرد )
3- انسانها با گذشت زمان با پیشرفت در ساختارهای اجتماعی که با درک بهتر از دین و یا درک حاصل از پیشرفتهای عقل مستقل ( مثل قوانین ) روز به روز از گرفتاریها و مشکلات رها میشند مثلا امروز یک جامعه مدرن با فرهنگی که نتیجه چند صد سال هست خودش به این درک رسیده که دروغ بد است ویا عدالت به نفع همه است با انتقال این مفاهیم از آینده به حال میشه رنج چند صد ساله رو حذف کرد و دنیا رو به گونه ای ساخت که همه طعم خوشبختی رو بچشند .
و صدها کار بزرگ دیگر……..
به امید یک دنیای بدون بیماری – بدون ظلم – شاد و خوشبخت برای تمام انسانها
saite besiar khobist
از سایتت خوشم اومد ولی بازیت کلیشه ای بود منم از کلیشه متنفرم ولی بدون ادم سالمی نسیتم و میرفتم دنیارو ب فنا میدادم مثلا ادمو هوارو میکشتم