معرفی کتاب شبهای بنگال ، نوشته میرچا ایلیاده
نام «میرچا ایلیاده» را اولین بار وقتی میخواستم پادکستی در مورد فیلم «جوانی بدون جوانی» بسازم، شنیدم. فرانسیس فورد کاپولا، جوانی بدون جوانی را بر اساس یکی از رمانهای الیاده ساخته بود.
میرچا الیاده (1907 تا 1986)، نویسنده و استاد برجسته مدرسه الهیات و عضو انجمن اندیشه اجتماعی دانشگاه شیکاگو بود. او اسطورهشناسی برجسته و مورخ بزرگ تاریخ ادیان و صاحب پنجاه کتاب است. از جمله آثار او، غیر از آثار سترگ پژوهشی در زمینه اسطورهشناسی و تاریخ ادیان و ویراستاری دانشنامه بزرگ تاریخ ادیان جهان، رمانها و داستانهای کوتاه و چندین نمایشنامه را می توان نام برد. آثار او که در زمره انتشارات دانشگاه شیکاگو است عبارتند از: مجموعه چهار جلدی ژورنال، مجموعه دو جلدی خود زیستنامه، و رمانی به نام پیرمرد و بوروکراتها.
میرچا الیاده
در سال 1930 میرچا الیاده، در 23 سالگی، به کلکته رفته بود، تا زیر نظر یک استاد هندی فلسفه به پژوهش بپردازد. در این زمان او به دختر 16 ساله این فیلسوف به نام «مئیتری دوی» Maitreyi Devi آشنا شد، داستان این آشنایی و شیدایی بعدی، دستمایهای شد برای رمان شبهای بنگال.
عاشقی نافرجام این دو بیش از چند ماه طول نکشید، وقتی والدین مئیتری متوجه علاقهمندی این دو شدند، از الیاده خواستند، خانهشان را ترک کند و دیگر با مئیتری تماس نگیرد. مئیتری در بیست سالگی با یک مرد بنگالی ازدواج کرد و بعدها صاحب دو فرزند شد.
میرچا الیاده، رمان شبهای بنگال را در سال 1933، یعنی در بیست و شش سالگی به زبان رومانیایی نوشت. کتاب، در رومانی بسیار خوب فروش کرد و الیاده را به شهرت و پول رساند.این کتاب در سالهای 45، 48 و 50 به ترتیب به زبانهای ایتالیایی، آلمانی و فرانسوی ترجمه شد.
شبهای بنگال، داستان بیداری پرشور «آلن»، مهندس جوان و مغرور فرانسوی است که با غرور مستعمراتی باد به غبغب میاندازد و به اصل اروپاییاش فخر میورزد و سرشار از جذابیت اروپایی در شبه قاره هند، در بنگال زندگی میکند. با پیشنهاد رئیس هندیاش وارد خانواده او میشود و آلن این فرصت را پیدا می کند که از نزدیک، هند اصیل را کشف کند ولی به زودی مسحور دختر صاحبخانه میشود. مئیتری دوستداشتنی و دستنیافتنی، شاعر جوان و دانشاموخته تاگور، شاعر بزرگ هند، است.
در سال 1938 وقتی مئیتری با پدرش به مسافرت اروپا رفت، متوجه چنین کتابی شد، ولی تا سال 1972 از متن کتاب مطلع نشد. در این زمان وقتی متوجه شد که در کتاب نیمهتخیلی شرحی از رابطه جنسی کارکترهای داستان هم رفته است -چیزی که در عالم واقع رخ نداده بود- کنجکاو شد و از یکی از دوستانش خواست که کتاب را برایش ترجمه کند.
مئیتری خود شاعر و ادیبی موفق بود. نخستین کتاب شعر او در 16 سالگی منتشر شد و دیباچهای از «تاگور» داشت. او آثار متعددی شامل 6 کتاب شعر، 8 کتاب تحقیقی در مورد تاگور و کتابهای متعددی در مورد فلسفه، سفر و اصطلاحات اجتماعی دارد.
مئیتری در سال 1973 برای سخنرانی در مورد تاگور به دانشگاه شیکاگو دعوت شد و در این زمان بود که بعد از سالها، با الیاده که در همان دانشگاه تدریس میکرد، ملاقات کرد.
در سال 1974، او در پاسخ به کتاب الیاده، رمانی نوشت به نام It Does Not Die که آن را میتوان «عشق نمیمیرد»، ترجمه کرد.
به خاطر ملاحظاتی، مئیتری از از ایلیاده خواست که رمان شبهای بنگال تا وقتی که او در قید حیات است، به انگلیسی ترجمه نشود. بعد از مرگ مئیتری، در سال 1993 سرانجام این کتاب به انگلیسی ترجمه شد.
ایزابل کالیکیت، در بررسی کتاب نیویورکتایمز نوشت: «دو رمان که به فاصله چهل سال نوشته شده، یک مرد و زن که داستان عشق خود را بر زبان میآورند … این دو با هم داستانی غیرعادی اما ملموس درباره عشق ایام جوانی را روایت میکنند. عشقی که در اثر یک تقابل و انشقاق فرهنگی، سویهای تراژیک مییابد و در برابر این تقابل تاب نمیآورد.»
سالی اکهف، در ضمیمه ادبی ویس voice نوشت: «این رمان که تقریبا نوعی خود زیستنامهنگاری است، داستان یک زندگی است که در دهه 1930 در کلکته اتفاق میافتد. نویسنده اثر، دانشمندی با شهرت جهانی به نام میرچا الیاده، جزئیات ماجرای عشقی سوزناک «آلن»؛ مهندس جوان فرانسوی و مئیتری دوی، دختر کارفرمای هندی او را وصف میکند. شبهای بنگال هم روایتی موحش و عمیقا تکاندهنده و هم بیانگر ماجرای دردناک شکست یک مرد جوان در اغاز خودشناسی است. بیش از چهل سال گذشت تا آن که مئیتری واقعی، رمان سوزناک و عشقی الیاده را خواند و پاسخش را در کتابی به نام «عشق نمیمیرد»، نوشت. رمان الیاده دردناک است، اما رمان مئیتری دوی طنین خاصی دارد. حقیقت میان آن دو آزاردهنده است.
ریچارد ادر، در نیویورک نیوزدی نوشت: «این رمان بیانگر دلبستگی و دوئل است. شرق و غرب، زندگی و هنر، زن و مرد در این اثر، در تقابل با هم قرار میگیرند و در دو قطبی بودن کهن را صدای بلند بیان میکنند.»
نینا مهتا، در شیکاگو تریبون درباره دو رمان الیاده و دوی نوشت: «نوعی اقرار نیکو که سزاوار اقرار دیگری است… هر دو کتاب به نحوی شایسته، ماجرای عشق مقدر دو نویسنده و دوره نقاهت عاطفی آنها را ترسیم میکنند.»
شبهای بنگال
نوشته: میرچا الیاده
ترجمه: گلشن اسماعیل پور
227 صفحه
نشر اسطوره
کمی خوشسلیقگی در طراحی روجلد بد نیست. نه؟!
منبع: مقدمه کتاب شبهای بنگال، ویکیپدیا، +، +
پینوشت: سرویس odeo که من پادکستهایم را در آن آپلود میکردم، ظاهرا دچار مشکل شده. باید دوباره در یک جای مطمئن پادکستهایم را آپلود کنم. لطفا اگر کسی پادکست جوانی بدوم جوانی من را دارد، برایم میل کند. چون روی هارد پیدا نمیکنم.
این نوشتهها را هم بخوانید
این شخصیتها کاملاً برای من نااشنا هستند و دلم می خواد کتابهاشون رو که معرفی کردین بخونم.هر چند فیلم جوانی بدون جوانی رو دیده ام و اصلاً جذبم نکرد. راستش اصلاً نفهمید راجع به چی می خواست صحبت کنه!!!
نمی دونم شاید باید دوباره با دقت ببینم!
بار قبل به پیشنهاد شما برای خوندن کتاب آدم بدشانس عمل کردم، متاسفانه پشیمون شدم.
کتاب خیلی پیش پا افتاده و عاری از تمام تعریفهایی که کرده بودید، بود. واسه همین اینبار به معرفی معرفی کتاب شما توجهی نمیکنم. ولی دلیل نمیشه که تشکر نکنم چون مطلب حاشیهای جالبی داشت.
جهت معرفی این کتاب ارزشمند تشکر می نماییم !
سپاس از بخش معرفی کتاب.
سلام متشکرم خیلی خیلی
من این کتاب و خوندم.خیلی هم خوشم اوومد ولی بنظرم ترجمه خوبی نداشت.
دکتر جان، با ناملیک آشنایی دارین؟ برای پادکست عرض میکنم