فیلم فراست/ نیکسون – معرفی و نقد و بررسی – Frost/Nixon (2008)
فرانک مجیدی: سئوال اول: آیا از سیاست و تاریخ معاصر خوشتان میآید؟ اگر جواب منفی است، خداحافظ! این پست به درد شما نمیخورد! اما اگر جواب مثبت است…
سئوال دوم: آیا فیلم ساختن دربارهی ماجرایی معاصر و واقعی که کلی نوار و کتاب و مدارک دربارهاش وجود دارد، آن هم برای تعریف دو شخصیت واقعی، ضروری است؟ این دقیقاً مثل یک قمار است! اگر نتیجهی فیلم یک کارگردان در چنین فیلمی که دایرهی اختیارات کارگردان بسیار کم است، بد باشد، آبرو و سابقهی کاری کارگردان خدشهدار میشود. پس وضعیت ران هاوارد در “فراست/ نیکسون” دقیقاً مثل دیوید فراست بود!
در 9 آگوست 1974، رئیسجمهور ریچارد نیکسون (فرانک لانگلا) پس از رسوایی واترگیت راهی جز استعفا ندارد. دیوید فراست (مایکل شین) که یک مجری انگلیسی تاکشو است، مردی بسیار جاهطلب است. او تصمیم میگیرد به کمک دوستانش مصاحبهای با رئیسجمهور سابق ترتیب دهد تا اولین نفری باشد که با سئوالهایش به پرسشهای مردم جهان دربارهی رسواییهای نیکسون پاسخ دهد. اما هیچ شرکتی از او حمایت نمیکند، پس مجبور میشود تمام پولی که نیکسون برای قبول مصاحبه درخواست کرده را، خود بپردازد. اگر فراست مصاحبهای داشته باشد که منجر به تطهیر رئیسجمهور شود، تمام اعتبار، زندگی و شغل خود را از دست میدهد. با اینحال، فراست این ریسک را میپذیرد و مصاحبه بین یک سیاستمدار کار کشته و یک مجری باهوش تاک شو برگزار میشود. در حقیقت، نتیجهی جنگ این دو، ضامن اعتبار طرف پیروز است…
شگفتانگیز! این بهترین تعریف از فیلم “فراست/ نیکسون” است. باورکردنی نیست که فیلمی که روایتی تقریباً مستند از یک روایت مشهور سیاسی معاصر دارد، بتواند تا این حد پر کشش و جذاب باشد. من فیلم “میلک” و حد بازی “شان پن” را هنوز ندیدهام، ولی داوران اسکار مسلماً باید دلیل قانعکنندهای برای انتخاب نکردن فرانک لانگلا به عنوان بهترین هنرپیشهی مرد بیاورند. لانگلا به تمام معنا در نقشش حل شده. او به زیبایی صدایش را برای نقش نیکسون پرورده است اما نه فقط این. لانگلا با نگاه خیرهاش هم دارد بازی میکند. او به تمام معنا یک رئیسجمهور بیآبرو شده است که برای به دست آوردن موقعیت پیشین خود میجنگد. باور دارم اینکه مایکل شین بخاطر نقش فراست کاندید جایزهی اسکار نشده یکی از بیعدالتیهای بزرگ است. مایکل شین مبهوت کننده است. او هر آنچه یک گویندهی تاکشو باید داشته باشد به نمایش میگذارد و مسلماً مجذوب لبخندهای گرم و زیبای او میشوید. وقتی لانگلا و شین روی صحنه میآیند شما دیگر هیچ چیز نمیبینید. شین که البته با مطابقت عکسهایش با آنچه در فیلم میبینیم، مشخص کرده گریمپذیری بالایی دارد، مرد نقشهای بزرگ است. او پیش از این در فیلم “ملکه” نقش “تونی بلر” را بازی کرده و در فیلم “ارتباط ویژه” که در سال 2011 کلید میخورد، دوباره در همین نقش ظاهر میشود. اما پیش از آن در فیلم جدید “تیم برتون”، “آلیس در سرزمین عجایب” در کنار “جانی دپ” نقش خرگوش سفید را بازی میکند! فرانک لانگلا نیز در فیلم “جعبه” که هنوز اکران نشده، نقش آرلینگتون استوارت را بر عهده داشته است. با این حال فیلم اشکالاتی هم دارد، مثلاً “ربکا هال” که نقش دوستدختر فراست را دارد، بسیار زیادی به نظر میرسد و انگار صرفاً هست که فضای مردانهی فیلم را تلطیف کند. نیمهی نخست فیلم که مرحلهی پیشتولید مصاحبه را نشان میدهد میتوانست بجای آنکه صرفاً روی فراست و نیکسون زوم شود، صرف پرورش نقشهای فرعی گردد. در عوض بخش دوم فیلم حسابی امیدوارتان میکند. مصاحبهها عالی است! جالب آنکه هانس زیمر، خالق موسیقی شاهکار “آخرین سامورایی”، اجرای ارکسترال موسیقی این فیلم را بر عهده دارد.
مسلماً زیباترین سکانس فیلم، مصاحبهی آخر فراست و نیکسون است. مخصوصاً اگر اصل مصاحبه را ندیده باشید، شین و لانگلا نفستان را میگیرند.
اولین زمزمههای افتضاح واترگیت در 17 ژوئن 1972 آغاز شد. پروندهی واترگیت با دستگیری 5 تن به اتهام ورود غیر قانونی به شعبهی کمیتهی ملی دموکرات آغاز شد. تحقیقات FBI مشخص کرد که کارمندان نیکسون بسیاری از مدارک را دزدیدهاند. نیز شخص رئیسجمهور از بسیاری از جنایات و سو استفادهها شامل تقلب در انتخابات، خرابکاری و جاسوسی، جرمهایی در اخذ مالیات، استراقسمع گسترده و پرداخت رشوه و حقالسکوت به مطلعین این ماجرا خبردار بودهاست و مانع اجرای عدالت گردیده. بعلاوه، مفقود شدن بیش از 8 دقیقه از مکالمات رئیسجمهور در این رابطه که در جلسات کمیتهی عدالت مورد بررسی قرار گرفت، بر ابهامات پرونده افزود. او به جز اینها، نقاط سیاه حمله به ویتنام و کامبوج را در کارنامه داشت.
سر دیوید فراست، زندگی جالبی دارد. او با دختر دوک هفدهم نورفلک و سپس با لین فردریک، بیوهی “پیتر سلرز”، ازدواجهای ناموفقی دارد. مدتی هم با یک هنرپیشهی آمریکایی نامزد بود. او بعدها به مصاحبههای جالبی با سیاستمداران مشهور میپردازد. نیکسون نیز تا زمان مرگش در دههی نود بر اثر سکته، زندگی را در انزوا میگذراند.
حقیقت آنست که در بازی سیاست، یک اشتباه یعنی مرگ سیاستمدار. ریچارد نیکسون در همان نهم آگوست 74 مرد، اما ترس از پذیرش این حقیقت او را وا میداشت که همچنان از کردهاش دفاع کند. او مثل یک شیر زخمی دندان نشان میدهد و چنگال میکشد و میغرد. اما چیزی فرو ریخته: ریچارد نیکسون!
این نوشتهها را هم بخوانید
جالب بود باید ببینم. مرسی از معرفی!
جالب بود.مشتاق دیدن این فیلم شدم…
احتمال میدم شما پزشک باشید اما با پزشکانی که میشناسم،تفاوت فراوانی دارید:
1-فیلم میبینید
2-نقد میکنید
3-فقط روی مریض ها و بیمارستان و دعوا بر سر نوبت آنکال، کتاب هریسون ویرایش آخر و … متمرکز نیستید.
بهتون تبریک میگم. موفق باشید
سلام DR اگه زحمتی نیست یه توضیح مفصل تر راجع به واترگیت بدین.
نمی دونم چرا بیشتر از تاریخ امریکا حال می کنم تا ایران.
تلفظ صحیح “فرانک لانجلا”ست. اگر فیلم دریافت اسکار رو ببینید ( http://thepiratebay.org/search/81st%20academy%20awards%20/0/99/0 ) متوجه میشید.
مراسم اسکار امسال واقعا زیبا بود. “هیو جکمن” اولش یه شو اجرا میکنه که واقعاً ارزش دیدنشو داره .
اگر تا بحال ندیده اید حتماً 1.35 گیگ رو دتنلود کنید مطمئناً می ارزه.
Could you please put its download links also here (As you did for some others)
(of course except this one, as it’s not working:http://gigapedia.com/items:links?id=225706)