فیلم جاده رولوشنری – معرفی و نقد و تحلیل – Revolutionary Road 2008

فرانک مجیدی: شاید اگر بخواهیم پس از “خرده جنایتهای زناشویی” از درام زن و شوهری خوبی نام ببریم، رمان “جادهی رولوشنری” به حق بیان ظریفی در این گونه باشد. این اثر شاخص به نویسندگی “ریچارد ییتز” در سال 1961 در پیشخوان کتابفروشیها قرار گرفت و بعد از نزدیک به نیم قرن دستمایهی کار جدید خالق “زیبایی آمریکایی”، سام مندز شد تا با فیلمی به همین نام در ژانویهی 2009 اکران گردد. آن هم با حضور همسرش کیت وینسلت و لئوناردو دیکاپریو که خاطرهی آن زوج عاشق دوازدهسال قبل در “تایتانیک” را زنده میکرد.
در دههی 50، فرانک ویلر(لئوناردو دیکاپریو) با همسرش ایپریل( کیت وینسلت) در یک میهمانی آشنا میشود. آنها دو فرزند به نامهای جنیفر و مایکل دارند. اما دلخوریهایی در زندگی آنها سایه انداخته. ایپریل پیشنهاد میدهد برای بهتر کردن اوضاع، به پاریس بروند که فرانک همیشه عاشقش بود. نهایتاً فرانک میپذیرد و آنها از همسایههایشان خانم و آقای گیوینگز( کتی بیتس و هوارد ایستن) و شپ و میلی کمپل( دیوید هاربور و کاترین هان) خداحافظی میکنند. اما…
فیلم “جادهی رولوشنری” یک فیلم بسیار کم نظیر و قدرتمند است. این فیلم که خانوادهی ویلر را مرکز توجه و تعریف داستان کرده، در یکی دو صحنهی جزئی به زیبایی مشکلات و کدورتهای خفتهی خانوادهی گیوینگز و ویلر را مورد توجه خود قرار دادهاست. “جاده رولوشنری” روایت زیبای فریادهای بیدلیل و سکوتهای قلبشکن است. از دیدی، میتوان آن را تلاشی برای استقلالطلبی آدمها هم به شمار آورد. ایپریل یک زن بسیار امروزی است و از جنس میلی و خانم گیوینگز نیست. او محافظهکاری نمیکند و برای حفظ خود، میخروشد و میجنگد. مشکل آنجاست که همسرش، فرانک، هدفهای کوچکی دارد و جرات نگریستن به مسیرهای دوردست و گامبرداشتن در مسیری انقلابی را ندارد. در نهایت، زندگی این خانواده بسیار آسیبپذیر میشود. در پس آرامش و خندهها و محبتها، هیچ قطعیتی در ثبات نیست و همیشه میتوان منتظر طوفان بود. اعصابها کش آمده و اعمال احمقانهای از طرفین سر میزند که منجرمیشود در نهایت روز به روز این زوج از هم دورتر شوند و از هم فرار کنند. اما در دو خانوادهی دیگر، علیرغم دوری باطنی اعضای خانواده، نوعی ترس از دست دادن موقعیت فعلی باعث تحمل اعضای خانواده میشود.
فیلم علاوه بر روایت بسیار خوب یک درام، بازیهای بسیار درخشانی دارد. دیکاپریو انگ نقشش است و کیت وینسلت بدون توجه به نسبتش با کارگردان هم، شایستهترین انتخاب است. وینسلت که برای ششمین بار نامزد اسکار میشد اما، بخاطر “کتابخوان” موفق به کسب جایزه میشود. دیکاپریو، با وجود سه نامزدی در اسکار تا بحال شانس بردن این جایزه را نداشته. یکی از هیجانانگیزترین کارهایی که در آینده از او شاهد خواهیم بود، فیلم “بر آمدن تئودور روزولت” است که او نقش اصلی را ایفا خواهد کرد و این پروژه در 2010 کلید میخورد. از نکات جالب دربارهی مندز هم میتوان به این اشاره کرد که او یکی از تهیهکنندگان “بادبادکباز” بود. پروژهی آیندهی او Away We Go نام دارد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
این فیلم، در 5 رشتهی اسکار نامزد بود که البته جایزهای نبرد. تدوین این فیلم را یک عرب به نام طارق انور انجام دادهاست. این فیلم را بعنوان یک اثر خوب و دیدنی، در لیست دیدنیهای خود قرار دهید!
سلام
فیلمهای زیادی دیدم
اما حرکت دوربین و پردازش صحیح جزئیات در زیبایی آمریکایی هرگز از یادم نمیره.
یک فیلم ساده و صمیمی با ساختی دقیق و موجز از کارگردانی حدود 30 ساله در نوع خودش یک انقلاب سینمایی بود.
من این فیلم رو که شما زحمت تفسیرش رو کشیدید ندیدم اما با توضیحاتتون ناخودآگاه ذهن به اون فضا ها منتقل میشه.
شاد باشید
سلام.
فکر نمیکنی جاده ی انقلابی بهتر باشه از جاده ی رولوشنری؟
سلام، ممنون از فیلمهای خوبی که معرفی میکنید.
به نظر بنده بازیه کیت وینسلت در این فیلم بیشتر ارزش اسکار رو داشت تا …
راجع به پست قبلیتون …
نگاه کردن هر فیلمی در تلویزیون ایران به معنی بی ارزش کردنه اونه
سلام. سال نو مبارک! ممنون از معرفی فیلم ها. منم این فیلم رو تازه گیا دیدم و به نظرم خیلی جالب بود. البته من اسم فیلم رو فکر میکردم که به دنبال آرزوها هست. خیلی وقت بود به وبلاگ دکتر سر نزده بودم. یه زمانی وقتی کانکت که میشدم اولین وبلاگی که باز میکردم وبلاگ یک پزشک بود. الان میبینم که تغییر تحولات زیادی رخ داده و ظاهرا خواهر گرامی هم دست به قلم شدن. حقا که خواهر علیرضا هستی! نوشته هات با نوشته هاش مو نمیزنه! مخصوصا نوشته بهار زمستانم نجات بده. ,از دل بر آمد و لاجرم بر دل نشست. بازم ممنون از نوشته ها. امیدوارم در سال جدید بیشتر فرصت کنم اینجا سر بزنم. موفق باشی.
چه جالب که من هم در آخرین پستم در مورد همین فیلم نوشتم. اما فکر می کنم حرف اصلی این فیلم بیشتر همان استقلال طلبی باشد تا نشان دادن روابط زناشویی خاص.
خانم مجیدی مثل بقیه مطالبی که ازتون خوندم بسیار زیبا توضیح دادین