سایبورگها
اصطلاح سایبورگ Cyborg به موجودی اطلاق میشود که علاوه بر اعضای طبیعی بدن، دارای ارگانهای عملکردی مصنوعی هم باشد. زمانی این اصطلاح، اختصاصا در داستانهای علمی- تخیلی مورد استفاده قرار میگرفت، اما این روزها دیگر «سایبورگ» یک اصطلاح انتزاعی نیست. در این پست با یک سایبورگ و همچنین مردی آشنا میشوید که یکی از اعمال فیزیولوژیکش را تنها به یاری یک کنترل از راه دور میتواند انجام دهد!
کسانی که وبلاگم را دنبال میکنند، میدانند که موضوع پیوند انسان و ماشین، یکی از موضوعات مورد علاقه من است، حال این عضو مصنوعی میخواهد تراشههای پیوند شده در مغز باشد، یا لنزهای چشمی واقعیت افزوده.
با این مقدمه میرسیم به معرفی نخستین سایبورگ:
مورد عجیب «راب اسپنس»: راب اسپنس Rob Spence یک فیلمساز مستند 37 ساله مقیم کانادا است. در 9 سالگی، به دنبال یک حادثه، بینایی چشم راست او به شدت آسیب دید. 3 سال قبل، پزشکان مجبور شدند که چشم راست او را تخیله کنند. از آن زمان به بعد او از یک چشمبند برای پوشاندن، کاسه چشم خالی استفاده میکرد. تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت، یک پروتز نصب کند، اما نه یک پروتز معمولی!
او که یکی از علاقهمندان سریال محبوب دهه 70 میلادی یعنی «مرد شش میلیون دلاری» است، زمانی که قرار شد، پروتزی برایش کار گذاشته شود، ایدهای ذهش راه یافت، او به دوربین موبایلش نگاه کرد و با خود فکر کرد که چقدر خوب است دوربینی به همین کوچکی به جای چشم آسیبدیدهاش میداشت.
راب اسپنس، سرمایه زیادی برای عملی کردن ایده نداشت، ولی خیلیها بعد از مطلع شدن از این ایده، کمکش کردند. مهندسانی داوطلب شدند که به صورت پارهوقت روی این پروژه کار کنند. نقش «استیو مان» Steve Mann ،استاد دانشگاه MIT، که سالها روی پروژه کامپیوترهای قابل پوشیدن کار کرده بود، در این میان، برجسته بود. یک مهندس تجربی ماهواره به نام «کوستاس گراماتیس» هم در راه رسیدن به این هدف بسیار کمک کرد.
شرکت OmniVision، شرکتی که در ساخت دوربینهای کوچک برای موبایل، لپتاپ و آندوسکوپها تخصص دارد، دوربینی را به او هدیه کرد و سرانجام ایده او عملی شد. او حالا پروتزی دارد که مجهز به یک دوربین کوچک است، این دوربین با حرکت ماهیچههای چشمش، به طور طبیعی حرکت میکند و دقیقا مناظری را که او در حال دیدن آنهاست، ثبت میکند.
دوربینی که اکنون راب اسپنس بر روی پروتز خود دارد، گرچه بینایی را به او بازنمیگرداند، اما در عوض میتواند با انتقال بیسیم تصاویری که او در حال دیدنشان است، کار بینظیری انجام دهد. اسپنس، امیدوار است که چشم جدیدش در ساختن فیلمهای مستند به او بسیار کمک کند.
این ابتکار و اختراع آنقدر جالب بود که مجله تایم پروژه Eyeborg را به عنوان یکی از 50 اختراع برتر سال 2009 برگزید.
——————
اما همین امروز مطلب جالب دیگری را در تلگراف خواندم:
«جد کالوین» 55 ساله، یک مدیر پروژههای آیتی مقیم انگلستان، مدتی پیش، بعد از یک تصادف با موتورسیکلت به شدت آسیب دید و متأسفانه رودهها و ناحیه مقعد او هم در میان اعضای آسیبدیده بودند. جراحان مجبور شدند، کولوستومی برای او کار بگذارند، یعنی روده بزرگش را طی عملی به جدار شکمش متصل کنند، تا مدفوع به جای مقعد از جدار شکم خارج شود.
بعد از مدتی جراحان بیمارستان سلطنتی لندن طی عمل پیچیدهای موفق شدند، ناحیه مقعد او را بازسازی کنند. آنها برای این کار از عضلات بالای زانوی استفاده کردند و این عضلات را دور اسفنکتر خروجی روده بزرگ او قرار دادند. برای کنترل دفع هم الکترودی را به اعصاب این ماهیچههای پیوند شده وصل کردند.
اما نکته جالب این است که، کنترل این الکترودها با یک کنترل از راه دور کوچک صورت میگیرد که آقای کالوین همیشه در جیبش قرار میدهد. همین مطلب باعث شده که این داستان بسیار رسانهای شود!
اما، کالوین اصلا از اینکه همه جا از او به عنوان مردی یاد میکنند که با کنترل از راه دور، توالت میرود، ناراحت نیست و کار پزشکان جراحش را در حکم یک معجزه میداند که او را از رنج و عذاب زیاد نجات داده است. او که قبلا مجبور بود همیشه یک کیسه کولوستومی با خود داشته باشد، حالا عملا زندگیاش تغییر کرده است و اعتماد به نفس از دستدادهاش را بازیافته است.
Steve Mann is a professor at University of Toronto and his work in MIT is limited to the Media Lab (in the project you mentioned). See http://en.wikipedia.org/wiki/Steve_Mann
مطلب جالبی بود علیرضا خان.
امیدوارم کسی تصادف نکند و اگرم کرد مثل این آقای «جد کالوین» به این عذاب علیم گرفتار نشود و اگرم شد، مثل جد داستان ما انقدر خوششانس باشد تا مشکلش حل شود.
برای منم خیلی جالبه این مطالب
از شما ممنونم برای شراکت، به نظرم مورد دوم کار پیچیده تری بوده
با اجازه مطلبتون لینک شد
سلام
فوق العاده بود این مطلب هم مانند مطالب قبلی پر محتوا و مفید بود
راستی که علم برتر از ثروت آمد پدید
موفق باشید
خیلی جالبه
واقعاً پیوند ماشین با انسان خیلی کارا میتونه بکنه
هر چی که جلوتر بریم پیرفته تر میشه
موفق باشید
واقعا نمی دانم این انسان به کجا پیش می رود…
یعنی روزی ممکن است انسان اسیر دست تکنولوژی های ساخت خود شود؟
ممنون 🙂
واقعا” زیباست
با سلام
خیلی جذاب و پیچیده هست. به قول پدربزرگم « آدم نمیره چیزها می بینه »
موفق باشید
با سلام و خسته نباشید واقا مطالب خوب وپیچیدهای هست وا قا انسان تا کجا پیش میره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی مشعوف گشتم!!!
داره جدی جدی فیلم ترمیناتور واقعی میشه!
من یه چیزایی درباره ی سایبورگ دیدم ، یه چیزی دیدم درباره ی کنترل موش با کنترل از راه دور!!!
مثه پلی استیشن!!!
اگه درباره اونم یه تحقیقی بکنی و منو مطلع کنی ممنون میشم.
یا علی
انسان به چه چیزایی بنده و خودش خبر نداره؛ واقعا تا حالا به ماهیچه ی مقعد و قابلیت کنترل دفع به عنوان یه نعمت دقت نکرده بودم!!
سلام دکتر
متاسفانه این پست ها حذف شده:
http://1pezeshk.com/archives/2009/archives/2007/12/post_690.هتمل
http://1pezeshk.com/archives/2009/archives/2009/10/augmented-reality-in-a-contact-lens.هتمل
چرا “اچ تی ام ال” اخر “هتمل”!! تبدیل میشه؟!!
سپاس
مطلبتون دو سال پیش موضوع ارائه ام بود.حالا میخوام واسه کارشناسی ارائه اش بدم در حد پیشرفته تر.
یادم میاد چند ماه پیش شبکه من و تو ،تو برنامه شگفتی های جهان یه فیلم در موردش نشون داد.نمیتونم پیداش کنم شما میتونید کمکم کنید؟
برنامه فراتر از انسان بود به احتمال زیاد می تونی you tube ببینی
جالب بود. به امید روزی که ایرانی ها هم سایبورگ شوند.
درباره ی برنامه ای که شبکه منو تو نشون داد شگفتی های جهان نبود برنامه ی فراتر از انسان بود