آن 33 نفر: چگونه در سال 2010 معدنچیهای شیلیایی گرفتار شدند و سپس عملیات نجات آنها طراحی شد

به شما قول میدهم که حداکثر تا دو سه سال بعد، هالیوود فیلمی با عنوان «33 نفر» نمایش خواهد داد! از کجا میدانم؟!
خوب اگر این پست را تا آخر بخوانید، شما هم تصدیق خواهید کرد که چنین داستان شگفتانگیزی یا حاشیههای جالبش واقعا سوژه خوبی برای فیلم شدن است.
حدود یک ماه پیش، یعنی در پنجم آگوست، یک معدن در شیلی دچار حادثه شد و ریزش کرد، این معدن مس و طلا در نزدیکی سن خوزه قرار دارد. در نتیجه این حادثه 33 نفر از معدنچیان گرفتار شدند. 32 نفر از آنها شیلیایی بوند و یک نفر هم اهل بولیوی بود.
عملیات نجات شروع شد، اما تا روز هفدهم هیچ نتیجهای در برنداشت، در این زمان تیم نجات با کمال تعجب صدای ضربههای چکش را روی یک مته حفاری شنیدند، ساعاتی بعد وقتی مته بیرون کشیده شد، کاغذی را دیدند که روی مته چسبانده شده بود، روی کاغذ نوشته شده بود: «هر 33 نفرمان در پناهگاه، خوب هستیم.» معلوم شد که معدنچیها زنده و سالم در عمق 700 متری زمین گرفتار شدهاند.
خبر زنده بودن آنها، آنقدر مهم بود که سباستین پینهرا -رئیس جمهور شیلی- شخصا در محل حاضر شد و نوشته را به رسانهها نشان داد. بلافاصله همه شیلی این پیروزی را جشن گرفت.
معدنچیان، شانس آورده بودند که کانالهای هوارسانی در جریان ریزش مسدود نشده بود، خوشبختانه آنها در این 17 روز ذخیره کافی آب در اختیار داشتند، اما از لحاظ غذا در مضیقه بودند، و در این مدت هر کدام 10 کیلوگرم وزن کرده بودند. هوای پایین گرم بود و آنها مجبور شده بودند، برهنه شوند، اما خوشبختانه نشت گازهای سمیای مثل متان جان آنها را تهدید نکرده بود.
پس تیم نجات باید تا عملی کردن عملیات نهایی نجات، راه عاجلی برای زنده نگاه داشتن معدنچیانی که در عمق 700 متری زمین گرفتار شده بودند، پیدا میکرد. بنابراین آنها در مرحله نخست کانالهای باریکی حفر کردند تا از طریق آنها، غذا و تجهیزات ضروری را به پایان بفرستند. این کار هم یک هفته وقت گرفت.
وسیله فلزیای به طول 1.6 متر که ظاهری شبیه موشک داد، وظیفه حمل و نقل غذا در این کانالها را بر عهده دارد. برای ارسال غذا، هر بار باید یک ساعت وقت صرف شود.
غذای ارسالی برای آنها در روزهای اول تنها شامل ژلهای غذایی غنیشده، ویتامین، قرصهای گلوکز و شیر غنی از پروتئین بود، اما بعد از روز، غذای گرم هم برای آنها ارسال شد. برای معدنچیان دارو هم فرستاده میشود چرا که یکی از معدنچیان، مبتلا به دیابت است و دیگری ناراحتی ریوی به نام سیلیکوزیس دارد.
از طریق کانالهای باریک ارتباطی که بعضیها به آنها لقب «بند ناف» هم دادهاند، فیبرهای نوری هم به پایین فرستاده شدهاند تا معدنچیها بتوانند ارتباط ویدئویی با دنیای خارج داشته باشند. البته آنها میتوانند از طریق نامه هم با آشنایان خود ارتباط تماس برقرار کنند.
اشتهار و حاشیههای ناخواسته!
اما دردسر این 33 نفر، آنها را مشهور هم کرده است، آنها دیگر جزئی از شوی واقعی تلویزیونی یا reality TV show شدهاند. توجه همه رسانهها به آنها جلب شده است، طوری که شبکه ABC مدتهاست که گروهی خبرنگار در بیرون معدن مستفر کرده است تا برایش گزارش روزانه ارسال کنند. مردم همه دنیا توجه زیادی به این واقعه دارند، حتی اگر در فیسبوک جستجو کنید، میتوانید گروههای مربوط به این معدنچیان را بیابید. پاپ ببندکیت هم شخصا برای آنها دعا کرد است.
رسانههای دیگر هم سعی میکنند، با برجسته کردن حاشیهها تیراژ خود را بالا ببرند. مثلا بعد از مدتی معلوم شد که یکی از معدنچیان یک فوتبالیست بازنشسته است که در جریان بازیهای انتخابی المپیک 1984 لوس آنجلس تیم ملی کشورش را همراهی میکرده است.
اما در میان معدنچیان، یکی از آنها به نام «یونی باریوس» بیش از همه در مرکز توجه قرار گرفته است. این توجه رسانهای روی او، به دو دلیل صورت گرفته است:
باریوس 50 ساله، در جوانی علاقه داشت پزشک شود و حتی بعد از عدم موفقیت این علاقه را با خواندن متون پزشکی در خود حفظ کرد. به خاطر دانش ابتدایی او از امورات پزشکی، خیلی از کارهای پزشکی مربوط به گروه به او سپرده شده است. مثلا او بود که اعضای گروه را واکسن زد و همچنین اوست که نمونه خون از معدنچیان میگیرد تا برای آزمایش به بالا فرستاده شوند.
اما دلیل مهمتر و جالبتر اشتهار آقای باریوس، دردسری است که چند ماه بعد، گریبان او را بعد از نجات یافتن خواهد گرفت! قضیه از این قرار است که یک روز، وقتی همسر باریوس در محل معدن حاضر شده بود و برای نجات شوهرش دعا میکرد، متوجه شد، زن دیگری هم نام همسرش را زمزمه میکند. اینجا بود که وی فوری مطلب را پی گرفت و متوجه شد، وی معشوقه شوهرش است. این قضیه بلافاصله در روزنامههای تابلویید، بازتاب پیدا کرد. شاید باریوس تنها معدنچیای باشد که عجلهای برای نجات نداشته باشد!
عملیات اصلی نجات:
برای نجات معدنچیها، باید کانالی به قطر 75 سانتیمتر در دل صخرههای سخت به درازای 700 متر حفر شود. این کار اصلا ساده نیست و با مشکلات فنی زیادی همراه است و تخمین زده میشود 3 تا 4 ماه طول بکشد. بعد از حفر شدن کانال نجات، از طریق بالابرهای هیدرولیکی که در آفریقای جنوبی تولید شده است، اعضای گروه نجات داده میشوند. نجات هر نفر نیم ساعت طول خواهد کشید. برای احتیاط دو پروژه نجات هم به طور موازی در حال اجرا شدن هستند.
اهمیت پزشکی این حادثه:
اما از دید پزشکی هم گرفتاری این معدنچیان جالب است. آنها بر علیه کزاز، دیفتری، آنفلوانزا و پنومونی واکسینه شدهاند تا در این وانفسا دچار بیماری نشوند.
اما عمده خطری که آنها را دنبال میکند، مشکلات روانی است. در پنج نفر از معندچیها، نشانههای افسردگی مشاهده شده است که علایم آن به صورت تغذیه ناکافی و عدم تمایل برای حضور جلوی دوربین است.
مشکل این معدنچیان را میتوان مشابه فضانوردان در مأموریتهای طولانی، سرنشینان زیردریاییها، زندانیها، دانست.
از آنجا که دانشمندان سازمان فضایی آمریکا -ناسا- در این زمینه تحقیقات زیادی کردهاند و صاحب تجربه هستند، از آنها تقاضا شد که کمک کنند. یک تیم چهار نفره از این دانشمندان از محل بازدید کرد و توصیههایی سودمندی مثل تنظیم چرخه خواب و بیداری، انجام ورزش روزانه و مصرف ویتامین D و تنظیم وزن کرد. معدنچیها باید مواظب باشند که اضافه وزن پیدا نکنند، چون کانالهای نجات آنها بسیار باریک است و تنها 75 سانتیمتر قطر دارد!
در عین حال باید اسباب سرگرمی آنها هم با MP3 پلیر، جدول و کتاب مهیا شود. جالب است بدانید که شرکت سونی تعدادی PSP در اختیار این معدنچیها قرار داده است!
بررسی این حادثه از لحاظ شناخت اثرات استرس و انزوای طولانیمدت روی سلامت و کارکرد روانی انسانها سودمند است.
سلام.خیلی جالب توضیح دادین.ممنون بخاطر این پست
نمیدونم چی بگم!
اراده ی حق بر این بوده که اینها زنده بمونن، در حالی که گاهی اوقات یک پشه، یک لیوان آب یا یک دانه ی شن جان یک نفر رو میگیره.
دکتر راستش به خاطر همین پست هاست که هیچ وقت از نوشته هات نمیگذرم.
حس جالبی داره من حاضر بودم اینجا قرار داشته باشم، اینترنت مجانی، قضا، ورزش، لپ تاپ، مشهور بودن، خلاصه که خیلی عالیه همچین زندگی ای
درود مثل همیشه عالی
خوبی هالیوود اینست که مثل یک حافظه قوی و یک هارد اکسترنال بی نهایت گیگا بایت ، همه اتفاقات و حوادث را در خود save می کند!
همین چند شب پیش که یک فیلم تاریخی میدیدم با خودم فکر میکردم که این هالیوود تا الان سراغ هر موضوعی که فکر بکنید رفته است و هر ماجرایی را به پرده سینماها گره زده است.
بعید نیست تا مدتی دیگر ماجرای این 33 نفر را هم در فیلمی هالیوودی زیارت کنیم!
قبل از این که به طور کامل توضیح بدین که هنوز نیامدن بیرون فکر می کردم قضیه ختم به خیر شده چون اول عکس دومی رو دیدم .
این باریوس همین نفر دوم از سمت چپ نیست که عینکش رو انداخته رو شکمش خوشحالم نیست؟
ممنون بابت این پست
راستش منم چند هفته پیش باخبر شدم که این اتفاق افتاده و این مسئله 2 3 روز فکرمو مشغول کرده بود حتی یه شب خواب دیدم که خودمم جزو این معدنچیا هستم
فقط میشه براشون دعا کرد که زودتر آزاد بشن
راستی اگه این اتفاق خدای نکرده تو ایران خودمون افتاده واقعا کسی به فکرشون بود؟؟؟فقط همون اول همشونو مرده میدونستن و فقط 1 روز عزای عمومی اعلام میکردن شاید….
اصلا بعید نیست که چنین فیلمی ساخته شود… ولی هالیوود قطعا پر رنگ و لعاب ترش خواهد کرد و با فلش بک های متعدد زندگی شخصی هر یک از این افراد رو هم بررسی خواهد کرد!
در صورت ساخته شدن باید خیلی هیجان انگیز باشه … مرسی از توضیحات جامع
موفق باشید
سلام
پست خوبی بود ;)
خیلی ممنون
عالی بود
وای حتی تصورشم وحشتناکه
این همه مدت زیر زمین تو اون گرما و با احتمال اینکه هر لحظه راههای هوا بسته شه .
خدایا کمکشون کن
البته فیلمش هم کمتر از این هیجان انگیز نخواهد بود آقای پیشگو
امیدوارم مثل زیر دریایی کورسک روسیه نشه!! نمی شه فهمید پایان ماجرا تلخه یا شیرین! هیچوقت خودتونو جاشون نزارید! شاید3 هفته تحمل کنید ولی ممکنه آدم به جنون بکشه! یا اگه اومد بیرون شبیه فرانکشتاین بی حس و روان پاک بشه!! ببینید جوان های این مملکت چقدر نیاز های اولیشون درست پاسخ داده نشده که بعضی هاشون حاضرن جای اون معدن کارها اون پایین باشن تا یه سری امکانات بهشون برسه بدون دغدغه مالی و استرس!!!
مطمئن باشید اگه به یک تراژدی ختم بشه این فیلم نه تنها ساخته میشه بلکه فروش خیلی زیاد و سروصدای زیادی هم خواهد کرد البته امیدوارم هرگز اینطور نشه …
توی یکی از قسمتهای سریال lie to me یک همچین جریانی اتفاق میافته که کارگرای ساختمونی زیر آوار حبس می شن و توی اون مدت معلوم می شه یکی از حبس شده ها معشوقه دیگه ای داشته
دقیقا خاطرم نیست قسمت چندمش بود
فیلمش رو باید بدن به من. انقد ایده دارم که …
اگه تو ایران بود چه کاری صورت میگرفت؟!!!!!!!!!
یه ایرانی تو جمع شون بود همه چی حل میشد :)
درود بر دکتر مجیدی عزیز
گمان کنم دیگر از این کامل تر و زیبا تر نمی توانستید بنویسید . باور بفرمائید با شرح بسیار جالبتان گویی مرا به عمق ماجرا فرو بردید.
سپاسگزارم از شما و قلمتان .
واقعا ممنون جناب دکتر
خیلی زیبا و عمقی نوشته شده بود
با تشکر و یک سوال:
دلیل ریزش معدن مشخص نشده؟
سپاس از بیان کامل و جالبتون
امیدوارم موضوع به خیر و خوشی تموم بشه
سلام
ممنون از مطلب جالبتون
با خوندن این پست یاد فیلم تکخال در چاه افتادم منتهی توی اون فیلم، کارگر مرد.
دقیقا هر روز عصر که پای اخبار می شینم و خبری در رابطه با این داستان می بینم به این فکر میکنم ازش میشه عجب فیلم هالیوودی بی نظیری در آورد حتی یکبار داشتم هنرپیشه هم برای نقش ها انتخاب میکردم ^_^!
فیملم های زیادی در مورد عدد 33 و اعتقاد فراماسونری ساخته شده ! اگه هم بخواهن همچین فیلمی رو بسازند مطمئن باشید که با اعتقادات فراماسونری همراه خواهد بود !
سلام
خیلی نگران کننده است من وقتی خبر رو شنیدم شوکه شدم واقعا این همه مدت زنده بودن اون هم در عمق 700 متری! معجزه است
ممنون از مطلب خوبتون
گویا این معدن از مدتها قبل هم خطراتی داشته که مسئولا بهش ترتیب اثری نمیدادن و همین مسئله هم باعث شده که توجه مضاعفی ( شاید بخاطر وجدان درد!! ) روش داشته باشن
چقدر جالب بود این ماجرا.. البته جسته گریخته شنیده بودم درباره ش اما ماشالله تنبلی اجازه نمی داد دنبال کشف کامل ماجرا برم. ممنونم که اینجا نوشتید این مطلب رو.
امیدوارم که همه شون سالم از اون معدن نجات پیدا کنن. اما تجربه ی سخت و در عین حال جالبی رو می گذرونن. بیشتر از همه شاید اون آقای باریوس….
بازم ممنون.
من این ماجرا رو دوهفته پیش از رادیو شنیدم که اقای مهران دوستی تو برنامه کافه رادیو در موردش حرف زدن تا یه هفته برام کابوس شده بود
خداکنه زودتر همشون نجات پیدا کنن.قطعا شرایط خیلی سختی دارند.
خدا کنه اینا زودتر نجات پیدا کنند فیلمشم ساخته بشه ببینیم
excellent, thanks a lot
والا اینکه می گویید چند سال دیگه از این اتفاق که در امور کارگری نادر نیست و در این خراب شده هم هر روز و به شکل های متفاوت روی می دهد فیلم خواهند ساخت قطعی ست…اما حدود پنجاه سال پیش بیلی وایلر با نگاهی انتقادی و موشکافانه فیلمی با همین مضمون ساخته که دیدنش به صد تا از گزارشات بی بی سی فارسی می ارزد…خوب تنها یک چیز باقی می ماند و آن جهانی است که در آن زنده گی می کنیم که نظام سرمایه داری در آن مسلط است و همیشه آژیر کشان به سراغ این اتفاقات می رود که نکند آب توی دل جهانیان تکان بخورد و دست به اعتراض بزنند…و مشکلات و مشقتهای کارگران تا سطح دغدغه ی فکری آنان در مورد معشوقه هایشان پایین آورند این است اکسیر سرمایه داری که جادویی و ماورایی نیست فقط باید خوب دید و طبقاتی تحلیل نمود
علی سالکی
متاسفانه ما از همین اکسیر سرمایه داری هم محرومیم و جدای از اون وادارمون هم می کنن از جون خودمون هم اکسیر ول کنیم!
vaghan vahshadnak vali mohayej bud
با سلام
همانظور که یکی از دوستان گفته دقیقا من را یاد فیلم تکخال در چاه انداخت
ace in the hole یا The Big Carnival
در آن فیلم جناب کرک داگلاس و دیگر رسانه ها چنان غرق در پرداخت و سوء استفاده ژورنالیستی موضوع هستند که در واقع برای کش دادن موضوع و استفاده هر چه بیشتر از حادثه راه طولانی تر را برای نجات در پیش می گیرند ودر نهایت هم بنده خدا همان زیر می میرد.
فیلمی بسیار قوی از بیلی وایلدر
http://www.imdb.com/title/tt0043338/
دکتر جان من زیاد TV نگاه نمیکنم ولی متوجه شده بودم که چنین اتفاقی افتاده.
از شما بابت این مطلب کامل متشکرم.
مرسی.
کامل و زیبا توضیح داده بودید
در جریان این خبر بودم. شما هم بسیار مبسوط توضیح دادین. بعضی مطالب مثل دچار بودن به برخی بیماری در نوشته شما دستگیرم شده.موفق باشید
سلام دوست عزیز
همه ی دوستان عمده ی نظراتشونو گفتن ولی هیچ کس به خانواده های اونها اشاره نکرد اینکه به چه کیفیتی صبحشونو به شب و شبشونو به صبح میرسونن و فقط کافیه کمی تخیل قوی داشت و اون احساساتو به خونه ی خودمون بیاریم تا به عمق مسئله پی ببریم و فیلم هالیوودی یادمون بره-البته دراین حوادث درسهایی هست به قول معروف وشعرمعروف بنی آدم اعضای یک پیکرند یا یکدیگرند.
ما و همه ی انسانهای روی کره زمین از یک جنسیم و یک خانواده ایم
ولی نمیدونم چرا مردم کشور ما خودشونو تافته ی جدا بافته از خلق میدونن. به امید سلامتی برای اونها و خوشبختی برای همه مردم دنیا
ای وای که اگر آقایون دو روز حواسشون به زندگیشون نباشه رسوای عالم می شن
خیلی دست اول بود تنکس!
بسیار عالی بود، هم نوشته شما و طریقه داستان گویی هم عملیان نجات. بیشترین قسمت مهم برای من “اهمیت پزشکی حادثه” بود و اینکه چطور همه فورا اقدام به کمک می کنن بدون چشم داشتی، ناسا کارشناساش رو می فرسته سونی هرچیزی که از دستش بر بیاد (حتی اگر جنبه تبلیغاتی داشته باشه)
یاد زلزله بم افتادم. اینکه ژاپنی ها اومده بودند، یک دکمه روی یه مکعب 1*1*1 می زدند یه بیمارستان بادی کامل 10 متری بوجود میومد، با تخت و دستشویی و امکانات کامل.
فرانسوی ها سگ ها رو آورده بودند، بیشتر ربات بودند، تشخیص دقیق. کاملا تمرین دیده شده. البته ایرانی های اصیل سگ ها رو دزدیدند.
گروه نجات ایرانی اونوقت تراکتور با خودش برده بود داخل آوار برای نجات. در این مواقع آوردن تراکتور و وسایل سنگین 48 تا 72 ساعت ممنوعه، بخاطر ویبره شدیدی که ایجاد می کنن امکان دارد راه کوچک هوای کسی که زیر آوار هست رو مسدود شه.
ار آنها بپرس چه کسی درماندگان را اجابت میکند هنگامی دست به دعا بلند میکند و خطر را از آنها میزداید؟
براستی که لطف خداوند شامل حال تمامی آنها شده و امیدوارم که شامل حال ما هم شود اما نکته جالب این ماجرا در جای دیگریست. بیایید شیلی را با کشور خودمان مقایسه کنیم تا ببینیم جان انسانها چقدر با ارزش است. قطعا این کشور پیشرفته ترین کشور دنیا نیست اما جاییست که در آن برای حان انسانها ارزش قائلند. رئیس جمهورش به فکر حتی 33 نفر هم هست. مردمش برای زنده ماندن چند معدنکار شادمان و مسرورند و البته گروه های نجات هم بعد از 17 روز دست از تلاش بر نمیدارند.
درحالی که (…).
یاد دارم چند سال قبل در حادثه ای مشابه چندین کوه نورد در همین نزدیکی پایتخت و محل تمرکز امکانات و تجهیزات اسیر بهمن شدند. عده از کوهنوردان نجات یافته ولی چندین تن از آنها هم زیر بهمن اسیر شدند. اما از نیروی امداد خبری نبود لذا دوستان آنها تصمیم گرفتند که شخصا وارد عمل شوند اما متاسفانه آنها هم خود اسیر بهمن دوم شده و جان خود را از دستند. و البته تقریبا 1 روز طول کشید که نیرو های امداد یا بهتر بگویم نعش کش ها در محل حضور یابند.
و حالا تصور کنید اگر همین حادثه در ایران رخ میداد نعوذ بالله
سلام خیلی سایت جالبی دارین
تقریبا بیشتر مطالب سایتتون رو خوندم
به ما هم سری بزنید
هر وقت گودرمو باز می کنم اول میام 1 پزشک رو می خونم و عادت هم ندارم که نظر بدم ولی در مورد این نوشته ی کامل و زیبات نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم ممنون دکتر جان به خاطر این پست زیبات
من به ندرت سراغ اخبار غیر کاریم میرم ،و اتفاقی سایتتون و دیدم،به قول معروف خوشمان آمد ،شاید یکی از خواننده های سایت شم ،بسیار متشکرم
خیلی وحشتناکه خیلی. کاملا حسی رو که اون معدن چی ها دارند درک می کنم. چون دیروز با یکی از دوستام رفتیم پردیس سینمایی ملت برای دیدن فیلم. بلیط گرفتیم و سوار آسانسور شدیم تا به دو طبقه پایینتر بریم. ولی آسانسور خراب شد. ما 10 دقیقه تو یه آسانسور کوچیک گیر کردیم. حس سلول انفرادی رو با تمام وجود میشد حس کرد. فقط خدا خواست که تنها نبودیم و با هم حرف زدیم و دکمه الارم رو فشار دادیم تا سیستم درست شد. همه اینا به کنار وقتی اومدیم بیرون اسانسور 2 تا مرد جلوی در بودند که بهشون گفتیم اسانسور خرابه لطفا بگید مرم سوار نشند، فکر می کنید چه جوابی شنیدیم!! فرمودند اسانسور مشکلی نداره و سالم هست!! نه عذرخواهی نه دلداری نه هیچی هیچی هیچی
در کمال وقاحت و پستی با دو تا ادم 28 ساله این طوری حرف می زنند
بهشون میگیم اساسنسور یه لحظه سقوط کرد و این رو که دیگه خودمون حس کردیم طوری که حدس زدیم طناب پاره کرد. اما بازم منکر می شند. اینه ارزش جون ادم های یک کشور برای یک کشور
خیلی جالب بود.
امیدوارم همشون نجات پیدا کنن.
خیلی مطلب جالبی بوددکتر سوالای شخصی مونو کجا میتونیم ببرسیم
خیلی عالی وجالب بود ادمو به هیجان وامیداره
سلام
در گودر عکسهای مربوط به این مطلب متفاوت از عکسهای وب سایت است.
دلیل آن چیست؟
به علت کپی شدن این پستم از سوی سایتها و وبلاگهای دیگه مجبور شدم،عکسهای اولیه را تغییر بدم و عکسهای جدید بذارم.
برای اخطار به سایتهای خاطی، عکسهایی که رعایت کپی رایت را تذکر میدادن گذاشتم.
منتها، چون فید دیر متوجه میشه و به روز میشه، اون عکسها در فید وبلاگ شاید دیده بشن.
باعرض تشکرکه به تعریف دقیق وهمه جانبه ماجراپرداخته اید.من چنین شرحی راازسایت های خارجی نیزنتوانستم پیداکنم.باتوجه به اینکه این ماجرادرزیرذره بین وافکارعمومی وجهانی است وتوسط اکثررسانه هارصدمی شودوهمه منتظرندکه پایان ماجرابه کجاختم می شودخواهشمندیم مارادرجریان گزارشات لحظه به لحظه قراردهید
راستش چندی قبل فیلمی با همین مضمون دیده ام نمیدانم چرا هیچیک از دوستان به آن اشاره ای نکردند البته مهرداد گفته ولی نمیدانم همان است که من دیدم یا که خیر
چرا خبر یا گزارش جدیدی از این مطلب که اینهمه خبرنگار و گزارشگر آنجا هستند نمیگویید؟
سلاااااام خیلی خیلی عالی بود. از همه انسان هایی که در این کار یاری کردند ممنونم.من الان حس انسان دوستانه رو دارم با تمام وجودم حس میکنم .خدایا ازت ممنونم. امیدوارم 33مجسمه از این معدنچی ها درست کنن تا همیشه وهر روز یادشان زنده بماند.
جالبه بدونین ک تو ایران خودمون(کرمان) معدنی ریزش میکنه و 4 معدنچی در عمق 59 متری گیر میوفتن و بعد از 6 ماه اجساد سوخته آنها که بخاطر خودسوزی ذغال سوخته شده بود بیرون آوردند…
سلام!
شاید خودتون از یاد برده باشین دکتر!
اما این پستتون رو زمونی که خوندم گوشه ای یادداشت کردم که فیلمش هم روزی قراره بیاد و … مثله اینکه دیگه تو راهه!
http://www.imdb.com/title/tt2006295
http://en.wikipedia.org/wiki/The_33_%28film%29
به کارگردانی خانم Patricia Riggen و با هنرمندی آنتونیو باندراس و …
پایدار باشید..
ممنون