محصول یک پسر شانزده ساله: اپلیکیشن هوشمندی که مطالب اینترنت را برایتان خلاصه می‌کند

به تازگی سایت‌های متعددی در مورد یک اپلیکیشن جالب نوشته‌اند، این اپلیکیشن Summly نام دارد و رایگان است.

وقتی در اینترنت هستیم و می‌خواهیم به سرعت مقاله‌هایی در مورد مطلبی پیدا کنیم و مطالعه کنیم، بارها شده که آرزو کرده‌ایم که ای کاش کسی در کنارمان بود، مقالات بلند را می‌خواند و چکیده و خلاصه‌شان را برای ما نقل می‌کرد.

چنین آرزویی در نگاه اول محال به نظر می‌رسد، اما نه برای پسر شانزده ساله نویسنده اپلیکیشن Summly.

این اپلیکیشن می‌تواند نتایج جستجو، اخبار و مقالات را به صورت هوشمندانه‌ای خلاصه کند. پژوهشگرانی دانشگاه MIT هم حتی از عملکرد این اپلیکیشن راضی بوده‌اند و می‌گویند که این اپلیکیشن می‌تواند با کیفیت خوبی مقالات آکادمیک را 30 درصد خلاصه کند.

این اپلیکیشن را می‌توانید از اینجا دانلود کنید. متأسفانه به علت اینکه iOS آی‌پدم را ارتقا نداده بودم، نتوانستم کیفیت کار این اپ را شخصا ارزیابی کنم، اما شما اگر این اپ راتست کردید، لطفا من و خوانندگان را در جریان بگذارید.

اما خبر و داستان عرضه این اپلیکیشن که بسیار هم محبوب شده، بسیار جالب است.

همان طور که در بالا نوشتم، خالق این اپ یک پسر شانزده ساله است، او «نیک دالیسیو» Nick D’Aloisio نام دارد.

«نیک» در استرالیا به دنیا آمد، در پنج سالگی همراه خانواده‌اش به لندن نقل مکان کرد. وقتی هفت ساله بود، آگهی‌های تلویزیونی نظرش را جلب کردند و با اصرار از والدینش خواست که برایش یک «مک بوک پرو» بخرند تا او بتواند با نرم‌افزارهایی مثل iMovie یا Final Cut Pro ویدئو درست کند.

در سال 2007، او صاحب یک دستگاه آی‌فون شد، سال بعد علاقه‌مند شد که SDK سیستم iOS ‌را یادبگیرد، چند ماه بعد او نخستین اپلیکیشن‌اش را نوشت که SoundStumblr نام داشت که می‌توانست به کاربرش نشان بدهد که افراد دیگری که آن نزدیکی هستند به چه موسیقی‌هایی گوش می‌کنند. مدتی بعد او اپلیکیشن Facemood را نوشت که می‌توانست نشان بدهد که خلق و حال و هوای دوستان یک فرد در فیس‌بوک در هر روز چطور است. این اپلیکیشن را صدهزار نفر دانلود کردند!

هفت ماه پیش زمانی که او توییت‌های دوستانش را می‌خواند و لینک‌های صفحات توییت شده را مرور می‌کرد، به مشکلی برخورد، به خاطر سرعت پایین اینترنت‌اش، باز شدن هر صفحه برای او حدود پانزده ثانیه طول می‌کشید، تازه بعد از باز شدن هر مقاله و خواندن هر مطلب از سر تا ته، گاهی متوجه می‌شد که مقاله ارزش وقت تلف کردن را ندارد. به همین خاطر فکر بکری به سرش زد: چه می‌شود اگر بتوان یک برنامه نوشت که بتواند به سرعت یک مقاله را برایمان خلاصه کند؟!

در نگاه اول، این ایده آنقدر رؤیایی است که هیچ کس پی‌اش را نمی‌گیرد، اما نیک جوان و جاه‌طلب بود، به همین خاطر شروع کرد به خواندن مقالاتی در مورد پردازش زبان و یادگیری ماشینی، او از امکانات سرویس دانشگاهی آی‌تونز یا iTunes University هم استفاده کرد و چیزهایی را که نمی‌دانست از خبرگان فن به صورت آنلاین می‌پرسید.

نتیجه تلاش‌هایی او، اپلیکیشنی شد که Trimit نام داشت. مدتی بعد یک میلیاردر چینی که صاحب سه گروه صنعتی بزرگ بود و پیش از آن سرمایه‌گذاری‌هایی در اسکایپ، فیس‌بوک و اسپاتیفای هم کرده بود، اپلیکیشن را دید و پسندید، به همین خاطر به نیک پیشنهاد داد که نام جالب‌تر Summly را روی اپلیکیشن‌اش بگذارد و آن را توسعه بدهد. به این منظور این سرمایه‌گذار، 250 هزار دلار به نیک داد تا استارت‌آپی بزند و برنامه‌نویسانی استخدام کند تا هم الگوریتم اپلیکیشن را بهتر کنند و هم رابط کاربری‌اش را ارتقا دهند.

در شانزده‌سالگی، جذب کردن 250 هزار دلار سرمایه کاری است که از هر کسی برنمی‌آید. شور و شوق و استعداد نیک، بی‌شک در این امر حرف اول را می‌زند. شور و شوقی که البته گاهی به خاطر بالغ نبودن باعث ناخرسندی برخی از سایت‌های بزرگ و رویکرد منفی آنها نسبت به نیک هم شده است!

منابع: + و +

29 دیدگاه

  1. جالب بود
    ما اینجا حتی برای استفاده از نت می تونیم یه چرت بزنیم و چایی و غذا هم بخوریم و اونوقت بیایم که شاید صفحه مورد نظرمون باز بشه !
    بعد این بنده خدا فقط 15 ثانیه وقتش تلف شده!

    1. گل گفتی رفیق،گل گفتی…ای کاش این مسئولین مخابرات و ارتباطات یه کم به حرف ما کاربران اینترنت گوش می دادند بعد می گفتن که سرعت فعلی اینترنت خوبه و نیاز کشور رو تامین می کنه در حالی که … ما نمی دونیم تا کی باید بشینیم تا بقیه کشور ها همین طور تو این زمینه پیشرفت کنند و ما نگاشون کنیم.

    2. تفاوت یعنی همین. ما خودمونو با شرایط خوب وفق می دیم و عادت می کنیم، ولی بعضی آدما شرایط جدیدی به وجود میارن و به بفیه هم کمک می کنن.
      بعضی آدم ها هم می گن منم این کارو انجام دادمو ….
      مهم اینه که کدوم به نتیجه رسیده.
      همیشه فقط نتیجه مهه.

  2. چه پستی بود! به فکر فرو رفتم اساسی…طرز فکرها،… یادمه وقتی بچه بودیم اون ذهن سفید و سرحال رو وادار می کردن چه بسیار …در اون تلنبار بشه…از اشتیاق افتادیم و افتادند… کدام جاده شوسه می باشد؟ کدام رودخانه ماهی سفید دارد؟ نام ماهی هایی که در خیلج فارس صید میشود چیست؟ جلگه را تعریف کنید؟ نادرشاه در سال فلان کدام کشور را فتح کرد؟ جمعیت ازبکستان چقدر است؟ انت انتما مفاعیلا استفعلان اگه جمع مذکر غایب بشه چی میشه؟….. ذهنمون با دیتاهایی عجیب و غریب پوشیده و پوسیده شد.احساس میکنم در مدرسه جادوگری هری پاتر تحصیل کردم. …

    1. ایول ، دقیقا زدی تو خال ، حرف دلمو زدی ، هر چند به خود فرد هم بستگی داره ولی حرفی که زدی درست بود .
      ممنون

  3. نکنه شما هم مثل من به خاطر نبود جیلبریک مناسب سراغ ios5 نرفتین!!؟
    بد نیست در باره ی پدیده های نوظهور دنیای IT جیلبریک و روت کردن پست بذارید تو ایران بدون اینها smart phone به صرفا یک گوشی تبدیل میشه!

  4. من این اپ را نصب کردم اما ظاهرا که درست کار نمی کنه مطابق با آنچه ذکر شد. شاید یکی از دلایلش اینه که بصورت پیشفرض سایتهای ژاپنی را باز می کند در اینجا و متاسفانه در تنظیمات هم گزینه ای برای رفع این مشکل وجود ندارد.

  5. این واقعا عالی..
    ولی اگه تو ایران زندگی می کرد : اولا اصلا شناخته نمی شد و ثانیا در روز دوم طرحش رو می دوزدیدن و در کانال 4 نشون می داد بسیجیان نخبه ایران با فناوری بومی توانسته اند مثلا پهباد ایرانی بسازند.

    دمش گرم که نخبه است و دوما تو ایران نیست

  6. تلاش هیچ وقت بی نتیجه نمی ماند، چه برسه به تلاش از نوع شور و اشتیاق… فقط باید سوالات درستی پرسید.
    عالی بود. ممنونم.

  7. متاسفانه از بچگی بهمون یاد ندادن که خلاق باشیم :( همش حفظی بارمون اووردن… وگرنه با این سرعت کم اینترنت که چندین دقیقه طول میکشه تا یک صفحه بیاد، ما ایرانیها باید تو این زمان آپولو هوا میکردیم!

  8. کاری که ایشون انجام داده نوآوری خاصی نداره.من پایان نامه فوقم تو این زمینه بوده و اگر text mining رو در گوگل بزنید، میبینید که از سال های قبل وجود داشته و کارهای متعددی در این زمینه انجام شده، ایشون فقط اون الگوریتم ها را در قالب اپلیکیشن در آورده

    1. تایید

      در ضمن کارکردش زیاد جالب نیسته! حتى ویکیپدیا رو ه نمیتونه درست خلاصه کنه ! در طل چیز به درد بخورى نیست !

  9. مطلب جالبی بود :) ولی رک بگم، من با اون پست گیزمودو که بهش لینک هم دادید آخر نوشته بیشتر حال کردم! :D طرف زده اینباکس کارکنان گیزمودو رو ترکونده :))

  10. راستی، اینم یادم رفت بگم … شاید اگر یه کم ژورنالیستی به این قضیه نگاه کنیم، این کامنتی که زیر مقاله گیزمودو بود، درست باشه :
    Any press is good press. This article probably got a ton more hits/reads than an app of the week article would – and a TON more people interested in what Trimit actually is who might have said, “meh,” to a snippit feature somewhere else on Giz. So it would appear that this article is equal parts apology, excuse, and – lets face it – massive plug for Trimit.

  11. آزادی، امکانات، اراده، پشتکار
    با داشتن چهار مورد بالا، هر کاری میشه کرد. ولی یه سوال؟ کدومش رو داریم؟

  12. یک کم بیشتر فکر کنید
    آیا فرق شما با اون فقط تو امکاناتتون هست؟
    کامنت ها را بخونید اغلب گفتید بله خوب من اینو ندارم و آن را و…. و این مشکلو دارم و اون مسئول باید یک کاری بکند…..
    اما اون خودش دست بکار شده مشکل ما هم همین هست بیاید جای گشتن دنبال عامل بیرونی برای حل مشکلاتمون دست به کار بشیم و خودمون یک کاری بکنیم.
    با تشکر

  13. مشکل ما این نیست که امکانات نداریم …
    مشکل ما اینه که ارزه نداریم و هزارتا بهانه داریم برای اینکه بی ارزگی خودمون رو بپوشونیم .

  14. اوج هنر برنامه نویسی من دوران دبیرستان بود. با اینکه جزو واحدهای درسی رشته ریاضی بود ولی تو مدرسه ما حسابی دایورت شده بود چون از قبل اینجوری پیش خودشون حساب کرده بودن که این اسکلا (من و هم کلاسی های محترم) چه میفهمن برنامه نویسی چیه!
    ولی با همون دو سه تا تابع ابتدایی تو کتاب یه برنامه نوشتم که حدودا 30 خط کد بود و میتونست معادلات درجه دوم رو به روش دلتا حل کنه. برنامه خیلی ساده ای محسوب میشه و حتی الگوریتم اون تو امتحان نهایی پایان ترم اومد!
    ولی اینکه تو اون محدودیت اونو نوشتم، هنوز برای خودم جای سواله، چون الان هم که سورس کدشو نگاه میکنم نمیدونم چی به چیه! کلا یا دم رفته!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]