اپلکیشن آناتومی داوینچی و مسئله «اپلیکیشنی» کردن میراث فرهنگی و دانش

پانصد سال پس از مرگ لئوناردو داوینچی، فناوری طراحیهای شگفتانگیز او از آناتومی بدن انسان را بار دیگر احیا کرده است. یه تازگی اپلیکیشنای برای آیپد به نام «لئوناردو داوینچی: آناتومی» نوشته شده است که با کمک آن میتوان طراحیهای داوینچی از بدن انسان را مرور کرد.
این اپلیکیشن امکانات بسیار خوبی دارد: مدلهای تعاملی سهبعدی، امکان زوم کردن روی تصاویر و حتی مصاحبههایی با متخصصان تاریخی پزشکی.
داوینچی عادت داشت بعضی از یادداشتهای خود را به صورت تصویر آینهای بنویسید، این اپلیکیشن اجازه میدهد تا هزاران یادداشت اینچینینی او را بیدشواری به صورت طبیعی ببینید و به علاوه ترجمه انگلیسی آنها را ببینید.
داوینچی یکی از شناختهشدهترین هنرمندان دوره رنسانس بود، او او در عین حال یکی از آناتومیست باهوش هم به حساب میآمد. اما از زمان فوت او در سال 1519 میلادی، طراحیهای آناتومیک او در میان مجموعه کارهای خصوصیاش باقی مانده بود و تا قرن بیستم به فراموشی سپرده شده بود. در قرن هفدهم مجموعه از طراحیهای آناتومیک او وارد انگلستان شد و توسط چارلز دوم خریداری شده و از سال 1690 در کلکسیون سلطنتی نگاهداری شد.
اپلیکیشنی که با استفاده از همین تصاویر ایجاد شده، 11 بخش و 268 صفحه دارد و با مرور آنها میتوان تصور کرد که داوینچی در راه مطالعات خود چه مرارتهایی برای تشریح در بیمارستانهای و دانشکدههای پزشکی کشیده است.
اپلیکیشن در کنار طراحیهای داوینچی، تصاویری آناتومیک مدرن سهبعدی را هم گنجانده تا کاربر متوجه میزان دقت و تیزهوشی داوینچی شود.
این اپلیکیشن البته اپلیکیشن ارزانی نیست و 13.99 دلار قیمت آن است. حجم این اپلیکیشن 1.7 گیگابایت است.
خب! شاید شما هیچ وقت این اپلیکشن را تهیه نکنید، هدف من هم از معرفی این اپلیکیشن در وبلاگ، تشویق شما به خرید آن نبود بلکه میخواستم احساس خود را هنگام خواندن اخباری از این دست با شما به اشتراک بگذارم.
هر وقت در خبرها میخوانم که چگونه در کشورهای دیگر دنیا میراث فرهنگی و علمی به صورتهای جذابی حفظ میشود، به خاطر نبودن جریانهایی موازی در ایران تأسف میخورم.
برای حفظ تاریخ و میزاث علمی و فرهنگی، در دنیای امروز، دیجیتالی کردن آنها یک ضرورت است و در شرایطی که بیشتر مردم به محیط پیرامونشان از دریچه اپلیکیشنهای گوشیهای هوشمند و تبلتهایشان مینگرند، چه راهی بهتر از اپلیکشنی کردن فرهنگ.
اما اپلکیشنی کردن فرهنگ، خود مستلزم طی شدن مراحلی است که در شرایطی امروز، بسیار دور از دسترس به نظر میرسد، مراحلی مثل ایجاد شدن انگیزه کار در ذهنهای دست اندر کاران، تشکیل گروهها و شرکتهایی که بتوانند به تناسب سفارشات به شیوه مؤثر و جذابی اپلیکیشن برای پلتفرمهای مختلف بنویسند، ایجاد ارتباط بین این گروهها و شرکتها و مسئولان، به صرفه بودن اقتصادی فرایند برای سفارشدهندگان و نویسندگان اپلیکیشن، ایجاد تلقی جدید از اینترنت و کاربری موبایل هم در ذهن مردم و هم در نزد مسئولان و خیلی چیزهای دیگر.
همه اینها در حال حاضر رؤیاگونه به نظر میرسند.
با وجودیکه تولید و عرضه اپلیکیشنها اصولا هزینه چندانی را (مخصوصا در مقایسه با انتشار نسخه های کاغذی) طلب نمی کنند و به راحتی هم می توانند همه گیر شوند، اما متاسفانه در کشور ما اهمیت چندانی به این مقوله داده نمی شود.
البته برای اقدام به ساخت چنین اپلیکیشنهایی حتی خبر داشتن از چنین چیز هم کفایت می کند. ظاهرا بسیاری از مسوولین امور فرهنگی هنوز، بهترین کار فرهنگی را توزیع سهمیه کاغذ می دانند. (که همان هم حرف و حدیث دارد)
سلام
عالی بود ، ولی در خصوص جریان موازی نیازی نیست توی کشور ما چنین جریان موازی باشه چون اصلا ما تاریخ و میراث فرهنگی نداریم و نیازی به اپلکیشنی کردن اونها هم نداریم چون اگه وقت کردید و سری به یکی از این مکان ها زدید می بینید که خاطرات 100 سال تا 2 روز گذشته و هچنین شماره تلفن و امضا ها بر نقوش این اثر تاریخی نقش بسته بطوری که اثری از اون مکان تاریخی و فرهنگی دیگه نمونده .
منم کاملا موافقم –اتفاقا تو ایران اپلیکیشن و گجت های زیادی تولید میشه
مثلا …
در کشور ما چه تعداد از “مردم به محیط پیرامونشان از دریچه اپلیکیشنهای گوشیهای هوشمند و تبلتهایشان مینگرند”؟ هیچ آماری وجود ندارد. اما به نظر می رسد بیشتر کسانی هم که در کشور ما تبلت و یا تلفن هوشمند دارند، نمی دانند که می توان از طریق آنها به محیط پیرامون نگرسیت!
ممنون.عالی بود.صفحه کوچیک گوشی واقعا آدم رو خسته میکنه و استفاده از اپلیکیشن ها در گوشی یا وصل شدن به اینترنت ،بنظرم بیشتر جنبه ی تزیینی داره.ولی درمورد تبلت یا نوت بوک وضعیت فرق فوکوله…