معرفی کتاب: تفنگت را زمین بگذار
نویسنده مهمان: میلاد احمدی:
کتاب «تفنگت را زمین بگذار» نوشته دالتون ترامبو -فیلمنامه نویس معروف سینمای هالیوود- است که جزء “ده تای هالیوود” محسوب میشود. این عنوان در زمان مک کارتی به کارگردانان و هنرمندانی اطلاق میشد که در لیست سیاه قرار داشتند. دالتون ترامبو نویسنده کتاب درخشان “شب آروچز” یکی از چهره ژهای مهم و فعال ادبیات معاصر آمریکاست. وی بالغ بر ششصد نمایشنامه نوشته که شامل آثاری چون: پاپیون، مهاجرت و نمایشنامه “پسر دلیر” است که این آخری برنده جایزه اسکار شد.
تفنگت را زمین بگذار تحسین برانگیزترین کار از میان آثار خوب دالتون ترامبوست. نمایشنامه تفنگت را زمین بگذار، برنده جایزه منتقدان بین المللی فیلم و جایزه فستیوال فیلم کن شده است. «جانی تفنگش را برداشت» عنوان اصلی کتاب دالتون ترامبو در آمریکاست که انتشارات تیسا برای نخستین بار آن را در ایران با ترجمه «تفنگت را زمین بگذار» به چاپ رسانده است.
این رمان، راوی شرایط جنگ جهانی دوم از زبان یک سرباز آمریکایی به نام جو است که در جریان جنگ، تمامی اعضای حیاتی بدن خود را از دست میدهد، ولی زنده می ماند. دالتون ترامبو به زیبایی، دست و پا زدن انسانی بین مرگ و زندگی را به تصویر می کشد و در جای جای داستان، با توصیف دقیق وضعیت جو -شخصیت اصلی داستان- خواننده را با خود در تجربه طعم تلخ جنگ و آسیبهای ناشی از آن همراه میکند.
این یک داستان معمولی نیست. این کتاب راههای ساده فرار از رویارویی با واقعیتها را در پیش نمیگیرد، کتابی است تکاندهنده، خشن، دردناک، مخوف، بیملاحظه و بیرحم … درست مثل جنگ.
«تفنگت را زمین بگذار» کتابی سرشار از حوادث تلخ و دردناک است و نویسنده در آن کوشیده جنگ را همانطور که بوده و بدون ملاحظه روایت کند. رمان «تفنگت را زمین بگذار» در سال 1939 میلادی، 10 روز پس از اتحاد نازیهای آلمان و اتحاد جماهیر شوری و دو روز پس از آغاز جنگ جهانی دوم به زیر چاپ رفت و در آغاز جنگ با عنوان «Johnny Got His Gun» (جانی تفنگش را برداشت) منتشر شد.
بسیاری از خاطرات «جو»، قهرمان داستان، بر اساس حوادث زندگی دالتون ترامبو، در کلورادو و لسآنجلس شکل گرفته است. پیش از نگارش این رمان، ترامبو مقالهای را مطالعه میکند که در آن وضعیت بد جسمی سربازی شرح داده شده بوده و همین مقاله او را به فکر نوشتن یک رمان میاندازد. این مقاله درباره سربازی بود که در جنگ برخی از اعضای بدن و همچنین تمامی حسهای خود را از دست داد و وضعیت زندگیاش به دلیل جنگافروزی سران کشورها تغییر کرد.
در بخشی از متن پشت جلد این کتاب آمده است: «این یک جنگ معمولی نبود. این جنگی بود که قرار بود دنیا را به جای امنی برای دموکراسی تبدیل کند و اگر دموکراسی محفوظ میماند، دیگر هیچ چیز اهمیت نداشت؛ نه مرگ میلیونها انسان، نه نابود شدن زندگی تودههای مردم. این یک داستان معمولی نیست این کتاب راههای ساده فرار از رویارویی با واقعیتها را در پیش نمیگیرد؛ کتابی است تکاندهنده، خشن، دردناک، مخوف، بیملاحظه و بیرحم… درست مثل جنگ.
ترامبو، نویسنده آمریکایی این رمان، در سال 1976 میلادی از دنیا رفت، در حالی که 6 سال پیش از مرگش ضمیمهای به کتاب افزود و در آن علاوه بر ارایه آماری درباره کشتهشدگان جنگ، به نکوهش از آن پرداخته بود. این رمان در همان سال توانست به «جایزه ملی کتاب» دست یابد.
تفنگت را زمین بگذار» در 241 صفحه و با قیمت 12 هزار تومان منتشر شده است.
روشهای تهیه کتاب:
– خرید اینترنتی و پرداخت آنلاین از سایت انتشارات تیسا
کوپن تخفیف: با ارائه نام 1pezeshk در بخش مربوطه هنگام خرید اینترنتی یا تلفنی از 15 درصد تخفیف برخوردار شوید.
– خرید تلفنی، برقراری تماس با شماره تلفنهای 33999423 و 33992470، انتشارات تیسا و خرید کتاب به صورت تلفنی و ارسال به صورت پست.
این نوشتهها را هم بخوانید
خواندن این کتاب رو به شما پیشنهاد میکنم، فیلمش رو سال گذشته مجددا تقدیر ازش به عمل اوردند و امسال نیز این کتاب ب زبان فارسی ترجمه شد، از معرفی به جا و شایستتون قدردانی میکنم
اگه مردی خودت تفنگت رو زمین بگذار :d
سلام جناب مجیدی
آیا استقبال از پادکست کتاب خوانی به حدی بوده که بزودی یک مورد از اون را منتشر کنید؟
سلام آقای دکتر. خسته نباشید. آن چنان که به یاد می آورم قرار بود بخش معرفی کتاب مختص خودتان باشد…
منو یاد آهنگ Say Goodbye To It All کریس د برگ انداخت.
“این رمان، راوی شرایط جنگ جهانی دوم از زبان یک سرباز آمریکایی به نام جو است”
“رمان «تفنگت را زمین بگذار» در سال ۱۹۳۹ میلادی، ۱۰ روز پس از اتحاد نازیهای آلمان و اتحاد جماهیر شوری و دو روز پس از آغاز جنگ جهانی دوم به زیر چاپ رفت”
اشتباهی پیش نیامده!
با تشکر از معرفی این کتاب. برای اطلاع رسانی، سایتتون رو که تو کروم باز می کنم اخطار malware می ده. حتی feedly رو که باز می کنم هم این اخطار رو می ده، با توجه به این که دوست ندارم یک پزشک رو از فیدلی پاک کنم، به نظرتون از چی می تونه باشه؟
آقای دکتر خسته نباشید؛ از شما تشکر میکنم به علت اینکه تاکنون کتابهای که معرفی کرده اید از توان بالایی برخوردار بوده اند؛
کتاب “تفنگت را زمین بگذار” باتوجه به فضای جنگی که نویسنده کوشیده تا بوسیله آن خواننده را درگیر کند فکر میکنم داستان جالبی رو باید در پی داشته باشد.
از شما بابت معرفی و انتشار این پست تشکر میکنم
جانی تفنگش را برداشت، تفنگت را زمین بگذار، دو معنای متفاوتی میدهند، مرسی
کتاب را از اینجا هم می توانید بخرید:
http://tachara.ir/Book/Show/4444444444444/%D8%AA%D9%81%D9%86%DA%AF%D8%AA_%D8%B1%D8%A7_%D8%B2%D9%85%D9%8A%D9%86_%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1
سلام من از دنبال کننده های نوشته هاتون هستم آقای دکتر، بابت معرفی این کتاب از شما ممنونم، تهیه کردم و در حال مطالعه هستم، از داستان خوبی برخوردار هستش و انتخابتون برای منتشر کردن مطالب مثل همیشه عالی بود
فقر
میخواهم بگویم ……
فقر همه جا سر میکشد …….
فقر ، گرسنگی نیست ، عریانی هم نیست ……
فقر ، چیزی را ” نداشتن ” است ، ولی ، آن چیز پول نیست ….. طلا و غذا نیست …….
فقر ، همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفتهء یک کتابفروشی می نشیند ……
فقر ، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ، که روزنامه های برگشتی را خرد میکند ……
فقر ، کتیبهء سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند …..
فقر ، پوست موزی است که از پنجره یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود …..
فقر ، همه جا سر میکشد ……..
فقر ، شب را ” بی غذا ” سر کردن نیست ..
فقر ، روز را ” بی اندیشه” سر کردن است ..
سلام
ممنون .کتابها ی خوبی رو معرفی می کنید و کتابها رو خوب معرفی می کنید . یه زحمت . اگه کتاب ریشه ها از الکس هیلی ترجمه علیرضا فرهمند رو خوندید لطفا با نقد خودتون معرفی کنید چون به نظرم رمان خوبیه .thx
نتیجه هرجنگی، درد و رنج یه عده مردم بیگناهه که جز ارامش چیزی نمیخوان!!!
تفنگت را زمین بگذار نماد خوبی میتونه باشه برای صلح
من که فکر نمیکنم ترجمه ی خوب و مناسبی از این کتاب شده باشه.همینطور که اسم کتاب هم در جریان ترجمه تغییر(دستکاری و جراحی) داده شده.