نقدهای 40000 کلمهای: مصاحبهای با جان سیراکوزا
مقدمه: نویسنده همکارم در یک پزشک – آقای احمد شریفپور- در این پست مصاحبه جالبی انجام داده است، با یکی از نویسندگان آرستکنیکا. برای ما وبلاگنویسها بسیار جالب است که از نحوه کار همکاران فرنگیمان آشنا بشویم و دریابیم که آنها چطور مقالات خود را آماده میکنند. دورادور میدانیم که بعضی از سایتهای فناوری غربی، امکاناتی بیشتر از خبرگزاریهای بزرگ مدرن ما دارند، البته با سیستم مدیریتی بسیار قویتر و نویسندگانی که هر کدام در نوشتن مطالب موضوع مورد علاقه خود، تخصص و تجربه کافی را دارند.
اگر از خورههای اپل باشید و اهل بحث و نقد و بررسی، حتما میدانید که اندکی بعد از انتشار هر نسخه از سیستمعامل دسکتاپ محبوبتان میتوانید نقد و بررسی مفصلی را در سایت آرستکنیکا درباره نقاط قوت و ضعف نسخه جدید بیابید. منظورم البته مفصل به معنای واقعی کلمه است. مقالاتی بین ۳۰ تا ۴۰ هزار کلمه که توسط جان سیراکوزا نوشته میشوند و مواردی اساسی از تغییرات سیستم فایلی تا جزییاتی نظیر کمرنگ شدن نقطه نورانی زیر آیکون برنامههای باز را پوشش میدهند.
حجم مقاله اخیر او درباره نسخه 10.9 یا Mavericks آنقدر زیاد است که ۲۴ صفحه از سایت را به خود اختصاص داده است و در آن میتوانید جزییات تمام تغییرات را با دقتی باور نکردنی بیابید. حدود یک سال پیش یعنی اکتبر سال 2012 میلادی که هنوز در مجله شبکه مشغول به کار بودم برای یکی از پروندههایی که البته به نتیجه نرسید، تصمیم گرفتیم با بعضی از نویسندگان سایتهای مشهور مصاحبه کنیم. به عنوان اولین نفر جان سیراکوزا را انتخاب کردیم و من با یکی دو بار مکاتبه توانستم اجازه مصاحبه ایمیلی را بگیرم. البته به دلیل اینکه من چندان در زمینه محصولات و فناوریهای اپل حرفهای نبوده و نیستم و همینطور به خاطر اینکه اولین تجربهام در این زمینه بود، حاصل کار چندان حرفهای و خوب از آب در نیامد.
به هر حال بعد از دیدن مقاله اخیر سیراکوزا در آرس دوباره به یاد این مصاحبه افتادم و بد ندیدم آن را اینجا منتشر کنم. این متن سوالهایی است که پرسیدم و جوابهایی که گرفتم.
۱- ما جان سیراکوزا را آنگونه که در پروفایل آرستکنیکا معرفی شده میشناسیم. یک لیسانس مهندسی کامپیوتر و کاربر مک از سال 1984. در وبلاگ تامبلر شما هم درباره علاقهتان به پختن پاستا خواندهایم. چیز دیگری هست که بخواهید به این اطلاعات اضافه کنید؟
با اینکه در پروفایل من در آرستکنیکا به صراحت تاکید شده، نکتهای که به نظر میرسد غالب مردم فراموش میکنند این است که حرفه من برنامهنویسی است نه نویسندگی! من به صورت آزاد و فریلنس مینویسم و پادکستهایی را منتشر میکنم که هدف از اکثر آنها تفریح (و البته کسب اندکی پول) است.
۲- در صفحه شما در سایت usethis.com آمده است که از یک مک پرو با ۸ گیگابایت رم و یک مانیتور Apple Cinema با اندازه ۲۳ اینچ استفاده میکنید که البته سیستم مربوط به سال 2009 است. آیا از زمان به روز کردن این صفحه چیزی تغییر کرده است؟ آیا اکنون آن سیستم رویاییتان را در اختیار دارید؟
اپل مدتی است که دست از به روز کردن مک پروها برداشته است. به همین دلیل من هنوز همان سیستمی را در اختیار دارم که سال ۲۰۰۹ داشتم (که البته خود سیستم مربوط به سال ۲۰۰۸ است). البته سیستم در حال حاضر 16 گیگابایت رم دارد و ظرفیت هارد دیسکهایش هم بیشتر شده است ولی در موارد دیگر بدون تغییر مانده است. اگر اپل همانطور که تیم کوک قول داده است، در سال 2013 مک جدیدی معرفی کند که به مذاق کاربران مک پرو خوش بیاید احتمالا یکی از آنها را خواهم خرید.
3- با توجه به حجم طولانی مطالبی که برای بررسی OS X مینویسید، غالب خوانندگان علاقهمند هستند که بدانند چطور این کار را میکنید. چه مدت زمانی (از زمان تهیه سیستمعامل تا انتشار مطلب کامل در آرس) صرف نوشتن مقالهای مانند بررسی اخیر شما میشود؟ [در آن زمان سیراکوزا تازه مقاله مربوط به نسخه شیر کوهی را منتشر کرده بود]
من یادداشت برداری را از همان زمانی که ایدههایی درباره نسخه بعدی دارم شروع میکنم. حتی زمانی که به صورت رسمی از نسخه بعدی حرفی هم زده نشده است. در ابتدا شاید تنها سوالاتی در ذهنم وجود داشته باشد، اما آنها را هم یادداشت میکنم. این اتفاقات معمولا یکی دو هفته بعد از انتشار بررسی نسخه قبلی شروع میشود. [از دو هفته بعد از انتشار مطلب بررسی یک نسخه، یادداشتبرداری در مورد نسخه آینده شروع میشود!] به عنوان مثال من همین الان هم یادداشتهایی درباره چیزی که بعدها نسخه 10.9 خواهد بود برداشتهام.
من تکمیل این یادداشتها را همزمان با معرفی نسخه جدید و انتشار نسخههای توسعهدهندگان (Developer Builds) ادامه میدهم. من معمولا نوشتن [درست و حسابی] را از چند ماه قبل از WWDC شروع میکنم. در زمان شرکت در WWDC نوشتن را کنار میگذارم و دوباره به یادداشتبرداری بر میگردم. پس از آن و تا زمانی که مقاله نقد و بررسی روی سایت منتشر شود، من بیوقفه مشغول نوشتن میشوم. انتشار مقاله معمولا در همان روز عرضه عمومی سیستمعامل صورت میگیرد. کل این پروسه از آغاز تا پایان ماهها زمان میبرد.
اینها لینک دو پادکست است که در آنها درباره نحوه نوشتن این مقالات توضیح دادهام:
۴- شما سیستم عامل را چگونه آزمایش میکنید؟ آیا آن را به صورت محلی نصب میکنید یا از ماشینهای مجازی استفاده میکنید؟
برای دو نسخه گذشته OS X من آنها را هم روی هارددیسکهای اکسترنال و هم در ماشین مجازی (با استفاده از VMware) نصب کردهام. غالبا به صورت مستقیم سیستم را از روی هاردهای اکسترنال بوت میکنم، اما گاهی داشتن قابلیت بررسی سریع یک مورد در ماشین مجازی بسیار مفید است.
5- من جایی خواندهام که شما مطالب را در BBedit و با فرمت html مینویسید. آیا هنوز هم وضع به همین منوال است؟ از برنامه واژهپرداز یا نرمافزار خاصی استفاده نمیکنید؟
من مقالات را در BBedit مینویسم و حدود ۲۰ سال است که از این نرمافزار هم برای برنامهنویسی و هم نوشتن مطالب استفاده میکنم. البته از TextEdit و SimpleNote هم برای یادداشت برداری استفاده میکنم.
6- به عنوان یک ژورنالیست مطرح [که به صورت اختصاصی محصولات اپل را بررسی میکند] هیچ رابطه خاص و متفاوتی با اپل دارید؟ مثلا به گونهای خبرها را زودتر از سایرین دریافت کنید یا به نسخههای بتا و آزمایشی محصولات دسترسی داشته باشید؟
من خودم را واقعا یک ژورنالیست نمیدانم. من تنها در مورد موضوعاتی بسیار اندک و خاص که دانش زیادی درباره آنها دارم و البته به آنها علاقهمندم، مینویسم. یک ژورنالیست واقعی باید بتواند در مورد همه چیز بنویسد. ژورنالیست بودن به این معنا است که بتوانی درباره هر موضوعی تحقیق کنی و هوشمندانه دربارهاش بنویسی! همچنین به معنای سروکار داشتن با روابط عمومی شرکتها و دسترسی به نسخههای اولیه محصولات و . . . است.
من تقریبا در گذشته هیچ یک از این کارها را نکردهام. امسال [2012] برای اولین بار با روایط عمومی اپل صحبت کردم و این تنها سه روز قبل از انتشار نسخه شیر کوهی (Mountain Lion) بود. در آن زمان هم مطلب من به صورت کامل نوشته، بازخوانی و ویرایش شده بود. البته بعد از صحبت با روابط عمومی اپل اصلاحات کوچکی در آن اعمال کردم و یک بخش کامل را هم به فیس بوک اختصاص دادم. من تاکنون هیچگاه زودتر از روالی که توسعهدهندههای ثبت شده اپل به نرمافزارها و سخت افزارهای جدید دسترسی پیدا میکنند، به چیزی دسترسی نداشتهام.
7- شما کی و چگونه به نسخه جدید OS X دسترسی پیدا میکنید؟
من زمانی به یک نسخه جدید دسترسی خواهم داشت که اپل آن را برای توسعهدهندگان ثبت شده منتشر کند. البته اگر در WWDC شرکت کنم، به هر نسخهای که اپل در این کنفرانس توزیع کند، هم دسترسی خواهم داشت.
8- تاثیر نقد و بررسیهای شما (یا دیگران) بر روی سیاستها و حرکتهای بعدی شرکتهای بزرگی مانند اپل تا چه حد است؟ مورد خاصی را به یاد میآورید که مقاله نقد و بررسی شما در مدتی کوتاه باعث بروز تغییری در خصوصیات محصولات یا خط مشی اپل شده باشد؟
من میدانم که افراد زیادی از کارکنان اپل مطالب من را میخوانند، اما واقعا نمیدانم که بررسیهای من چه تاثیری روی برنامهها یا دیدگاههای آنها داشته یا دارد.
9- در پروفایلتان آمده است که شغل شما برنامهنویسی است. چه چیزی مانع تبدیل شدن شما به یک ژورنالیست تماموقت میشود؟
من واقعا از برنامهنویسی لذت میبرم و فکر میکنم مهارتم در برنامهنویسی بیشتر از نویسندگی باشد. برنامهنویسی به وضوح برای من سادهتر است. میتوانم از طلوع تا غروب بی هیچ بحثی برنامهنویسی کنم. نوشتن اما توان زیادی را از من تحلیل می برد. به نظر من نوشتن خستهکننده و اعصاب خردکن است. من واقعا از منتشر شدن نوشتههایم برای تمام دنیا لذت میبرم، اما بخش خلاقانه این نوشتن به درگیریهای زیادی نیاز دارد. با در نظر گرفتن تمام این موارد همیشه برایم واضح بوده است که کدام را باید به عنوان کار روزانهام انتخاب کنم و کدام باید در حد یک سرگرمی باقی بماند.
10- سوالی که شاید نباید بپرسیم. البته میتوانید به آن جواب ندهید. درآمد شما از نوشتن این بررسیها در آرستکنیکا چقدر است؟
گرچه برخی از نشریهها این کار را میکنند، اما من از آرستکنیکا بر مبنای تعداد کلمات یا صفحات پول دریافت نمیکنم.
11- با در نظر گرفتن سری مقالات Avoiding Copland و اشاره به تلاش مایکروسافت برای ایجاد یک API مدیریت شده و همینطور ادغام سیستمعامل موبایل و دستکتاپ شرکت در قالب موجودیتی واحد، آینده ویندوز ۸ را چگونه میبینید؟ میتواند موفق شود یا به شکست خواهد انجامید؟
متاسفانه (البته برای مایکروسافت) موفقیت ویندوز ۸ تنها با برتریهای فنی و تکنیکی تامین نخواهد شد. تصمیمهایی که در مورد رابط کاربری گرفته میشوند، یکپارچگی با سختافزار و در دسترس بودن نرمافزارها بسیار مهمتر از برتریهای فنی هستند. ممکن است این سیستمعامل به لبه پرتگاه نزدیک شود، اما مایکروسافت هیچگاه نمیگذارد ویندوز ۸ شکست بخورد، حتی اگر به قیمت ضرر کردن آن هم برای مدتی طولانی باشد. درست همان اتفاقی که برای Xbox افتاد.
12- شما رابط کاربری «مبتنی بر آیکون» که در اندروید و iOS به کار میرود را در مقابل پارادایم جدید رابط کاربری «کاشی محور» چگونه ارزیابی میکنید؟
کاشیها [تایلها] چیزهای جذابی هستند و این تفاوت ظاهری برای مایکروسافت هم مهم است. اما من هنوز به اندازه کافی از تایلها استفاده نکردهام که بتوانم بگویم نسبت به آیکونهای مثلا iOS بهتر هستند یا بدتر.
13- دوباره و با در نظر گرفتن مجموعه مقالات Copland آیا فکر میکنید که در آینده نزدیک اپل iOS و OS X را در قالب سیستمعاملی واحد با نامی مشابه iOS X ادغام کند؟ در چنین صورتی آیا به یک SDK واحد برای معماریهای ARM و x86 خواهیم رسید؟
من فکر نمیکنم اپل هیچگاه این دو سیستمعامل را در هم ادغام کند. از دید من با رشد بیشتر این دو سیستمعامل ویژگیهای بیشتری میان آنها رد و بدل خواهد شد. امکان دارد که iOS به حدی قابلیتهایش را بسط دهد که بتواند جایگزین OS X شود، اما این اتفاق در آیندهای نزدیک رخ نخواهد داد.
در انتها توصیه میکنم حتما مقاله بررسی نسخه 10.9 سیستمعامل اپل را در سایت آرستکنیکا مرور کنید و برای تفریح هم که شده بد نیست ویدیوی کوتاه و طنز «آماده شدن برای مقالات جان سیراکوزا» که خود او در آن شرکت کرده است را هم ببینید.
این نوشتهها را هم بخوانید
درستش جان سرکیوسا یا سیرکیوسا هست