نقشه‌برداری از احساسات: سیاهی اندوه و تحقیر، روشنای شادی و عشق!

احساسات می‌توانند، سیستم عصبی خودکار، غدد مترشحه درونریز، پاسخ‌های سیستم عصبی- اسکلتی بدن را تحت تأثیر قرار بدهند.

درست به همین خاطر است که ما این همه نمود بیرونی و حس‌های بدنی در موقع احساسات داریم و این همه اصطلاح برای ابراز آنها در زبان‌های مختلف داریم.

وقتی ستون فقرات شما به خاطر شنیدن یک خبر بد تیر می‌کشد، یا چهره‌تان گلگون می‌شود، وقتی می‌گویید دلگرمم کردید، دلسرد شدم، وقتی هنگام هیجان حس تهوع و ناراحتی در شکم می‌کنید.یا هنگامی که روز تعطیل از خواب برمی‌خیزید و از اینکه مجبور نیستید سر کار بروید، حس آرامشی درونی در سینه خود حس می‌کنید، زمانی که در محیط کار، پروژه‌‌ای که آن همه برایش زحمت کشیده بودید، متوقف می‌شود و به نتیجه نمی‌رسد، مأیوس می‌شوید و کل بدنتان یخ می‌کند، همه اینها علایم بروز و تأثیر احساسات در سیستم‌های بدن شماست.

اما سؤال اینجاست که این پاسخ‌ها بدنی به احساسات آیا در همه ما یکسان هستند؟ آیا همه ما موقع شرم‌زده شدن یا هیجان، رنگ رخساره‌مان سرخ می‌شود؟!

به تازگی پژوهشگران فنلاندی، در این مورد تحقیق جالبی انجام داده‌اند که نتایجش در تازه‌ترین شماره نشریه Proceedings of the National Academies of Sciences منتشر شده است. بر این اساس غالبا احساسات ما به شیوه مشابهی بدن‌هایمان را تحت تأثر قرار می‌دهند.

در این تحقیق، پنج آزمایش روی 701 فرد داوطلب انجام شد، به این افراد سایه‌ای از شکل بدن نشان داده شد و همزمان داستان‌ها، عبارات، فیلم‌ها و یا تظاهرات صورت هنگام بروز احساسات برای آنها نمایش داده شد.

سپس از آنها خواسته شد که قسمت‌هایی از بدن که حس می‌کنند دچار افزایش یا کاهش فعالیت شده است، مشخص کنند. اگر احساس افزایش کارکرد پیدا کردند به تناسب شدت آن ناحیه را با رنگ قرمز یا زرد رنگ‌آمیزی کنند و کاهش کارکرد را با آبی یا سیاه مشخص کنند.

نتایج این تحقیق جالب بودند: سرهای قرمز در هنگام عصبانیت، رنگ‌های روشن در سرانگشتان پا و دست هنگام شادی، آدم‌های دچار افسردگی آبی‌رنگ!

12-31-2013 8-57-21 AM

تقریبا در هنگام بروز هر احساسی، قسمت سر از دید سوژه‌های آزمایش تحت تأثیر قرار می‌گرفت و رنگش به تناسب عوض می‌شد. ولی مثلا دست و بازوها، بیشتر هنگام بروز هیجان یا عصبانیت، تغییر رنگ می‌دادند که نشانی از آمادگی افراد برای درگیر شدن فیزیکی داشتند! دستگاه گوارش و نیز قسمت گلو، بیشتر در هنگام بروز حس نفرت و انزجار، فعال می‌شدند.

این احساسات درونی با وسایل و ابزار آزمایشگاهی مثل دستگاه‌هایی که میزان جریان خون یا دمای بدن را مشخص می‌کنند، قابل اندازه‌گیری نیستند، آنها احساسات درونی عصبی ما هستند، اما جالب است بدانید که تشابه ما در حس کردن تظاهرات بدنی در هنگام بروز احساسات بسیار قابل توجه است و بر اساس این تحقیق به 71 درصد می‌رسد.

12-31-2013 8-57-35 AM

گاهی ممکن است تصور کنیم که شاید در زبان‌ها و فرهنگ‌ها مختلف، تظاهرات بدنی احساسات فرق کنند، اما مطابق این تحقیق چنین تفاوتی وجود ندارد و خواه فرد تایوانی باشد یا فنلاندی یا سوئدی، تظاهر بدنی احساسات یکسان است.

تأکید می‌کنم که نقشه‌های بدن که در این پست مشاهده می‌کنید، با دستگاه‌های اندازه‌گیری فیزیکی ایجاد نشده‌اند، بلکه مبتنی بر احساسات درونی و ذهنی سوژه‌های آزمایش هستند، این نقشه‌های ترکیبی از پاسخ‌های عضلانی و احشایی و پاسخ‌های سیستم عصبی هستند.

منبع

14 دیدگاه

  1. خیلی جالب بود.ما که آدمهای شرقی هستیم و دستی در عرفان هم داریم،اینها برای ما بیشتر قابل فهمه.مثلا ساختار این رنگها ممکنه با هاله ها در ارتباط باشه.همون چیزی که در رشته جدید پزشکی کوانتومی می بینیم.

    1. هاله؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
      رشته ی جدید پزشکی کوانتومی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

      شبه علم مثل ویروسی مقاوم در حال گسترشه! :(

      1. یه چند تا علامت تعجب میزاشتین منظورتونو بهتر متوجه بشیم،…
        درصد بالایی از علوم امروزی، 100سال قبل، به قول شما شبه علم هم نبودن آقا/خانم عزیز

  2. با اینکه با همه ی توضیحات متوجه نشدم که دقیقا بر چه اصولی به این رنگ آمیزی رسیده ن، ولی جا داره اشاره کنم که رنگ ها در شرایط «عشق» و «شادی» خیلی به هم نزدیک بود :دی
    با این تفاوت که عشق چشم رو کور کرده بود :))

    1. رنگ آمیزی که برای عشق انجام دادن نکات خیلی ظریفی داره ((:
      تعداد رنگ بیشتری هم توش به کار رفته، به نوعی کنتراستش بیشتر از بقیه حالاتِ.

  3. کسانی که یوگا کار میکنند اصطلاحی به اسم چاکرا دارند که تعریفش چندان بی‌ربط هم به این عکس‌ها نیست!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]