از ایده خام تا ایده عملی: من دوربین عکاسی سهبعدی اختراع کردهام و این ایده را ثبت کردهام!

امروز پستی در یک پزشک، در مورد چگونگی روند محافظت از ایدهها منتشر کردیم.
گاهی ایمیلهایی دریافت میکنم که در آن خوانندهها از ایدههای خود میگویند، آنها نگران هستند که این ایده آنها، در صورت عدم ثبت، به ذهن شخص دیگر هم برسد و از سوی آنها مثلا به «توییتر» بعدی یا یک محصول سختافزاری تبدیل شود.
گاهی هم ایدههای مطرحشده در همان نگاه اول، بیش از حد خام هستند.
در اینجا میخواهیم نگاهی به ایده یک ایرانی بیندازیم که 50 سال پیش، در عصر دوربینهای آنالوگ، ایده خام سهبعدی کردن آسان عکسها را داشت. ایشان تصور میکردند که با تقلید از ساختمان چشم، میتوانند، در یک فیلم واحد ایجاد برجستهنمایی کنند. اختراع آقای بقیعی به شماره 5743ر 3-6-1344 در اداره ثبت اختراعات ایران برای مدت بیست سال به نام ایشان به ثبت رسیده است.
با خواندن متن بالا متوجه میشویم که فکر ایشان بسیار خام است، اما شهامت ثبت و پیگیری آن را داشته است.
اما در ثبت و به انجام رساندن ایدهها و ابتکارها، فاکتورهای زیادی دخیل هستند: نیازسنجی بازار و کاربران – کار روی طرح خام – پیشبینی مشکلات فنی و مواردی که ایده خوب اولیه را از نظر عملی ناکارآمد، گران یا غیرعملی میکنند، جسارت و شهامت پیگیری، مذاکره هوشمندانه با سرمایهگذاران و صاحبان شرکتهای بزرگ.
اگر مخترع و مبتکری فاقد یکی از عناصر باشد، طبعا به نتیجه لازم نخواهد رسید.
غلامحسین بقیعی: موقعیکه با دو چشم به مناظر مقابل خود نگاه کنید، در واقع علاوه بر آنکه نقاط سمت راست اشیاء نزدیکتر را با چشم راست میبینید و نقاط سمت چپ را با چشم چپ، بدینطریق آن شیء برجسته دیده میشود. امروز عکسها و فیلمهای سهبعدی را بر این پایه میسازند، یعنی با دو دوربین مانند دو چشم از یک منظره دو قطعه عکس یا فیلم برداشته، روی هم چاپ میکنند و یا هر دو را روی پرده سینما منعکس میسازند. در این صورت، کسیکه با عینک قرمز و آبی به آنها بنگرد، آن اشیاء را برجسته خواهد یافت.
چون اساس برجستهبینی تطابق دو تصویر مختلف از یک منظره است، هرچه فاصله دو چشم زیادتر باشد محورشان در فاصلهی دورتری متقاطع میگردند و استعداد برجستهبینی آنها هم بیشتر است. بدینطریق محور برجستهبینیِ انسان در حدود 500 متر است.
قرنیه یا اطاقک زلالیه چشم یک نوع عدسی محدب و مسطحی است که شعاع و تصاویر مختلف دریافتی را در مرکز روشنایی خود جلوی مردمک متمرکز میکند و در آنجا یک تصویر سهبعدی معکوس به وجود میآورد.
حال اگر طبق ساختمان فیزیکی به دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری، قرنیه مناسبی نصب کنید، آنها هم مانند چشم خواهند توانست برجستگی اشیاء و عمق مناظر را به نسبتی که با یک چشم دیده میشوند در عکسها و فیلمهای سینما نمایان بسازند یعنی عکسها و فیلمها سهبعدی خواهند شد. اندازه عدسی محدب و مسطح یا قرنیه دوربین عکاسی مانند قرنیه چشم، باید در حدود دو برابر عدسی همگرای دوربین باشد، تحدب آن نیز بایستی به اندازهای باشد که مرکز روشنایی آن جلوی دیافراگم دوربین قرار گیرد.
خواص دوربین قرنیهدار عکاسی
1. میدان دید دوربین عکاسی قرنیهدار به نیمکرهای تبدیل میشود که دیافراگم در مرکز آن قرار دارد، بنابراین برای عکسبرداری از یک صحنه وسیع لازم نیست دوربین را دورتر از آن صحنه مستقر ساخت.
2. با افزایش میدان دید دوربین به علت کوتاه شدن فاصلهی کانونی آن اطاق دوربین هم نصف و حجم دوربین کوچکتر خواهد شد.
3. عکس اجسام جلو و دورتر درست مانند تصاویری که با چشم دیده میشود خواهد بود، به خلاف دوربینهای عادی که یک شاخه جلوی دوربین چندین برابر بزرگتر نشان داده میشود.
4. در دوربینهای عادی، برجستگی و عمق مناظر از روی سایه اشیاء مشخص میشود، حتی اگر با پروژکتور سایهها را بردارند، عکسها دوبعدی به نظر میرسند ولی دوربین قرنیهدار به وسیلهی حاشیهی شفاف تصاویر، برجستگی آنها را نمایان میسازد، پس هرگاه اشیاء بدون سایه باشند، بازهم برجستگی آن مشخص است.
5. به کمک دوربین عکاسی قرنیهدار میتوان از پردههای نقاشی با برجستگی خودشان عکاسی کرد، عمق تابلوها مانند عمق تابلوی اصلی نمایان میگردد.
6. به کمک این نوع دوربین و بدون وسایل اضافی مانند چشم میتوان خطوط کتاب را به هر فاصله دید و عکسبرداری کرد.
دوربین فیلمبرداری قرنیهدار
هرگاه در دوربینهای فیلمبرداری، قرنیه نصب کنند دیگر احتیاجی به داشتن دو حلقه فیلم از یک منظره نیست، بنابراین هزینهی فیلمبرداری به نصف کاهش مییابد. حتی تصاویری که از این نوع دوربین برداشته میشود از تصاویر فیلمهای زوجی برجستهتر خواهد بود.
این نوع فیلمبرداری عیب اساسیِ برجستهبینی دوچشمی هم نخواهد بود، یعنی هرگاه مثلاً به حال افقی به پرده نگاه کنید بازهم برجسته دیده خواهد شد و هیچ فرقی با طبیعت نخواهد داشت.
اینجانب با توضیحات مفصلی که (به اختصار در بالا به آن اشاره شد) برای چند کمپانی معروف دوربینسازی جهان، از جمله کارخانه معروف ساخت دوربین عکاسی و فیلمبرداری Canon به ژاپن ارسال داشتم. آقای اوناک (Otake) مدیر کل این کارخانه پس از بررسی علمی پروژهی دوربین سهبعدی اینجانب نوشته است: «ما مطالعات علمی و بررسیهای فنی شما را در مورد مطالعه قرار داده، بدینطریق خشنودیم اعلام داریم که آن را جالب توجه یافتهایم.»
این جانب با وسایل موجود در ایران یک دوربین عکاسی سهبعدی بر اساس تئوری فنی بالا ساخته و از آن عکسهای جالبی برداشتهام که برای نشان دادن به علاقمندان این فن و اختراع جدید خود، آمادهی ارائه میباشم.
امیدوار است ضمن مکاتبه با مؤسسات فنی معروف بتوانم این اختراع خود را به نام ایرانی معرفی و عرضه دارم.
در بالا ایده خام این مخترع ایرانی را میخوانیم که ظاهرا ایشان در ثبت این ایده، عجله زیادی به خرج داده بود و در عملی بودن و کیفیت طرح خود، مطالعه چندانی نکرده بود.
این پست را از آن جهت منتشر کردم که نشان بدهم، تنها آگاهی شما از تکنیکهای ثبت ایده کافی نیست، اگر ایده خام خودتان را به یک مرحله ثبات نرسانید، اگر مثلا در مورد اپتیک مطالعه کافی نکنید، اگر نیازسنجی لازم را نداشته باشید، ایدههای شما موفق نخواهند بود. غرض ثبت ایده نیست، بلکه به انجام رساندن و تجاری کردن یک ایده است.
توضیح پایانی: تصاویر سهبعدی در عصر آنالوگ هم وجود داشتند.
مثلا در این تصویر میبینید که تعدادی از خانمها به تصاویر سهبعدی نگاه میکنند. این نقاشی در نیمه قرن نوزدهم گرفته شده است. اگر به بانوی سمت راستی دقت کنید، میبینید که در دست او وسیلهای برای دیدن عکسهای سهبعدی وجود دارد.
آن زمان برای ثبت عکس سهبعدی، دو عکس با کمی اختلاف زاویه از یک صحنه میگرفتند و بعد به کمک عدسی/منشورهایی این دو عکس را طوری روی چشم بیننده منطبق میکردند که در ذهن او ایجاد بُعد کند.
در اینجا هم یک دوربین سهبعدی را میبینید.
این نوشتهها را هم بخوانید
این آقای بقیعی مطمئنا یکی از فئودال زادگان یا اطرافیان دربار بودن که 50 سال پیش همچین کاری کردن! اصولا عوام را از لحاظ اطلاعات و فرهنگ پایین تر از این مسائل نگه میداشتند…
./
اتفاقا برای من سوال بود که چرا الان سازمان ثبت اختراعات دو شیفته کار میکنه. نگو سطح اطلاعات و فرهنگمون رفته بالا!
*
کلا مبنای منطقی یا غیر منطقی بعضی “صرفا مخالفت”ها برام مبهمه! معلوم نیست حتی این آقای بقیعی که شما با خاک یکسانش کردی، از اینایی که شما میگی بوده یا نه. اگر هم بوده، آقا “زکات علم نشر ان است” دیگه، پس ایشون دین خودشون رو ادا کردن.
اینکه تو اون زمان و اون شرایط، بدون اینترنت و text finding توی pdf viewer ها، کسی این همه پشتکار و اراده داشته، ذهنیتش، دیدی که به دنیا و محیط اطرافش داشته، چیزایی که بهش فکر میکرده و … در این حد بوده که نتیجه اش شده همچین چیزی؛ به نظر من اینا چیزایی هستن که باید ذکر کنیم و ازش یاد بگیریم.
با سلام از ژرف نگری شما بسیار متشکرم. امیدوارم بتوانم شما را با شخصیت مبتکر و جالب پدرم بیشتر آشنا کنم. واقعا متاسفم که تا این حد غیرمنصفانه درباره پدرم آقای مجیدی نظر داده اند.
الان ما در سطح عالی فرهنگی هستیم دیگه نه؟؟!!
به خودیه خود 1ایده ب حساب میاد
مثل همیشه مطلبه خوبی بود
با عرض سلام خدمت جناب آقای مجیدی
اینجانب ندا بقیعی فرزند مرحوم غلامحسین بقیعی هستم. از این که این ایده را مطرح کردید خوشحال شدم. ولی متاسفانه با بی اطلاعی این موضوع را مطرح کرده اید و جالب تر این که یکی از خوانندگان گمان کرده اند پدرم از فودال ها بوده اند. اگر با شخصیت کوشا، مبتکر و مبارز پدرم تا اندازه بسیار کمی آشنا بودید، آن وقت این مطلب را به گونه دیگری مطرح می کردید تا برای همه درس بزرگی باشد. ما ادعایی نداریم که همه کارهای ایشان حتما درست بوده ولی بگذارید تا مطالبی را روشن کنم که همه را در حیرت فرو ببرد. فکر می کنم از شخصیت والا و بی نظیر پدرم خیلی خیلی بی اطلاع هستید. لطفا با ما تماس بگیرید.
با تشکر
با سلام خدمت شما. عرض کنم که از شتابزدگی خوانندهها ناراحت نشوید. رسانه اینترنت همچنین خوی ما ایرانیها آکنده از همین اظهار نظرهای شتابزده است. من شخصا وقتی آن مقاله را پیدا کردم از جسارت و اعتماد به نفس پدر گرامیتان خشنود شدم.
از اینکه لطف کردید و کامنت گذاشتید ممنونم.
با سلام و تشکر از پاسخ سریع شما، بسیار علاقه مندم بدانم این مقاله را از کجا و از طریق چه کسی پیدا کرده اید؟ آیا شما کتاب اندیشه را خوانده اید؟
یکی از شمارههای قدیمی مجله دانشمند
از توجه و پاسخ شما بسیار متشکرم. مطرح کردن این ایده باعث شد تا بیشتر از پدرمان یاد کنیم. در روزهای آینده خلاصه ای از داستان بسیار جالب زندگی شان و شرایط دشواری که کتاب اندیشه را نوشتند و این ایده را در آن مطرح کردند همراه با نامه پروفسور هشترودی برایتان می فرستم. واقعا از نظر فرهنگی خدمت بزرگی کردید. داستان شکل گیری این ایده نمادی از مبارزه یک انسان آزاده است که همیشه با اندیشه ای مثبت به فعالیت های علمی و فرهنگی اش ادامه داد و همیشه از او به عنوان تاریخ زنده یاد می کردند.
با سپاس فراوان از شما و آرزوی موفقیت