.

چه کسی آن‌جاست؟ (بخش دوم: تعاریف و انواع وبلاگ‌ها)

در بخش قبلی از این گفتیم که دنیای اینترنت و جامعه مجازی که در آن به سر می‌بریم به شدت در حال تغییر و تحول است. از شلوغی و فراوانی گفتیم و این که دشوار است صدایت را به عنوان صدایی مستقل به گوش بقیه برسانی. از رشد کیفی محتواهای در دسترس گفتیم و کاهش روزافزون قیمت دسترسی به منابع و محتواها و در نهایت از خودخواهی کاربران اینترنت که بیش از هر چیز ناشی از کمبود وقتی است که دیگر به مشخصه اصلی عصر ما تبدیل شده است. در این بخش می‌خواهیم به سراغ پاره‌ای تعاریف (احتمالا آشنا) برویم و پس از آن در یک دسته‌بندی کلی وبلاگ‌ها را به سه گروه تقسیم کنیم. در ادامه این مطلب ما را همراهی کنید.

برخی مفاهیم پایه

وبلاگ: یک وبلاگ در واقع یک صفحه وب است، اما یک صفحه وب با یک نرم‌افزار قالب‌بندی هوشمند که در پس‌زمینه این امکان را فراهم می‌آورد که هر کسی (حتی من و شما) بدون هیچ دانش فنی به سادگی بتوانیم یک وبلاگ بسازیم و آن را به روز کنیم.

blog

دو فاکتور کلیدی دیگر (علاوه بر نرم‌افزار قالب‌بندی) که یک صفحه وب را به یک وبلاگ تبدیل می‌کنند عبارتند از:

  • — نوشته‌های دارای برچسب زمانی
  • — که از جدیدترین به قدیم‌ترین مرتب شده‌اند

یک وبلاگ در طول زمان گسترش یافته و شکل می‌گیرد و همواره آخرین نوشته‌ها در صدر مطالب قرار دارند.

وبلاگ‌ها غالبا (اما نه همیشه) محتوی نظرات خوانندگان، ی/NK/KC بلاگ‌رول با لینک به سایر وبلاگ‌ها (همان لیندکدونی!)، ابزاری برای جست‌وجو درپست‌های گذشته و آرشیو وبلاگ و همین‌طور یک معرفی یا بیوگرافی مختصر از نویسنده وبلاگ  نیز هستند. تا همین اواخر معمول نبود که در یک وبلاگ مطلبی توسط افرادی غیر از خود بلاگر اصلی نوشته شود. اما اکنون یافتن وبلاگ‌های تیمی (مثل هافینگتون پست) و وبلاگ‌های شرکتی و سازمانی که نویسندگانش ژورنالیست نیستند، چندان هم غیرمعمول نیست.

RSS: سیستمی است که به یک وبلاگ (یا یک وب‌سایت) اجازه می‌دهد که به یک نرم‌افزار خواننده RSS اطلاع دهد که وبلاگ با مطلبی تازه به روز شده است. گرچه اصطلاحی دهان‌پرکن است اما ما چندان به بحث‌های تکنیکی آن کاری نداریم. آن‌چه مهم است کاربرد و استفاده این فناوری است.

RSS

RSS به این معنا است که کاربر می‌تواند مشترک هر سایتی شود که از RSS پشتیبانی می‌کند. در این صورت زمانی که کاربر یک برنامه خواننده RSS داشته باشد (که الان نمونه‌هایش را در فایرفاکش، سافاری، اینترنت اکسپلورر و حتی به صورت سرویس‌های آنلاین می‌بینیم) می‌تواندن یک دوجین یا صدها وبلاگ را انتخاب کند و مطالب آن‌ها را بدون سر زدن به سایت‌های‌شان روی سیستم‌اش تحویل بگیرد.

این موضوع مهمی است. به این دلیل مهم است که به صورت کامل مشکل شلوغی را از میان بر می‌دارد.

زمانی که خوراک (FEED) وبلاگ شما در خواننده RSS من باشد تا زمانی که به صورت دستی آن را حذف نکنم آن‌جا خواهد ماند. و این یعنی شما توانسته‌اید جلب توجه کنید.

در حالی که در دنیا بیست میلیون وبلاگ وجود دارد و در خواننده RSS من تنها ۳۲ وبلاگ دیده می‌شود، به نظر شما مطالب کدام وبلاگ‌ها زودتر خوانده می‌شود؟

پادکست: احتمالا پادکست آن چیزی که شما فکر می‌کنید نیست. مثلا این پدیده هیچ ارتباطی با آی‌پاد ندارد. یک پادکست یک فایل صوتی با یک خوراک RSS است.

podcast

چرا این بخش «خوراک» مهم است؟ فایل‌های صوتی همواره روی وب وجود داشته و خواهند داشت اما (بدون خوراک) به همان شکل تا ابد دست‌نخورده می‌مانند چرا که قابل مرور نیستند. نمی‌توان در آن‌ها جست‌وجو کرد. پیدا کردن آن‌چه می‌خواهید بسیار دشوار است. زمان بسیار زیادی به طول خواهد انجامید.

زمانی که دیو واینر (Dave Winer) به ایده افزودن RSS به فایل‌های صوتی رسید، کاری بسیار بزرگ انجام داد. او به هر کسی که در اینترنت گشت‌وگذار می‌کرد امکان داد که با داشتن یک خواننده RSS مشترک محتواهای صوتی شود!

این کار همان تاثیری را بر نشر صدا گذاشت که تحویل روزنامه درب منزل بر صنعت روزنامه‌نگاری گذاشته بود.

حالا دیگر به جای آن‌که لازم باشد برای مکالمه‌های ضبط شده یا نمایش‌های رادیویی‌تان در به در به دنبال شنونده بگردید، پادکست‌های‌تان به صورت اتوماتیک به همه مشترکین تحویل داده خواهد شد. و اگر یکی از مشترکین شما از آی‌تونز استفاده کند، پادکست شما دفعه بعدی که آی‌پادش را شارژ و سینک می‌کند روی آی‌پاد هم دیده خواهد شد.

اکنون به سادگی می‌توان RSS صوتی را روی آی‌تونز تنظیم کرد و به این ترتیب هر روز صبح که به سمت محل کار می‌روید، می‌توانید به جای مطالب تحمیلی رادیو به آن‌چه دوست دارید گوش دهید.

رادیو رسما مرده است! به خصوص زمانی که دسترسی به اینترنت بی‌سیم در ماشین‌ها هم همه‌گیر شود.

تصور کنید یک تولید کننده پادکست زمانی که سه میلیون شنونده داشته باشد که هر روز روی کامپیوترهای‌شان در محل کار یا روی یک پخش‌کننده mp3‌ در باشگاه به حرف‌هایش گوش می‌دهند تا چه حد قوی خواهد بود.


سه نوع وبلاگ

بله، می‌دانم مردم به دو دسته تقسیم می‌شوند! آن‌هایی که باور دارند مردم به دو دسته تقسیم می‌شوند و آن‌هایی که باور نمی‌کنند! اما واقعا سه نوع وبلاگ در دنیا وجود دارد.

وبلاگ‌های گربه‌ای یا Cat Blog: این وبلاگ‌ها توسط بلاگر و فقط برای خود او نوشته می‌شوند! یک وبلاگ گربه‌ای درباره گربه شما، مشکلات دوست‌یابی، رییس‌تان یا هر چیزی است که می‌توانید در یک دفترچه خاطرات عمومی بنویسید. غالب صاحبان وبلاگ‌های گربه‌ای نیازی ندارند یا نمی‌خواهند غریبه‌ای نوشته‌های آن‌ها را بخواند.

CatBlog

اگر شما یک وبلاگ گربه‌ای دارید، باید این واقعیت را بپذیرید و چندان به دنبال ترافیک و بازدیدکننده نگردید. در چنین صورتی مطالب این پست‌ها کلا به درد شما نخواهد خورد. شما همین حالا هم چیزی که باید داشته باشید را دارید.

وبلاگ‌های ریاستی یا Boss Blog: این وبلاگ‌ها برای ارتباط با گروه خاص و تعریف‌شده‌ای از افراد مورد استفاده قرار می‌گیرند. یک وبلاگ ریاستی ابزار بسیار مناسبی برای ارتباط است. من زمانی که می‌خواستم یک نمایشنامه موزیکال را به کمک بچه‌های دبستانی اجرا کنم، از یکی از این وبلاگ‌ها استفاده می‌کردم. استفاده از این وبلاگ کمک می‌کرد والدینی را که نگران میزان پیشرفت پروژه بودند در جریان بگذارم و به آن‌ها آرشیوی ساده می‌داد تا رد تمام فعالیت‌های انجام شده را داشته باشند.

BossBlog

اگر شما یک وبلاگ ریاستی برای غالب پروژه‌ها یا فعالیت‌های‌تان ندارید، فکر می‌کنم باید یک بار هم که شده این ایده را امتحان کنید. البته صاحبان چنین وبلاگ‌هایی هم به مطالب این نوشته احتیاجی نخواهند داشت، چرا که آن‌ها هم به دقت می‌دانند که چه کسانی باید وبلاگ‌شان را بخوانند و ابزار مناسب برای تماس گرفتن با مخاطبین و قانع کردن آن‌ها برای همراهی را در اختیار دارند.

مهم‌ترین نوع وبلاگ‌ها، وبلاگ‌های ویروسی یا Viral Blog: نوع سوم وبلاگ‌ها همان‌هایی است که غالب افراد زمانی که از وبلاگ حرف می‌زنند به آن‌ها فکر می‌کنند. این وبلاگ‌ها مواردی نظیر ….. . . . . ..  ..  هستند. برخی از این وبلاگ‌ها متعلق به افراد خاصی هستند (که می‌توانیم آن‌ها را شهروند-روزنامه‌نگار بنامیم) و برخی به سازمان‌هایی تعلق دارند که می‌خواهند ایده‌ها و برنامه‌های‌شان را با دیگران به اشتراک بگذارند. این‌ها همان وبلاگ‌هایی هستند که شیوه بازاریابی، روزنامه‌نگاری و  نحوه نشر ایده‌ها را تغییر می‌دهند. ما این وبلاگ‌ها را وبلاگ‌های ویروسی می‌نامیم.

ViralBlogs

آن‌ها را ویروسی می‌نامیم چرا که هدف آن‌ها گسترش ایده‌هاست. نویسنده‌های چنین وبلاگ‌هایی از زمان و انرژی خود هزینه می‌کند تا ایده‌هایش را به گوش دیگران برساند. چرا؟ دلایل متعددی برای این کار وجود دارد. برای گرفتن کارهای مشاوره، برای تغییر نتایج یک انتخابات، یافتن مشتریان جدید برای یک کسب‌وکار، برای این که به مشتریان موجود حس بهتری را القا کرده و آن‌ها را نگه دارند. ( و البته دلایل بسیار زیاد دیگری مانند به اشتراک گذاشتن دانش و تخصص و هر چیز دیگری که فکرش را بکنید!)

ریاضیات نهفته در پس این وبلاگ‌های ویروسی بسیار جذاب است! یک نفر نیروی انسانی و هزینه‌ای 20 دلاری در هر ماه در ازای چند صد هزار مخاطب! حتی از آن بهتر، وبلاگ‌های ویروسی که ایده‌های نابی داشته باشند، میلیون‌ها نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهند که در میان آن‌ها حتی افرادی پیدا می‌شوند که خود وبلاگ یا مطلب اصلی را ندیده‌اند! به عنوان مثال کریس اندرسون (Chris Anderson) ایده «دنباله طولانی» یا Long Tail خود را در یک وبلاگ مطرح کرد. الان جست‌وجوی این اصطلاح در گوگل بیش از ۲۱۸۰۰۰۰ نتیجه را به نمایش در خواهد آورد.

مطالب این پست‌ها برای نویسندگان وبلاگ‌های ویروسی تهیه شده است. هدف این مطالب این است که به شما بیاموزد که چگونه می‌توانید ایده‌های‌تان را در پهنه‌ای وسیع‌تر و با تاثیرگذاری بیشتر منتشر کنید.

اگر برای غریبه‌ها می‌نویسید، به احتمال در حال ایجاد یک وبلاگ ویروسی هستید. اصل اول این است که نوشته‌های‌تان را کوتاه‌تر کنید. از تصاویر، طراحی‌ها و شیوه‌هایی استفاده کنید که منظورتان را ساده‌تر برسانند. به تدریج به افراد آموزش دهید.

از سوی دیگر اگر برای همکاران‌تان می‌نویسید، در حال نوشتن یک وبلاگ ریاستی هستید. در این صورت می‌توانید پست‌هایی طولانی‌تر و با ساختار منسجم‌تری بنویسید.

در هر صورت خاص باشید. واضح بنویسید. کاملا عقلانی رفتار کنید و جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نگذارید.

مهم این است که قبل از دست بردن به کیبرد دقیقا بدانید به کدام دسته تعلق دارید.


 در قسمت بعدی این مجموعه به سراغ چهار قانون حاکم بر وبلاگ‌ها خواهیم رفت. از این صحبت خواهیم کرد که اهمیت و تاثیر شخصیت و شهرت شما بیشتر است یا مطلبی که منتشر می‌کنید. از نحوه برخورد با مخاطبین صحبت خواهیم کرد و در نهایت خواهیم دید که می‌توانیم ناشناس باشیم یا نه!


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

7 دیدگاه

  1. خیلی خوشحالم که یک پزشک هم به وبلاگ نویسی داره به صورت منظم توجه می‌کنه.
    این روزها وبلاگ‌ها محلی برای نوشتن درباره ایده‌هاست.شایدبه همین خاطر باشه که وبلاگ‌های مشهور به دنبال برگزاری استارتاپها و کارآفرینی هم هستند.

  2. فایر فاکش :-)
    دکتر دستت درد نکنه واقعا این مدل مطلبو خیلی دوست دارم چون خیلی روزی به کار همه ما میان

  3. با توجه به فقر تولید محتوا در زمینه آی تی مخصوصا در کشور ما اینگونه مطالب جای بسی تشکر داره،فکر نمیکنم جز ٢ ٣ تا سایت که یکیش همین سایت هستش ،بشه سایت خوب پیدا کرد اگه هست لطفا معرفی کنید ،در به در دنبالشم

  4. خیلی خوب بود.
    واقعا ممنون از شما که خیلی ساده مسائل رو توضیح میدین. من نمیدونم چه مرگمه، کلی حرف و نظر دارم اما نمیتونم بنویسم!

  5. سلام دکتر.طبق معمول عالی بود.راستی یک مدت از پادکست کمتر استفاده می کنین.
    لطفا درباره اینکه چجوری این وبلاگهای ویروسی میتونن موفق باشن بیشتر توضیح بدید.

  6. مطلبی در مورد پولدار شدن از طریق وبلاگ نویسی

    http://www.iransarkhat.com/view.aspx?id=73948&title=%D9%BE%D9%88%D9%84%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%DB%8C

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]