برای زادروز رابین ویلیامز: ناخدای مهربان افسرده

22

فرانک مجیدی: جسیکا ۱۳ سالش بود. پزشکان به والدینش گفته‌بودند امیدی به ماندن دخترشان نیست. دخترک یک تومور بدخیم در سرش داشت. والدین جسیکا آرزوی دخترشان را با یک بنیاد خیریه که تلاش می‌کند آرزوی مخاطبینش را برآورده کند، در میان گذاشتند. جسیکا مشتاق دیدار یک هنرپیشه بود، اما آن‌قدر نحیف و رنجور شده‌بود که نمی‌توانست سوار هواپیمایی به مقصد لوکیشن تازه‌ترین فیلم او شود. تازه، قیمت سرسام‌آور پرواز تحت مراقبت ویژه، بیش از عهده‌ی مالی پدر جسیکا بود. وقتی آن بنیاد آرزوی جسیکا را با هنرپیشه مطرح کرد، هنرپیشه به خرج شخصی به شهر جسیکا پرواز کرد. فقط یک شرط داشت. دیدار او و دخترک رسانه‌ای نشود. جسیکا در اثر پیشرفت بیماری، دچار اختلال در حافظه شده‌بود، اما وقتی هنرپیشه شروع کرد به بازی بخش‌هایی از محبوب‌ترین کارش برای دخترک، جسیکا بلافاصله خندید و او را شناخت. والدین جسیکا به‌یاد می‌آورند که او آن روز چقدر شاد بود و هنرپیشه تا توانست او را خنداند. از آن داستان، ۱۰ سال می‌گذرد. جسیکا کمی پس از آن روز شاد، در اثر پیشرفت بیماری جان سپرد. کاراکتر محبوب جسیکا «خانم دابت‌فایر» بود و هنرپیشه‌ی مهربان، «رابین ویلیامز».

8-12-2014 10-24-47 PM

رابین مک‌لارین ویلیامز در ۲۱ جولای سال ۱۹۵۱ در شیکاگو به دنیا آمد. او از نوادگان سناتور «آنسلم مک‌لارین» بود. وقتی کودک بود، بسیار چاق بود و بچه‌ها دوست نداشتند با او بازی کنند. استعداد ویلیامز در تقلید صداهای مختلف، از همان زمان بروز کرد و برای سرگرم کردن خود، شخصیت‌های خیالی می‌ساخت و با صداهای مختلف به‌جایشان حرف می‌زد. پیش از آن‌که به تحصیل در رشته‌ی تئاتر زیر نظر «جان هاوس‌من» بپردازد، کمی در رشته‌ی علوم سیاسی هم تحصیل کرده‌بود. آن جا با «کریستوفر ریو» آشنا شد و برای همیشه دوستان خوبی با هم ماندند. یک هفته بعد از آن‌که ریو آن فاجعه برای ریو اتفاق افتاد و برای همیشه سوپرمن را افلیج کرد، ویلیامز به دیدار دوستش رفت. سر تا پای ریو در پانسمان و گچ بود و حتی ماسکی روی صورتش نصب کرده‌بودند. ویلیامز برای شاد کردن دوستش شروع کرد به تقلید از دکترها و حتی خیلی جدی معاینه‌اش کرد. تنها وقتی که ریو ماسک را برداشت، فهمید دوستش تمام مدت داشته نقش بازی می‌کرده. این اولین‌بار بود که ریو پس از تصادفش خندید. از دهه‌ی هفتاد، ویلیامز وارد دنیای سینما و اجرای کمدی استندآپ شد و اغلب نقش‌های کمدی را بر عهده می‌گرفت. نقش مردهایی که همسر و پدر خانواده‌ای بودند یا دچار فقدان خودآگاهی شده‌اند. کارهای ویلیامز ان‌قدر بین مخاطبان محبوب شد که در Walk of Fame هالیوود در سال ۱۹۹۰ یک ستاره به او اختصاص یافت. او در مجموع ۴ بار نامزد اسکار شد: در سال ۱۹۸۸ برای «صبح بخیر، ویتنام»، در سال ۱۹۹۰ برای «انجمن شعرای مرده»، در سال ۱۹۹۲ برای The Fisher King و ۱۹۹۸ برای «ویل هانتینگ نابغه». برای نامزدی آخرش، بالاخره اسکار گرفت. او به دوبلور آلمانی فیلمش نامه‌ای نوشت و مدلی کوچک از مجسمه‌ی اسکار برایش فرستاد. به او نوشته بود «متشکرم که مرا در آلمان معروف کرده‌ای.»

8-12-2014 10-29-08 PM

چیزی که مخاطبان و طرفداران ویلیامز از او می‌دیدند، خنده‌هایی شاد و نگاهی مهربان بود، اما هیچ‌یک از ما نمی دانستیم که او مدت‌های طولانی بود که از افسردگی حاد رنج می‌برد. کمدین، به‌هر حال بازیگر بود و بلد بود نقش یک مرد شاد را چطور قانع‌کننده ایفا کند. کسی نمی‌داند در قلب و ذهن انسان‌ها چه می‌گذرد، مگر آن‌که اراده کنیم که حس‌مان را به اشتراک بگذاریم. کمتر کسی می‌تواند ببیند که در پسِ یک لبخند شیرین، ممکن است قلبی شکسته قرار داشته‌باشد. ما معمولاً دیدن ظاهر آسان‌تر را انتخاب می‌کنیم. آن‌چه که دیگران از ویلیام به یاد دارند، محبت‌ها و مهربانی‌هایش و لحظات شادی است که به آنان و عزیزان‌شان هدیه داده. داستان مهربانی‌های ویلیامز تنها به آن چه در ابتدای این مطلب آمده، ختم نمی‌شود. فرزند «جان کمپبل»، مربی کشتی ویلیامز در سال‌های دبیرستان، می‌گوید که او در جایی گفته که تا حدودی برای ایفای نقش پروفسور کیتینگ در «انجمن شعرای مرده» از شخصیت لیبرال و ایده‌آل‌گرای پدر او الهام گرفته بوده. بعد از آن، ویلیامز به ملاقات معلم سابق خود رفت. در آن زمان، آقای کمپبل از کار خود اخراج شده‌بود و به اعتیاد پناه برده‌بود. ویلیامز قضاوتی روی آن چه بر آقای کمپبل گذشته‌بود، انجام نداد. اما برایش بلیط یک نمایش کمدی خرید و برخوردی دوستانه با او داشت. این ملاقات، به روشنی در ذهن جان کمپبل باقی ماند. هرچند، در آن زمان خود ویلیامز هم معتاد به کوکائین بود و این را به دلیل سرخوردگی از چیزی نمی‌دانست. او اعتقاد بود که این مسیری بود که می‌بایست طی می‌کرد. در سال ۲۰۰۶ او اقدام به ترک اعتیاد کرد. یادم هست که مدت‌ها قبل در مجله «دنیای تصویر» خوانده بودم که او در مصاحبه‌ای گفته‌بود دلیل ترک اعتیادش، مرگ دهشتناک یکی از نزدیک‌ترین دوستانش بود. اما تنها مشکل او، اعتیاد نبود. او در نهایت نتوانست از پس افسردگی حاد برآید و تسلیم آن شد. درست در شب پیش از مرگ ویلیامز، شبکه سوم بی‌بی‌سی قسمتی از Family Guy را پخش کرده‌بود که «پیتر گریفین» در آن آرزو کرده بود مردم همه تبدیل به رابین ویلیامز شوند.

8-12-2014 10-25-23 PM

ویلیامز از طرفداران پر و پا قرص کاراکتر «زلدا» در بازی «افسانه‌ی زلدا» بود. برای همین این نام را روی دختر ۲۵ ساله‌اش گذاشت. دختر ویلیامز نیز به بازیگری اشتغال دارد و شباهت چهره‌‌اش با پدر انکارناشدنی است. او در اینستاگرام، بخشی از متن معروف «شازده کوچولو» شاهکار اگزوپری را به اشتراک گذاشته‌است:

«تو… فقط تو باید جوری صاحب همه‌ی ستاره‌ها بشه، که هیچکس نتونسته تصاحب‌شون کنه! توی یکی از اون ستاره‌ها، من زندگی می‌کنم. توی یکی از اونا من می خندم. مثل این می‌شه که همه‌ی ستاره‌ها می‌خندن. وقتی شب‌ها به آسمون نگاه کنی، تو، فقط تو، ستاره‌هایی داری که می‌تونن بخندن!» دوستت دارم. دلتنگت خواهم شد. همیشه به آن بالا نگاه می‌کنم. Z.»

8-12-2014 10-28-31 PM

فکر می‌کنم حالا هم زیباتر آن است که رابین ویلیامز را نه برای شکست‌های زندگی شخصی‌ش، بلکه برای یادگارانی به یاد بیاوریم که ما را به خنده واداشت و اشک را به چشمان ما آورد. او دکتر پچ آدامز مهربان بود که با شخصیت کمیک‌ش به بیماران خردسال روحیه‌ی مبارزه برای بهبودی می‌داد، او ناخدای انجمن پرشور شعرای مرده بود، خانم دابت‌فایر دوست‌داشتنی بود. پیتر پن قهرمان بود، در هیئن مکسول بدجنس در August Rush رفت و کاراکتر فاگین بدجنس را زنده کرد، رئیس‌جمهور اشتباهی «مرد سال» شد، مرد ۲۰۰ ساله‌‌ای شد که همچون پینوکیو که ارزو داشت عروسک چوبی نباشد، می‌خواست مردی واقعی شود، قاتل دختری نوجوان در «بی‌خوابی» گشت… او همه‌ی این‌ها بود. باشکوه‌تر از آن چه شاید خودِ رابین ویلیامز واقعی بود. من تمام این رابین ویلیامزها را در جای عزیزی از ذهنم زنده نگاه می‌دارم. با پوستی سرخ و سفید، بینی دراز، چشمان ریز آبی مهربان و لب‌های نازکی که هر آن شیرین‌ترین لبخند دنیا می‌توانست بر آن نقش ببندد، هرچند که قلبش شکسته‌باشد…

منابع: + و + و +

اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با ۱۸ سال سایقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:
[/vc_column_text]

این عکس پرنده واقعا فتوشاپی نیست و ترکیبی هم نیست و در یک جلسه گرفته شده است!

این عکس شگفت‌انگیز از یک پرنده در حال شگفت‌زده کردن کاربران در اینترنت است و مغز مردم از پردازش آنچه در عکس می‌بینند، ناتوان شده است! اگرچه این یک عکس ویرایش نشده و ترکیبی هم نیست و به صورت روتین با یک بار شات و نوردهی گرفته شده است.…

جشن ۷۵۰ سالگی برلین در آلمان شرقی و رژه رایانه‌های قابل حمل

در سال ۱۹۸۷، برلین ۷۵۰مین سالگرد تأسیس خود را جشن گرفت و شهر پر از هیجان بود. دولت کمونیستی آلمان شرقی، که در آن زمان بر نیمه شرقی شهر حکومت می‌کرد، می‌خواست این مناسبت را با رژه بزرگی که دستاورد‌های کشور را به نمایش می‌گذاشت، جشن بگیرد.…

آیا سیگار الکترونیکی ایمن‌تر و سالم‌تر از سیگار معمولی است؟

در انگلستان، هم‌زمان با مبارزه با سیگار کشیدن جوانان، سیگارهای الکترونیکی به عنوان بخشی از تلاش‌های دولت برای کمک به مردم برای ترک سیگار تبلیغ می‌شوند. ما به اینکه چرا در مورد این دستگاه‌ها دو نظر بسیار متفاوت وجود دارد، نگاهی می‌اندازیم.…

منتخبی از تصاویر تاریخی کمتر دیده شده

با اینکه دسترسی به مستندهای خوب این روزها خیلی زیاد شده و به سبب وجود اینترنت (یا شبحی از اینترنت!) ما عکس تاریخی بسیار زیاد می‌بینیم (و می‌توانیم حدس بزنیم که که کئام عکس‌های معاصر روزی تبدیل به عکس تاریخی خواهند شد)، اما باز هم حجم…

طراحی‌ها و معماری‌های نبوغ‌آمیز و عالی که باید تحسین‌شان کرد

همان طور که در برخی پست‌های قبلی از طراحی‌ها و معماری بد گفتیم (در اینجا و اینجا برای مثال) سوی مخالف آنها هم وحود دارد. یعنی طراح یا معماری صنعتی به کاربرد و جنبه زیباشناختی اماکن و اشیا دقیقا فکر کرده و چیزی دلخواه و هماهنگ با محیط پدید…

این عکس‌های تاریخی را پیش از این در کمتر جایی دیده‌اید

یک سرباز صربستانی در کنار پدرش که برای ملاقات او به خط مقدم نزدیک بلگراد آمده، خوابیده است. سال گرفتن شدن عکس، حدود ۱۹۱۴/۱۹۱۵ یک نگهبان مرزی آلمان شرقی در صبحی که دیوار برلین سقوط کرد، گلی را از طریق شکافی در دیوار برلین هدیه می‌دهد،…
[/vc_column][/vc_row]

آگهی متنی در «همه» صفحات
کلینیک زیبایی / عمل بای پس معده / کاشت مو / بهترین جراح چاقی / متخصص زنان رشت / خرید گوشی با حکمت کارت / پمپ آب صابون / buy telegram members / جراحی چاقی تهران / پی آر پی موثرترین درمان آرتروز زانو / دکتر فارغ پور – متخصص زنان / خرید خودنویس / خرید دستگاه لیزر تیتانیوم / پمپ اسید / خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / کمپ ترک اعتیاد / دانلود سریال / انواع مکمل های زینک / کلاه کاسکت / درمان سریع سیاتیک و دیسک کمر / متخصص زنان / کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان / کاشت مو / شیشه اتومبیل / دانلود سوالات استخدامی آموزش و پرورش / ثبت برند / سرور مجازی / فروشگاه اینترنتی زنبیل / مشاوره حقوقی تلفنی / وکیل / خرید ساعت دیواری / لیزر درمانی بواسیر / ساعت تبلیغاتی / تجهیزات پزشکی / خرید سرور مجازی / تعمیر ماشین ظرفشویی / خرید تتر / متخصص ارتودنسی / چاپ لیوان / حمل بار دریایی از چین / بهترین سریال های ایرانی / داروخانه اینترنتی آرتان / فروشگاه آنلاین زوجیم / چاپ کلاه / کاشت مو / درمانکده / کاشت مو / پزشکا / قیمت ساک پارچه ای / تحلیل تکنیکال فارکس / سایت نوبت دهی دکتریاب / بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران / بهترین سریال های کره ای / دکتر فارمو / کتاب صوتی رایگان / تولید محتوا / دانلود نرم افزار / مجتمع فنی ونک / سریال جدید / داروخانه آنلاین تینا / سایت ترجمه تخصصی رایت می /

22 نظرات
  1. Morteza می گوید

    متن بسیار زیبایی بود …ممنون…
    بسیار غمگین شدم وقتی صبح از خواب بیدار شدم نرم افزار Circa این پیغام رو وری صفحه گوشیم نوشت:
    Robin Williams found dead…..
    نمیخواستم باور کنم و آرزو کردم که رابین ویلیامز دوستداشتنی من نباشه……………………
    همیشه در ذهنم هستی رابین عزیز با تک تک سکانس های زیبات…….

  2. farhad می گوید

    به شدت از مرگش ناراحت شدم ، ولی مهربانی و خنده اش را هیچگاه فراموش نخواهم کرد

  3. باران می گوید

    متن فوق‌العاده‌ای بود که تمام تنم رو به لرزه انداخت.
    هنوز هم از شنیدن این خبر شوکه‌ام …

  4. zahra می گوید

    * رئیس‌جمهور اشتباهی «مرد سال» شد*
    **مرد ۲۰۰ ساله‌‌ای شد که همچون پینوکیو که ارزو داشت عروسک چوبی نباشد، می‌خواست مردی واقعی شود**

    این دو تا مربوط به کدوم فیلمهاشه؟

    1. بابک می گوید

      مربوط به این دو فیلم هستند:
      Man of the Year – 2006
      Bicentennial Man -1999
      دیروز تایم نوشت: او توانست هر نقشی را بازی کند، بجز یکی: رابین ویلیامز. حتماً صدای همه آن نقشها در داخل سرش به او گفته اند وقت ساکت شدن است. دیگر خاموشی است (The Rest Is Silence آخرین کلماتی که از دهان هملت خارج شد؛ هملت، ویلیام شکسپیر، ترجمه م.ا. به آذین، چاپ چهارم ۱۳۶۰، صفحه ۲۷۵)

    2. احسان می گوید

      Man of the Year
      Bicentennial Man

  5. حمید می گوید

    واقعاً از شنیدن این خبر شوکه شدم !!!
    دلم برای تمام خندهایت و تمام لحضه هایی که با فیلم هایت داشتم تنگ می شود .رابین ویلیامز دوست داشتنی….
    ممنون از شما بخاطر این متن فوق العاده

  6. azar می گوید

    قلم پر احساسی دارید حتما ادامه بدید

  7. دختر نارنج و ترنج می گوید

    ممنون خانم مجیدی عزیز، مثل همیشه یکی از زیباترین و تاثیرگذارترین متن هایی که راجع به یک شخصیت می توان خواند را اینجا به قلم شما خواندم. درسته. رابین ویلیامز دوست داشتنی را باید با همون چهره دوست داشتنی و لبخند شیرین به خاطر سپرد. برای همیشه…. چیزی که یقیناً خودش هم دوست داشت… چیزی که افسردگیش رو پشت اون پنهان کرد و نگذاشت هرگز کسی بفهمه که چقدر خسته ست. رابین عزیز رو همیشه باید با لبخندش به یاد داشت و لبخندهایی که آفریده…..

  8. Minoo می گوید

    Oh captain, my captain

  9. حمیدرضا می گوید

    رابین ویلیامز عزیز به What Dreams May Come پیوست :((
    همیشه یادت در خاطرات میماند

  10. mkaghazchi می گوید

    و خدا در نهمین روز آفرینش رابین ویلیامر را آفرید!!

  11. حسین می گوید

    محبوب ترین هنرپیشه ام بود .
    همه چیز رو نگفتین
    بازم جا داره چند تا پست دربارش بنویسید

  12. Sherlock Holmes می گوید

    بسیار زیبا نوشتید … ممنون

  13. Ali می گوید

    سلام.
    روحش شاد و خانواده‌اش در آرامش باشند.
    انجمن شاعران مرده، یکی از فیلم‌های به‌یادماندنی‌ایه که تاکنون دیدم.

  14. نیما می گوید

    دیروز خبر رو شنیدم شوکه شدم
    باورم نشد
    هیچ وقت “نبودن ها ” رو باور نکردم
    براش همون بهتره که ننوشتی به چه شکلی فوت کرد
    با جومانجی اش بزرگ شدیم و بارها و بارها از دیدن بازی اش لذت بردم
    البته کارهای خوب زیاد داره
    ولی همیشه من یاد این کارش می افتم

  15. بهرام شهرکی می گوید

    عمیقا متاثر شدم…باورم نشد…خیلی کم پیش امده از یه هنر پیشه خوشم بیاد ولی رابین با عمه فرق میکرد…فقط میتونم بگم یادش گرامی.

  16. بهرام شهرکی می گوید

    عمیقا متاثر شدم…باورم نشد…خیلی کم پیش امده از یه هنر پیشه خوشم بیاد ولی رابین با همه فرق میکرد…فقط میتونم بگم یادش گرامی.

  17. جواد می گوید

    واقعا نمی دونم مرد دیگه ای در سینما به این دوست داشتنی وجود داره . من بازی رابین رو در فیلم های مختلفی دیدم ولی بازی این مرد در فیلم (بی خوابی) برای من جالب بود چون اونقدر دوستش داشتم که نمی خواستم اخر فیلم بمیره . حالا حتما خودتون می تونید حدس بزنید چقدر غمگینم .راستش کمی قلبم درد داره از اینکه میدونم نباید دیگه……..من رو ببخشید .

  18. علی می گوید

    با سلام
    این مشکل بزرگ اغلب بازیگرهاست دقت کنید هر روز برنگی در اومدن روح ادم رو نابود میکنه مگه روح چیه؟؟؟
    این مرگ اورترین و خطرناک ترین بازی جهانه وفقط افراد مریض خیلی طماع و یا شهرت طلب به دامش می افتن کسانیکه تشنه پول و یا نه تشنه شهرت یا هر دو هستن و حاضرن هر بهایی براش بپردازن دقت کنید باز هم لطفا بازیگری حرفه نیست رنج هست اگه میبینید خیلیشون خودکشی نمیکنن واسه اینه خودشونو کنترل میکنن با تفریح و شراب و و اعمال منافی عفت و معدودی هستن که اهل این چیزا نیستن در واقع دارن جون میکنند و نمیزارن کسی بفهمه چون این بازی رو خوب بلدن کدوم بازی؟
    بازی فریب هر باره و هر روزه و روزمره خودشون و دیگران در واقع بازیگرا علی رغم حس مطبوعی که به ما میدن از کثیف ترین مشاغل جهان شغل دو رویی و دغل بازی هر چند نقش پیامبری رو بازی کنن چون اوان جز عروسک خیمه شب بازی هیچی نیستن دوستان خجالت اوره مقام بلند انسانی تبدیل بشه به میمونی فقط بخاطر حس مطبوع شهرت یا کسب درامد خنده داره نیس؟
    سنگ دفاع از هنر به سینه نزنید نگید هنر مند چه هنری؟
    اره چه هنری هست که فقط بیماری لاعلاجی هست؟

  19. آسمان می گوید

    ای بابا نمیدونم امروز چرا به این فکر اتادم که بیام در مورد رابین .و سرچ کنم و متاسفانه امروز متوجه شدم که فوت کرده .ای بابا ، می خواستم در موردش یه سرچی کنم و توی وبلاگم یه مطلبی ازش بگذارم . ولی حیف .خدا رحمتش کنه .اگر چه الان فهمیدم از لحاظ زندگی خصوصی ، تعریفی نداشت و بقول دوستمون آلوده به مواد مخدر و الکل بود مثل تعدادی از بازیگرا . ولی بازیش واقعا بی نظیر بود و واقعا فیلم هاش تاثیر گذار بود .انقدر که وقتی فیلمی ازش میدیدم تا مدتها ازش تاثیر می گرفتم .و روی روح و جانم اثر می گذاشت . دوستش داشتم . حالا هر چی بود ، فکر نکتم دیگه لنگش پیدا بشه .متاسفم از شنیدن خبر مرگش و از اینکه دیگه نمیتونم فیلم جدیدی ازش ببینم .ای کاش خود کشی نمی کرد .حیف شد…

  20. احسان عليلو می گوید

    متن بسیار زیبایی بود،ممنون، خودکشى رابین هنوزم که هنوزه برام باور کردنى نیست،برام خیلى سخته،کسى که همیشه در بدترین لحظات افسردگى ام با به یاد آوردن چهره و بازیهاش مخصوصا در فیلم “what dreams may come ” که بیش از ١٠ بار دیدمش و هر بار منو از تصمیم خودکشى و خودآزارى دور میکرد و بهم امید میداد، اصلاً باور کردنى نیست ?????

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

•• 4 5