مهندس گوگل رکورد پرش با چتر نجات «فلیکس بومگارتنر» را شکست!

ما تصور نمیکردیم که رکورد فلیکس بومگارتنر حالا حالاها شکسته شود، اما روز جمعه «الن اوستس» -یکی از مدیران شرکت گوگل- موفق شد یک فرود باورنکردنی انجام بدهد.
اوستس 57 ساله، نخست با بالنی هلیومی، ظرف دو ساعت با سرعت نزدیک به پانصد متر در دقیقه به ارتفاع 40 کیلومتری صعود کرد.
او لباسی ویژه به تن کرده بود که دارای سامانه محافظت از حیات بود.
سپس مرجله سقوط شروع شد و اوستس در ظرف 15 دقیقه به زمین بازگشت.
او در گفتگویی اظهار کرد که:
«بسیار زیبا بود. میتوانستم تاریکی فضا و لایههای جو را که پیش از این ندیده بودم، ببینم.»
اوستس بعد از تکمیل صعود با ابزار انفجاری ویژهای از بالن جدا شد و با سرعت 1322 کیلومتر در ساعت، معادل 1.23 ماخ، به سمت زمین سقوط آزاد کرد.
سرعت فرود او آنقدر زیباد بود که صدایش توسط کسانی که روی زمین بودند، در آن حوالی بودند، شنیده شد.
چهار دقیقه و نیم قبل از برخورد به سطح زمین، او چتر نجات اصلیاش را گشود و 112 کیلومتر دورتر از جایی که سفر را آغاز کرده بود، فرود آمد.
مدیر گوگل از ارتفاع 41419 متری سقوط آزاد را شروع کرد، در حالی که در 14 اکتبر سال 2012 فلیکس بومگارتنر از ارتفاع 39045 متری سقوط کرد.
به این ترتیب او رکورد مرتفعترین پرس با چتر دنیا را شکسته است (اما رکورد سریعترین پرش با چتر همچنان در دست بومگاتنر است، چرا که او با سرعتی 1342 کیلوکتر در ساعت سقوط کرده بود. به علاوه رکورد بیشترین مدت زمان سقوط آزاد، هنوز در دست جوزف کیتینگر است.)
چیز دیگری که کار اوستس را برجسته میکند، این است که او از کپسول پیچیدهای که بومگارتنر از آن استفاده کرده بود و میلیونها دلار هزینهاش شده بود، استفاده نکرد.
اوستس کار روی پروژه چاهطلبانهاش را از سه سال پیش یه یاری گروه کوچکی از مهندسان متخصص در طراحی لباسهای فضایی، سیستمهای حفاظت از حیات، چترنجات و بالن شروع کرده بود.
او در هنگام فرود، یک دوربین GoPro برای ثبت ویدئوی فرودش به همراه داشت.
آقای اوستس در «سیلیکون ولی» به هیجانطلبی مشهور است و به علاوه جت شخصی دوموتوره خودش را هم دارد.
جالب است بدانید که اوستس هیچ کمکی از شرکت گوگل را در این پروژه علیرغم تمایل خود شرکت، قبول نکرد، چون دوست نداشت، از پروژهاش استفاده تبلیغاتی شود!
آقای اوستش در خانوادهای در ایالت اورلاندوی آمریکا در دهه 1960 و 1970 بزرگ شد که عاشق فضا و پروازهای فضایی بودند. خانواده او برای تماشای پروازهای فضایی به صورت مرتب به پایگاه فضایی «کپی کاناورال» که آن زمان «کپپ کندی» نامیده میشد، میرفتند.
اوستس از سال 2002 به گوگل پیوسته است، او البته مهارت او خود را به یکباره به دست نیاورده است و در واقع یک خلبان و چترباز بازنشسته هم بوده است.
برخلاف انتظار و تصور ما، در لایههای بالایی جو، دما به جای اینکه کاهش پیدا کند، افزایش پیدا میکند و به همین خاطر لباس ویژه آقای اوستس باید سیستمهایی برای جلوگیری از گرما میداشت، به علاوه او باید با به حداقل رساندن حرکات فیزیکیاش از ایجاد هرگونه دمای اضافی جلوگیری میکرد، طوری که حتی برای روشن کرد میکروفن رادیوییاش، دست خود را به سمتاش نمیبرد! به جای آن او با تکان دادن ناچیز پایش، از طریق دوربینی که روی لباساش نصب شده بود، با افرادی که روی زمین بودند، ارتباط برقرار میکرد.
آفرین. اینها با این کارهاشون روحیه آدم رو بالا میبرند.
آنچه می نویسم ربطی به پریدن اوستس ندارد. به سبک زندگی شخصی ، خانوادگی و اجتماعی و همچنین موفقیت نامبرده و داشتن پول برای سلامتی و کسب تجربه های ناب اشاره کرد.
در یک کلام : در آخرین عکس نگاه دندانهای ایشون کنید. 57 سال دارند.
واقعا تفاوت سبک زندگی ها خیلی جالبه. در ایران متاسفانه هر کی کمی پولدار میشه، زمین و ماشین میخره! یا سفرهایی با هدف صرفا پاساژگردی و…!
اما در جوامع دیگه فرق داره ماجرا.
دما در بالای جو واقعا گرمه؟ یا این گرما بخاطر اسطحکاک ناشی از سقوط هست؟ (همونی که فضا پیماها باهاش درگیرن)؟
در لایههایی از جو به صورت متناقض گرمای بیشتری داریم که این البته به این کعنی نیست که به صورت خطی هر چه بالاتر برین دما بیشتر میشه.
دوست عزیز “اصطکاک” درسته نه “اسطحکاک”!!! اگر در املای یک کلمه شک دارید قبل از نوشتنش با یک جستجوی ساده در گوگل شکل درستش رو پیدا کنین.
دکتر جان جسارتا “کعنی” هم اشتباه هست “یعنی” درسته!
با سپاس
گرانقدر اون “کعنی”، “یعنی” نیست، “معنی” هست.
گاهی اوقات اشتباه تایپی رخ میده، بخصوص وقتی با گوشی جواب میدیم و سریع “ارسال” می کنیم.
بله دوست عزیز یعن” نبود “معنی” بود. هایزنبرگ هم گاهی اشتباه می کنه.
اولا تو که اعتقاد داری هایزنبرگ هم اشتباه میکنه چرا بیخودی به دیگران گیر می دی؟
ثانیا هایزنبرگ اشتباه نمیکنه یا حداقل کم اشتباه میکنه.
شما اشتباه کردی. خود شما.
البته در ابتدا واژه استحکاک بوده (حکّ در باب استفعال) که بعدها تغییر فرم داده!
مثل همیشه ممنون از مطالب خیلی خوب
بازاریابی که ردبول برای پرش فیلیکس کرد جوری بود که من وقتی پرش رو مستقیم میدیدم فکر میکردم دارم یه قسمت از تاریخ رو تماشا میکنم . در حالی که اون پرش واقعا یه کمپین تبلیغاتی فوقالعاده موفق بود. از اون همه هزینه ی اضافی برای ساخت اون کپسول حامل (که میبینید اینجا به سادگی بدون کپسول کار انجام شده) تا اون همه مقدمه چینی و پخش زنده و هزینه ی ساخت خیلی زیاد. در حالی که الان میبینیم این کار چقدر ساده تر و با هزینه کمتر (البته به نسیت اون) قابل انجام بوده و چقدر ساده ردبول این هایپ رو ایجاد کرده بوده.
دقیقا. من هم تعجب کردم از خواندن خبر امروز
شهر اورلندو در ایالت فلوریدا درسته
اسم اون مرکز هم مرکز فضایی کندی در کیپ کاناورال هست. جاتون خالی رفتم دیدم چقدر زیبا و دیدنی بود.
کلا گوگل عاشق ریسک کردن است، سرمایه گذاری در پروژه های رباتی یا ساخت اندروید رو نگاه کنید!!!
این هم نمونه انسانیش!