در رؤیای بازآفرینی سیلیکون ولی

توضیح اول پست: این پست سه قسمت دارد، که شاید چندان به هم مربوط نباشند. در واقع فقط می‌خواستم قسمت دوم این پست را بنویسم، اما در حین نوشتن‌اش، اندیشه‌هایی دیگر به ذهنم رسید و قسمت اول و دوم هم اضافه شدند که چون کوتاه بودند، ترجیح دادم به قسمت دوم بچسبانمشان.


همچنان که برای ما مصرف‌کنندگان نهایی، وجود و رقابت رقبایی مثل اپل و گوگل و مایکروسافت لازم است، گاهی هم در شرایط کنونی آدم به این فکر می‌افتد که اگر نظام دوقطبی زمان جنگ سرد تا حالا ادامه می‌یافت، چه تغییراتی را شاهد بودیم.

از نظر سیاسی، اظهار نظر بسیار دشوار است، چنان شرایطی اگر به جنگ هسته‌ای ختم نمی‌شد، شاید باعث شرایطی بهتر برای بعضی از کشورها می‌شد، رهبران بعضی از کشورها هم شاید آنقدر هوشمند بودند که می‌توانستند با بازی و همکاری با هر دو سو، منافع ملی خودشان را تضمیمن کنند، چنان نظم جهانی، البته برای بعضی از کشورها هم جز بدبختی چیزی به ارمغان نمی‌آورد.

اما از منظر علمی چه؟

ما می‌توانیم تصور کنیم که در صورت ادامه رقابت‌های فضایی، شاید تا حالا شاهد پیاده شدن انسان روی مریخ می‌بودیم. ایستگاه‌های فضایی بیشتر و شاید ایستگاه‌های نظامی فضایی ساخته می‌شدند.

اما در عرصه گجت‌ها و اینترنت چه؟

آیا می‌توانیم تصور کنیم که شهروندان دو سو، اجازه پیدا می‌کردند که بی‌مهابا به سبک کنونی با اینترنت با هم ارتباط برقرار کنند. یا اینکه اصلا دو کشور اینترانتی به شدت کنترل‌شده در کشورهای خود ایجاد می‌کردند؟

با توجه به وضعیت کنونی روسیه و اتکای بیش از حد این کشور به فروش منابع انرژی فسیلی، ما شاید تصورش را هم نکنیم که این کشور شاید می‌توانست شرکت‌ها و صنایعی قابل رقابت به غول‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری غربی برای خودش داشته باشد.

اما با توجه به وجود دانشمندانی و مهندسانی مبتکر و خلاق با ذهیت‌های متفاوت، شاید در صورت استمرار حاکمیت شوروی سابق، دنیای گجت‌ها هم امروز، دنیای متفاوت می‌بود.

و اصلا کسی چه می‌داند، شاید اگر این روزها، کسی در وبلاگش به فارسی، شرکتی شرقی با غربی را می‌ستود، به جای اتهام ساده فن بوی بودن این یا آن شرکت، برچسب حمایت از ایدئولوژی غربی یا شرقی را می‌خورد و علایق فناوری ما، چیزی عمیق‌تر و حساس‌تر می‌شد!


بد نیست به این بهانه عکس‌هایی از بازدید سال 1959 نیکیتا خروشچف را از آمریکا ببینیم. او در آن سال 12 روز تمام در آمریکا بود و علاوه بر دیدارها سیاسی با آیزنهاور و نیکسون، از جاهایی مثل فروشگاه‌های بزرگ و استودیوهای فیلمسازی هم دیدن کرد.

اما یکی از جاهایی مورد بازدید او شرکت IBM بود. در آن زمان، هنوز سیلیکون ولی، این نام را نداشت. گرچه شرکت HP از سال 1939 در آن محل مستقر شده بود، اما هنوز این شرکت کامپیوتر نمی‌ساخت و به تولید نیمه‌هادی‌ها مشغول بود.

شرکت IBM در سن هوزه از سال 1956 ساختمان‌ها و مقر تازه هود را ساخته بود و به پژوهش و تولید مشغول شده بود.

11-3-2014 11-17-31 AM

توماس جی واتسون – پسر مؤسس شرکت IBM- در آن زمان پذیرای خروشچف در هنگام بازدید از IBM شد. خروشچف دو روز پیش‌تر از لس آنجلس و محل شرکت فیامساری فاکس قرن بیستم دیدن کرده بود و کرگ داگلاس و مریلین مونرو را از نزدیک دیده بود و حالا می‌خواست قلب فناوری آمریکا را ببینید.

تحت تأثیر شرایط ویژه آن زمان و هراس همگانی از یک جنگ هسته‌ای، حدود یک هزار نفر در محل شرکت به استقابل او آمدند و شعارهایی مثل «آمریکایی‌ها هم صلح می‌خواهند» دادند.

11-3-2014 11-17-50 AM

اما شاهکاری که IBM در آن زمان به خروشچف نشان داد یک کامپیوتر 305 RAMAC بود. این کامپیوتر، نخستین کامپیوتری بود که هارد دیسک داشت! ظرفیت هارد این کامپیوتر تنها 5 مگابایت بود و به اندازه دو یخچال، فضا را اشغال کرده بود، اما همین کامپیوتر آغازی بود بر پایان پانچ کارت‌ها و شروع دوره‌ای جدید.

11-3-2014 11-18-12 AM

خروشچف از همان فرصت استفاده کرد و از کارکنان در مورد حقوق و هزینه اجازه خانه پرسید. یک هفته پیش‌تر شوروی موفق شده بود که ماه‌نشین لونای 2 را روی سطح ماه فرود آورد و خروشچف با غرور نشان‌های مخصوص لونا را به تعدادی از کارکنان IBM هدیه کرد.

یکی از برنامه‌های نرم‌افزاری که در حضور خروشچف نمایش داده شد، برنامه‌ای بود که می‌شد با 10 زبان مختلف رویدادهای تاریخی مهم هر سال را پرسید تا پاسخ را به صورت چاپ شده دریافت کرد، مثلا اگر به این برنامه سال 1917 داده می‌شد، برنامه انقلاب روسیه را به عنوان یک رویداد مهم چاپ می‌کرد.

گرچه واتسون در این دیدار، به درخشش‌های علمی شوروی در زمینه موشکی و یا ماهواره اسپوتنیک هم اشاره کرد، اما خروشچف ترجیح داد که در مقام دفاعی به این مطلب اشاره کند که شوروی هم در زمینه کامپیوتری چیزی از آمریکا کم ندارد، چرا که اگر این طور نبود، هرگز نمی‌توانست بمب اتمی یا هیدروژنی بسازد!

از آن زمان تاکنون خیلی چیزها تغییر کرده‌اند، سیلیکون ولی قلب فناوری آمریکا و بلکه دنیا شده است، اما روس‌ها هم برای تجدید عظمت خود چندان بی‌میل نیستند که در مسیر ساختن کلون‌های سیلیکون ولی پیش بروند.

یکی از تلاش‌های آنها شهر فناوری به نام شولکوو است که فعلا حدود هزار نفر در آن اقامت دارند اما انتظار می‌رود تا سال 2020 پذیرای 20 هزار نفر شود.

11-3-2014 11-18-59 AM

این شهر شامل ساختمان‌های برای کار استارت‌آپ، مراکز سرمایه‌گذاری و جذب مشارکت‌کننده‌های اقتصادی و یک دانشگاه پژوهشی است و تلاش زیادی می‌شود که مشارکت‌های علمی را با شرکت‌ها و دانشگاه‌های بزرگی مثل MIT، گوگل، سیسکو، اسپیس ایکس، سامسونگ، بویینگ و IBM شروع کند و یا حتی نیروی انسانی از این مراکز جذب کند.


اما سؤال اساسی‌تر این است:

آیا می‌شود سیلیکون ولی را کلون کرد؟!

در حال حاضر حتی در خاک آمریکا تلاش می‌شود که مثلا در نیوجرسی، مرکزی مشابه با سیلیکون ولی ساخته شود، اروپایی‌هایی و حتی چینی‌ها هم در این رؤیا هستند.

اما آیا ساختن سیلیکون ولی به سادگی پیدا کردن یک منطقه جغرافیایی، ساختن ساختمان‌های زیبا در آن و جذب انبوه نیروی انسانی و خواهش از شرکت‌ها برای مستقر شده در آن است؟

نه!

سیلیکون ولی بیشتر از آنکه یک مرکز فیزیکی باشد یک فرهنگ و یک ذهنیت است!

11-3-2014 11-43-41 AM

برای ساختن یک سیلیکون ولی چه چیزهایی باید داشته باشید؟

1- باید دانشگاه‌هایی موفق در زمینه علوم پایه و کاربردی داشته باشند، دانشگاه‌هایی که به مراکز علمی بزرگ دنیا متصل باشند و محدودیتی در کارشان نباشد. دانشگاه‌هایی که ذهن‌هایی خلاق را بپرورند.

در این دانشگاه‌ها باید فرهنگ خاصی مثل فرهنگ علمی دانشگاه استنفورد حکمفرما شود.

2- استخدام نیروی انسانی کاری در این سیلیکون‌های ولی‌های شبیه‌سازی شده یا استارت‌آپ سیتی‌ها آسان باشد.

مثل یک تیم فوتبال بزرگ، شما نمی‌توانید تنها به مدرسه فوتبال خود متکی باشد و لازم است همیشه مغزهایی را به استخدام خود درآورید.

3- جذب سرمایه و نیروی انسانی با موانع سیاسی و حکومتی روبرو نباشد و فشارهایی از خارج این شهرهای فناوری، روند طبیعی اقتصادی و علمی آن را دستخوش تغییرات نکنند.

4- مبادلات اقتصادی داخلی و خارجی این شهر فناوری ساده باشد.

5- تهیه بستر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری لازم برای شرکت مستقر در شهرهای فناوری ساده باشد.

6- بازار مصرف داخلی و سپس خارجی مناسبی برای محصولات این شهر فناوری وجود داشته باشد.

اینها 6 شرط و الزامی است که شما برای داشتن یک شهر فناوری موفق باید داشته باشید، وگرنه شهر فناوری شما چیزی جز ساختمان‌های متروک و بی‌روح در بیابان نخواهد بود!


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

9 دیدگاه

  1. بسیار عالی بود. هم بخش اول خیلی تازگی داشت و تا حالا بهش فکر نکرده بودم (و درباره اش هم نخوانده بودم،) هم بخش دوم …
    واقعا فرهنگ کارآفرینی مبتنی بر علم مهمترین نکته درباره سیلیکون ولی است … در کشور خود ما هم تلاش هایی در این زمینه صورت گرفته (پارک های علم و فناوری و به طور خاص پارک پردیس که اسم TechPark رو روش گذاشتن … حتی اگه به سایتش برید، اسم Iran Silicon Valley رو هم در لوگو نوشته! البته این یکی قبلا نبود …) اما هنوز جای ایجاد اون فرهنگ در دانشگاه های ما خالی است.

  2. آقای مجیدی حتما فیلم Boyhood رو دیدید.این فیلم واقعا شاهکاره یه یه مطلب به معرفیش اختصاص بدید ضرر نمی کنید

  3. خیلی زیبا و مبتکرانه بود قسمت اول میشه بعدها در موردش مثنوی نوشت. در ایران شهرهای اصفهان و تبریز پتانسیل ایجاد سیلیکون ولی فیچر رو دارند به آدم احساس توانمندی و رویایی دست میده
    لطفا از این مدل نوشته‌ها بیشتر منتشر کنید.
    با احترام

  4. با سلام. متشکرم از زحمات شما برای تهیه این پست.
    وقتی موارد <> رو خواندم به یاد حرف یکی از موسس های گروه آراد(جایی که برای یاد گیری برنامه نویسی آنجا میرم) افتادم که میگفت اینجا به جای اینکه ذهن افراد رو خالی کنن تا بدون تشویش به کارش برسد ، بیشتر به فکر اینند که افراد پیشرفت نکنند!
    حالا اصلا شما خودتان وضعیت پسر ها رو نگاه کنین!!
    اگر آدم نخواد بره سربازی حداقل باید بره سر واحد های دانشگاه بشینه که اونم چیزی به خرد آدم نمیدن! یعنی باز وقت هدر کنی و بار اضافه انداختن روی دوش آدم!
    به هر حال اینجا خیلی راه در پیش دارد تا به حرف س از سیلیکون ولی برسدو
    باتشکر.

  5. سلام مجدد قسمت نیومده در کامنتم :
    برای ساختن یک سیلیکون ولی چه چیزهایی باید داشته باشید؟
    بود!

    ببخشید.

    با تشکر!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]