سنی بحرانی که در آن کمترین رضایت از زندگی را خواهید داشت
به تازگی تحقیق جالبی روی مردم 160 کشور دنیا انجام شده است، این مطالعه از نظر حجم نمونه به صورتی انجام شد که قابل تعمیم به 98 درصد دنیا است.
هدف این بود که سنی بحرانی که در آن انسانهای کمترین رضایتمندی از زندگی را دارند، مشخص شود.
نتیجه این مطالعه تأییدکننده حدسهای قبلی ماست:
در میانسالی یعنی در سنی بین 45 تا 54 سالگی بیشتر مردم، دچار نوعی ناراضیتی از زندگیاند، یعنی از یک سو دیگر در خود جوانی و انرژی برای تغییر را نمیبینند و از سوی دیگر از نظر روانی آن حالت تسلیم و تحمل و تجربه کهنسالی را ندارند.
بنابراین اگر نمودار رضایت از زندگی را رسم کنیم، میبینیم که شکلی شبیه U دارد.
اما خب، این نمودار بیشتر در کشورهای ثروتمند انگلیسیزبان صادق است و در کشورهای آفریقایی و کشورهای جدا شده از شوروی سابق، آمریکای لاتین و کارائیب، هر چه سن بالاتر میرود، میزان رضایت از زندگی کمتر میشود. این مسئله میتواند به این خاطر باشد که سیستمهای بهداشتی و بیمه حمایتگر از کهنسالها در این کشورها به قوت کشورهای جهان اولی نیستند.
تو ایران سن نارضایتی زیر 10ساله:|
بله اینجا ایران است
من الان 26 سال دارم ولی به سن بحرانی رسیدم :))
من 22 ساله یک به بحران رسیده 😐
جالبه تقریبا بعد از ۶۶ سالگی میزان رضایت از زندگیشون از بقیه دوران زندگیشون بالاتر هست، تو این دوران معمولا آدما میمیرن، ها!؟
یک نکته جالب دیگر این است که در کشورهای پیشرفته میزان رضایت از زندگی زنان در تمام طول عمرشون به شکل معنی داری بیش از مردان است. فکر می کنم می توان این رو هم نشانه دیگری از این بدانیم که این کشورها به سمت نابرابری جنسیتی به نفع زنان پیش می روند.
24 و به بحران رسیده
با سلام من فکر کنم سنی که نارضایتی در اون مخصوصا در پسر ها هست، سن بین 18 تا 28 هست!!
چون از یک طرف باید خودشونو ثابت کنند و از طرف دیگر باید در خدمت دولت عزیز باشند تا مبادا بدون سربازی جایی نرند و از طرف دیگر خانواده هم توی این راه آنچنان که باید پشتی بانی کنند نمی کنند و بیشتر پشت پسر رو خالی میکنند تا مثلا به رسومات محترمشون خدشه وارد نشه در صورتی که پشتیبانی روحی حداقل کاریه که خانواده میتونه انجام بده.
نظر من حداقل در مورد خودم صادقه! بقیه آقایون رو نمیدونم!!
در اینجا لازم میدونم که این پاراگراف از استیو جابز رو براتون بگذارم:
وقتی که بزرگ میشید متوجه میشین که دنیا همنیه که هست!!
و اینکه شما هم زندگیتون رو ادامه بدین و سعی کنین به دیوار نخورین!
این ترس از زندگیه! زندگی میتونه عظیم تر هم باشه!
وقتی که شما ی حقیقت ساده رو کشف میکنید و اونم تمامی چیز هایی که در اطرافتونه که بهش میگین حیات،
اونم ساخته شده توسط افرادی که شاید از شما باهوش تر نباشن و شما میتونید تغییرش بدین،میتونید بهش نفوذ داشته باشین، میتونید چیز هایی بسازید که بقیه ازش استفاده کنن!
این ی تصور اشتباهه که زندگی همینه هو تو هم باید بری زندگی کنی ولی اصل ماجرا اینه که در آغوشش بگیری و تغییرش بدی و بهترش کنی، روش کار کنی!
و وقتی که این کار رو یاد گرفتی دیگه مثل قبل نخواهی بود!!
نتیجه این تخقیق 100% درسته. الان من همین حس رو دارم
خب خدارو شکر من که هنوز به این سن نرسیدم
فقط یه مورد راجع به تحقیقات «شادی» و «رضایت» بگم و اونم اینه که تو علوم انسانی و اجتماعی یه موضوع خیلی کم سن و سال و جدید هست و تا زمانی که بشه به نتایج تحقیقات اعتماد کرد فاصله زیادی وجود داره.
در ایران با یک نمودار با شیب منفی و بدون نقطهعطف روبرو هستیم 😐
لطفا این نظریه رو به ایران نسبت ندید. الان وضع 40 50 ساله ها بهتر از ما جووناس که راه به هیچی نمیبریم.
انشالله ما دهه 60 ها هم از این دنیای رفتیم دنیا گلستون میشه برای بعدی ها
انشالله
به نظر من در ایران متاسفانه این آمار داره در سنینی جوانی یعنی بیشتر بروز می کنه . نمی دونم چرا اما خیلی از جوان ها امروزه دارن کم کم دچار سستی و خمودگی می شن
در مورد خودم و اطرافیانی که می شناسم، چه پسر و چه دختر این سن بحران از 28 شروع میشه و توی 30 به اوج می رسه!
یه سرچ کن: بحران سی سالگی (به پارسی یا انگلیسی…)
توجه کردین ! تمام نارضایتی انسان های دوره معاصر به خاطر معتقد نبودن به خدا و دینی زندگی نکردن در نتیجه دلبستگی به دنیایی است که چیزی جز بی وفایی نداره ، نه؟!!
اینا همش الکی است