با افراد پرحرف چه کنیم؟

یک مکالمه خوب زمانی رخ می دهد که هر دو طرف به حرف همدیگر گوش داده و پاسخ دهند. در واقع زمانی که یکی از طرفین گفتگو به پرگویی میپردازد تعادل این ارتباط بهم میخورد. شاید شخصیت کارتونی Mr. Chatterbox را به یاد بیاورید. روزانه با افراد زیادی روبهرو میشویم که حتی در یک معاشرت و احوالپرسی ساده آنچنان در حرف زدن افراط میکنند که دنبال بهانهای برای فرار میگردیم چه برسد به جلسههای کاری که گاه برای نمایش دانستهها، آنقدر سخن به درازا میکشد که بحث اصلی دستنخورده باقی میماند.
کمک به افراد پرگو که بیاموزند که ابتدا بشنوند و سپس پاسخ دهند همیشه آسان نیست. در طبقهبندی این افراد، گروهی این مشخصه خود را میدانند و شاید حتی به عنوان یک خصیصه مثبت سعی در حفظ آن دارند و گروهی ناخواسته در بحثها پرگویی میکنند و شاید تنها دلیل این پرگویی آن است که نمیتوانند منظور خود را در جملات موجز و کوتاه بیان کنند. بنابراین برای پوشاندن این ضعف بیشتر و بیشتر توضیح میدهند. اما در گفتگو با این افراد چه کنیم؟
قبل از آن که شروع به پرگویی کنند آنها را متوقف کنید
اگر شما مخاطب خود را به عنوان فردی پرگو میشناسید، پیش از اتفاق افتادن یک مونولوگ طولانی از وقوع آن پیشگیری کنید. در صورت امکان به طور خلاصه مطلب خود را توضیح دهید و گفتگو را به سمتی هدایت کنید که او نیز احساس یا نظر خود را در خصوص مطلب مورد نظر خلاصه بیان کند. جان کلام را بگویید و جان کلام را طلب کنید تا نیازی به صحبت در خصوص اطلاعات تکمیلی و حواشی بحث نباشد.
پرسشها نقش مهمی در مکالمه دارند و به شما این امکان را میدهند که گفتگو را در مسیر دلخواهتان نگهدارید. هنگامی که مخاطب شما از موضوع مورد بحث فاصله گرفت، با پرسیدن سوال مناسب میتوانید مجدد قطار را به ریل بازگردانید. درنهایت اگر به اندازه کافی با هم راحت هستید به او یادآوری کنید که پرگویی میکند، شاید خودش متوجه این کار نباشد. با رعایت ادب برای او توضیح دهید که نیازی به گفتن بیشتر نیست و منظور او را درک کردهاید.
گوش دادن، درک کردن و وقفههای ظریف
اگر نتوانستید از ابتدا پرگویی را متوقف کنید یا در آن حد با مخاطب راحت نیستید تا در میان بحث تلاش کنید که روال را تغییر دهید، گوش دادن میتواند کمک کننده باشد البته گوش دادن کامل و موثر. گاهی در برخورد با افراد پرگو ما کم کم از محیط جدا میشویم و در ساحل رویایی خود قدم میزنیم. وانمود نکنید واقعا شنونده باشید. نادیده گرفتن آنها موجب میشود که احساس کنند که باید بیشتر توضیح دهند تا شما منظورشان را درک کنید. با نشانههای کلامی، بصری تلاش کنید که نشان دهید که آنچه را که میخواستند انتقال دهند انتقال دادهاند و شما نیز درک کردهاید.
دایان بارت در روانشناسی امروز پیشنهاد میکند که در زمان و موقعیت مناسب به روشی مودبانه وقفه ایجاد کنید:
ممکن است مخاطب به شما بگوید «نه، من بیش از حد صحبت کردم، شما ادامه دهید» هرگز این اعتراف صادقانه را نادیده نگیرید و از این تعارف مودبانه استفاده کرده بحث را شما ادامه دهید. یا این که بگوید «اجازه بدهید صحبت را جمع بندی کرده و خاتمه دهم» پاسخ مناسب شما میتواند چیزی شبیه این باشد که من فکر کردم صحبت شما تمام شده است یا مثلا در واقع آنچه از صحبت شما فهمیدم این است که . . . . نکات اصلی و مثبتی را که شنیدهاید، کوتاه توضیح دهید.
در حقیقت قطع مکالمه طرف مقابل ذاتا کار مودبانهای نیست اما گاهی اوقات تنها و بهترین گزینه است. اگر شما کار خود را درست انجام دهید و در واقع بتوانید نشان دهید که منظور مخاطب را درک کردهاید، نقطه نظرهای مشترکی دارید و جملههای او را به خاطر سپردهاید، میتوانید حس همدلی ایجاد کنید که کمک میکند که آتش پرحرفی خاموش شود.
مخاطبانشان را حذف کنید
بعضی از افراد پرحرف تشنه توجه هستند و از این که مردم به حرف آنها گوش میدهند لذت میبرند زمانی که روشهای قبلی پاسخگو نبود نیاز است که او را از توجه دور کنید. کوارا راه حلی دارد که با این که تا حدی دور از ادب است اما میتواند موثر باشد. زمانی که در یک گروه هستید و می خواهید این جلب توجه و خودنمایی را متوقف کنید با یکی از اطرافیان خود که حس میکنید مثل شما به دنبال راه نجاتی است در خصوص موضوعی جدید شروع به صحبت کنید.
هیچ چیز مانند از دست دادن مخاطبان برای یک فرد پرگو ناراحتی ایجاد نمیکند. بنابراین شنونده او نباشید و سعی کنید با یکی از اطرافیان وارد گفتوگو شوید.
وقت شما ارزشمند است، همه و حتی خود شما باید به آن احترام بگذارید. زمانی که دریک مکالمه دو نفره هستید می توانید توضیح دهید که به واسطه انجام کاری متاسفانه مجبور هستید بروید و ادامه بحث را در فرصتی دیگر دنبال میکنید. استفاده از زبان بدن برای نشان دادن عجله برای رفتن میتواند موثر باشد. حتی پیش از شروع بحث در مواردی که از پرگویی طرف مقابل مطلع هستید میتوانید محدودیت زمانی خود را برای مکالمه بیان کنید مثلا با این جمله که من ده دقیقه دیگر باید برای جلسه ای از شرکت خارج شوم به مخاطب میفهمانید که فرصت زیادی برای مکالمه ندارید.
البته همه افراد زمانهایی که ناراحت، عصبانی، شاد و یا هیجانزده هستند از لحاظ احساسی احتیاج دارند تا با کسی شریک شوند شاید شما تنها مخاطب و شنونده حرفهای آنها باشید. همزمان که تلاش میکنید پرحرفی آنها را کنترل کنید مهربان و صبور باشید. نیاز به صحبت کردن و توضیح دادن ممکن است برای همه ما پیش بیاید.
منبع (+)
گوشی خود را برداشته
چند لحظه با دقت به آن نگاه کنید
با احساس شرمندگی بگویید حتما باید به این تماس پاسخ دهید
سپس همانطور که با تلفن خود صحبت می کنید،
اتاق،ساختمان،خیابان و شهر را به سرعت ترک کنید.
مرسی خیلی خوب بود . برای منی که در هفته با چند تا از این دست آدمها سر و کار دارم خیلی مفید بود 🙂
بی اعتنایی فقط
بدترین چیز اینه که با طرفی که حرف زیاد میزنه رودربایستی داشته باشی…
مگه میشه از دستش خلاص شد..
مجبوری گوش بدی… یا حداقل تظاهر به گوش دادن کنی
ببخشید.این Mr chatterbox کدوم شخصیت بود؟آیا این شخصیت دز مجموعه ای بوده که در ایران پخش شده و مخاطب ایرانی باهاش آشناست؟
واقعا مطالب عالی و مفید این سایت خواننده را جذب می کند فقط لطفا مطالب روانشناسی هم در این سایت مفید و عالی قرار دهید
ممنون. ولی این توصیهها فقط در موارد کاری و اجتماعی بیشتر کاربرد داره. در مورد مادر یا مادر شوهری که زیاد حرف میزنه و باید زل بزنی تو چشاش چون گناه داره اگه دوهفته یکبار که میبینیش به حرفاش گوش ندی چی؟ اون زن خوبیه ولی همون دو هفته یکبارم که میبینمش خیلی حرف میزنه. دیوانهکننده. جالبه که بچههاش هر کدوم میرن یه طرف و فقط من باید زل بزنم تو چاش و به حرفاش گوش بدم.
مریم جان می دونم سخته ولی سعی کن یه مدت با توجه به حرف هاشون گوش بدی، شاید چیز جالبی که نظرت رو جلب کنه پیدا کردی تو حرفا. یا این که سعی کن ازین پرگویی به نفع خودت بهره برداری کنی: دستور غذایی که ایشون بلدن و شما نه، نکته های خونه داری، حتی حرفای خاله زنکی که بتونه به سوالاتت در مورد خانواده ی همسر پاسخ بده! بحث رو ببر به این سمت ها. خیلی کم پیش میاد آدما همه ی حرفاشون چرند محض باشه.
با سلام ممنون از مقاله شما
به نطرم رسید که این نکته رو بگم
یکی از آشنایان من که البته با او تعارف دارم
بسیار پرحرف هست
و من سعی می کنم شنونده باشم
اما با این مواردی که گفتید نمی تونم
با قاطعیت با ایشان روبرو شوم و با وجود این که بار ها خسته بودم
مجبور شدم به ایشان سرا پا گوش باشم
اگر ممکن است راه حلی مناسب تر برای من بفرمایید
آخخ. در مورد همکار پرحرف چکار باید کرد؟
همممه اینکارارو هم کردیم ولی جواب نمیده
ی سره حرررف میزنه و انتظار داره جواب بدی و بش توجه کنی
نمیزاره ی زره تمرکز باشه
جوابشو بدی حرف میزنه
محلش ندی حرف میزنه
هر کااااری میکنم حرف میزنه
من دیگه واقعا جونم به لبم رسیده. خوابگاهی هستم و توی اتاق دونفره گیر یه آدم پرحرف افتادم. هیچکدوم از این روشها جواب نمیده. بخدا زندگی کردن با یه همچین آدمی خیلی زجرآوره. خدایا نجاتم بده. دارم دق میکنم اعصابمو نابود کرده از بس که پرحرفه
من متاسفانه شخصی که می خوام باهاش وارد رابطه شم این مشخصه رو داره و نمی خوام ناراحتش کنم به هیچ وجه اما بعضی موقع ها واقعا کلافه میشم و متوجه میشم وسط حرفاش کاملا حواسم پرت شده واقعا نمیدونم چیکار کنم میشه کمکم کنین
ممنون از مطالبتون..
استفاده کردیم..
الان بهار ۹۹ هستش و ایام قرنطینه کرونا
به علت بسته شدن مرز کشوری.. یه مهمون ناخونده داریم که تا الان سه ماه و یک هفته اس که خونمونه و انشالله داره میره.. مشخصه اصلی ایشون پرحرفی هست.. پشت تلفن تو واتساپ با خانواده و اشنا.. اصلا هم رعایت اینکه داره اسایش ما بیگناهانی که تنها غلطمون داشتن خونه بزرگ و اروم بود.. رو به هم میزنه نداره.. هفته دوم حضورش دچار سردرد مداوم شدم و مجبور شدم بهش کم محلی و ببخشید البته ..بی احترامی… کنم تا بفهمه خیلی رو مخه.. اخه از مادرم بزرگتره… خلاصه حساب کار دستش اوند و رفت طبقه پایین .. اونجا هم به پرحرفی خود ادامه داد.. صداش هم همه جای خونه می پیچه.. خلاصه عذابی کشیدیم که مپرس..
من خودم ادم پرحرفی بودم و مدتها بود دوست داشتم اهسته و شمرده حرف بزنم و سکوت داشته باشم..
وجود این خانم و رفتار ازاردهنده اشبرایم تمرین عملی شد که خودم رو بسازم و ادم باوقاری بشم..
البته گهگاهی وقتی تحملم به سر میومد یه رفتار واکنشی تمد اعم ار ترک محل.. بستن در اتاق. کم صحبتی و کم محلی انجام داده ام و این باعث شرمندگی اون خانم ( البته عادتش ترک نشده ها) و اضطراب خودم هم شده..
شااید کم تحملم و کم صبرم..
اما خب همون یه روز و همون یه ساعت هم عمر انسان گوش ادم بیخود نیست که بخواد این همه چرت و پرت بشنوه و ارامش درونیش ازش گرفته بشه..