هماینک باید یاور تیم ملی در فضای مجازی باشیم
آنچه دیروز بر قلبهای ایرانیها، بعد از باخت دراماتیک مقابل عراق رفت، قابل توصیف نیست. متأسفانه در وب فارسی، در وبلاگها یا شبکههای اجتماعی، نوشته خاصی در مورد تیم ملی و شرایط کنونیاش ندیدم، پس با خودم فکر کردم، در پستی پارهای از نکات را با هم مرور کنیم.
1- عنصری گمشدهای که در این دوره در تیم ملی احیا شد: شور و عشق به پیراهن تیم ملی
در این دوره، شرایط تیم ملی از نظری متفاوت بود، از نظر فنی شاید ممکن است بعضی از کارشناسان زبان به انتقاد بگشایند و بگویند تیمی که کیروش ساخت، در فاز تهاجمی و یا به دست گرفتن مالکیت توپ، ضعفهایی داشت. در این مورد میشود بحث فنی کرد، اما عنصری که ما در این دوره دیدیم و در دورههای قبلی کمتر شاهد آن بودیم، شور و یکدلی در کادر فنی و بازیکنان تیم ملی بود.
ما احساس میکردیم که تیم ملی واقعا برای ماست و بازیکن بیتفاوت بدون عرق ملی ندارد، در واقع از دید شخصی، یکی از بهترین خصلتهای کیروش پافشاری بر اصولش دیدهام، بله میشد با نادیده گرفتن حرمت تیم ملی، دروازهبان مشهورتری که توانایی مهار پنالتیها را هم داشته باشد، در درون دروازه گذاشت، اما آیا فکر میکنید تیم ملی با وجود چندین و چند بازیکن خودمدار، دارای نشاط و یکدلی و همیت کنونی میشد؟
تیم ملی بازیکن توانا میخواهد، اما بیش از آن نیازمند بازیکن عاشق است و البته این عشق باید در پرتو یک قوه راهبری، به صورت مؤثری به سوی نتیجهگیری هدایت شود.
ما نیاز به بازیکنی نداریم که بعد از گرفتن دلارهای اعراب، وقتی که قرار است فرداروز، تیم ملی با امارات بازی کند، سخنان تفرقهافکن، میپراکند، بازیکنی که همیشه در مدار حاشیه حرکت کرده است.
2- از فراز بامهاشان، شاد، دشمنانم موذیانه خندههای فتحشان بر لب، بر من آتش بجان ناظر، در پناه این مشبک شب
بلافاصله بعد از بازی، در کمال شگفتی، به جای خسته نباشید به بچههای شجاع تیم ملی، شاهد بودیم که در بعضی رسانهها، جوی خاصی ایجاد شد که تمرکز آن بر یک چیز عادتی بود: تعویض سرمربی بعد از نتیجه نگرفتن. تو گویی این رسانهها و این مربیهای سنتی، منتظر نتیجه نگرفتن تیم ملی بودند و این لحظه را در دل، آرزو میکردند.
این مربیها و این بازیکنها از کجا آمدهاند؟ در شرایطی که تیمهای خودشان حال و روز خوشی ندارند، چرا با کارشکنیهای خود، بارها اردوهای تیم ملی را مختل کردهاند. اظهارنظرهای جنجالی آنها به چه کار ما میآید.
آیا تخصص ویژه آنها (در مدیریت حاشیهها و لیدرها و بازاریابها و بنگاههای اقتصادیشان) میچربد یا دانش و تجربه خاصل فوتبالیشان؟!
3- باختی که انزوای بهوجود آمده برای ایران در صحنه سیاسی و ورزشی در آن بیتأثیر نبود
بر این گمانیم که یک رابطه دیپلماتیک و ورزشی پویا، میتوانست تا حد زیادی نتیجه دیروز را دگرگون کند. آیا واقعا فکر نمیکنید که با حضور در صحنههای مدیریتی سطح بالا در آسیا یا دستکم جور کردن سه چهار بازی تدارکاتی خوب، تیم ما به چه سطح بهتری از آمادگی میرسید؟
ما معتدقیم، حتی در شرایط سیاسی حاضر هم میشد، روابط ورزشی بهتری ایجاد کرد و حتی به ضرب پول، قراردادهای عاقلانهای برای برگزاری بازیهای تدارکاتی منعقد کرد.
4- فوتبال آینه تمامنمای آن چیزی است که در جامعه میگذرد
بر این باورم که فوتبال، مشتی از خروار جامعه است. آلمانها مشهور به برنامهریز بودن و دقت و سختکوشیاند و بارها از خاکستر به درآمدهاند. آنها در شرایطی که فوتبالشان خالی از ستاره شده بود، هم بد نتیجه نمیگرفتند، اما میخواستند که به اوج برگردند، پس برنامهریزی کردند و البته در چند دوره شکست خوردند، مثلا در جام ملتهای اروپا، شانس با آنها نبود و مغلوب درخشش فوروارد ایتالیا شدند، اما آن گلهای تحقیرکنندهای که نوئر خورد، باعث واماندگی و اظهار عجز آنها نشد. آنها به تلاش خود ادامه دادند، تا جایی که فاکتور شانس را هم حذف کردند و در جام جهانی اخیر، با نمایشی بینظیر از نشاط، نظم و برنامه، به نتیجهای که میخواستند، رسیدند.
آیا ما حقیقتا دارای روحیه مشابهی در جامعه هستیم. آیا میزان تعهد ما به کارها، به اندازه آلمانها یا سایر ملل سختکوش است، آیا جو رخوت و سستی و بیتفاوتی را در درو و بر خود احساس نمیکنید.
من حتی فکر میکنم که هوش و تعامل که در یک جامعه حکمفرماست، به صورتی در نتایج ورزشی هم رسوخ میکند. از این دید، ستارگان ورزشی خیلی از کشورها، خود را نماینده و امید مردم کشورشان میبینند، به سمت خیلی از حاشیهها نمیروند و گاهی هم از خود میگذرند، تا مجموعهشان نتیجه بگیرد. آنها میدانند که حتی اگر این وظیفهشناسی درونی در آنها نباشد، مجبورند در چهارچوب قرار بگیرند، چون ترک این الگو، باعث میشود که خیلی زود غربال شوند و کنار گذاشته شوند.
اما در مقابل جو لمپینیسم، تکیه بر بخت و اقبال، خرید داور، فحاشی، دلالبازی و بازیکنسالاری را تبلیغ میکنیم.
حتی بر این گمانم که هالهای از همان جو آشفتگی و درماندگی در هنگام اخد تصمیمهای مهم جمعی را در رفتار بازیکنهای ما در شرایط خطیر میشود، دید. (سیاس و تیزهوش نبودن در هنگام درگیری با بازیکنهای حریف یا پنالتی دادن بیجهت.)
5- روزگار هلاک بلبلها، جغدها را به شاخهها دیدن
و البته یکی از دلایل شکستهای متعدد ما، حضور ناگهانی و شگفتانگیز افرادی در عرصه مدیریت تیمهای ورزشی ماست که به قول آن مربی «سابقا» محبوب ما «هیچ عکسی با لباس ورزشی نداشتهاند.»
اینها چه کسانی هستند، چه میخواهند و چرا فکر میکنند میتوانند با تزریق پول، سوپرمنهای ورزشی ما شوند؟
6- مسئله کیروش نیست، مسئله حفظ جو کنونی تیم ملی است
ما عاشق کیروش نیستیم، در یک شرایط آرمانی، در صورت وجود آلترناتیوهای خوب، در کلاس جهانی، شاید استقبال هم میکردیم که جانشینی با تفکرات متفاوت جاشنین ایشان شود.
اما ما در تیم کیروش دگرگونیهای ارزشمندی دیدیم که علاقهمندان میکند، باز هم او را در صدر تیم ملی ببینیم، چیزهایی که مثل ایجاد یک نظم دفاعی خوب، اضافه کردن بازیکنان جوان بسیار آیندهدار، مبارزه با حاشیهسازها و حذف قاطع همه آنها.
7- تیم ملی نیاز به حمایت رسانهای دارد
نه! من باور نمیکنم که سقف توانمندی ژورنالیستهای ورزشی ما در همین حد نازل کنونی باشد. البته در میان نویسندگان کنونی هم میشود، استعدادهای خوبی را پیدا کرد، اما وقتی که میبینی خیلیها به حکم مصلحت، از کنار مهمترین عوامل ضعف عملکرد تیمهای ورزشی ما میگذاند و بعد در مورد کوچکترین مسائل شخصی بازیکنها، مطالب متعدد مینویسند، غمگین و ناامید میشوی.
بچههای تیم ملی هماینک باید ببینند و احساس کنند که ما چقدر دوستشان داریم و چقدر تفاوت باخت دیروز را با باختهای روتین دیگر میدانیم.
کاملن صحیحست که فوتبال آینهی تمام نمای جامعهی ماست،
کیروش بیتردید بهترین تیم ملی ما را ساخت، بله تیم ملی و نه مجموعهی چند بازیکن بهاصطلاح ستاره، ما برای اولینبار با یک تیم همدل مواجه شدیم
فرصتطلبهایی که تیمهای باشگاهیشان در رده یازدهم دوازدهم جدول است و دیگرانی که برای خودشان مافیا در لیگ تشکیل دادهاند نیز آینهی تمامنمای جامعهی ما هستند: کفتارهایی که منتظر کوچکترین نشانهی خستگی و ازپاافتادگی هستند تا بر طعمهشان چنبره بزنند،
متاسفانه بسیاری از مردم درک نمیکنند امثال این آقایان نه فقط در فوتبال ، بلکه در بسیاری از مسائل دیگر کشورمان چه بلایی به سر مردم آوردهاند،
آنهایی که دم از تهاجمی بازی نکردن و مشکلات فنی نیز میزنند، نمیدانم خودشان را به خواب زده اند و یا ما را سادهلوح گیر آوردهاند، واقعیت اینست که خروجی لیگ برتر این کشور با این مشکلات و فساد چیزی بهتر از همین چند بازیکن نیستند، ظرفیت ما همینقدر است، بهتر است برای تیمهای لیگبرتریمان نیز کیروشهایی بیآوریم تا از شر این طبلهای فرصتطلب توخالی راحت بشویم و امید داشته باشیم که این لیگ آیندهای دارد
از نوشتهی بهجایتان تشکر میکنم.
روزهایی که نیست دیگر هیچ، در کت مرد ها پلنگیدن…
جزو معدود مطالب ورزشی بود که در سایتتون تا حالا دیدم. کاملا با نظرتون موافقم. عملکرد کیروش با در نظر گرفتن شرایط فعلی فوتبالمون قابل قبول بوده ولی ارزشمندترین دستاوردش رو در ایجاد انضباط قوی در تیم ملی و قاطعیتش در مدیریت می بینم
دستهگل جدید ملت همیشه در صحنه رو هم دریابید! گویا باز جا داره یک پزشک این موضوع رو نقد کنه…
اگر بعد از جام جهانی فرکی را مربی تیم ملی کرده بودیم هم نظرات شما اجرا می شد هم تیم ملی بهتر نتیجه می گرفت. این مسیری که کیروش می رود مسیر یونان است نه آلمان!
اگر کیروش در جام جهانی به جای بازیکنان دو رگه: بیت آشور، دانیال داوری …و یا پا به سن گذاشته لیگ داخلی به بازیکنان جوان لیگ داخلی اعتماد کرده بود الان یازده پورگنجی ، غفوری،سردار و جهانبخش… داشتیم
شما اگر بازی ها لیگ را پیگیری می کردید می فهمیدید که انتخاب حقیقی در مقابل بیرانوند درست است یا نه!
حقیقی که همین امسال در یک بازی در لیگ پرتقال شش گل خورد.
باید قبول کنیم کسی مثل آقای فرکی نسخه ای هست که برای لیگ خوبه. خدا رو شکر این چند سال هم مربی خارجی تو باشگاه های آسیا داشتیم هم ایرانی. کدومشون موفقیتی کسب کردن که امروز می تونیم ازش اسم ببریم. اما در خصوص بازیکن واقعا کدوم بازیکن لیگ ما واقعا باهوشه؟ کدوم بازیکن ما برای 2 فصل پشت یر هم قابل اعتماد بوده؟ واقعا شمایی که می فرمایید آقای کیروش داره راه یونان رو میره فکر می کنید ابزار آلمان رو داره که باید راه آلمان رو بره؟ با کدوم آکادمی؟ کدوم مدرسه فوتبال؟ کدوم مربی بازیکن ساز؟ با این شرایط باید از آقای کیروش واقعا تشکر کنیم که ما رو بندازه تو مسیریونان. چون واقعا بضاعت ما همون بضاعت فوتبال یونان هم نیست
نوشته زیبا و متفاوتی بود. به نظر من هم اگر قرار باشه کی روش رو عوض کنند بایست یک مربی در سطح کلاس جهانی جایگزین ایشون بشه نه مربی های داخلی که اکثرا فقط بلدند با سیستم علی اصغری مربی گری کنند. دنیا خیلی وقته که عوض شده و نمی فهمم که ما چرا نمیخواهیم عوض بشیم و با ضرب آهنگ دنیای امروز خودمون رو هماهنگ کنیم.
Salam,
az inke be moghe dast be ghalam shodi Dr sepas.
bazi az afrade vatani chenan bar sodaye az dast rafte marsie mikhunan ke heyran mimunim.Heram varzesh mesle tamame heram haye tashkil dahandeye jame E niaz be layehaye zirine ghors o mohkam dare,Nazm tanha rahe residan be movafaghiate chizi ke in ruzha dar team melli shahedesh hastim,alan shayad natije be hamrah nadashte vali alaEme dorostie masir hoveydast.
afsus be hale sodagarane shohrat ke az hichi darigh nemikonan.
Sepas
آقای مجیدی عزیز، در مورد پادکست که در سایدبار قرار دادید لطفأ بارگیری خودکار قبل از پخش رو غیرفعال کنید … در مرورگر کروم دسکتاپ من که اینطوره !
منم همین مشکل رو دارم.
فکر کنم نزدیک به 4 دقیقه اول پادکست preload میشه.
متن زیبایی بود ، کاملا با نوشته موافقم
سلام. واقعا پست بجایی بود
من اهل فوتبال و دیدنودنبال کردنش نیستم. ولی خب از شکست تیم ملی ناراحت شدم. ناراحت تر شدم، وقتی خبرگزاری های مثل …و امثالهم اینجوریزیر پای همه کسایی که نباش تنهایشان بذار رو، خالی کرد
اون تیتر احمقانه. اون مطلب احمقانه… نمی خواهم احساسی بهم و مشکلسازبشهحرفم. ولی انتظاری دیگر از خبرگزاری های وابسته به نهاد سپاه نمی ره…
پستون واقعا نیاز بود.
کاملاً موافقم. مثل همیشه عالی نوشتید. فقط ای کاش راجب حرکت هیجانی یه عده تو فضای مجازی علیه داور هم مینوشتید.
درسته که کار خیلی خراب تر از این حرفاست که با یه مطلب درست بشه ، ولی حداقل یه قدم به بهتر شدندش برداشته میشه.
با سلام و درود
با نظر شما گاملا موافقم، متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما همین خود محوریها و خود کامگیها است و اینکه بسیاری منافع شخصی و زودگذر خود را بر منافع ملی ترجیح میدهند.
و نمیدانم تا کی باید تاوان این خودکامگیها را پرداخت.
مطلب شما کاملا بجا و درست است .یک عده به طمع مربیگری در تیم ملی ،یا منافع دیگر و حسادت میخواهند که دستاوردهای کیروش را زیر سوال ببرند .اولین بار بود که میدیدم تیم ملی واقعا یک تیم است .نه هر کی هرکی
برام جالبه آقای مجیدی چون شما خیلی محافظه کارانه مطلب مینویسید ولی امروز خیلی متفاوت بود.
از اثرات شعار think different بود؟ :
در روزنامه ی اعتماد، آقای علی عالی با مطالب و نوشته هایشان، به شکل بسیار منطقی و نیکو، در طی این چند هفته از تیم حمایت کرده…
به گزارش “ورزش سه”، حکم نهایی جلسه کمیته انضباطی ای اف سی اعلام شد و بنابر این حکم اعتراض ایران به بازیکن عراق و تغییر نتیجه پذیرفته نشد.
عراق فردا در سیدنی با کره جنوبی در نیمه نهایی جام ملتها بازی میکند و بازیکنان ایران هم فردا به خانه بازمیگردند.
واقعا خوشحالم که بدون محافظه کاری ( دست کم در ابراز عقیده و نه نحوه ی ابراز ) به بیان این مطلب پرداختید، اون هم در شرایطی که شاید خیلی ها مخالف ادامه ی حضور کی روش باشند و یا به عدم حضور بازیکنایی مثل رحمتی معترضند.
با وجود نارضایتی ای که از سبک بازی تیم ملی دارم، کاملا با حرفاتون موافقم و البته امیدوارم برای یک بار هم که شده زور مربیان و رسانه های داخلی به فدراسیون فوتبال ( که خودش عامل مشکلات بسیاریه ) نچربه.
به هر حال وقتی ما در سطح باشگاهی سال هاست که هیچ موفقیتی نداشتیم نباید انتظار داشت که در سطح ملی هم بهترین آسیا باشیم.
نتیجه گرفتن با این تیم پابه سن گذاشته و رسیدن به این مرحله با این شیوه ی بازی خوب و کم نقص فقط و فقط از یه مربی بر می اومد.
من خودم به شخصه یادمه گذشته ها تیم ملی هجومی بازی میکرد بازی چشم نواز عابدزاده خدا رحمتش کنه یه پنالتی هم نمیزاشت گل بشه الان برده تو فاز دفاعی کیروش عوض بشه و یه تیم هجومی بسازیم بهتره
هاشم جان من آقای عابدزاده رو 2 روز پیش توی کنسرت دیدم…الان هم در تیم نفت مربی هستن : )
من عاشق تیم ملی فوتبال کشورم هستم و عاشقانه دوستش دارم.چه پیروز شود چه ببازد در هرصورت دوستش دارم .
هرچه ازدوست رسدنکوست.
ولی متاسفانه عده ای از نامردها در لباس مربی…. جامعه را فریب می دهند … ریاکاری است . اینها صداقت ندارند .
کجا بچه های ما که مثل گل می مانند در بازیهای تیم ملی کم گذاشتند. تیم ملی انگلستان و اسپانیا و برزیل و چند اسم بزرگ دیگه همون دورهای مقدماتی تورنمت جام جهانی حذف شدند این یک چیزعادیه
کاملا با حرفاتون مخالفم.1- اولا ما یادمون نرفته بعضی از این بازیکنان چهار سال پیش در پوشیدن پیراهن تیم ملی تردید داشتن واخرش تیم ملی را در جام ملت ها تنها گذاشتندحالا شما از شور وشوق حرف میزنید.2- دوما کم بودن بازیهای تدارکاتی ماهم به خاطر خواست خود اقای کیروش بودچراکه تیم هایی مثل عربستان ،ازبکستان ،چین ،عمان ،کویت خواهان بازی با ما بودند ولی ما قبول نکردیم.به قول یکی از پیشکسوتان چه جوریه همه حاضرند با تیم امیدمون بازی کنند ولی با بزرگسالان کسی بازی نمی کنه؟!!!!! نمیدونم شما اقای مجیدی چه جوری فکر می کنید که این مطلب را نوشته اید.با برید اطلاعات فوتبالیتان را زیاد کنید یا خواهشا دیگه درباره فوتبال ننویسید,
اهمیت فوتبال و ورزش اینقدر هست که تا بحال انقدر نظر تو 1پزشک ندیده بودم.
سلام . حرفهاتان کاملا” صحیحه. دوم اینکه کیروش باید بماند .سوم اینکه من فکر میکنم داور ناخوداگاه تقاص 8 اذر بیستدسال پیش روگرفت . به هرتیمی میباختیم میگفتم فوتباله . ولی عراق چند سالیه اصلا” ردیف نیست . بترسید از اینکه کره رو هم ببرند. ..ممنون بابت مطلبتان .
آقای مجیدی با نظرتون درباره حمایت رسانه ای از تیم ملی مخالفم. اتفاقا به نظر من دلیل عدم موفقیت فوتبال ما همین توجه بیش از اندازه است. فوتبال در ایران چندین برابر سایر رشته ها – که خیلی از اونها بسیار تخصصی تر از فوتبال هستند – پول می گیره و انحصاری توسط صدا و سیما ساپورت می شه، فوتبالیستهای ما تنها ورزشکارانی در ایران هستند که هیچ نگرانی جز فوتبال بازی کردن ندارند. اما یک دهم سایر رشته ها خروجی ندارند. بعد ما فکر می کنیم بجای بازخواست باید ازشون حمایت کنیم؟ وقتی شما برخوردت با بازنده مثل یک برنده باشه اون آدم هیچوقت انگیزه ای برای پیشرفت پیدا نمی کنه. این فوتبالیست های ما در همین چند روز حضورشون در استرالیا برای راه رفتن هم پاداش گرفتن که اگه حساب کنیم یعنی در عرض همین چند روز به اندازه چند سال حقوق یک شهروند عادی پول به جیب زدن، بعد شما توقع دارین تو زمین راه می رفتن که می گین با غیرت بازی کردن؟ تشویق و تنبیه یک اصل مدیریتی است که متاسفانه در ورزش ما به عکس بکار گرفته می شه. برنده ها هیچ و بازنده ها هی تشویق می شن!
فقط و فقط امیدوارام همکاری کارلوس کیروش با تیم ملی ادامه داشته باشه.
از بازی تیم ملی لذت بردم.امیدوارم منتقدین به موضوع نداشتن بازی تدارکاتی مناسب برای آماده سازی تیم بیشتر بپردازند.
آقای مجیدی
متاسفم که حتی یک پاراگراف راجع به فحاشیهای به اصطلاح طرف داران فوتبال به داور در صفحهٔ فیسبوک ایشان اشاره نکردید. اینگونه کارها تصویر ما ایرانیها را در همان سطحی نشان میدهد که عربها میخواهند ثابت کنند.
واقعا احساسی برخورد می کنید، همونجور که بچه های تیم ملی بازی کردند، کاملا احساسی
مشکل ما همینجاست که اصحاب رسانه ای مثل شما توقع حمایت بی چون و چرا دارید، چرا؟ چه چیزی به تیم ما اضافه شده واقعا؟ به جام جهانی نرفته بودیم که با کیروش رفتیم؟ یا از مرحله گروهی آسیا بالا نرفته بودیم که با کیروش رفتیم؟
یادم میاد بعد از جام جهانی عادل تو تلویزیون می گفت هر کس هزار تومن بده تا کیروش بمونه. این ایده احساسی نیست؟
خیلی از بازیکنای دورگه ای که وارد شده تنها دلیلش اینه اونا میدونند در تیم اون کشوری که توش زندگی می کنند شانس حضور در تیم ملی ندارند و گرنه شاید اصلا به ایران هم نمی آمدند. وگرنه حق خیلی از بازیکنای داخلی لیگ هست که در تیم ملی باشند هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ عرق ملی.
اینکه بیایید تیم تمام ادوار کشور رو به این تیم ببازونید کار درستی نیست. خیلی از مربی ها تلاششون رو کردند در ادوار گذشته و حتی این همه امکانات که برای آقای کیروش در قراردادش اومده را هم نداشتند.
آدم ناراحت میشه اینجور برخوردای احساسی رو میبینه، همینه که کیروش فک میکنه با مشتی آدم فوتبال نفهم کار داره و هر چی میخواد میگه و جای هیچ اعتراض و انتقادی نمیذاره و سریع تهدید به رفتن میکنه و ما هم چنان دست به دامنش که…
بعد از اینکه توی این رقابت ها حذف شدیم بهترین کار نقد فنی تیمه ولی انگار هیچکس توی ایران این شعور رو نداره که همه باید ساکت بشند، خب اگه نداریم اینقدر شعور، فوتبال می خوایم چیکار. برنامه نود هم مث حرف شما کلا بیخیال هر نقدی میشه و سعی در آرون کردن فضا دارن.
والا من که نمیفهمم اینکارا چه کمکی جز به ضریه زدن به آینده تیم میکنه.
خیلی تو همین مملکت هستن، اینجا نفس کشیدن، اینجا زجر کشیدن و اینجا بزرگ شدن و به مرتبه ی بالا رسیدن، اما فلان کس چون توی خارج بزرگ شده و درس خونده و اونجا هیچی نشده میاد اینجا مطب میزنه و همه هم دسته دسته میرن مطبش و میگن از خارج اومده پس کارش درسته.
این خود ما با همین تفکرا هستیم که شعور خودمون رو زیر سوال میبریم و اجازه تاراج رفتن میهنمون رو به هر اجنبی میدیم.
حرفاتون کاملا درست بود.
آقای مجیدی این یکی از بهترین و عمیق ترین نوشته هاتون بود.