موزه مادام توسو
من میخواهم همه آدمهای معروف تاریخ را یکجا و در زیـر یـک سـقف جمع کنم تا مردم بتوانند هر وقت دلشان خواست به تماشای آنها بروند و قیافه واقعی آنها را از نـزدیک ببینند.
این جملهها را «ماری گروشوتس استراسبورگ»در سال 1802 در نامهای برای یکی از نزدیکترین دوستانش که درپاریس زنـدگی میکرد نوشته بود. دوسـتی که بـعدها در خاطراتش اعتراف کرد: این ادعای «ماری» بسیار مضحک بود. من میدانستم که او در ساختن مجسمههای مومی مهارت دارد اما کاری که ادعا کرده بود میخواهد انجام دهد به نظر غیرممکن میآمد. اما خیلی زود متوجه شدم که ماری واقعا قـصد دارد این کار غیرممکن را انجام دهد.او شروع کرده بود.
«ماری گروشوتس استرابورگ» نام واقعی زنی است که بعدها به نام «مادام توسو» معروف شد. «ماری» که پدر و مادرش سوئیسی بودند در سال 1761 در پاریس به دنیا آمد. او که از 6 سالگی بـا دایـی و مادربزرگش زندگی کرده بود در آغاز دوران نوجوانی همراه با مادربزرگ و داییاش «فیلیپ کورتیوس» مجسمهساز به ورسای رفت تا روش ساختن مجسمههای مومی را یاد بگیرد.
در سال 1789 ماری که 28 سال داشـت به عـنوان یک مجسمهساز حرفهای در کنار فیلیپ کورتیوس کار میکرد و در همین زمان بود که به فکر افتاد نمایشگاهی از مجسمههایی که ساخته بود تشکیل دهد. اما این فکر تا سالها بعد عملی نشد.
در سال 1794 فـیلیپ کـورتیوس از دنیا رفت و مجموعه آثارش را که مجسمههایی کوچک اما ارزشمند بودند برای «ماری» به ارث گذاشت. هشت سال بعد از این تاریخ «ماری گروشولتس استراسبورگ» از فرانسه به انگلیس رفت و نخستین نمایشگاهاش را در این شهر بر پا کـرد.
او کـه در آن زمـان 41 سال داشت از شهری به شـهر دیـگر مـیرفت و مجسمههای مومی کوچک و بزرگ را که ساخته بود به نمایش میگذاشت و این کار را سی سال ادامه داد. ماری نخستین نمایشگاه را با عنوان «کورتیوس بزرگ پاریسی»در لندن برگزار کـرد. ایـن نـمایشگاه 6 ماه ادامه یافت و با استقبال بیسابقهای روبرو شـد. نـمایشگاههای بعدی در گلاسکو، ادینبورگ، دوبلین و بلفاست برگزار شد و سرانجام ماری در سال 1835 مجسمههایش را به خیابان بیکر لندن انتقال داد و به این ترتیب نخستین نمایشگاه دائمـی از مـجسمههای او کـه حالا دیگر همه او را به نام «مادام توسو» میشناختند، تشکیل شد.
تشـکیل نمایشگاه در شهرهای مختلف
برای «ماری» آسان نبود اما او هرگزحاضر نشد از کاری که مورد علاقهاش بود، دست بکشد،هر چـند کـه مـجبور شد بهای سنگینی برای حفظ این علاقه بپردازد.
نخستین ضربه برای او جـدا شـدن از شوهرش بود. اما این تنها آسیبی نبود که ماری مجبور به تحمل آن شد در یکی از سفرهایش که بـا کـشتی از دریـا عبور میکرد توفان سنگینی کشتی را در هم شکست و بخشی از مجسمههای ماری به اعماق دریـا فرو رفـت. بـار دیگر، زمانی که در بستیول نمایشگاهی ترتیب داده بود، شورشیان نمایشگاهش را به آتش کشیدند، اما او با تلاش بسیار موفق شد شماری ازمجسمههایش را حفظ کند و سالم به فرانسه بازگرداند.
ایـن مـشکلات و سفرهای پیدرپی و تلاشی که ماری برای ساختن مجسمههای جدید داشت او را به شدت درهم شـکسته بـود، اما واقـعیت این بود که «ماری» هنوز روحیهای تلاشگر داشت و همین روحیه باعث شد که حتی در سن 70 سـالگی هـم به فکر تشکیل نمایشگاه باشد.
چهرههای معروف تاریخ
ماری برای ساختن مجسمه شخصیتهای تاریخی نـاچار بـود در مـورد زندگی آنها مطالعه کند به همین دلیل چیزهایی زیادی از تاریخ میدانست و این دانستهها را با مهارت در ساخت مجسمهها به کـار مـیگرفت.
چارلز دیکنز نویسنده معروف درباره آثار او گفته است: در میان این مجسمهها هیچ اثری نـیست کـه بـیارزش باشد. همه آن چیزهایی که در مورد مجسمهها گفته میشود مستند هستند و واقعیت دارند.
«مادام توسو» سـاختن مجسمه شخصیتهای معروف تاریخ را عملا از سال 1809 آغاز کرد و نخستین مجسمهها مربوط به جرج سـوم و اعـضای خانواده سلطنتی انگلیس بود. به این ترتیب بنیان موزهای گذاشته شد که قرار بود مجسمه تمام مردان و زنان نـامآور تـاریخ در عرصه سیاست، هنر و علم در آنجا به نمایش گذاشته شود. مادام توسو سرانجام در سال 1850 و در سـن 89 سـالگی از دنیا رفت و آنچه از او باقی ماند مجسمهها و مـوزهای است کـه مـیتوان آن را ویترین تاریخ نامید.
ویترینی برای تاریخ
مـوزه مـادام توسو یکی از دیدنیترین موزههای جهان به شمار میرود این موزه که پس از او به وسیله شرکتی کـه در زمـان زندگیاش تأسیس کرد اداره شد همچنان فعال اسـت. شـما میتوانید در ایـن مـوزه بـا چرچیل ملاقات کنید، میتوانید پیکاسو را ببینید و یـا بـه ملاقات هر پادشاه، رئیسجمهور و هنرمند دیگری بروید. مادام توسو و هنرمندانی که بعد از او اداره مـوزه را عـهدهدار شدهاند، مجسمه همه نامآوران تاریخ را در یکجا و زیـر یک سقف جمع کردهاند تـا هـر کس، هر وقت که مـایل بـود به دیدار آنها برود و آنها را همانگونه که درزندگی واقعی بودند ببیند،جادوی مادام توسو مـنجمد کـردن نامآوران تاریخ درلحظهای از زندگیشان بـود. او ویـترینی ایجاد کـرد که میتوان هـمه تـاریخ را در آن تماشا کرد.
در موزه تـسو عـلاوه بر مجسمه شخصیتهای معروف تاریخ، برخی ازصحنههای شاخص تاریخ هم بازسازی شدهاند، از جمله صحنهای کـه مـربوط به اعدام ماری آنتوانت -ملکه فرانسه- اسـت کـه به دست انـقلابیون و بـه وسـیله گیوتین کشته شد. این صـحنه به قدری طبیعی بازسازی شده است که هر بینندهای در نخستین لحظه احساس میکند واقعا دربرابر گـیوتین اعـدام است و آنچه بر بالای نیزه میبیند سـر واقـعی مـاری آنـتوانت است.
زیـباترین بخش موزه مـادام تـسو، شاید بخش مربوط به هنرمندان باشد. در این بخش مجسمه نویسندگان، نقاشان، بازیگران تئاتر و سینما، موسیقدانها و همه آنها که در عـرصه هـنر شـهرتی یافتهاند به شیوه بسیار زیبایی به نمایش گـذاشته شـده است. ایـن مـجسمهها آنـقدر طـبیعی ساخته شدهاند که به نظر میرسد صاحب آن را در یک لحظه از زندگیاش برای همیشه ثابت نگه داشتهاند.
طراحان موزه مادام توسو معمولا مجسمهها را در محیطی قرار میدهند که شبیه محیط زندگی صاحب مجسمه طراحی شده اسـت و همین باعث طبیعیتر نشان دادن حالت مجسمه میشود.
زیرزمین دیکتاتورها
در موزه مادام توسو بخش ویژه دیگری نیز وجود دارد. در این بخش مجسمه دیکتاتورها نگهداری میشود که این قسمت در واقع همان جایی است که مـا در اصـطلاح آن را زبالهدان تاریخ نامیدهایم. از جمله مجسمههایی که در این بخش نگهداری میشود مجسمه هیتلر، موسولینی است.