افلاتون (افلاطون) که بود؟ زندگینامه افلاتون

347 427 قبل از میلاد

گاه‌شماری

افلاتون در ۴۲۷ پیش از میلاد در شهر آتن و یا حومه آن به دنیا آمده * در ۳۹۹ پیش از میلاد و در زمان اعدام

سقراط، افلاتون آتن را با بیزاری ترک کرد * افلاتون در ۳۸۷ پیش از میلاد و هنگام بازگشت به آتن، مدرسهٔ خود را تأسیس کرد که تا زمان تعطیلی آن به دستور امپراتور ژوستینیان در ۵۲۹ میلادی مجموعه‌ای از دستاوردهای علمی به حساب می‌آمد ­* در ۳۸۹ پیش از میلاد افلاتون برای نخستین بار از سیسیل بازدید کرد.


به منظور درک این موضوع که افلاتون چگونه به دستاوردهایی رسیده که اثر عمیقی بر تفکر غرب نهاده است، درک تأثیرپذیری خودش ضروری به نظر می‌رسد. تولد در شهر آتن در زمانی که این شهر در حکم یکی از برجسته‌ترین و فرهنگی‌ترین نقاط روی زمین می‌درخشید، باعث شد تا افلاتون قویاً تحت تأثیر آرای یک فلسفه‌دان بزرگ دیگر به نام سقراط قرار گیرد که او نیز در آنجا زندگی می‌کرد. روش سقراط این بود که برای تعریف واضح‌تر واژه‌ها و درک مردم از آنها پیوسته تلاش کند تا به حقیقتی نزدیک‌تر شود که اغلب در پس کاربرد ناخردمندانهٔ آن‌ها و با تفکر بیمارگونه از این واژه‌ها قرار داشت. این موضوع تصور «واقعیت» را به افلاتون معرفی کرد که به دلیل نوع برداشت بشر دستخوش پریشانی شده است، که در رویکرد وی به علم، و به ویژه به متافیزیک، اهمیت یافته است.


تأثیر سقراط

سقراط در ۳۹۹ پیش از میلاد، چنان که گفته‌اند، به دلیل «منحرف کردن» ذهن جوانان آتن با آرای شورشگرانه‌اش، اعدام شد. افلاتون در واکنش به این موضوع از شهر گریخت و سفر خود را به بسیاری از کشورها آغاز کرد که بیش از یک دهه به طول انجامید. وی در مسافرت‌هایش با گروهی از مردم به نام فیثاغوریان مواجه شد که تأثیر عمیق دیگری بر او نهادند. فیثاغوریان حرکتی را که توسط پایه‌گذار آن فیثاغورس شروع شده بود در مدرسه مریدانش در کراتون ادامه دادند تا رویکرد «همه چیز عدد است» آن‌ها به هر چیز تعمیم یابد.


نظریه شکل‌ها

تلفیق این دو تأثیر مهم در افلاتون و البته فعالیت‌های خودش، وی را به نظریه شکل‌هایش رساند که میراث اصلی او در اندیشه علمی است. این نظریه، از گزاره‌ای تشکیل شده که طبیعت را، چنان که از طریق چشم آدمی دیده می‌شود، صرفاً نسخه‌ای ناقص از «واقعیت» یا «شکل‌های» حقیقی می‌داند. او در استعاره‌ای آموزنده بشریت را با غارنشینانی مقایسه می‌کند که نگاه آنها به سمت دیوار پشتی غار است. آنچه آنها از واقعیت درک می‌کنند تقریباً سایه‌هایی‌اند که خورشید به وجود آورده است. بنابراین، نکات اندکی برای آموختن از مشاهده مستقیم آنها وجود دارد. از نظر افلاتون، همیشه یک شکل با زمینه ریاضیاتی و ابدی وجود داشته است که به جهان دستور می‌دهد و آنچه انسان‌ها دیدند یک نظر اجمالی تقریباً ناقص از آن بود که از طریق درک و تعصبات غیرمنطقی خودشان در مورد نحوه «وجود» موجودات تحریف شده است. بنابراین، در نزد افلاتون، مانند فیثاغورس، تنها راه معتبر دسترسی به علم یک راه منطقی و ریاضیاتی بود که تصور می‌شد حقایق جهانی را بدون توجه به شرایط بشری پایه‌گذاری می‌کند. این اعتبار روش‌های عددی تأثیر بسیاری بر علم نوین گذاشته است؛ مریدانی که این سنت را دنبال کردند توسط پیشگویی‌های ریاضیاتی به کشفیاتی دست یافتند. مثلاً محاسبات عددی پیش‌بینی می‌کند که دستاوردهای آینده ویژگی‌های خاصی دارند. مثلاً، در مورد عنصرهای ناشناخته در جدول تناوبی اولی دیمیتری مندلیف و فعالیت‌های تحقیقاتی پس از آن توسط دانشمندان، ریاضیات درست از آب درآمد. این

روشی است که هنوز دانشمندان امروز به کار می‌برند.


آکادمی

افلاتون همچنین تلاش کرد که بر اندیشهٔ علمی در یک حالت فیزیکی‌تر با تأسیس آکادمی خود هنگام مراجعت‌اش به آتن در ۳۸۷ پیش از میلاد اثر گذارد. برخی مفسرین معتقدند که این نهاد، نخستین دانشگاه اروپاست و مطمئناً اصول پایه‌گذاری آن به عنوان مکتبی برای تحقیقات نظام‌مند در حوزهٔ دانش فلسفی و علمی با چنین حرکتی منطبق بود. تأثیر افلاتون نافذ بود. گفته می‌شود کتیبه‌ای در ورودی مؤسسه قرار داشته که روی آن نوشته شده بود: «کسانی که هندسه نمی‌دانند وارد نشوند.» در کشورهای دیگر این آکادمی یونانی در حکم مرجعی هدایت‌گر در ریاضیات، ستاره‌شناسی، علم و فلسفه در میان سایر مباحث شناخته شد. این فرهنگستان نزدیک به ۱۰۰۰ سال فعال ماند تا این که امپراتور روم ژوستینیان آن را در ۵۲۹ میلادی، در آغاز عصر تاریکی تعطیل کرد.


میراث افلاتون

امروزه از افلاتون به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان سنت غربی به نیکی یاد می‌شود. بنابراین، ممکن است یکی از نامزدهای برجسته برای قرارگیری در کتابی در مورد دانشمندانی مشهور نباشد، اما دقیقاً به همان روشی که تأثیر فعالیت‌های افلاتونی در بسیاری از سایر زمینه‌های علمی مانند آموزش، ادبیات، اندیشهٔ سیاسی، شناخت‌شناسی، زیبایی‌شناسی گسترش یافت، این واقعیت مربوط به علم اوست.

اگرچه میراث فلسفی و علمی افلاتون مراحل بهبود بخشی و احیا و تفسیرهای مکرر را در طول تاریخی پشت سر نهاده است، روش دسترسی منطقی او به علم کماکان تعهدی پایدار و تأثیرگذار نسبت به باورهای دست‌نیافتنی‌اش باقی می‌ماند.


«هر کس که هندسه نمی‌داند وارد نشود»

کتیبه نصب شده در بالای ورودی فرهنگستان افلاتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا