داستان فریم بیست و پنجم و نمایش تبلیغات به صورت نامحسوس در کسری از ثانیه و اثر شگفتانگیزش بر فروش چیست؟

یادم میآید که در کودکی یک برنامه مستند سیاسی از تلویزیون پخش شده بود که در آن برای زیر سؤال بردن سیستم اقتصادی و نوع بازاریابی و مصرف آمریکاییها، چیز شگفتانگیزی گفته شده بود.
داستان موسوم به تاثیرگذاری فریم بیست و پنجم بر ناخودآگاه انسان بود.
میدانید که فریم ریت روتین در سینما 24 فریم در ثانیه است. فریم 25 یعنی اینکه نرخ نمایش فریمها را به 25 برسانیم و این فریم 25، هم چیزی جدا از محتوای اصلی باشد و چون فقط در یک بیست و پنجم ثانیه پخش میشود، ما قادر نیستیم متوجهاش بشویم، اما همین مقدار زمان اندک قادر به تحت تاثیر قرار دادن ناخودآگاه ماست.
این آزمایش عملا در سال 1957، توسط جیمز ویکاری انجام شد. او به صورت مخفیانه، تبلیغ خرید یک پاپ نوع پاپ کورن و نوشایه کوکاکولا را در یک فیلم جا داد. تبلیغ تنها کسر بسیار کوچکی از ثانیه طول داشت و هیچ کس عملا متوجهاش نمیشد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
او گفت که بعد از پخش این فیلم در سینماها، یک باره میزان فروش آن پاپ کورن و نوشیدنی افزایش یافته. یک چیز خیلی شگفتانگیز!
آیا واقعا تبلیغات نامحسوس در کسر کوچکی از ثانیه، میتوانند به ناخودآگاه ما بروند و بعد روی کارهای ارادی ما تاثیر بگذارند؟
جالب است بدانید که بعدها انجمن روانپزشکی امریکا، چنین پدیدهای را کلا رد کرد و در سال 1962 خود ویکاری تایید کرد که نتایج این آزمایش را تحریف کرده است و به قولی اصلا آزمایش انجام نشده بود!
گرچه این نوع تبلیغ نامحسوس وجود خارجی نداشت، ولی شرکتهای بازاریابی از شیوههای تبلیغی موسوم به Subliminal Advertising استفاده میکنند که در آن در تبلیغات خود چیزهایی نامحسوسی را میگنجانند به این امید که روی ذهن مخاطب تاثیر بگذارد. اگر این کلیدواژه را در گوگل جستجو کنید به چیزهای جالبی میرسید.
مثلا در اینجا شما عکسی از تبلیغ واقعی 26 ثانیهای در ساندویچ KFC را میبینید که تصویر یک اسکناس دلار در ساندویچ جاسازی شده.