مجموعه عکسهای چیزهای عجیب و ترسناکی که مو بر تن راست میکنند

چرا گاهی دوست داریم داستانها یا فیلمهای ترسناک را ببینیم؟ خود آزاری؟!
در این پست که تعدادی عکس نستا ترسناک (بیشتر عحیب) خواهید دید، میخواهم نخست کمی در این مورد حرف بزنم.
دلایل لذت بردن افراد از وحشت میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما چندین توضیح رایج برای اینکه چرا برخی افراد وحشت را جذاب میدانند وجود دارد.
هیجان و آدرنالین: فیلمهای ترسناک، کتابها یا تجربیات میتوانند باعث ایجاد حس هیجان و افزایش آدرنالین شوند. ماهیت شدید و پر تعلیق وحشت میتواند واکنشهای فیزیولوژیکی مانند افزایش ضربان قلب و افزایش حواس را برانگیزد، که برخی افراد آن را هیجانانگیز و لذتبخش میدانند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
کاتارسیس: تماشای یا تجربه ترسناک میتواند احساسات را آزاد کند. این به افراد اجازه میدهد تا با خیال راحت ترسهای خود را در یک محیط کنترل شده کشف و مقابله کنند. افراد با تجربه کردن ترس و زنده ماندن از آن به صورت با وایطه از طریق داستان، ممکن است احساس آرامش و موفقیت کنند.
حس کنترل: در زندگی واقعی اغلب با موقعیتهایی روبرو میشویم که خارج از کنترل ما هستند. روایتهای ترسناک معمولاً ساختاری را دنبال میکنند که در آن مخاطب میداند در یک محیط کنترلشده قرار دارد و ترسی که تجربه میکند موقتی و در نهایت قابل کنترل است. این حس کنترل میتواند آرامش بخش باشد و یک فرار موقت از عدم قطعیتهای زندگی واقعی ایجاد کند.
کاوش در ناشناختهها: کنجکاوی انسان یک نیروی محرکه قدرتمند است. داستانهای ترسناک اغلب شامل کاوش در ناشناختهها، چه پدیدههای ماوراء طبیعی، چه اسرار روانشناختی یا جنبههای تاریک طبیعت انسان هستند. این کاوش در ناشناختهها میتواند از نظر فکری تحریککننده و جذاب باشد.
پیوند اجتماعی: به اشتراک گذاشتن تجربیات ترسناک، مانند تماشای فیلمهای ترسناک با دوستان یا بحث در مورد داستانهای ترسناک، میتواند حس رفاقت را ایجاد کند. این میتواند فرصتی برای واکنشهای مشترک، بحثها و حتی طنز باشد. جنبه اجتماعی تماشا یا بحث در مورد ترسناک میتواند لذت کلی را افزایش دهد.
آدرنالین به عنوان یک احساس مثبت: برخی از افراد به سادگی از احساسات فیزیکی مرتبط با ترس و هجوم آدرنالین لذت میبرند. این افراد ممکن است تحمل بیشتری نسبت به تجربیات شدید داشته باشند یا حتی به دنبال تجربیات شدید باشند و از پاسخ فیزیولوژیکی ناشی از وحشت لذت ببرند.
کاوش عاطفی: داستانهای ترسناک اغلب توام با احساسات شدیدی مانند ترس، اضطراب و تعلیق هستند. برای برخی از افراد، این تجربیات عاطفی میتواند فریبنده باشد و فرصتی برای تأمل و درک خود فراهم کند. وحشت میتواند طیف وسیعی از احساسات را برانگیزد و به افراد این امکان را میدهد که اعماق روانشناسی انسان و شرایط انسانی را کشف کنند.
گریز از زندگی ملالآور رزوانه: با غوطه ور شدن در دنیایی تخیلی پر از هیولاها، عناصر ماوراء طبیعی یا سناریوهای وحشتناک، میتوانند به طور موقت از واقعیتهای پیش پا افتاده زندگی روزمره فرار کنند. ترس میتواند آنها را به قلمروی متفاوت منتقل کند، و باعث استراحت از روال عادی شود و تجربهای هیجانانگیز و غوطه ور را ارائه دهد.
تحریک فکری: داستانهای ترسناک اغلب مضامین پیچیده، نمادگرایی و تفسیر اجتماعی را در بر میگیرند. درگیر شدن با وحشت میتواند تفکر انتقادی و تحلیل را تحریک کند، زیرا بینندگان یا خوانندگان ممکن است معانی و پیامهای عمیقتری را در روایت کشف کنند که میتواند جرقه بحثهایی در مورد اخلاق، جامعه و روان انسان برانگیزد.
روانشناسی تکاملی: برخی نظریهها حاکی از آن است که انسانها به دلیل گذشته تکاملی خود، شیفتگی ذاتی به خطر و وحشت دارند. در پسزمینه اجداد ما، توانایی تشخیص و پاسخگویی به تهدیدات بالقوه برای بقا بسیار مهم بود. لذت بردن از وحشت ممکن است از یک بقایای تکاملی ناشی شود، جایی که مغز ما به محرکهای مرتبط با خطر جذب میشود، تا زمانی که تهدید واقعی نباشد.
احساس موفقیت: غلبه بر ترس میتواند احساس موفقیت و توانمندی را ایجاد کند. وقتی افراد با میل خود را در معرض وحشت قرار میدهند و بدون آسیب بیرون میآیند، میتواند اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را افزایش دهد. تجربه غلبه بر ترس میتواند خوشحالکننده باشد و باور به توانایی فرد برای رویارویی و غلبه بر چالشها در زندگی واقعی را تقویت کند.
قدردانی هنری: فیلمهای ترسناک، ادبیات و آثار هنری اغلب خلاقیت چشمگیری را از نظر داستان سرایی، جلوههای بصری، گریم و طراحی صدا به نمایش میگذارند. برخی از مردم از ترس به عنوان نوعی بیان هنری لذت میبرند و از مهارتی که برای ایجاد یک تجربه گیرا و دلخراش استفاده میکند قدردانی میکنند.
مسلم است که احساس هم در مقابل ترس یکسان نیست.
فکر کنم قورباغه مرده و عنکبوت سعی کرد فرار کنه اما نتوانسته… نظر شما چیست؟
یک جمجمه دراز پرویی با فلزی که پس از بازگشت از نبرد با عمل جراحی برای ترمیم در آن کاشته شده، تخمین زده می شود که مربوط به حدود 2000 سال پیش باشد. استخوان شکسته اطراف ترمیم محکم به هم جوش خورده است که نشان می دهد جراحی موفقیت آمیز بوده است.
کارگری در حال سمپاشی در خیابانها برای جلوگیری از کووید 19. این صحنه ترسناک زمانی روتین ما شده بود!
شلاق ساخته شده از ستون فقرات
حلزون غول پیکر آفریقایی
اسکلت جوجه تیغی شبیه این است
جمجمه ای که هنوز در کلاهخود نبرد ویسبی، سال 1361 است.
خانه عروسک ویکتوریایی، اواخر دهه 1800
طوطیهای دراکولا احتمالا گوتیکترین پرندگان جهان هستند
گردن 20 اینچی مایک تایسون 18 ساله
مارتین لورلو می توانست سر خود را 180 درجه بچرخاند و به جغد انسانی معروف بود. او یک مجری برنامههای فرعی بود و از سال 1886 تا 1955 زندگی میکرد.
این مزرعه کلم شبیه محل تخمگذاری بیگانگان با چهره ترسناک است!
ماهی نادر در اعماق دریا به ساحل آمده
سطح یکی از انواع سنگ کلیه وقتی زیر میکروسکوپ الکترونی دیده میشود
مهم است که مواظب هر گام خود در ساحل فلوریدا باشید:
بازسازی دیجیتال پادشاه چارلز دوم اسپانیا
چشمانی که آخر دنیا را دیدند. تصویری از دختر نابینای ژاپنی که بینایی خود را به دلیل مشاهده حمله بمب اتمی به هیروشیما در 6 آگوست 1945 از دست داد.
نه، این جمجمه نیست، مگس آلوده به قارچ Cordyceps است.
یک بادام زمینی داخل نای کودک نشسته است و باعث مرگ او شده است:
دقیقاً چه توالی وقایعی منجر به این شد؟
گوسفند هبریدی 4 شاخ در اسکاتلند. او با شکوه است و شیطانی به نظر می رسد!
این گودال گدازه به نظر می رسد که روح افراد دوخی را به جهنم میمکد
تمساحی که توسط یک شکارچی در سال 1957 کوئینزلند استرالیا شلیک شد. اندازه 8.6 متر
جغد Stygian که به دلیل بدن تیره و چشمان قرمزش به “جغد شیطان” نیز معروف است. چشمها آنها به طور معمول زرد است، اما هنگام بازتاب نور، قرمز روشن به نظر می رسد.
مجسمه سازی به نام سوفی پرستیجیاکومو موجودات ترسناکی در مردابی را در یک منطقه حفاظت شده در فرانسه نصب کرده.
پتوی روحمانند!
تابلوی اخطار جالب: مواظب سقوط جسد آهوان شکار شده توی لئوپاردها از فراز درختان روی خودتان باشید!
یک منظره اپتیکی نادر به مانند «شبح شکسته» که زمانی رخ میدهد که فردی در ارتفاعی بالاتر در کوهستان میایستد و سایهاش را میبیند که روی ابری در ارتفاع پایینتری جا گرفته است.
این بیمارستان متروکه دیشب یک بازدیدکننده داشت
عکس برداری با اشعه ایکس از فردی که هیپردنتیا یا دندان های اضافی دارد
توالت در یک قلعه قرون وسطایی
گریم فرودو در نقش گالوم! آنها می خواستند با او صحنه هایی بسازند که اگر حلقه را نگه داشته بود آینده را میدید. این صحنه ها در نهایت هرگز وارد فیلم نشدند.
او در زمان زندگی چه کرده بود؟!
گوریل در حال توطئه در مورد چیزی!
سر ژوزفین روزنتال – سر مومیایی شده اولین راهبه که به گمان آن زمان، روحش تسخیر شده بود.
مجسمه شیطان در یک مقبره متروکه در لهستان
پلیس برزیل از گاومیش آبی برای مقابله با مجرمانی که سعی در فرار در رودخانه ها و باتلاق ها دارند استفاده می کند.
یک پا پس از پوشیدن یک چکمه مرطوب با سوراخ در آن به مدت 10 ساعت
“برف” در فیلم جادوگر شهر اوز 100% از آزبست خالص بود (عامل ایحاد نوعی سرطان ریه موسوم به مزوتلیوما)
یک مجسمه 1500 ساله سرامیکی مایا با کلاه قابل جابجایی، که در ال پرو-واکا، پتن، گواتمالا پیدا شده است.
در غذاخوری صومعه آلکوباچا در پرتغال باریک طراحی شده بود تا راهبانی که بیش از حد چاق شده بودند مجبور به روزه گرفتن شوند.
تفاوت های چشمگیر در دو پسری که در معرض یک منبع آبله قرار گرفتند – یکی واکسینه شده بود، یکی نه.
دستکش زنانه از دهه 1850 در لندن که برای دفاع شخصی استفاده می شد
بسیاری از سربازان پس از جراحت و ایجاد بدشکلی صورت در طول جنگ جهانی اول، فکر کردند که برای همیشه مطرود خواهند شد. اما، آنا کلمن لاد، مجسمهسازی بود که به کمک آنها آمد و با هنر خود ماسکهایی چینی برای آسیبدیدگان جنگ ابداع کرد که ویژگیهای چهره و حس عادی بودن را بازسازی میکرد و به آنها جان تازهای بخشید.
پرستاران در کنار بیماران روانی که در ملحفه های خیس پیچیده شدهاند. تصور میشد که این درمان آرامش بخش باشد
قدیمی ترین لباس غواصی جهان، قرن هجدهم
خرس بدون مو اینگونه به نظر می رسد
این عقاب هارپی، بزرگترین گونه عقاب در جهان است
این چراغ خیابانی در Wroclaw، لهستان
کوهی از جمجمههای بیسون قبل از استفاده به صورت کود، در سال 1870. گاومیش کوهان دار در قرن نوزدهم تا آستانه انقراض شکار شد.
بقایای فضانورد ولادیمیر کوماروف، مردی که با وحود آگاهی از مشکلات فراوان فضاپیمایش، به فضا پرتابش کردند، 1967.
مجسمه Le Passe-muraille (معبر از میان دیوارها) در دخمه های پاریس
سیر تدریجی ابتلای یک هنرمند به دمانس یا زوال عقل که در تابلوهایش پیداست:
مجسمه قدیس بارتولومئو، یک شهید اولیه مسیحی که ظاهراً زنده پوستش را جدا کردند. این برده ای نیست که او نگه داشته است. پوست اوست!
کیت کمیاب شکار خون آشام قرن نوزدهم
دستکشهای جنگجوی ایرانی، احتمالاً متعلق به دوره صفویه در حدود دهه ۱۵۰۰.
گاو نر متولد شده بدون پروتئین میوستاتین که باعث رشد نامحدود عضلانی میشود: