در بیمار مبتلا به فشار خون، بررسیها با چه اهدافی باید صورت بگیرند؟
یک سوم جمعیت بزرگسال (۶۵ میلیون نفر در ایالات متحده و ۱ میلیارد نفر در سرتاسر جهان) مبتلا به فشار خون هستند. هیپرتانسیون (فشار خون) علت اصلی مرگ و میر در جهان، شایعترین علت ویزیتهای سرپایی پزشکان و سادهترین عامل خطرساز قابل درمان و قابل شناسایی برای بیماریهای سکته مغزی، انفارکتوس میوکارد، نارسایی قلبی، بیماری عروق محیطی، دیسکسیون آئورت، فیبریلاسیون دهلیزی، و مرحله نهایی بیماری کلیوی میباشد. علیرغم مدارک مستدل مبنی بر اینکه درمان دارویی هیپرتانسیون به طور قابل توجهی از میزان مرگ و میر ناشی از این بیماری میکاهد، اما هیپرتانسیون در بسیاری از افراد مبتلا در تمام کشورها، از جمله کشورهایی که دارای پیشرفتهترین سیستمهای مراقبت پزشکی هستند، یا درمان نمیشود یا به طور ناکافی درمان میشود.
لذا، هیپرتانسیون یکی از مشکلات بزرگ بهداشت عمومی میباشد. ماهیت بدون علامت این بیماری مانع تشخیص زودرس این بیماری، که نیازمند اندازهگیریهای منظم فشار خون میباشد، میشود. از آنجایی که اکثر موارد هیپرتانسیون را نمیتوان درمان قطعی نمود، لذا کنترل فشار خون نیازمند درمان مادام العمر بیمار با داروهایی استک ه هزینهآور هستند و ممکن است علایمی در بیمار ایجاد نمایند که نسبت به علایم بیماری زمینهای برجستهتر هستند. درمان مؤثر هیپرتانسیون نیاز به مراقبت مداوم از سوی یک پزشک منظم و با سواد و نیز مشارکت فعال و مستمر بیمار آموزش دیده دارد.
بررسی اولیه فشار خون
بررسی اولیه هیپرتانسیون باید سه هدف ذیل را برآورده کند:
(۱) مرحلهبندی (staging) فشار خون (BP)،
2) تعیین خطر کلی بروز اختلال قلبی – عروقی (overall cardiovascular Tisk) در بیمار
(۳) شناسایی سرنخهای هیپرتانسیون ثانویه.
اطلاعات بالینی اولیه لازم برای این اهداف را میتوان از طریق اخذ شرح حال و معاینه فیزیکی بیمار، آزمایشات روتین خونی، گرفتن نمونه ادرار (ترجیحاً صبحگاهی)، و گرفتن ECG۱۲ اشتقاقی درحال استراحت، بدست آورد. در برخی بیماران، کنترل سیار BP و انجام اکوکاردیوگرافی اطلاعات بالینی مفیدی را در ارتباط با تأثیر فشار خون بر سیستم قلبی – عروقی فراهم میکنند.