هنرمندانی با یک توانایی ویژه: به تصویر کشیدن دنیاهای بیگانه
طراحی و نقاشی، یک موهبت هنری است. هنرمندان نقاش برای ترسیم آثار خود، اغلب مدلهایی عینی دارند، اما نقاشانی را در نظر بگیرید که تنها با نیروی تخیل خود میتوانند به ما نشان بدهند که دنیاهای بیگانه که فعلا برای ما دستنیافتنی هستند، چه شکلی هستند.
یاد جلدهای زیبای کتابهای علمی تحیلی دوران کودکی و نوجوانی خود نیفتادید؟ البته باید اعتراف کنیم که بیشتر آن کاورها در قیاس با محتوای کتابها، آثار چندان قویای نبودند و شاید ناشران آن زمان، حساسیت زیادی برای انتخاب کاورها نداشتند.
چند وقتی است که من یک اکانت اینستاگرام را دنبال میکنم که اختصاص دارد به نقاشیها و کاورهای علمی-تخیلی. دنیای خاص و ویژه و دوستداشتنیای است و خوشحالم که غوغای روتینهای زندگی هنوز باعث نشده است که جس زیباییشناسیام، هنگام دیدن این آثار، تحلیل برود.
برخی به این هنر خاص، به منزله یک هنر نازل که تنها برای جلب توجه تینیجرها و یا پرفروش کردن کتابهای تخیلی است، مینگردند، اما من شخصا این هنر را برانگیزاننده تخیل، محرکی برای پیشرویهای بعدی بشریت و ابزاری برای آیندهبینی میدانم.
بیایید در این پست به تعدادی از این آثار نگاه کنیم. اینجا شما منظره آبفشانهای روی اروپا-قمر مشتری- را میبینید که مارک گارلیک آن را کشیده است:
مارک گارلیک در عین داشتن مهارت و ذوق هنری، یک ستارهشناس هم است و تحقیقاتی در مورد منظومههای با ستارههای دوتایی هم انجام داده است. البته او گاهی ایدههای نقاشیهای خود را از سطح کره خاکی خودمان میگیرد.
در اینجا او یک سیاره صخرهای را تصور کرده که به گرد یک ستاره بزرگ آبی میگردد:
گرچه مریخ به لطف عکسهای مریخنوردها، دیگر آن حس مبهم و اسرارآمیز پیشین را برای من ندارد، اما هنوز هم دیدن نقاشی های هنری از آن، میتواند لذتبخش باشد و هنرمندی که بخواهد این سیاره را تصور کند باید مناظری از سطح زمین مثل گراند کانیون، یلو استون، هاوایی و ایسلند را دیده باشد. درست به همین خاطر بود که گارلیک سفرهایی برای بازدید این مناطق داشت.
به قرنهای بعد فکر کنید، زمانی که آیندگان ما کلونیهایی در مدار زمین یا حتی فراتر از آن تشکیل بدهند. فکر میکنید این کلونیها چگونه خواهند بود؟
شاید این نقاشیها بتوانند به شما کمک کنند:
گارلیک در سالها دهه 1990، سبک نقاشی خود را از شیوه معمولی با رنگهای آکریلیک به نقاشی کامپیوتری تغییر داد و بابت اینکه میتواند نقاشیهای بسیار شبیه به واقعیت ایجاد کند، خشنود شد.
به این نقاشی بنگرید که در آستانه ملاقات فضانورد جونو با مشتری، کشیده شده بود:
ستارهنوردهای آینده چه شکلی خواهند بود؟ انسانها، موجودات جاهطلبی هستند و وقتی دانش کنونی فیزیک به ما میگوید که فکر سفر با سرعت بیشتر از نور را باید از سر به در کنیم، گویی این مطلب، غرورمان را جریحهدار میکند. اما سرعت نور پیشکش! آیا زمانی ما میتوانیم سفینههای بسیار سریعی با سرعتی نزدکی به نور داشته باشید.
این تصور دیوید آ هاردی از چنین سفاین «فوتونی» است:
گاهی هنرمندان نقاشیهای علمی تخیلی، سالها پیش از موفقیت مأموریتهای فضایی و ارسال عکسهای وقاعی، دنیاهای بیگانه را با دقتی بهتبرانگیز، پیشبینی میکنند. مثلا در اینجا در سمت راست، عکسی از پلوتو را میبینید که در مأموریت نیو هورایزن گرفته شده است و در سمت چپ، تصور هاردی را از سطح پلوتو میبینید:
پینوشت: یادم بیندازید در آینده اسکن کاملی از کاور کتابهای علمی تخیلی دوران نوجوانی و کودکی که در آرشیو دارم، در وبلاگ قرار بدهم.
پینوشت 2: یک سری کتاب تازهترجمه شده علمی -تخیلی هم انشاء الله در اولین فرصت در «یک پزشک» معرفی خواهند شد. این کمترین کاری است که میتوانم برای تقویت این ژانر از کتابها و ناامید نشدن ناشران و مترجمان از این جریان تازه ترجمه و انتشار کتابهای علمی- تخیلی انجام بدهم.