چرا و چگونه نظرسنجیهای اشتباه سرنوشت انتخابات آمریکا را تغییر دادند و ترامپ را برنده کارزار کردند؟
از دیروز که ترامپ رئیسجمهور منتخب ایالات متحده آمریکا شده است، دو سؤال و دغدغه در بین مردم، رسانهها و کارشناسان شکل گرفته است:
1- چرا برخلاف انتظار اولیه ترامپ از هیلاری کلینتون پیشی گرفت؟
2- حالا که ترامپ رئیسجمهور خواهد شد، ما با چه شخصیتی روبرو هستیم؟ آیا او واقعا کشور یا حتی جهان را بیسامان و آشفته میکند یا اینکه چنین پیشبینیای از آینده غلوآمیز است.
مطابق معمول بعد از هر شکستی میشود صدها دلیل و بهانه جور کرد. به عبارتی درست بعد از باختهای فوتبالی میشود دلایل شکست را به داوری، زمین بد، نبود یکی-دو ستاره یا بدشانسی منتسب کرد.
در مورد شکست وحشتناک هیلاری کلینتون هم میتوان دلایل زیادی ردیف کرد: شخصیت نچسبی که حس اعتماد را برنمیانگیخت- پشت کردن دستهای از هواداران حزبی دموکراتها بعد از کنار گذاشتن بیرحمانه برنی سندرز، اقدام عجیب رئیس FBI در به جریان انداختن دوباره پرونده کلینتون، پشت کردن توده مردم محرومی که ادبیات پیچیده سیاسی را درک نمیکردند و برخلاف قشر متوسط امیدوار نمیتوانستند فقط به آینده درخشانی که اوباما برایشان ترسیم کرده بود، دل خوش کنند و وعدههای پوپولیستی میتوانست آنها را به شدت مجذوب کند و …..
امروز که عکسهای راهپیماییهای اعتراضی آمریکا را میدیدم، با خودم تصور میکردم که در واقع پرسشی اساسی باید از همین گروه معترض صورت بگیرد و از آنها پرسیده شود که آیا خود در انتخابات شرکت کردهاند و یا کسی را ترغیب به رأی دادن کردهاند یا نه؟
در واقع با توجه به نزدیک شدن آرای هیلاری کلینتون و ترامپ در روزهای آخر، یکی از دلایل شکست، عدم پیشبینی چنین وضعیت خطیری بود. وضعیت طوری شده بود که بسیاری از روزنامهها، از جملههای روزنامههای ایرانی، به صورت زودهنگام صفحه اول خود را که خبر از پیروزی هیلاری میداد، آماده کرده بودند. قضیه فقط این بود که هیلاری با چه میزان برتری برنده میشود.
همین وضعیت، باعث شد که علیرغم هشدار تعداد محدودی از روزنامهنگارهای آیندهنگر و خبره، رسانهها و گروه انتخاباتی کلینتون نتوانند به موقع هشدار لازم را به تودههای مردم بدهند و سناریوی آمریکای تحت رهبری ترامپ را دراماتیزه کنند.
از همین رو، تعداد زیادی از آرایی که میتوانست به سود هیلاری باشد، از دست رفت. از جمله:
- رأی افراد مردد
- رأی آنهایی که از ترامپ متنفر بودند، اما نمیخواستند با زیاد کردن آرای کلینتون نچسب، به گمان خودشان، بر نخوت این وزیر امور خارجه سابق ناکارآمد بیفزایند.
- رأی کسانی که عادت به رأیدهی نداشتند، اما اگر احساس خطر میکردند، از رأی دادن دریغ نمیکردند.
من 4 سال پیش در مقالهای که مورد توجه قرار گرفت، یکی از دلایل پیروزی اوباما را تیم تحلیلگر اطلاعات او دانسته بودم، اما این بار تیم تحلیلگر اطلاعات هیلاری کلینتون به صورت خاص و مؤسسات نظرسنجی به صورت عام، هم کلینتون و هم مردم را دچار یک اشتباه راهبردی کردند.
آنها روز قبل از انتخابات مدام از برتری جزئی اما پیوسته کلینتون خبر میدادند. ما مدام میشنیدیم که ترامپ به هیلاری کلینتون بسیار نزدیک شده، اما هیچ رسانهای، حتی یک بار هم نظرسنجیای را مطرح نکرد که در آن ترامپ پیش افتاده باشد.
روزنامهها و خبرگزاریهای بزرگ برای اطمینان بیشتر،در صفحات پیشبینی و رصد نظرسنجیها، چند مؤسسه معتبر نظرسنجی را انتخاب کرده بودند و متوسط اعداد آنها را محاسبه و درج میکردند. مثلا تلگراف بر آمار 5 مؤسسه بزرگ نظرسنجی، تکیه کرده بود.
سایت بسیار معتبر FiveThirtyEight هم تنها شانس 30 درصد را برای ترامپ لحاظ کرده بود که آنقدر هشدارآمیز نبود که هواداران کلینتون را نگران کند.
در شرایطی که میانگین برتری کلینتون در برآورد آرای عمومی مطابق نظرسنجیها 3 درصد تصور میشد، کلینتون تنها 0.2 درصد از ترامپ پیش افتاد. همان طور که میدانید این برتری اصلا به سود هیلاری تمام نشد، چرا که با توجه به الکتورال بودن انتخابات، ترامپ با تصاحب رأی چند ایالت رهبردی توانست 279 به 228 برنده شود.
اما نظرسنجیها حتی اگر تنها میزان آرای عمومی را با دقت بهتری پیشبینی کرده بودند و کاری به آرای تفکیکی ایالتی و آرای الکتورال هم نداشتند، باز هم سرنوشت انتخابات چیز دیگری میشد.
البته صبح روز انتخابات رسانههای معتبر با تقریب خوبی آرای الکتورال را پیشبینی کرده بودند: آنها میدانستند که کلینتون 206 رآی قطعی خواهد داشت، ترامپ در مقابل 164 رأی قطعی داشت. اما در این میان تکلیف صاحب 168 رأی الکتورال ایالتهایی مثل فلوریدا، اوهایو و پنسیلوانیا مشخص نبود.
سرنوشت نهایی را میدانید: ترامپ 98 رأی الکتورال حیاتی از اوهایو، فلوریدا، کارولینای شمالی، میشیگان و پنسیلوانیا گرفت و در نهایت برنده شد.
به عبارتی اگر نظرسنجیها قادر به «پیشبینی عدم امکان پیشبینی» آرا در این ایالتها بودند و اگر ستاد کلینتون به موقع خود را برای چنین رقابت بسیار نزدیکی آماده میکرد، الان شاید کلینتون رئیس جمهور بود. اما در عمل صدای غالب در سایتها و خبرگزاریها، همان برآورد آرای عمومی بود و بس!
باید توجه کنید که ما اینجا دانش آمار و مکانیسم علمی نظرسنجیها را زیر سوال نمیبریم. در واقع از 93 نظرسنجی معتبر که روزنامهها و خبرگزاریها بر آنها تکیه کرده بودند، 10 نظرسنجی هم درست پیشبینی کرده بودند.
اما مشکلات این مؤسسات نظرسنجی چه بود:
مورد اول را هر کسی که تا به حال کار پژوهشی بر مبنای پر کردن پرسشنامه انجام داده باشد، میتواند پیشبینی کند. صحت نظرسنجیها بسیار وابسته به دقت کارکنان انتهایی پرسشگر است. حتما دیدهاید که هنگام پر کردن پرسشنامه بسیاری اصلا متوجه سؤالات و مفهوم آنها نمیشوند یا همکاری خوبی ندارند. حالا اگر پرسشگرها، وظیفه خود را به درستی انجام ندهند و مشکلات میدانی را به بالا بازتاب ندهند، نتیجه نهایی چیز اشتباهی میشود.
یکی از مشکلاتی که در همین قسمت احساس میشد و حالا بعد از باخت کلینتون آشکار شده این بود که هواداران ترامپ هنگام پاسخ به پرسشکنندههای تلفنی، احساس راحتی کافی نمیکردند. به شیوه مشابهی زنان هم همین حس را داشتند.
میشود حدس زد که دلیل این امر چه بوده است: خود را در قالب کارگر فرودست بیکاری تصور کنید که از وعدههای ترامپ خوشش آمده است. شما میخواهید به ترامپ رأی بدهید. اما از سوی دیگر رأی به ترامپ با القائات رسانهای، کار شیکی به نظر نمیرسد. یک کوچه بالاتر از شما، همه شهروندان طبقه متوسط میخواهند به کلینتون رأی بدهند. بنابراین ضمن نظرسنجی ممکن است بگویید که هنوز انتخاب نکردهاید.
نظرسنجیها میگفتند که تعداد بانوان رأیدهنده به ترامپ خیلی پایین خواهد بود، اما در مقام عمل تعداد خانمهایی که به ترامپ رأی دادند، چندان پایین نبود. چرا؟ چون احتمالا بعد از جنجال انتشار صوتی اظهارات جنسیتی سخیف ترامپ، رسانهها تابویی ضمنی ایجاد کرده بودند، طوری که برخی از خانمهایی که بنا به مصالحی دیگر احتمال رأی دادن به ترامپ داشتند، ترجیح میدادند، تصمیم خود را پنهان کنند.
دسته سوم مخدوشکنندهها هم آنهایی بودند که هنوز در درون خود، با خودشان کنار نیامده بودند که یک خانم هم میتواند عهدهدار ریاستجمهوری شود.
کافی است در ایالتهای با رقابت نزدیک 4 – 5 درصدی از کل حجم افراد نمونه نظرسنجی، اینگونه پاسخ بدهند، نتیجه کار مشخص است.
صدالبته آشکار است که مؤسسات نظرسنجی این مشکلات را هم پیشبینی میکنند و ترفندهایی برای دخالت ندادن پاسخهای ادمهای کمرو یا ناصادق دارند، اما این مخدوشکننده را نمیتوان کاملا حذف کرد.
مشکل دیگر نظرسنجیها، به خاطر این تشدید شده که حالا برخلاف سابق، به خاطر رواج گوشیهای موبایل، مؤسسات مجبورند به جای زنگ زدن به تلفنهای ثابت، به گوشیهای موبایل یا هر دو زنگ بزنند. تجربه نشان داده است که مردم وقتی با تلفن ثابت و در منزل پاسخ میدهند، بهتر و دقیقتر به عمل پاسخگو هستند.
در نهایت نتایج برخی از نظرسنجیها در ایالتهای حساس حاشیه خطایی حدود 3 درصد داشتند و با توجه به نزدیکی آرای این دو نامزد، این یعنی پیشبینیناپذیری.
ما الان هم نمیدانیم که تیم تحلیل اطلاعات هیلاری کلینتون چه برداشت مستقلی در دو سه هفته آخر انتخابات از نتایج نظرسنجیها داشت. آیا آنها توانسته بودند عدم امکان پیشبینی نتیجه را به موقع به کلینتون بازتاب بدهند؟ آیا اصلا ارادهای برای این کار داشتند؟
سناریوی دیگر این است که کلینتون و ستاد انتخاباتی او متوجه خطرناک شدن کارزار و مشکلات نظرسنجیها مخصوصا در حوزه رأیهای الکتورال شده بودند، اما تصور میکردند که بعد از قضیه به جریان افتادن مجدد پرونده ایمیلهای کلینتون، هشدار عمومی به هواداران، به جای راغب کردن آنها به مشارکت فعالانه، بر اعتماد به نفس ترامپ و تیماش خواهد افزود.
نتیجه نهایی از این داستان این است که ریاست جمهوری ترامپ واقعا قابل پیشبینی نبود و از مدلهای آماری خوب نباید خارج از آستانه حساسیت آنها انتظار داشت. شاید بهتر باشد از این به بعد در همه انتخابات به نظر افرادی که زودهنگام هشدار میدهند -مثل مایکل مور– توجه کنیم.
کسایی که باعث پیروزی ترامپ شدن آدمایی بودن که خانوادشون به خاطر جابجایی صنایع و مراکز قدرت به دو طرف آمریکا فقیر شدن وگرنه اینها همیشه به دموکرات ها رای دادن
این مقاله نیویورک تایزم جالبه،ی پزوفسور دانشگاه که ٣٠ سال انتخابتو پیش بینی کرذه بود هم گفته بود ترامپ در میادhttps://www.washingtonpost.com/news/the-fix/wp/2016/10/28/professor-whos-predicted-30-years-of-presidential-elections-correctly-is-doubling-down-on-a-trump-win/
سلام
تحلیل جالبی بود
تشکر
درود اگر مبنا رای دهی براساس عوامل اقتصادی باشه که فکر کنم ترامپ امسال دوباره رای بیاره و اینکه چون قشر نخبه دلشون میخواد شخص مورد نظرشون رای بیاره دلیل بر این نیست که کل جامعه باهاشون هم نظر باشن