مستند جدید نتفلیکس: وقتی پنج کارگردان بزرگ سینمای آمریکا برای ساخت فیلمهای تبلیغی به جبهههای جنگ جهانی دوم فرستاده شدند

شبکه نتفلیکس به مستند سه قسمتی مهم با عنوان بازگشت پنج نفر یا Five Came Back تهیه کرده است.
متن ین مستند را مارک هریس نوشته شده و نریشن آن توسط مریل استریپ صورت گرفته است.
مستند داستان مهمی را روایت میکند:
در غوغای جنگ جهانی دوم، این تصمیم گرفته شده که توسط سرشناسترین کارگردانهای زمان، تعدادی فیلم تبلیغی درست شود.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
پنج کارگردان بزرگ سینمای آمریکا داوطلب این کار شدند:
جان فورد – جورج استیونس – فرانک کاپرا – ویلیام وایلر و جان هوستون.
آنها فیلمهای خوبی تهیه کردند تا شعله میهنپرستی و مقابله با آلمان نازی را در دلهای آمریکاییها شعلهور کنند.
آنها برای تهیه این فیلمها جان خود را به خاطر انداختند. جالب است بدانید که فورد حین تهیه فیلمهایش در نبرد میدوی، مجروح شد و وایلر به طور دائم شنوایی خود را به خاطر حضور در یک صحنه بمباران در اروپا از داد.
اما آیا فیلمهایی که آنها تهیه کردند، ارزش هنری یا مستندگونه داشتند؟
در این مطلب باید شک و تردید بسیاری ابراز کرد و خیلیها این فیلمها را نهتنها مستند نمیدانند، بلکه اعتقاد دارند، آنها پروپاگانداهای خوبی هم نبودهاند.
در آن زمان ارتش آمریکا نمیخواست که آن روی سکه جنگ را هم به مردم نمایش دهند و فقط دوست داشت شجاعت و شکوه نبرد برای میهن را به رخ بکشد.
درست به همین خاطر بود که در فیلمهای فورد، هیچگاه سربازانی که به سختی مجروح شده بودند یا کشته شده بودند را نمیبینیم. کاپرا که اصلا تجربه مستندسازی نداشت، خودش به این مسئله اعتراف داشت.
هوستون که حتی در یک مورد دروغ گفته بود: زمانی که به یک دهکده ایتالیایی رسیده بود، جنگ در آن ناحیه تمام شده بود و او صحنه جنگ را بازسازی کرد. اما سالها مردم فکر میکردند که در حال دیدن جنگ واقعی هستند!
مستند بازگشت پنج نفر، بعد از سالها نگاهی دوباره به شرایط ساختن فیلمهای تبلیغی و مستند در آن برهه حساس دارد و در آن کارگردانهای مشهوری مثل استیون اسپیلبرگ، فرانسیس فورد کاپولا و گییرمو دل تورو هم حضور مییابند و توضیحاتی میدهند.
البته در فیلمها گاه مسائلی ثبت شده بود که توسط ارتش سانسور شده بود. مثلا در یکی از فیلمهای هوستون برای نخستین بار مسئله مشکل روانپزشکی اختلال استرس بعد از تروما یا PTSD به تصویر کشیده شده بود، اما 30 سال تمام ارتش صحنههای این قسمت را سانسور کرده بود و از نمایش آن خودداری کرده بود.
به هر حل فیلمهای این پنج کارگردان بزرگ از جنگ جهانی دوم ساخته شد و مردم را تهییج کرد. اما شاید تأثیر اصلی این فیلمها روی خود کارگردانها بود:
صحنههای جنگ به کلی دیدگاه این 5 نفر را تعییر داد. به طوری که استیونس دیگر هیچگاه فیلم کمدی نساخت. فورد بلافاصله یک فیلم شاهکار با عنوان They Were Expendable را ساخت که آن طور که باید و شاید، مورد توجه قرار نگرفت. وایلر هم فیلم مشهور، بهترین سالهای زندگی ما را ساخت که آنقدر خوب است که اسپیلبرگ گفته، هر سال، دستکم یک بار آن را دوباره میبیند.
ممکن است شما اصلا دوست نداشته که حوادث جانبی جنگ جهانی دوم را ببینید و طبق توصیه من Five Came Back را نخواهید دانلود کنید و ببینید، اما شاید دست کم این جریان و این نوشته ما را به یک نتیجه برساند:
اینکه دیدگاه جامعه و مردمانش، نسبت به حوادث تاریخی، هر چند دهه یک بار ممکن است به کلی تغییر پیدا کند. چه بسا که در وضعیتی، کار افرادی، اوج هنرمندی و فداکاری تلقی شود و در زمانهای دیگر با تأمل بیشتر، کارشان کمرنگتر بنماید، یا مترادف با خیانت و آشفتگی و جوزدگی تصور شود.
در غوغای جنگ، کسی توان بازتاب دادن زشتی جنگ را ندارد و منتقدان جنگ، فرقی با خائن ندارند. اما بعد از دههها که کتاب تاریخ یک بار دیگر ورق میخورد، تفسیرها و قضاوتها دگرگون میشوند.
به تمایل خودشون که نرفتن
آمریکا همیشه ظالم و زورگو بوده و شخصیت و چهره ها براش مهم نبوده